اميدوارم اگر صد رهم بيندازي شاعر : سعدي که بار ديگرم از روي لطف بنوازي اميدوارم اگر صد رهم بيندازي ضرورتست که با روزگار درسازي چو روزگار نسازد ستيزه نتوان برد که سرگزيت به کافر هميدهد غازي جفاي عشق تو بر عقل من همان مثلست به عقل من به سرانگشت ميکند بازي دريغ بازوي تقوا که دست رنگينت ز هر که در نظر آيد به حسن ممتازي بسي مطالعه کرديم نقش عالم را تو را از آن چه که در نعمتي و در نازي هزار چون من اگر محنت و بلا بيند گر آب ديده نکردي به...