گسترش فرهنگ شهادت طلبي در انتفاضه فلسطين

تلاش نگارندگان در اين مقاله بررسي و تبيين نقش فعال و چشمگير زنان فلسطيني در آفرينش و تداوم انتفاضه در تمامي ابعاد آن به ويژه در عمليات استشهادي است. در واقع هدف از نگارش مقاله پاسخ به اين سوال اساسي است: زنان فلسطيني چه جايگاه يا نقشي در انتفاضه و گسترش فرهنگ شهادت طلبي دارند؟ در اين نوشتار ابتدا به طور اجمال در مورد انتفاضه، مراحل و ويژگي هاي آن اشاره اي مي شود و سپس نقش و جايگاه زنان در انتفاضه مورد مطالعه و بررسي قرار مي گيرد.
يکشنبه، 14 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گسترش فرهنگ شهادت طلبي در انتفاضه فلسطين

گسترش فرهنگ شهادت طلبي در انتفاضه فلسطين
گسترش فرهنگ شهادت طلبي در انتفاضه فلسطين


 

نويسنده: زهرا آزاد
وحيد دولتي




 
فلسطين و انتفاضه
خلاصه مقاله: تلاش نگارندگان در اين مقاله بررسي و تبيين نقش فعال و چشمگير زنان فلسطيني در آفرينش و تداوم انتفاضه در تمامي ابعاد آن به ويژه در عمليات استشهادي است. در واقع هدف از نگارش مقاله پاسخ به اين سوال اساسي است: زنان فلسطيني چه جايگاه يا نقشي در انتفاضه و گسترش فرهنگ شهادت طلبي دارند؟ در اين نوشتار ابتدا به طور اجمال در مورد انتفاضه، مراحل و ويژگي هاي آن اشاره اي مي شود و سپس نقش و جايگاه زنان در انتفاضه مورد مطالعه و بررسي قرار مي گيرد. چرا كه اگر مردان فلسطيني دفاع از سرزمين خود و مقابله با اشغالگران صهيونيستي را وظيفه خود مي دانند، به همان ميزان نيز زنان فلسطيني در آن سهم دارند.

مقدمه
 

اگر چه انتفاضه به عنوان انقلاب نسل جوان و انقلاب بچه ها و مردان شناخته مي شود، اما نقش زنان فلسطيني به مانند ديوار مستحكمي است كه مانع از خاموش شدن آتش مبارزه و مانع از وزيدن باد بر اين آتش است.
يكي از ويژگي هاي بارز انتفاضه شركت گسترده زنان در عمليات هاي استشهادي است؛ امري كه به جرأت مي توان گفت نه تنها در تاريخ مبارزات مردم فلسطين بلكه در تاريخ جنگ ها و درگيري هاي ساير مناطق جهان كمتر وجود داشته است.
مقاله حاضر، نخست به شناخت انتفاضه فلسطين و ماهيت آن مي پردازد تا از طريق اين شناخت هم با نقش زن در انتفاضه آشنا شده و هم به بررسي ابعاد گوناگون حضور زن فلسطيني در انتفاضه دست يابيم و در پايان نيز مي كوشيم تا نتايج حضور زن در انتفاضه را واقع بينانه تبيين نماييم.

مبارزات فلسطيني ها با صهيونيسم از آغاز قرن بيستم
 

سال ها است كه مردم فلسطين براي آزادي سرزمين خويش مي جنگند. اين اتفاق از روزي كه پيمان بالفور صادر شد، تا به امروز كه انتفاضه با شكل گيري و تداوم خود حضور و مبارزه ملت فلسطين را به اثبات رسانده، به خوبي قابل مشاهده است.
تاريخ مبارزات مردم فلسطين را از آغاز قرن بيستم تاكنون مي توان به دو دوره تقسيم كرد:
1- دوره قبل از تأسيس دولت اسراييل.
2- دوره بعد از تأسيس دولت اسراييل تاكنون.
البته هر دوره نيز داراي ويژگي هايي است كه مي توان آن را به دوره هاي متعدد تقسيم بندي كرد.

وضعيت فلسطيني ها پس از تأسيس دولت اسراييل
 

در 14 مي 1948 م. نيرو هاي انگليس، خاك فلسطين را ترك كردند و صهيونيست ها با هماهنگي انگليسي ها و موافقت آمريكا مناطق زير نظر آنها را به اشغال درآوردند. بن گورين 15 مي 1948 م. به طور رسمي تشكيل كشور اسراييل را اعلام كرد. بلافاصله گروه هاي تروريستي صهيونيستي، به محله ها و روستا هاي فلسطيني حمله كردند. آنها بعد از اينكه مردم را از خانه هايشان بيرون راندند، روستاها و محله ها را با خاك يكسان كردند تا اعراب نتوانند به آن جا بازگردند. بسياري از فلسطينيان پس از اخراج از خانه هايشان، به كشورهاي عربي مهاجرت كردند. و در آن كشورها آواره شدند. برخي ديگر به اميد آن كه بعد ها به خانه خود بازگردند. در اردوگاه هايي با كمترين امكانات، در نوار غزه و كرانه غربي رود اردن ساكن شدند.
بعضي ديگر در سرزمين هاي اشغالي باقي ماندند و صهيونيست ها آنها را اعراب اسراييل ناميدند. اين عده به عنوان شهروندان درجه دو، به زندگي خود ادامه داده اند. اكنون بيش از 50 سال از اعلام تشكيل دولت اسراييل مي گذرد. هنوز هم گروه هاي فلسطيني، زندگي سختي را سپري مي كنند و در شعله هاي آتشي كه صهيونيست ها براي آنان به پا كرده اند، مي سوزند.

انتفاضه چيست و چگونه شكل گرفت؟
 

انتفاضه از باب انفعال به معني جنبش و حركت است و اين لغت بيشتر در مورد حركت هاي خود جوش مردمي و قيام هاي توده اي استعمال مي شود.
انتفاضه يا «شورش سنگ ها 2 » كه به انقلاب مساجد و معجزه قرن بيستم معروف است، حركت خود جوش فراگير و پايدار مردم مسلمان فلسطين است؛ بدون اينكه قبلا سازماندهي شده باشد. انتفاضه نه تنها به هيچ سازمان و شخصيت سياسي متكي نيست، بلكه به قشر خاصي نيز محدود نيست و هيچ طبقه يا صنف خاصي نمي تواند آن را به خود منحصر كند، چون در شكل گيري آن كليه اقشار جامعه از پير و جوان و زن و مرد و كوچك و بزرگ، دانشگاهي و فرهنگي و روحاني و غيره فعاليت و مشاركت داشته اند.انتفاضه حركتي است، اسلامي كه مردم با انگيزه و نيت اسلامي و با الهام از انقلاب اسلامي ايران آن را آغاز و گسترش داده اند.
انتفاضه اول در 8 دسامبر 1987 با به شهادت رسيدن 4 كارگر فلسطيني در نوار غزه شروع و اين مسئله منجر به آغاز تظاهراتي در اردوگاه هاي آوارگان در نوار غزه شد و از آن جا به كرانه باختري سرايت كرد.
انتفاضه اول پس از كنفرانس مادريد در سال 1991 تضعيف شد و با توافق سازمان آزادي بخش فلسطين و رژيم صهيونيستي در سال 1993 كه به استقرار تشكيلات خود گردان فلسطين و عقب نشيني صهيونيست ها از شهرهاي مهم نوارغزه و كرانه باختري انجاميد و به طور كلي متوقف گرديد. 4
انتفاضه اول با تظاهرات مردم فلسطين آغاز و استفاده از سنگ شاخص اصلي آن شد، به همين دليل آن را «انقلاب سنگ » مي نامند. در جريان اين انتفاضه فلسطيني ها به ويژه در غزه با پرتاب سنگ مظلوميت خود را در مقابل تجهيزات بسيار پيشرفته صهيونيستي نشان مي دادند. 5 علل بروز و ظهور مرحله اول انتفاضه را مي توان در ابعاد سياسي زير خلاصه كرد:

1-عوامل فلسطيني:
 

عدم دسترسي فلسطيني ها به پيروزي در مبارزات خود كه با شكست مبارزات پيشين، اختلافات گروهي و تفرقه در ميان فلسطينيان را تشديد كرد.

2-عوامل منطقه اي:
 

پس از اينكه مردم فلسطين تجربه هاي تلخ رهبران سياسي خود را پشت سرگذاشتند، انقلاب اسلامي ايران شكوفا شد. با پيروزي انقلاب در سال 1357 به رهبري امام خميني، جمهوري اسلامي اولين سفارتخانه فلسطين را افتتاح كرد. تأثيرات انقلاب اسلامي در انتفاضه به حدي آشكار است كه نيكسون (رييس جمهور امريكا) اعتقاد داشت بنياد گرايي ايراني بر همه جهان تأثير خواهد داشت. در كنارانقلاب اسلامي ايران، مقاومت اسلامي لبنان نيز نقش چشمگيري در انتفاضه فلسطين داشت.

3-عوامل جهاني و بين المللي:
 

ملت مظلوم فلسطين از همان زماني كه كشورشان پس از توافق كشورهاي استعمارگر با يكديگر، زير قيموميت و سلطه انگليس قرار گرفت آثار تجاوز را در سرزمين خود احساس كرد. صهيونيسم حتي سازمان ملل را كه قطعنامه هايي عليه او صادرمي كرد ، درموضع انفعال قرار مي داد، تا جايي كه بسياري از كشورهايي كه درآغازاز مردم فلسطين حمايت مي كردند، در موضع گيري هاي خود دچار تزلزل شدند. براي مثال از بين كشورهاي عربي، سادات رييس جمهور مصر قرارداد «كمپ ديويد » را با اسراييل امضا كرد و ضربه خردكننده اي بر پيكره فلسطين وارد كرد. 6

انتفاضه مسجدالأقصي و علل شكل گيري آن
 

انتفاضه مسجدالأقصي دور دوم انتفاضه فلسطين است. اين قيام پس از اين كه اشغالگري و جنايت هاي صهيونيست پس از مذاكرات صلح اعراب و اسراييل و تشكيل حكومت خودگردان فلسطين در غزه و اريحا به رياست ياسر عرفات تداوم يافت، شروع شد. 7 از جمله عوامل به وجود آمدن انتفاضه مسجدالاقصي را مي توان در موارد زير اشاره كرد:
1- پيروزي حزب الله در لبنان.
2- شكست مذاكرات كمپ ديويد.
3- به تعويق انداختن اعلام كشور مستقل فلسطين.
4- سياست هاي سركوب گرايانه اسراييل.
5- مشروعيت انتفاضه.
6- تجزيه انتفاضه اول.
7-ورود آريل شارون رهبر فراكسيون ليكود به مسجدالاقصي در 28 سپتامبر سال 2000 ميلادي. 8
در مورد انتفاضه دوم مي توان گفت جرقه انتفاضه مسجدالاقصي در 28 سپتامبر سال 2000 با ديدار آريل شارون از مجموعه حرم شريف، زده شد. در اين روز شارون به همراه هزار پليس از مكان هاي مقدس مسلمانان ديدار كرد. شارون به دليل سابقه اي پر از شقاوت خويش كه به سال 1953 و 1982 بازمي گردد، سمبل ملموس تجاوز و وحشت عليه فسطيني ها است. هدف شارون از بازديد مذكور اعلام ضمني حاكميت يهود بر مسجدالاقصي بود. ديدار شارون و متعاقب آن تهاجم گسترده نظاميان صهيونيستي منجر به درگيري گسترده فلسطيني ها با رژيم صهيونيستي شد. 9 انتفاضه دوم اگرچه با تظاهرات فلسطيني ها و درگيري فيزيكي با صهيونيست ها آغاز شد اما توسل به عمليات استشهادي وجه مميزه آن شد، به گونه اي كه اصطلاح عمليات استشهادي با انتفاضه مسجدالاقصي مترادف شده است. عمليات استشهادي با انفجار اتومبيل هاي بمب گذاري شده به همراه سرنشين در ميان نظاميان صهيونيست آغاز و با استفاده از كمربند هاي انفجاري در اماكني نظير رستوران ها و ايستگاه هاي قطار تكميل شده است. 10

ابعاد حضور زنان در انتفاضه دوم
 

پس از تشكيل دولت اسراييل، فلسطيني ها كه براي خود ملتي بودند، سرزمين هايشان را از دست دادند و به شكل مردمي آواره و پناهنده و پراكنده درآمدند. آنها با نيروي نظامي از سرزمين نياكانشان رانده شدند، بدون اينكه به تاريخ و آينده و فرجام آنان اعتنايي شود. صهيونيسم در سرزمين مردم آواره فلسطين دولت اسراييل را بنا نهاده، بدون آنكه به 45 قرن سابقه تاريخ فلسطين و 13 قرني كه به طور متوالي با جامعه عربي پيوند داشته است توجهي داشته باشد. مردمي تنها و مظلوم، در ميان توفان آتش و خون، خانه و سرزمين خود را رها كردند. آنها گمان داشتند كه به زودي به خانه خود باز مي گردند، بعضي حتي فرصت نكردند در خانه هايشان را قفل كنند و براي سال ها و نيز نسل ها كليد خانه را در اردوگاه ها به ديوارها آويزان كردند و همچون آينه به آن نگريستند به اين اميد كه روزي به سرزمين و خانه هايشان برگردند.
در برابر اقدامات ضد انساني و سركوب گرايانه صهيونيسم، مردم فلسطين از حق موجوديت خود به دفاع برخاسته و از آنها مقاومتي سرچشمه گرفت كه رفته رفته گسترش يافت و به شكل انتفاضه درآمد. انتفاضه امروزه تبديل به هويت اسلامي و ملي فلسطيني ها شده و حماسه حضور نسلي است كه اراده اش از باورهاي اسلامي سرچشمه گرفته است و زمين و آسمان را بر دشمن جهنم كرده اند و مرگ را بر تسليم ترجيح داده اند تا هويت و شخصيت از دست رفته خود را بازيابند.
حركت كردن در جهت اين جريان طبيعت و فطرت و به همت عقل و انديشه قلب و زبان و دست و بازو براي هر انسان خواهان كمال، خواه مرد و خواه زن، ميسر و آسان است. امروزه آشكارا شركت زن را در پيگيري حقوق محرومان كه به وسيله مبارزه ها و مجاهدت ها انجام مي پذيرد، مشاهده مي كنيم. در فلسطين قهرمان، مرد و زن دوش به دوش يكديگر به ميدان مبارزه و سنگر دفاع از حقانيت خويش به پا خواسته اند.
زن فلسطيني آن چنان در اردوگاه ها فنون رزمي مي آموزد و تصميم مبارزه عليه استعمار و تجاوز صهيونيسم مي گيرد كه مي تواند نمونه بارزي براي زنان ملت هاي رنجيده و در بند باشد. او با شجاعت و شهامت بي اندازه اش، جان خويش را در كف اخلاص مي گذارد تا به هر صورت كه ممكن است اعم از شركت در درگيري هاي خياباني، حضور در سنگر هاي قهرمانانه، ايجاد رعب و وحشت براي دشمن، ضربه هاي مهلك و نابودكننده بر پيكر دشمن تجاوزكار و بي رحم ملت خود، وارد آورده و از حقوق مقدس خويش تا آخرين نفس دفاع كند. او شوهر خويش را، فرزند خويش را، آزادانه به جنگ مي فرستد تا اينكه بفهماند، دست يافتن به حقوق از دست رفته اش، تنها كار مردان نيست و او هم مي تواند مانند برادران خود به كارزار بپردازد. علاوه بر اين فرزنداني تربيت مي كند كه عضوي رزمنده، فعال، تسليم ناپذير و مبتكر در مبارزه و قهرمان براي جامعه انقلابي و سنگرهاي مبارزه باشد. 11
درواقع حضور فعالانه زنان فلسطيني در عرصه مبارزه، موجب تمايز نقش زن فلسطيني از همتايان عرب او شده است. 12 و اين طبيعتاً به خاطر تفاوت در مسايلي است كه با آن روبه رو هستند. در حالي كه خواسته هاي زنان عرب، خصوصا در هزاره جديد پيرامون مسئله آزادي در امور مختلف و داشتن حقوق مساوي با مردان و بسياري مسايل ديگر دور مي زند، محور نگراني هاي زن فلسطيني، مسايل ملي است، چون انديشه اش را صرف مسايل بسياري كرده كه مهمترين آن مسئله اشغال وطنش است. 13
زن فلسطيني نمي تواند به جاي وطنش خواستار چيز ديگري شود و در حال حاضر نيز راهي جز راه خاطراتش نمي شناسد كه او را به وطنش برساند. مسئله فلسطين پيچيده ترين مسئله موجود در تاريخ مبارزات ملي به شمار مي آيد و تشكيل و هدايت انديشه زن فلسطيني به گونه اي است كه اولويت اول او در تربيت فرزندانش، آموختن عشق به وطن و چيرگي بر تنگدستي و دشواري هاي زندگي در خيمه ها و اردوگاه ها است. 14
امروزه اشكال مشاركت زنان فلسطيني در انتفاضه آن چنان گسترده و فراگير است كه مي توان آن را در ابعاد گوناگون مورد بررسي قرارداد. در زير به برخي از آنها اشاره مي كنيم.

بعد اجتماعي
 

با توجه به تداخل امور اقتصادي، اجتماعي و سياسي جامعه فلسطين، نقش اجتماعي زن فلسطيني كاملاً آشكار است. اهميت اين نقش در ساختار اجتماعي اوست كه اين امر از آگاهي هاي گسترده سياسي و ملي زنان فلسطيني نشأت مي گيرد. در واقع انتفاضه دوم با ويژگي هاي خاص خود، شايد پيش از هر عامل ديگر در نشان دادن حضور زنان به صورت گسترده در عرصه هاي مختلف اجتماعي مثمر ثمر بوده است. به طوري كه زن فلسطيني با مشاركت در انتفاضه توجه و احترام بسياري را به سوي خود جلب كرده و جزو مبارزان ميدان هاي نبرد شده است. 15
انتفاضه فلسطين بازتاب هاي مختلفي را بر خانواده فلسطيني به عنوان زيربناي جامعه فلسطيني داشته است كه مهمترين بازتاب ها، گسترش همبستگي، يكدلي و نزديكي بين اعضاي خانواده است كه خود گواهي بر گسترش اتحاد بين احاد ملت فلسطين است. 16
ديدار از خانواده شهدا و ملاقات با خانواده زندانيان سياسي و احساس همدردي با خانواده هاي آنها از ديگر فعاليت هاي اجتماعي است كه زنان در انتفاضه به آن روي آورده اند.
زنان فلسطيني با داير كردن مهدكودك به خصوص در نوار غزه، سعي در تربيت نسل جديدي دارند؛ نسلي كه حافظ اسلام و انقلاب باشد و در جهت حفظ قرآن و اسلام گام بردارد و در واقع هدف آنها پرورش و تربيت سربازان جديد و جان بر كف براي آزادي و رهايي سرزمين شان است.
موضوع ديگري كه زنان فلسطيني در آن نقش و مسئوليت مهمي را بر عهده دارند، كفالت و سرپرستي فرزندان شهدا و يتيماني است كه به هر دليل بدون سرپرست مانده اند. آنها با داير كردن كارگاه هاي خياطي و به كار گماشتن فرزندان شهدا در اين مكان ها سعي دارند از نظر مالي به آنها كمك كنند. اين مسئله در اراضي اشغالي كه زندگي همراه با مشقات زيادي است، اثر مطلوبي را بر جاي گذاشته است. 17
گرايش اسلامي در ميان زنان بيشتر شده و بسياري از آنان در اجتماعاتي كه در مساجد برگزار مي شود مشاركت فعال دارند. زيارت اماكن مقدسه در فلسطين به ويژه در مسجدالاقصي و برنامه هاي اسلامي كه در اين اماكن برگزار مي شود باعث آگاهي بيشتر بانوان و نيز التزام آنان به حجاب اسلامي جدي و بيش از دوره قبل از انتفاضه شده است. 18
از سوي ديگر در ساختار خانواده فلسطيني مردان با مشاركت همسران شان در امور مختلفي چون راهپيمايي، اعتصاب و درگيري با نيرو هاي اشغال گر موافقت كرده اند در حالي كه قبل از انتفاضه، چنين مسئله اي ممنوع بود؛ اما انتفاضه با ويژگي هاي خاص خود جواز مشاركت فعالانه زنان در اجتماع را صادر كرد، به طوري كه اين امر موجب پيشرفت اجتماعي زن فلسطيني در جامعه شده است. 19
علاوه بر اينها انتفاضه تأثيرات ديگري را نيز در ساير ابعاد اجتماعي بر روي زنان فلسطيني داشته است كه از جمله آنها مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:

تسهيل در ازدواج
 

در مسايل مربوط به ازدواج تغييرات بسيار مهمي روي داده است. به طور مثال در حاليكه طبق آمار سال 1986 قبل از انتفاضه اول، سن ازدواج مردان، 18 - 25 و سن دختران 21 سال بود. در فاصله دو انتفاضه سن ازدواج مردان به 8/23و سن دختران به 9/19رسيد. علاوه بر اين تسهيلات بسياري نيز در مراسم ازدواج و هزينه هاي آن به وجود آمد به طوري كه جوان فلسطيني، قبل از انتفاضه اول خواب آن را هم نمي ديد.

كاهش آمار طلاق
 

آمار طلاق نيز كاهش قابل توجهي يافته است و اين امر، طي سال هاي 1986 تا 1989 از 7/16تا4/56 كاهش يافته است. و اين امر به افزايش آگاهي هاي مردان و زنان بازمي گردد. علاوه بر اين كه زن فلسطيني از دايره افكار و انديشه هاي عاميانه خارج شده و وارد دايره انديشه ملي و ابعاد آن شده است، اين پديده منحصر به فرد در انتفاضه دوم نيز، رشد خود را داشته است.

افزايش ميانگين باروري
 

نكته قابل توجه و بسيار مهم ديگر آن است كه ميانگين باروري زنان فلسطيني نيز با توجه به مسايل و تركيب جمعيتي سير صعودي داشته است و پزشكان تأكيد كرده اند كه برخلاف تلاش هاي متعدد براي سقط جنين، طي ماه هاي انتفاضه، عده زنان باردار در كرانه باختري و نوار غزه شديداً افزايش يافته است. 20
در مجموع اين كه زن فلسطيني با ايفاي نقش فعال اجتماعي در انتفاضه، مفاهيم عاميانه و سنتي را كه پيرامون جايگاه زن در جامعه فلسطيني وجود داشت، مورد چالش قرار داد.

بعد سياسي
 

شركت زنان در تظاهرات و راهپيمايي ها و حركت هاي اعتراض آميز عليه صهيونيست ها در انتفاضه رشد چشم گيري داشته است. اين تظاهرات اغلب به صورت خودجوش شكل مي گيرد و گسترده مي شود؛ به عنوان مثال زنان بعد از ديدار از خانواده شهدا، تحت تأثير مصايب و مشكلات آنان قرار مي گيرند و زماني كه از خانه شهيد بيرون مي آيند، دل هايشان آكنده از بغض و نفرت نسبت به دشمن صهيونيستي است و با ديدن گشتي هاي اسراييلي فرياد مي زنند و شعار مي دهند و به اين ترتيب تظاهرات آغاز مي شود و بعد با اسراييلي ها درگير مي شوند. 21
هر روز كه از انتفاضه فلسطين مي گذرد تعداد زناني كه توسط صهيونيست ها دستگير و زنداني مي شوند و يا به شهادت مي رسند بيشتر مي شود. در اين بازداشت ها، نيروهاي اشغالگر صهيونيستي بدون توجه به رعايت مسايل اخلاقي و عرفي و قوانين بين المللي، زنان فلسطيني را مورد تعرض قرار مي دهند، حتي در زمان تحقيق و بازجويي، زنان فلسطيني مورد انواع شكنجه هاي روحي و جسمي قرار مي گيرند.
در زندان ها نيز وضعيت زنان فلسطيني بسيار نامساعد است و طبق مصوبات كنوانسيون چهارم ژنو در مورد زندانيان سياسي با آنها برخورد نمي شود. يكي از نكات آزاردهنده، براي زنان فلسطيني اين است كه اسراييلي ها آنان را با زنان بد نام اسراييلي در يك مكان نگه مي دارند كه شبانه روز بايد اهانت ها و بداخلاقي اين افراد را تحمل كنند و حتي برخي اوقات با حمله هاي ناگهاني آنها و كتك كاري مواجه مي شوند بدون اينكه مقامات زندان براي جداكردن آنان اقدامي كنند.
يكي از اسيران زن آزاد شده به نام سهيرعبدالرزاق هشلمون در گفت وگو با روزنامه الانتقاد به تشريح شيوه هاي شكنجه جسمي و روحي عليه اسراي زن فلسطيني پرداخت. او ابراز كرد شكنجه هاي روحي و جسمي تا جايي گسترش پيدا كرده بود كه حتي يكي از افسران اطلاعاتي رژيم صهيونيستي يكي از زنان را تهديد كرد كه در برابر پدر همسرش به وي تجاوز مي كند.
زنان زنداني هر روز مورد ضرب و شتم و اهانت قرار مي گيرند. به داخل سلول آنها گاز اشك آور انداخته مي شود، وسايل شان را به هم مي ريزند و يا آنان را مصادره مي كنند. زنان را در سلول انفرادي قرار مي دهند، تا مدت ها به آنها اجازه ديدن خانواده هايشان را نمي دهند. سنا عمر بارها زنداني شده و مورد شكنجه قرار گرفته است. وي مدتي پس از اينكه براي اولين بار از زندان آزاد شد، به افسردگي شديدي دچار شد. او ابراز كرده بود شكنجه هاي زنان فلسطيني تا جايي پيش رفته بود كه حتي زندانيان را به تجاوز جنسي تهديد مي كردند و زنان بدكاره را تحريك مي كردند كه به زور به زنان اسير حمله كنند.
عايشه عبيان( 15 ساله) خواهر شهيد يوسف عبيان به وكيل خود گفت كه اشغالگران او را از درس و مدرسه محروم كردند. حتي مديريت زندان آب گرم و برق را براي مجازات زندانيان قطع كردند و اجازه ورزش هم به آنها نمي دهند. آنها حتي زنان زنداني را از غذاي بهداشتي محروم كرده اند و به هنگام بيماري نيز يا به وضيعت آنها رسيدگي نمي كنند و يا داروهاي تاريخ مصرف گذشته و فاسد را در اختيار آنها قرار مي دهند.
عبله طه از ديگر اسيران زن نيز در حالي كه حامله بود، مورد ضرب و جرح قرار گرفت و همچنين ساير زنان اسير كه از مادر شدن آنها جلوگيري شد، مانند اميمه آغا، سميه حمدان و ماجد سلايمه. 22
اغلب زنان اسير فلسطيني به خاطر شرايط نامناسب در زندان هاي رژيم صهيونيستي دچار بيماري هاي مختلف شده اند و اين رژيم با ناديده گرفتن حقوق آنان در زندان و عدم ارايه امكانات درماني و بهداشتي، آنان را در شرايطي طاقت فرسا قرار مي دهند. برخي از اسرا دچار بيماري هاي مزمن و لاعلاجي همچون سرطان، كم خوني و غيره شده اند.
رفتار ناشايست و توهين آميز زندان بانان اسراييلي با زنان فلسطيني در زندان هاي رژيم صهيونيستي و وضعيت بسيار بد و تأسفبار اين زنان باعث شده است تا بسياري از مؤسسه هاي حقوقي فلسطيني و بين المللي گزارش هايي را تهيه و به سازمان ملل متحد ارسال كنند. يكي از اين مؤسسه ها كه تاكنون چندين گزارش از وضعيت بد زندانيان زن فلسطيني ارايه كرده، مؤسسه دفاع از حقوق اسرا و زندانيان فلسطيني است. 23
زنان اسير فلسطين از ابتداي دستگيري، براي بهبود شرايط زندان ها و مقابله با سياست هاي سركوب و خشونت، به برنامه هاي مبارزاتي و اعتراض آميز و اعتصاب غذاي نامحدود دست زدند. آنان در سال 1984 ، به مدت 18 روز، در سال 1992 به مدت 15 روز، در سال 1996 به مدت 18 روز و در سال 1998 به مدت 10 روز به اعتصاب غذا دست زدند. اصلي ترين درخواست آنان، جدا كردن زنان مبارز از زنان جنايتكار و بهبود زندگي معيشتي آنان مانند بهبود نوع و كيفيت غذا، درمان بيماران، اعطاي اجازه استفاده از روزنامه و كتاب و نيز وارد كردن انواع لباس و كالا در خلال ملاقات، پايان دادن به سركوب و بازرسي تحريك آميز از سوي زنان مسئول زندان را تشكيل مي داد. زنان اسير فلسطيني با اقدامات اعتراض آميز خود موفق شدند به برخي از خواسته هاي خود دست يابند و براي خدمت به اسراء مؤسسه اي را در داخل زندان تشكيل دهند.
جنبش زنان اسير در 1996 ، پيشينه افتخارآميزي را براي خود ثبت كرد. هنگامي كه صهيونيست ها پس از توافق «طابا » خواستند عده اي از زنان اسير فلسطيني را آزاد كنند، زنان زنداني آن را رد كردند و خواستار آزادي دسته جمعي اسراء شدند و ترجيح دادند كه در زندان بمانند. سرانجام آنان سخن خود را به كرسي نشاندند و در آغاز سال 1997 تمام زنان اسير فلسطيني از زندان هاي اشغالگران آزاد شدند.
اين اسيران پس از امضاي «توافق اسلو » افتخار ديگري را در تاريخ جنبش.» خود رقم زدند و با شعار «هيچ صلحي بدون آزادي تمامي اسراي فلسطيني صورت نخواهد گرفت » به منظور دستيابي به اهداف خود در آزادي ديگر اسراي زندان هاي اشغالگران در اقدامات مبارزاتي شركت كردند. 24
در انتفاضه دوم كه از 28 سپتامبر سال 2000 آغاز شد، زن فلسطيني با كوله باري از تجربه، باز هم به صحنه آمد و به اشغال سرزمين خود و جنايات اسراييل اعتراض كرد. اما اين بار جنبش و قيام او به يك حركت استراتژيك و سازمان يافته تبديل شد.
در سال 2001 ، انجمن زنان شاغل فلسطيني براي پيشرفت، PWW3D برگزار شد و برنامه آموزش تعليمات اجتماعي خود را در محل مركز جوانان البيره براي بررسي شرايط سياسي و نگراني ها و مشكلات زنان تشكيل داد. در اين جلسه خانم «خديجه آل هلو نقش زنان را در شرايط حاضر آن روز با نقش زنان در انتفاضه اول مقايسه كرد. وي همچنين از جنبش ملي فلسطين خواست كه قوانيني مانند قانون كار، قانون امنيت اجتماعي و قانون تأمين بيمه هاي اجتماعي را وضع كند تا حافظ منافع زنان فلسطين باشد. زيرا تدوين چنين قوانيني را به نفع زنان دانسته و آنان را براي مراحل بعدي و ساختن دولت مستقل آماده مي سازد. 25

بعد تربيتي
 

شيخ نعيم قاسم در مورد نقش تربيتي زنان در انتفاضه مي گويد: «زنان نيز داراي سهم بزرگي در تربيت و بسيج جهادي از جايگاه هاي مختلف خود به عنوان مادران، همسران، خواهران و فرزندان هستند. چه بسيار مادراني كه فرزند خود را در خردسالي بر اساس ايمان تربيت كرده، او را در بزرگسالي به سوي ميدان نبرد فرستاده و چه بسيار همسراني كه شوهران خود را پشتيباني و همراه با آنان بار فداكاري هاي جهاد را به دوش كشيده اند. چنين تربيتي است كه زنان را به سطوح بالايي از فداكاري و ايثار ارتقاء مي بخشد 26 .»
مادر شهيد «محمد فرحات » بهترين الگو و نمونه در اين زمينه است. وي فرزند خويش را براي انجام عمليات شهادت طلبانه تشويق كرد و قبل از انجام عمليات او را بدرقه كرد و در آغوش كشيد و بوسيد. يكي ديگر از اين نمونه ها «ام سهيل زياده » است زماني كه دو تن از فرزندانش در راه خدا و وطن به شهادت رسيدند، شوهر و پسر سومش در اسارت اشغالگران به سر مي برد و پسر چهارمش نيز از سوي اشغالگران تحت تعقيب بود.
اين گونه زنان همواره شهادت فرزندان، برادران و همسران خويش را با شكوه و شكيبايي پذيرا بوده و درغياب آنها نيز تمام امور منزل و تربيت فرزندان را به عهده مي گيرند. 27
مادر فلسطيني فرزند خود را مشتاقانه و با رضايت خاطر راهي مبارزه مي كند. اگر چه دلنگران فرزندش است، اما هيجان و اميد را در دل او مي نشاند. از نظر «معين بسيسو » شاعر فلسطيني، مادر فلسطيني يعني مايه آرامش فرزند مبارز خود، يعني تبسمي ملايم و مطمئن كه بدرقه راه فرزندش مي كند، لبخندي كه همواره در خاطر مبارز فلسطيني خواهد ماند و با پرتاب هر تكه سنگي تبسم مادر را از ذهن خواهد گذراند، و قدرت را در وجودش دو چندان مي كند. زنان فلسطيني با تبسمي حاكي از رضايت قلب، نوجوانان خود را از زير قرآن عبور مي دهند تا خواب راحت از چشمان خصم تجاوزگر بربايند و سرانجام در صف اول مبارزه و شهادت مي ايستند.
يكي از زنان انتفاضه اول مي گويد: «از جهت تربيتي تغييرات زيادي به وجود آمد، قبل از آن انتفاضه، مادر فلسطيني به هيچ گونه مفهومي كه به مسئله آموزش و مسايل ملي مربوط باشد توجهي نداشت و حتي خودش هم اينگونه مفاهيم را درك نمي كرد اما امروز در انتفاضه اخير، با وجود نگراني و هراسي كه اين مادر نسبت به فرزندان و كودكانش دارد، تلاش مي كند تا بذر عشق به وطن را در وجود آنان بكارد و تلاش مي كند تا براي او تبيين كند كه اشغالگران عامل تمام مشكلات و گرفتاري هاي ما هستند. مادر با وجود نگراني اي كه در مورد پسرش دارد، در بيشتر موارد تلاش مي كند تا با او مشاركت كند. بايد در نظر داشت كه اين مادر دايماً نگران پسرش است و نگراني دايمي مادران خصوصاً در اين انتفاضه مدام بيشتر مي شود، با اين تصور كه پسرش هرگز از مدرسه بازنخواهد گشت چون در معرض گلوله قرار خواهد گرفت و يا دستگير خواهد شد. 28 »

بعد اقتصادي
 

تداوم انتفاضه، لازمه اش اقتصاد مستقل فلسطيني است. از اين رو نقش اقتصادي زنان فلسطيني در انتفاضه داراي اهميت و ويژگي خاصي است.
به طور خلاصه نقشي را كه زنان براي تقويت بنيه اقتصادي انتفاضه ايفاء كردند مي توان اين گونه برشمرد:
1- تحريم كالا هاي صهيونيستي؛ با روند افزايش توليدات خانگي و استفاده از شيوه هاي ابتدائي توليد ازجمله استفاده از هيزم براي توليد گرما و نمك سود كردن و خشك كردن گوشت را مي توان نام برد. 29
2- زن فلسطيني از چيزهايي كه در غذا ارزش ثانويه داشتند استفاده نكرده و با مشاركت اعضاي خانواده به منبع اصلي و مهمتر اين غذاها كه داراي ارزش غذايي بيشتري هستند، توجه نشان داده و تمركز خود را بر كشاورزي خصوصاً روي زمين هايي كه پرمحصول نبودند قرار داد و 80 درصد از اراضي قابل كشت مورد استفاده قرار گرفتند. زنان با همكاري يكديگر به كاشتن بذر، وجين، هرس و تقسيم كار با صاحبان زمين هاي نامناسب براي كشاورزي اقدام كردند. 30
3- پشتيباني مالي از خانواده هاي قربانيان انتفاضه از طريق جمع آوري كمك هاي جنسي و نقدي و اقدام به توزيع آنها به منظور رفع نياز خانواده هاي بي بضاعت و يا آنهايي كه در اثر اقدامات سركوب گرايانه رژيم صهيونيستي مايملك خود را از دست داده اند.
4- ايجاد تعاوني هاي اقتصادي در محلات و مناطق فلسطيني نشين و يا مشاركت فعال در اين تعاوني هاي روستايي و شهري. ايجاد اين تعاوني ها در جهت رفع نيازهاي اقتصادي و تأمين موادغذايي موردنياز فلسطينيان بسيار مثبت بوده است. 31
5-يكي از ويژگي هاي مهم زن فلسطيني در عرصه اقتصادي و سياسي در انتفاضه اول آن بود كه توانست با سياست محاصره اقتصادي روستا ها و اردوگاه ها مقابله كند. او با حمل مقدار زيادي نان و شير، وارد محدوده محاصره مي شد تا به اهالي روستا يا اردوگاه مورد محاصره كمك كند، علاوه بر آن به كساني كه به كوه ها و جنگل ها فرار كرده بودند، لباس و غذا مي رسانيد و البته عده نه چندان كمي از اين زنان، به هنگام نفوذ به منطقه مورد محاصره به شهادت رسيدند.
اين امر در انتفاضه دوم ديگر به آن كيفيت امكان ندارد و اين، به خاطر تشديد سياست صهيونيست ها در جدا ساختن مناطق فلسطيني از يكديگر و استفاده از شهرك هاي صهيونيست نشين براي تقسيم مناطق يكپارچه به چند منطقه و محله است تا كار كنترل و مراقبت و نظارت بر رفت و آمد ها را تسهيل كند. 32

بعد نظامي و نقش زنان در عمليات شهادت طلبانه
 

در اين بعد نيز زنان فلسطيني پا به پاي مردان و در خط مقدم نبرد عليه اشغالگران صهيونيستي حضور دارند. اگر مردان فلسطيني دفاع از سرزمين خود و مقابله با اشغالگران را وظيفه خود مي دانند، به همان ميزان نيز زنان فلسطيني در آن سهيم هستند. از طرفي سياست هاي سركوب گرايانه و فشارها تنها به مردان فلسطيني محدود نمي شود، بلكه زنان فلسطيني در معرض آسيب هاي بيشتري قرار دارند. 33 در واقع گسترش چارچوب مبارزه با اشغالگران در انتفاضه و در برگرفتن ساير فعاليت هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي، زنان مبارز فلسطيني را ملزم مي سازد تا در تمامي اين عرصه ها به شكلي موازي مبارزه كنند. به طوري كه زنان فلسطيني از پشتيباني هاي لجستيكي گروه هاي مجاهد فلسطيني گرفته تا مشاركت مستقيم در عمليات هاي نظامي و استشهادي، درهمه ابعاد مبارزه با رژيم صهيونيستي حضوري فعال دارند.
زنان فلسطيني به اين واقعيت پي برده اند كه براي استقلال كشور و فدا كردن جان خود بين زن و مرد تفاوتي وجود ندارد و شرايط موجود، آن ها را به اين باور رسانده است كه تنها راه رهايي، مبارزه و به شهادت رسيدن است. در همين راستا چنانكه مشاهده مي شود، تعداد زناني كه در دوران جواني به شهادت رسيده اند، افزايش يافته و اين امر بيانگر آن است كه زن فلسطيني در اوج جواني آماده ايثارگري است، در حالي كه اكثر ملت هاي جهان از داشتن چنين خصوصيتي محروم هستند. 34
مهمترين نقشي كه زنان فلسطين درعرصه نظامي ايفا كرده اند و در اين عرصه پديده اي منحصر به فرد به شمار مي رود، شركت آنان در عمليات استشهادي است. عمليات شهادت طلبانه، زماني به منصه ظهور رسيد و گسترش يافت كه اشغالگران، براي ساخت شهرك هاي يهودي، و يهودي سازي اماكن اسلامي بسيج شده و موافقت نامه هاي ذلت باري در اسلوبه امضاء رسانده بودند، و دشمن صهيونيستي سلاح هاي ويرانگر و ممنوعه بين المللي را به كار گرفته بود. 35
اجراي عمليات شهادت طلبانه توسط دختران جوان دانشجو و دانش آموز، علاوه بر اثبات اين حقيقت كه اقدام به اين عمل شجاعانه، بي هدف، كور و ناآگاهانه نيست، تحسين و تحقير همگان را برانگيخته و چون خون تازه در رگ هاي انتفاضه جريان مي يابد، حماسه مي آفريند، روح غيرت، سلحشوري و حميت را در كالبد انسان ها مي دمد و اوج اين حماسه و ايثار كه موجب سردرگمي دشمن صهيونيستي شده، زماني است كه دختري جوان با اجراي عميات شهادت طلبانه،ازدواج يا فارغ التحصيلي خود را جشن مي گيرد و به همه دانشجويان تاريخ درس آزادگي و استقامت مي آموزد. 36 سازمان هاي امنيتي و روان شناسان زبده رژيم اشغالگر قدس، تاكنون براي كشف صفات، انگيزه ها و خصوصيات شهادت طلبان فلسطيني تلاش زيادي به عمل آورده و تحقيقات گسترده اي را آغاز كرده اند و گاهي نيرو هاي اين رژيم توانسته اند برخي از آنان را پيش از اجراي عمليات دستگير كنند اما در هر صورت به هيچ وجه مشتركي جز فلسطيني بودن و به ستوه آمدن از ظلم و بيداد صهيونيست ها دست نيافته اند. 37
وخيمتر شدن اوضاع فلسطنيان و تشديد سركوب آنان توسط رژيم صهيونيستي و خشم و انزجار فلسطينيان از اين رژيم و توهين و تحقير صهيونيست ها و از همه مهمتر آرمان گرايي زنان فلسطيني باعث شد تا نه تنها عمليات شهادت طلبانه زنان فلسطيني متوقف نشود بلكه اين عمليات كه بيش از هر چيز بر احساسات و عواطف وخيم تر شدن اوضاع فلسطنيان و تشديد سركوب آنان توسط رژيم صهيونيستي و خشم و انزجار فلسطينيان از اين رژيم و توهين و تحقير صهيونيست ها و از همه مهم تر آرمان گرايي زنان فلسطيني باعث شد تا نه تنها عمليات شهادت طلبانه زنان فلسطيني متوقف نشود بلكه اين عمليات كه بيش از هر چيز بر احساسات و عواطف ديني استوار است انجام شود و آينده نگران كننده اي را براي صهيونيست ها و آينده اي اميدواركننده براي فلسطينيان و انتفاضه به ارمغان آورد ديني استوار است انجام شود و آينده نگران كنندها ي را براي صهيونيست ها و آينده اي اميدواركننده براي فلسطينيان و انتفاضه به ارمغان آورد. 38

پيامد هاي عمليات زنان شهادت طلب
 

1 - الگو و فرهنگ سازي:
 

اولين اثر و بازتاب اينگونه عمليات ها ايجاد يك جريان در جوامع اسلامي است. زنان فلسطيني با اين اقدام خود الگوي مناسبي را براي ساير جوامع اسلامي به وجود آوردند و اگر در خط مقدم جبهه، مردان نقش اول را داشتند زن فلسطيني نشان داد كه زنان نيز مي توانند در خطوط مقدم جبهه اثرگذار باشند.

2 - تأثير رواني:
 

عمليات شهادت طلبانه از اقداماتي است كه با محاسبات عقلي غربي چندان هم خواني ندارد. توانايي زنان فلسطيني در انجام عمليات هاي استشهادي با قدرت تحرك بالا، اثرات عميقي بر جامعه اسراييل و مغرب زمين گذارد و براي صهيونيست ها روشن ساخت كه نه تنها مردان بلكه زنان فلسطيني نيز خطر عمده اي براي آنها محسوب مي شوند.

3 - آشكار شدن ناتواني اين رژيم در برابر عمليات شهادت طلبانه:
 

عمليات شهادت طلبانه عنوان بهترين شيوه مقاومت فلسطينيان سبب تغيير در معادله درگيري ها به نفع طرف فلسطيني شده است. رژيم صهيونيستي با تمام امكانات نظامي و دفاعي خود كه حرف اول را در منطقه مي زد در برابر اين روش دفاعي فلسطينيان تاكنون تمكين كرده است. قابليت بالاي زنان در انجام عمليات هاي استشهادي به دليل استفاده از پوشش مناسب و ايجاد حساسيت كمتر، ضربات جبران ناپذيري را بر امنيت اين رژيم وارد ساخت و رژيم صهيونيستي هم سياست هاي مختلفي را جهت مقابله با فلسطينيان اتخاذ كرد.

4 - حفظ روحيه مبارزه و جهاد در بين فلسطينيان:
 

زماني كه زنان اين چنين در عرصه نبرد حاضر مي شوند، قطعا به تناسب آن، مردان براي خود تكليف بيشتري احساس مي كنند. روحيه مقاومت فلسطينيان نشانگر آن است كه اقدامات نظامي گستردها ي كه اسراييل جهت سركوب قيام فلسطينيان تاكنون اجرا كرده است نه تنها نتيجه نداده، بلكه اين روند را تشديد كرده است. حضور گسترده كودكان، جوانان، زنان و مردان فلسطيني در عرصه مبارزه، خود شاهدي است بر اين مدعا. 39
بالأخره اينكه حضور زنان فلسطيني در كنار مردان مبارز، حمايت وسيع و همه جانبه ملت ها، به خصوص ملت هاي مسلمان را به دنبال داشته است. انتفاضه فلسطين و حضور زنان در آن سبب شده كه امواج بيداري اسلامي در جهان اسلام ابعاد وسيعي را به خود بگيرد و مسئله فلسطين از حالت يك مسئله صرفاً عربي به يك مسئله مهم اسلامي و جهاني تبديل شود.

عمليات استشهادي با ترور!
 

حضور زنان در عمليات استشهادي، سبب تداوم انتفاضه، دميدن روح غيرت و جوانمردي و ترغيب مردان، به ويژه نسل جوان فلسطيني به شركت در علميات استشهادي و گسترش فرهنگ شهادت طلبي شده است.
آري، چنين است كه هر زمان عاشورايي بايد، كه روح را صيقل داده و روحيه مقاومت، سلحشوري و دفاع از عقيده را در انسان ها ايجاد كند. عمليات شهادت طلبانه نمايش علو و بالندگي است و داوطلب شهادت، مسيحا نفسي است كه روح غيرت، شرف و آزادي را در كالبد انسان ها مي دمد. شهادت داوطلبانه عالي ترين درجه شهادت و وجه امتياز آن در اين است كه داوطلب شهادت با يقين به اينكه قطعاً به شهادت خواهد رسيد، به سوي معبود شتافته و مهياي لقاء الهي مي شود.
عمليات استشهادي، نه تنها عملي تروريستي نيست، بلكه نشان از ايمان خالص و اوج مقامات معنوي انساني دارد كه ازتمامي هستي خويش مي گذرد تا سرزمين خود را آزاد كند و مردم مظلوم كشورش را رها سازد. 40
تفاوت اساسي و مهمي كه بين استشهاد و ترور وجود دارد و در دنياي رسانه اي استكبار، تعمداً از آن غفلت مي كنند، اين است كه جنگ بين فلسطينيان و غاصبان اسراييلي، نبرد دو قدرت نظامي يا دو كشور نيست و ميدان مشخصي براي نبرد و مبارزه وجود ندارد. اصل نزاع و درگيري ميان دو قدرت كاملا نابرابر است، دو قدرتي كه نه از لحاظ حقوق بين المللي و نه از لحاظ تسليحات نظامي و نه از لحاظ سياسي، به هيچ وجه با هم برابر نيستند. در عمليات تروريستي مهم به دست آوردن نتيجه مطلوب است ولو پايمال كردن حق انسان هاي مظلوم و بي دفاع، اما در عمليات استشهادي مهم انجام وظيفه ديني و ملي در قبال دين و سرزمين و ناموس است. 41 كربلا هم يك صحنه با شكوه و بي نظير عمليات استشهادي و عاشقانه بود. زيرا با وجود اينكه امام حسين (ع) از پايان كار خويش آگاه بود و به خوبي مي دانست كه سرانجام به شهادت خواهد رسيد، اما در عين حال بر خود لازم دانست كه جان خويش را در راه احياي دين نثار كند.
آري حقيقت جاويد كربلا و عاشورا براي همه زمان ها و مكان ها رخ مي نمايد، رويارويي حق و باطل به حسين بن علي(ع) و يزيد بن معاويه محدود نمي شود، و يزيد نه فقط پسر معاويه، كه نماد هرگونه تجاوزگري و ستم است كه به اشكال گوناگون چهره ظالمانه خود را بر مي نماياند و فرياد غربت «هل من ناصر ينصرني » اينك از حلقوم بريده زنان و كودكان فلسطيني به گوش مي رسد و فلسطين اشغالي عرصه عمليات شهادت طلبانه زنان و كودكاني است كه براي حفظ تماميت و تضمين حيثيت خويش، مرگ سرخ را برگزيده اند، آنان به استقبال شهادت مي شتابند تا فلسطين زنده بماند و حيات تداوم يابد و بذر غيرت و حميت جوانه زند و فرهنگ شهادت طلبي نيز جاودانه شود.

نتيجه :
 

حضور فعالانه و قدرتمندانه زن فلسطيني در عرصه هاي سياسي، اقتصادي، نظامي، فرهنگي و غيره در انتفاضه پيامدها و نتايجي را بدنبال داشته است كه به اختصار چند مورد از آن را ذكر مي كنيم.
1- حضور زن فلسطيني در انتفاضه در كنار مردان مبارز، سبب حمايت وسيع ملت ها به خصوص ملل مسلمان از مبارزات مردم فلسطين شده است.
2- شركت زنان در عمليات استشهادي سبب تداوم انتفاضه و ترغيب مردان به ويژه نسل جوان فلسطيني جهت شركت در عمليات استشهادي شده است.
3- حضور فعال زنان در عرصه هاي سياسي، اقتصادي، نظامي هرگونه سازش ذلت آور با دشمن را غيرممكن ساخته است، زيرا سازش با ستم و ستمگران، مرگ انسانيت و ارزش هاي انساني را به دنبال دارد.
آسيب پذيري رژيم صهيونيستي از عمليات استشهادي زنان فلسطيني به مراتب بيشتر از ساير اقدامات و عمليات بوده است
4-حضور زنان فلسطيني در انتفاضه به خصوص در عمليات استشهادي و انعكاس آن در رسانه هاي خبري نه تنها در افكار عمومي جهان تأثير به سزايي خواهد داشت بلكه حقانيت ملت فلسطين را نيز اثبات مي كند.
5- عمليات استشهادي زنان فلسطيني به منزله برگ برنده اي است براي فلسطينيان، جهت تغيير در معادلات منطقه و گرفتن حداكثر امتياز از طرف مقابل.

پی نوشتها :
 

1-. صفا تاج، مجيد: فلسطين از اشغال تا انتفاضه، تهران، مدرسه، چاپ اول 1382 ، ص 62 .1-
2- گارودي، رژه: تاريخ يك ارتداد اسطوره هاي بنيانگذار سياست اسرائيل، مترجم مجيد شريف، تهران، موسه خدماتي فرهنگي رسا، چاپ دوم 1377 ، ص 209 .
3- حمصيان، احمدرضا، فرايند صلح و كشورهاي متخاصم جستاري پيرامون روند و چگونگي صلح بين اعراب و اسرائيل) نشر كنكاش، چاپ اول 1380 ، صص 196- 195).
روزشمار انتفاضه فلسطين 28 4- سپتامبر 2000 تا 28 سپتامبر 2002 ، دبيرخانه كنفرانس بين المللي حمايت از انتفاضه فلسطين، چاپخانه مجلس شوراي اسلامي، چاپ اول 1381 ، صص 16 – 15
روزشمار انتفاضه فلسطين، همان ص 175-
مقاله كبيري، داود: خلاصه مقالات همايش بين المللي انتفاضه گامي بسوي آزادي، تهران، مرداد 1382 ، ص 75.6-
صفاتاج، مجيد: انتفاضه الأقصي، قيام دوزخيان سرزمين مقدس، جمعيت دفاع از فلسطين، ص 35.7-
8- مقاله مهدي يار، علي: خلاصه مقاله همايش انتفاضه گامي بسوي آزادي، ص 568-
9- روزشمار انتفاضه فلسطين، ص. 16
10- روزشمار انتفاضه فلسطين، ص 17 – 16 گسترش فرهنگ شهادت طلبي درانتفاضه
11- پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار وشهادت
 

ارسال توسط کاربر محترم سایت : j133719



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.