اگر خورشيد و مه نبود برين گردون مينايي شاعر : سيف فرغاني تو از رو پرده برگير و همي کن عالم آرايي اگر خورشيد و مه نبود برين گردون مينايي که در تو خيره ميماند چو من چشم تماشايي سزاي وصف روي تو سخن در طبع کس نايد تو با اين روي چون خورشيد همچون روز پيدايي ميان جمع مه رويان همه چون شب سيه مويان عجب نبود که چون مجنون برآرد سر به شيدايي ترا ليلي نشايد گفت ليکن عاقل از عشقت مگس از بهر شيريني ست در دکان حلوايي منم از عشق روي تو مقيم خاک کوي تو من...