تا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم

تا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم شاعر : سنايي غزنوي اندر صف دلسوختگان نام گرفتيم تا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم در کنج خرابات مي خام گرفتيم در آتش تيمار تو تا سوخته گشتيم در ميکده و مصطبه آرام گرفتيم از مدرسه و صومعه کرديم کناره ما در طلب دانه ره دام گرفتيم خال و کله تو صنما دانه و دامست از باده‌ي آسوده همي جام گرفتيم يک چند به آسايش وصل تو به هر وقت اين نيز هم از صحبت ايام گرفتيم امروز چه ار صحبت ما گشت بريده
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم
تا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم
تا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم

شاعر : سنايي غزنوي

اندر صف دلسوختگان نام گرفتيمتا ما به سر کوي تو آرام گرفتيم
در کنج خرابات مي خام گرفتيمدر آتش تيمار تو تا سوخته گشتيم
در ميکده و مصطبه آرام گرفتيماز مدرسه و صومعه کرديم کناره
ما در طلب دانه ره دام گرفتيمخال و کله تو صنما دانه و دامست
از باده‌ي آسوده همي جام گرفتيميک چند به آسايش وصل تو به هر وقت
اين نيز هم از صحبت ايام گرفتيمامروز چه ار صحبت ما گشت بريده


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط