حجت مسلماني من
همسايهاي داشتيم به نام شهين خانم که يهودي بود. آن زمان نزديک به 30 درصد جمعيت همدان يهودي بودند و يک بار به اسرائيل رفته بود و زماني که برگشت اين گونه در بين بهائيان سخن ميگفت که: هر گاه سربازان اسرائيلي ميخواهند به جنگ با اعراب و يا فلسطينيها بروند دور مقام اعلاي شما (بهائيان) طواف ميکنند تا در آن جنگ پيروز ميدان شوند.
زماني که آن پيرمرد گفت: مسلمان شدهام به دنبال آن کتاب مقدس بهائيان را آنچنان به زمين کوبيد که من از ترس گفتم من که علنا هم مسلمانم جرات چنين کاري را ندارم چطور چنين کردي؟ در جواب گفت: من اصلا اعتقادي به بهائيت ندارم مجبورم در اين سنين پيري به خاطر اين که بچههايم تنهايم نگذارند بسوزم و بسازم. .
منبع:نشريه ايام 29
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : mohammad_43
خاطرات حسين فلاح؛ يک نجاتيافته ديگر
جرات ابراز ندارم
زماني که آن پيرمرد گفت: مسلمان شدهام به دنبال آن کتاب مقدس بهائيان را آنچنان به زمين کوبيد که من از ترس گفتم من که علنا هم مسلمانم جرات چنين کاري را ندارم چطور چنين کردي؟ در جواب گفت: من اصلا اعتقادي به بهائيت ندارم مجبورم در اين سنين پيري به خاطر اين که بچههايم تنهايم نگذارند بسوزم و بسازم. .
طواف سربازان اسرائيلي دور مقام اعلي
منبع:نشريه ايام 29
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : mohammad_43