جانا اگر چه يار دگر مي‌کني مکن

جانا اگر چه يار دگر مي‌کني مکن شاعر : سنايي غزنوي اسباب عشق زير و زبر مي‌کني مکن جانا اگر چه يار دگر مي‌کني مکن حقا که کار خويش بتر مي‌کني مکن گويي دگر کنم مگرم کار به شود خود را بگرد شهر سمر مي‌کني مکن منماي روي خويش بهر ناسزا از آنک هر مشک را نقاب قمر مي‌کني مکن بر گل ز مشک ناب رقم مي‌کشي مکش رخساره‌ي مرا تو چو زر مي‌کني مکن اي سيمتن ز عشق لب چون عقيق خود
چهارشنبه، 3 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جانا اگر چه يار دگر مي‌کني مکن
جانا اگر چه يار دگر مي‌کني مکن
جانا اگر چه يار دگر مي‌کني مکن

شاعر : سنايي غزنوي

اسباب عشق زير و زبر مي‌کني مکنجانا اگر چه يار دگر مي‌کني مکن
حقا که کار خويش بتر مي‌کني مکنگويي دگر کنم مگرم کار به شود
خود را بگرد شهر سمر مي‌کني مکنمنماي روي خويش بهر ناسزا از آنک
هر مشک را نقاب قمر مي‌کني مکنبر گل ز مشک ناب رقم مي‌کشي مکش
رخساره‌ي مرا تو چو زر مي‌کني مکناي سيمتن ز عشق لب چون عقيق خود


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط