برخيز که مي‌رود زمستان

برخيز که مي‌رود زمستان شاعر : سعدي بگشاي در سراي بستان برخيز که مي‌رود زمستان منقل بگذار در شبستان نارنج و بنفشه بر طبق نه زحمت ببرد ز پيش ايوان وين پرده بگوي تا به يک بار در باغچه مي‌کند گل افشان برخيز که باد صبح نوروز در موسم گل ندارد امکان خاموشي بلبلان مشتاق در زير گليم و عشق پنهان آواز دهل نهان نماند و آواز خوش هزاردستان بوي گل بامداد نوروز بس خانه که سوختست و دکان بس جامه فروختست و دستار آنک سر دشمنان و سندان ما...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برخيز که مي‌رود زمستان
برخيز که مي‌رود زمستان
برخيز که مي‌رود زمستان

شاعر : سعدي

بگشاي در سراي بستانبرخيز که مي‌رود زمستان
منقل بگذار در شبستاننارنج و بنفشه بر طبق نه
زحمت ببرد ز پيش ايوانوين پرده بگوي تا به يک بار
در باغچه مي‌کند گل افشانبرخيز که باد صبح نوروز
در موسم گل ندارد امکانخاموشي بلبلان مشتاق
در زير گليم و عشق پنهانآواز دهل نهان نماند
و آواز خوش هزاردستانبوي گل بامداد نوروز
بس خانه که سوختست و دکانبس جامه فروختست و دستار
آنک سر دشمنان و سندانما را سر دوست بر کنارست
بر هم ننهد ز تيربارانچشمي که به دوست برکند دوست
سهلست جفاي بوستانبانسعدي چو به ميوه مي‌رسد دست


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط