کردم گذري به ميکده دوش شاعر : فخرالدين عراقي سبحه به کف و سجاده بر دوش کردم گذري به ميکده دوش کين جا نخرند زرق، مفروش پيري به در آمد از خرابات خرقه بنه و پلاس درپوش تسبيح بده، پياله بستان در ميکده رو، شراب مينوش در صومعه بيهده چه باشي؟ جان و دل و دين کني فراموش گر ياد کني جمال ساقي بيباده شوي خراب و مدهوش ور بيني عکس روش در جام در ترک مراد خويشتن کوش خواهي که بيابي اين چنين کام گيري همه آرزو در آغوش چون ترک مراد خويش گيري...