چه خوشست بوي عشق از نفس نيازمندان شاعر : سعدي دل از انتظار خونين دهن از اميد خندان چه خوشست بوي عشق از نفس نيازمندان به ورع خلاص يابد ز فريب چشم بندان مگر آن که هر دو چشمش همه عمر بسته باشد دل عارفان ببردند و قرار هوشمندان نظري مباح کردند و هزار خون معطل ز معربدان و مستان و معاشران و رندان سر کوي ماه رويان همه روز فتنه باشد که خلاص بي تو بندست و حيات بي تو زندان اگر از کمند عشقت بروم کجا گريزم که من از تو برنگردم به جفاي ناپسندان اگرم...