يکي متفق بود بر منکري

يکي متفق بود بر منکري شاعر : سعدي گذر کرد بر وي نکو محضري يکي متفق بود بر منکري که آيا خجل گشتم از شيخ کوي! نشست از خجالت عرق کرده روي بر او بربشوريد و گفت اي جوان شنيد اين سخن پير روشن روان که حق حاضر و شرم داري ز من؟ نيايد همي شرمت از خويشتن برو جانب حق نگه دار و بس نياسايي از جانب هيچ کس که شرمت ز بيگانگان است و خويش چنان شرم دار از خداوند خويش
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
يکي متفق بود بر منکري
يکي متفق بود بر منکري
يکي متفق بود بر منکري

شاعر : سعدي

گذر کرد بر وي نکو محضرييکي متفق بود بر منکري
که آيا خجل گشتم از شيخ کوي!نشست از خجالت عرق کرده روي
بر او بربشوريد و گفت اي جوانشنيد اين سخن پير روشن روان
که حق حاضر و شرم داري ز من؟نيايد همي شرمت از خويشتن
برو جانب حق نگه دار و بسنياسايي از جانب هيچ کس
که شرمت ز بيگانگان است و خويشچنان شرم دار از خداوند خويش


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط