نه چندان آرزومندم که وصفش در بيان آيد شاعر : سعدي و گر صد نامه بنويسم حکايت بيش از آن آيد نه چندان آرزومندم که وصفش در بيان آيد الا اي جان به تن بازآ و گر نه تن به جان آيد مرا تو جان شيريني به تلخي رفته از اعضا گر از هر نوبتي فصلي بگويم داستان آيد ملامتها که بر من رفت و سختيها که پيش آمد حديث آن گه کند بلبل که گل با بوستان آيد چه پرواي سخن گفتن بود مشتاق خدمت را چو مجنون بر کنار افتاد ليلي با ميان آيد چه سود آب فرات آن گه که جان تشنه بيرون...