درديست درد عشق که هيچش طبيب نيست شاعر : سعدي گر دردمند عشق بنالد غريب نيست درديست درد عشق که هيچش طبيب نيست پرواي قول ناصح و پند اديب نيست دانند عاقلان که مجانين عشق را آنست کز حيات جهانش نصيب نيست هر کو شراب عشق نخورديست و درد درد خوشتر ز بوي دوست دگر هيچ طيب نيست در مشک و عود و عنبر و امثال طيبات ور نه چو در کمند بميرد عجيب نيست صيد از کمند اگر بجهد بوالعجب بود باک از جفاي دشمن و جور رقيب نيست گر دوست واقفست که بر من چه ميرود فضل...