اي من غلام عشق که روزي هزار بار

اي من غلام عشق که روزي هزار بار شاعر : سنايي غزنوي ر من نهد ز عشق بتي صد هزار بار اي من غلام عشق که روزي هزار بار بر عقل زيرکان بزند راه اختيار اين عشق جوهريست بدانجا که روي داد نامرد را ز مرد که کردست آشکار جز عشق و اختيار به ميدان نام و ننگ بر جان عاشقان بتر از زخم ذوالفقار جز درد عشق غمزه‌ي معشوق را که کرد هر ساعت ار بخواهد جانها کند نثار اين درد عشق راست که در پاي نيکوان در باغ عشق دوست به نرخ گلست خار در عشق نيست زحمت تمييز بهر آنک...
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي من غلام عشق که روزي هزار بار
اي من غلام عشق که روزي هزار بار
اي من غلام عشق که روزي هزار بار

شاعر : سنايي غزنوي

ر من نهد ز عشق بتي صد هزار باراي من غلام عشق که روزي هزار بار
بر عقل زيرکان بزند راه اختياراين عشق جوهريست بدانجا که روي داد
نامرد را ز مرد که کردست آشکارجز عشق و اختيار به ميدان نام و ننگ
بر جان عاشقان بتر از زخم ذوالفقارجز درد عشق غمزه‌ي معشوق را که کرد
هر ساعت ار بخواهد جانها کند نثاراين درد عشق راست که در پاي نيکوان
در باغ عشق دوست به نرخ گلست خاردر عشق نيست زحمت تمييز بهر آنک


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط