ندارد باورت اکمه ز الوان شاعر : شيخ محمود شبستري وگر صد سال گويي نقل و برهان ندارد باورت اکمه ز الوان به نزد وي نباشد جز سياهي سپيد و زرد و سرخ و سبز و کاهي کجا بينا شود از کحل کحال نگر تا کور مادرزاد بدحال بود چون کور مادرزاد دنيا خرد از ديدن احوال عقبا که بشناسد بدان اسرار پنهان وراي عقل طوري دارد انسان نهاده است ايزد اندر جان و در تن بسان آتش اندر سنگ و آهن ز نورش هر دو عالم گشت روشن چو بر هم اوفتاد اين سنگ و آهن چو دانستي...