يک روز به شيدايي در زلف تو آويزم

يک روز به شيدايي در زلف تو آويزم شاعر : سعدي زان دو لب شيرينت صد شور برانگيزم يک روز به شيدايي در زلف تو آويزم ور راه وفا داري جان در قدمت ريزم گر قصد جفا داري اينک من و اينک سر من بعد بدان شرطم کز توبه بپرهيزم بس توبه و پرهيزم کز عشق تو باطل شد خاک سر هر کويي بي فايده مي‌بيزم سيم دل مسکينم در خاک درت گم شد تا بر دف عشق آمد تير نظر تيزم در شهر به رسوايي دشمن به دفم برزد فرهاد لب شيرين چون خسرو پرويزم مجنون رخ ليلي چون قيس بني عامر ...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
يک روز به شيدايي در زلف تو آويزم
يک روز به شيدايي در زلف تو آويزم
يک روز به شيدايي در زلف تو آويزم

شاعر : سعدي

زان دو لب شيرينت صد شور برانگيزميک روز به شيدايي در زلف تو آويزم
ور راه وفا داري جان در قدمت ريزمگر قصد جفا داري اينک من و اينک سر
من بعد بدان شرطم کز توبه بپرهيزمبس توبه و پرهيزم کز عشق تو باطل شد
خاک سر هر کويي بي فايده مي‌بيزمسيم دل مسکينم در خاک درت گم شد
تا بر دف عشق آمد تير نظر تيزمدر شهر به رسوايي دشمن به دفم برزد
فرهاد لب شيرين چون خسرو پرويزممجنون رخ ليلي چون قيس بني عامر
فرمان برمت جانا بنشينم و برخيزمگفتي به غمم بنشين يا از سر جان برخيز
ور با تو بود دوزخ در سلسله آويزمگر بي تو بود جنت بر کنگره ننشينم
چون دوست يگانه شد با غير نياميزمبا ياد تو گر سعدي در شعر نمي‌گنجد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط