يا رب آن رويست يا برگ سمن شاعر : سعدي يا رب آن قدست يا سرو چمن يا رب آن رويست يا برگ سمن در چمن کس ديد سرو سيمتن بر سمن کس ديد جعد مشکبار چون تو شمعي در هزاران انجمن عقل چون پروانه گرديد و نيافت سخت مجروحيم پيکاني بکن سخت مشتاقيم پيماني بکن خنده يا رفتار يا لب يا سخن وه کدامت زين همه شيرينترست ور سر ما داري اينک مال و تن گر سر ما خواهي اينک جان و سر بندهايم اينک سر و تيغ و کفن گر نوازي ور کشي فرمان تو راست فتنه ميجويي نقابي...