کاکا از ويلچر تا مرد فوتبال
نويسنده:دکتر ياشا نهريني
فوتباليستهاي صاحبنام برزيلي اغلب دوران کودکي خود را با يک آرزوي مشترک سپري کردهاند. آرزوي مشترک آنها اما بازي در ليگهاي معتبر جهان نيست. اشتباه نکنيد! آرزوي کودکانه آنها سادهتر از اين حرفهاست؛ آرزويي که در خريد يک جفت کفش واقعي فوتبال خلاصه ميشود. در اين بين کاکا يک استثنا محسوب ميشود. او از يک خانواده نسبتا مرفه برخاسته است. از حاشيههاي رايج در مورد افراد مشهور به دور بوده و فراتر از آن، فردي اخلاقگراست و به مباني مذهبي نيز به شدت پايبند است. با هم زندگي اين ستاره 25 ساله برزيلي را مرور ميکنيم.
ريکاردوايزمون دوسانتوز برخلاف بسياري از ستارههاي برزيلي در محله مرفهنشين برزيليا به دنيا آمده است. پدرش مهندس شهرسازي و مادرش معلم بود. وقتي ريکاردو 6 سال داشت، خانواده سانتوز به دليل موقعيت شغلي پدر به سائوپائولو نقل مکان کردند؛ جايي که ريکاردو به مدرسه فوتبال تيم مشهور سائوپائولو پا گذاشت. پرتغاليزبانها نام «ريکاردو» را به اختصار «کاکا» صدا ميکنند. اما نام مهاجم مشهور تيم ملي برزيل ماجراي ديگري دارد. ردريگو برادر کوچک کاکاست. وقتي ردريگو تازه زبان باز کرده بود، نميتوانست نام برادر بزرگش را درست تلفظ کند. براي همين به او کاکا ميگفت؛ نامي که امروز براي مرد سال فوتبال جهان در سال 2007 باقي مانده است!
جو فرهنگي حاکم بر خانواده کاکا بهگونهاي بود که فوتبال هيچوقت نتوانست تير خلاصي را به درس و مشق او بزند. کاکا همزمان در دو مدرسه حاضر ميشد. هر چند در يکي بيرقيب شاگرد اول بود و در ديگري شاگردي متوسط.
کاکا هنوز به 12 سالگي نرسيده بود که مربيان سائوپائولو تولد يک ستاره ديگر را در آسمان فوتبال برزيل با پدر و مادرش در ميان گذاشتند. اين تولد اما با يک «اگر» بزرگ همراه بود. کاکا پاهاي بسيار لاغري داشت و فيزيک بدنياش چندان تناسبي با فوتبال امروز دنيا نداشت. مربيان بدنسازي و متخصصان تغذيه رژيم غذايي و برنامه ورزشي اختصاصي را برايش طرحريزي کردند و به پدر و مادرش گفتند که اگر فرزندشان اين برنامه را رعايت کند به منحني رشد طبيعي باز خواهد گشت و به فوتباليستي تمامعيار تبديل خواهد شد. اتفاقي که 5 سال بعد رخ داد و کاکا در سن 17 سالگي پيراهن تيم اول برزيل را به تن کرد. کاکا اولين حقوق فوتبال حرفهاياش را به برادر کوچکش هديه کرد تا خيالش از خرج و مخارج دانشگاهي کاملا راحت باشد.
جوانترين سفير سازمان ملل براي مبارزه با فقر و گرسنگي
کاکا بازيکن منحصر به فردي است. برخلاف بسياري از بازيگران صاحبنام شهرت حتي لحظهاي نتوانسته او را از راهي که براي زندگيش برگزيده است منحرف کند. از سن 14 سالگي تا امروز او يک مسيحي معتقد باقي مانده است. ژست کاکا بعد از گلهايش به خوبي عمق اعتقادهاي او را نشان ميدهد. او تمام گلهايش را به خدا تقديم ميکند. وقتي کاکا در سال 2007 ميلادي گل قهرماني آ.س ميلان را به ثمر رساند، عکاسان لحظهاي را ثبت کردند که هنوز هم در موردش صحبت ميشود. کاکا پيراهن خود را بالا زد و تيشرتي را به ديگران نشان داد که روي آن نوشته شده بود: «من متعلق به حضرت مسيح هستم!»
اما مباني ديني و اعتقادي براي کاکا بسيار فراتر از اين نمايش فوتبالي است. او يک دوره تخصصي دينشناسي را نيز پشت سر گذاشته است به اميد آنکه روزي پس از پايان دوران فوتبال حرفهاياش به يک مبلغ روحاني تبديل شود. اعتقاد مذهبي کاکا در سبک بازي فوتبال او هم بيتاثير نبوده است. تقريبا هيچ تماشاگر فوتبالي به خاطر ندارد که کاکا حين بازي از کوره در رفته باشد. کاکا هرگز به کسي در زمين فوتبال ناسزا نميگويد و تا امروز با هيچکس دست به يقه نشده است. او ميگويد:
«خداوند ايمان را به قلب من هديه داده است و من بايد نشان دهم که همه افراد ميتوانند با ايمان به او زندگي زيباتر و آرامتري داشته باشند.»
کاکا از 22 سالگي بهعنوان جوانترين سفير سازمان ملل در برنامه مبارزه با «فقر و گرسنگي» با اين سازمان همکاري ميکند.
يک معجزه در زندگي کاکا
زندگي کاکا پر از اتفاقات خارقالعاده است. اما در يکي از آنها به گفته خودش او با چشمان خود «دست خدا» را ديده است. در سال 2000 ميلادي وقتي کاکا در ويلاي تفريحي پدربزرگش به سر ميبرد با مغز به زمين خورد! ماجرا از اين قرار بود که کاکا يک لحظه در محاسبه عمق استخر دچار اشتباه شد و با سر در قسمت کمعمق آن شيرجه زد. شيرجه زدن همان و پيچخوردگي شديد گردن و شکستن مهرههاي کمر همان!
پزشکان در آن زمان نه تنها اميدي به بازگشت بازيکن جوان سائوپائولو به مستطيل سبز نداشتند بلکه بدتر از آن شواهد اوليه حاکي از آن بود که به احتمال زياد او تا آخر عمر مجبور است روي ويلچر بنشيند. اما در کمال ناباوري او پس از يک سال استراحت و تمرينهاي حساب شده توانست بار ديگر به فوتبال بازگردد بازگشتي که آن هم يک بازگشت معمولي نبود. در اولين بازي، کاکا در 14 دقيقه آخر به زمين فرستاده شد و توانست در همين مدت 2 گل را براي تيم سائوپائولو به ثمر برساند.
کاکا پس از بهبودياش، به خاطر لطفي که خدا در حقش کرده بود 10 درصد از حقوق ميليوني سالانهاش را به کليسا ميدهد تا صرف امور خيريه شود.
منبع: www.salamat.com
/ج
ريکاردوايزمون دوسانتوز برخلاف بسياري از ستارههاي برزيلي در محله مرفهنشين برزيليا به دنيا آمده است. پدرش مهندس شهرسازي و مادرش معلم بود. وقتي ريکاردو 6 سال داشت، خانواده سانتوز به دليل موقعيت شغلي پدر به سائوپائولو نقل مکان کردند؛ جايي که ريکاردو به مدرسه فوتبال تيم مشهور سائوپائولو پا گذاشت. پرتغاليزبانها نام «ريکاردو» را به اختصار «کاکا» صدا ميکنند. اما نام مهاجم مشهور تيم ملي برزيل ماجراي ديگري دارد. ردريگو برادر کوچک کاکاست. وقتي ردريگو تازه زبان باز کرده بود، نميتوانست نام برادر بزرگش را درست تلفظ کند. براي همين به او کاکا ميگفت؛ نامي که امروز براي مرد سال فوتبال جهان در سال 2007 باقي مانده است!
جو فرهنگي حاکم بر خانواده کاکا بهگونهاي بود که فوتبال هيچوقت نتوانست تير خلاصي را به درس و مشق او بزند. کاکا همزمان در دو مدرسه حاضر ميشد. هر چند در يکي بيرقيب شاگرد اول بود و در ديگري شاگردي متوسط.
کاکا هنوز به 12 سالگي نرسيده بود که مربيان سائوپائولو تولد يک ستاره ديگر را در آسمان فوتبال برزيل با پدر و مادرش در ميان گذاشتند. اين تولد اما با يک «اگر» بزرگ همراه بود. کاکا پاهاي بسيار لاغري داشت و فيزيک بدنياش چندان تناسبي با فوتبال امروز دنيا نداشت. مربيان بدنسازي و متخصصان تغذيه رژيم غذايي و برنامه ورزشي اختصاصي را برايش طرحريزي کردند و به پدر و مادرش گفتند که اگر فرزندشان اين برنامه را رعايت کند به منحني رشد طبيعي باز خواهد گشت و به فوتباليستي تمامعيار تبديل خواهد شد. اتفاقي که 5 سال بعد رخ داد و کاکا در سن 17 سالگي پيراهن تيم اول برزيل را به تن کرد. کاکا اولين حقوق فوتبال حرفهاياش را به برادر کوچکش هديه کرد تا خيالش از خرج و مخارج دانشگاهي کاملا راحت باشد.
جوانترين سفير سازمان ملل براي مبارزه با فقر و گرسنگي
کاکا بازيکن منحصر به فردي است. برخلاف بسياري از بازيگران صاحبنام شهرت حتي لحظهاي نتوانسته او را از راهي که براي زندگيش برگزيده است منحرف کند. از سن 14 سالگي تا امروز او يک مسيحي معتقد باقي مانده است. ژست کاکا بعد از گلهايش به خوبي عمق اعتقادهاي او را نشان ميدهد. او تمام گلهايش را به خدا تقديم ميکند. وقتي کاکا در سال 2007 ميلادي گل قهرماني آ.س ميلان را به ثمر رساند، عکاسان لحظهاي را ثبت کردند که هنوز هم در موردش صحبت ميشود. کاکا پيراهن خود را بالا زد و تيشرتي را به ديگران نشان داد که روي آن نوشته شده بود: «من متعلق به حضرت مسيح هستم!»
اما مباني ديني و اعتقادي براي کاکا بسيار فراتر از اين نمايش فوتبالي است. او يک دوره تخصصي دينشناسي را نيز پشت سر گذاشته است به اميد آنکه روزي پس از پايان دوران فوتبال حرفهاياش به يک مبلغ روحاني تبديل شود. اعتقاد مذهبي کاکا در سبک بازي فوتبال او هم بيتاثير نبوده است. تقريبا هيچ تماشاگر فوتبالي به خاطر ندارد که کاکا حين بازي از کوره در رفته باشد. کاکا هرگز به کسي در زمين فوتبال ناسزا نميگويد و تا امروز با هيچکس دست به يقه نشده است. او ميگويد:
«خداوند ايمان را به قلب من هديه داده است و من بايد نشان دهم که همه افراد ميتوانند با ايمان به او زندگي زيباتر و آرامتري داشته باشند.»
کاکا از 22 سالگي بهعنوان جوانترين سفير سازمان ملل در برنامه مبارزه با «فقر و گرسنگي» با اين سازمان همکاري ميکند.
يک معجزه در زندگي کاکا
زندگي کاکا پر از اتفاقات خارقالعاده است. اما در يکي از آنها به گفته خودش او با چشمان خود «دست خدا» را ديده است. در سال 2000 ميلادي وقتي کاکا در ويلاي تفريحي پدربزرگش به سر ميبرد با مغز به زمين خورد! ماجرا از اين قرار بود که کاکا يک لحظه در محاسبه عمق استخر دچار اشتباه شد و با سر در قسمت کمعمق آن شيرجه زد. شيرجه زدن همان و پيچخوردگي شديد گردن و شکستن مهرههاي کمر همان!
پزشکان در آن زمان نه تنها اميدي به بازگشت بازيکن جوان سائوپائولو به مستطيل سبز نداشتند بلکه بدتر از آن شواهد اوليه حاکي از آن بود که به احتمال زياد او تا آخر عمر مجبور است روي ويلچر بنشيند. اما در کمال ناباوري او پس از يک سال استراحت و تمرينهاي حساب شده توانست بار ديگر به فوتبال بازگردد بازگشتي که آن هم يک بازگشت معمولي نبود. در اولين بازي، کاکا در 14 دقيقه آخر به زمين فرستاده شد و توانست در همين مدت 2 گل را براي تيم سائوپائولو به ثمر برساند.
کاکا پس از بهبودياش، به خاطر لطفي که خدا در حقش کرده بود 10 درصد از حقوق ميليوني سالانهاش را به کليسا ميدهد تا صرف امور خيريه شود.
منبع: www.salamat.com
/ج