موفقيت به روايت جان وودن

جان وودن را اهل بسکتبال ‌خوب مي‌شناسند. او در دوران فعاليت حرفه‌ايش هنگام مربيگري‌ تيم‌هاي مطرح بسکتبال جهان، به موفقيت‌هاي بي‌نظيري دست پيدا کرده ولي به همان اندازه، به خاطر تاليف و انتشار کتاب‌هاي مختلف‌...
دوشنبه، 22 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
موفقيت به روايت جان وودن

موفقيت به روايت جان وودن
موفقيت به روايت جان وودن


 





 
توصيه‌هاي هفت‌گانه قهرمان افسانه‌اي بسکتبال براي موفق شدن در کار و زندگي

جان وودن كيست؟
 

جان وودن را اهل بسکتبال ‌خوب مي‌شناسند. او در دوران فعاليت حرفه‌ايش هنگام مربيگري‌ تيم‌هاي مطرح بسکتبال جهان، به موفقيت‌هاي بي‌نظيري دست پيدا کرده ولي به همان اندازه، به خاطر تاليف و انتشار کتاب‌هاي مختلف‌ در زمينه شيوه‌هاي مديريت و رهبري به‌عنوان معلم و مشاور نيز شهرت جهاني دارد. در اين نوشته، به بعضي از استراتژي‌هاي کليدي او اشاره شده است.

1.به کارتان علاقه‌مند باشيد
 

شور و اشتياق، سنگ‌ بنيادين موفقيت حرفه‌اي است. بدون شور و اشتياق، شما نمي‌توانيد با تمام توانايي‌تان کار کنيد و فقط در مسيري ثابت حرکت مي‌کنيد و اين حرکت، شما را به سطح موثري از آن رقابت نابي که بايد دنبال‌اش باشيد، نمي‌رساند؛ چه در بسکتبال، چه در کار و زندگي.

2.از امتحان نترسيد
 

از اينکه در بوته آزمايش قرار بگيريد، عصباني نشويد. مردم، شما را آزمايش خواهند کرد ولي هيچ‌وقت از چيزهايي که به آنها باور داريد، عقب نکشيد؛ زيرا ممکن است در درجه اول، به خاطر چيزهايي که شما به آن باور داريد، از شما دور شوند ولي درنهايت به شما اعتماد خواهند کرد. من وقتي مربيگري مي‌کردم، داشتن موي بلند و ريش پر را براي بسکتباليست‌ها قدغن کرده بودم اما بيل‌والتون با من مخالفت کرد و گفت که من حق ندارم درباره ظاهر موهاي آنها تصميم بگيرم. من قبول کردم که اين حق را ندارم ولي اين را هم گفتم که در آخر، من کسي هستم که تصميم مي‌گيرد چه کسي در تيم بماند و چه کسي تيم را ترک کند و دست آخر هم والتون براي تمرين‌هاي روز بعد، همان‌طور که خواسته بودم، اصلاح شده سر تمرينات آمد.

3.با ديگران همکاري داشته باشيد
 

شما بايد از ديگران همکاري و مشارکت بخواهيد. تقسيم کردن و در ميان گذاشتن نظر‌ها، اطلاعات، خلاقيت‌ها، مسووليت‌ها و وظايف از اولويت‌هاي يک مديريت موفق است. تنها چيزي را که نبايد با ديگران تقسيم کرد، تقصيرها است. يک مدير قوي هميشه تقصيرها را به گردن مي‌گيرد و آبرو و اعتماد را براي افراد تحت مديريتش مي‌خرد.

4.از شکست نترسيد
 

اگر از شکست بترسيد، هيچ‌وقت نخواهيد توانست کارهايي را که توانايي و استعداد انجام آنها را داريد، انجام دهيد. اگر کاملا آماده باشيد و با آمادگي و تمام توانتان جلو برويد، جايي براي ترسيدن از شکست نيست و با شکست، چيزي را از دست نخواهيد داد ولي ترس از شکست مانعي بر سر راه عمل کردن است.

5.اعتماد به نفس داشته باشيد
 

اعتماد به نفس داشته باشيد ولي متکبر نباشيد. خودبيني و برتري‌جويي، احساسي است که با آن مي‌توان زودتر به موفقيت رسيد. با تمام احترامي که براي حريفان قايل هستم، بدون ترس، فکر مي‌کنم که هيچ‌کدام از آنها به اندازه من توانايي سرپرستي، مديريت و نظارت من را ندارند. اين انعکاس اعتماد به نفس در من است، نه تکبر. من هيچ‌وقت از پيروزي‌هايم مغرور نشده‌ام. تکبر، شما را با دست‌هاي خودتان به زير خواهد کشيد.

6.ريزها را هم ببينيد
 

به کوچک‌ترين مسايل هم توجه کنيد. به عنوان يک مربي، من براي تعليم بازيکنانم، حتي چگونه لباس پوشيدن و پوشيدن جوراب‌ها و کفش‌ها را هم به بازيکنانم ياد مي‌دادم و اگر خطايي رخ مي‌داد، آن را نقد مي‌کردم.

7.وفادار باشيد و وظيفه‌شناس
 

مديري که حس وظيفه‌شناسي دارد، قطعا مديري است که همه مي‌خواهند جزيي از تيم او باشند. بيشتر ما آرزو داريم جزيي از سازماني باشيم که مديريت سازمان به ما توجه کند، انصاف را رعايت کند و به ما احترام بگذارد و تامين‌کننده حقوق‌مان باشد. هميشه پيروز بودن نيست. تعريف من از موفقيت اين است که: «موفقيت يعني آرامش ذهن. آرامش ذهن، نتيجه مستقيم رضايت‌مندي از خود است و اين رضايت هم از دانستن اين نکته حاصل مي‌شود که آدم تمام تلاشش را به بهترين نحو و با تمام ظرفيتش کرده باشد.»
منبع:www.salamat.com




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط