مقايسه با ديگران ممنوع!
نويسنده: شاهين تهراني
موفقيت ازآن دست کلماتي است که چندين وچند معناي مختلف وحتي متضاد دارد. آنچه از ديد فردي درخرده فرهنگ جامعه اي خاص موفقيت است، از ديدگاه فردي ديگر که شايد درهمان جامعه زندگي مي کند، نه تنها موفقيت نيست که سقوطي تمام عيار محسوب مي شود.
دوستان واطرافيان يک قاچاقچي مواد مخدر، وقتي مي بينند که او موفق به شکستن رکورد ترانزيت مواد شده، به او تبريک مي گويند وموفق مي خوانندش. هيچ ترديدي هم نيست که اين امر منجربه پولدارتر شدن وي خواهد شد. اما آيا شما هم او را فردي موفق مي دانيد؟ آيا حاضريد که جاي او باشيد يا در صورت رويارويي با وي، سعي مي کنيد که از او رو برگردانيد؟!
موفقيت: درست به دليل وجود چنين مثال هايي که البته اگر قراربود به ذکر تک تک آنها باشد، مثنوي هفتاد من کاغذ مي شود، امري نسبي است شايد به همين دليل باشد که علماي اين علم هم تأکيد دارند که در آغاز راه، داشته هاي مان را با ديگران - بالاخص آنها که بالاتر از ما قرار دارند- مقايسه نکنيم! اگر کودکي که تازه مي خواهد پا به دبستان بگذارد، خودش را در همان ابتدا با بزرگان علم چون انيشتين ودکتر حسابي مقايسه کند، مسلماً ديگرانگيزه اي براي ادامه راه نخواهد داشت.
اين مقايسه البته اگر به صورت معکوس انجام شود وآدمي خودش را به نسبت به سايرين که عقب تر از او هستند قياس کند، ممکن است نتيجه مثبتي داشته باشد وبه تلاش هايي که تاکنون انجام داده، اميدوارتر کند. البته از آنجا که چنين قياس هايي ممکن است به اشباع شدن افراد هم منجر شود، پس نظرکلي اين است که درمجموع از مقايسه کردن پرهيز کنيم.
موفقيت: نسبي است وهر کسي بايد ميزان موفقيت و پيشرفتش را براساس داشته هاي شخصي خودش بسنجد چون هرکسي بالشخصه منحصر به فرد است ونمونه ديگري درجهان آفرينش ندارد. هرکدام از ما انساني است با DNA منحصر به فرد خودش؛ ژنتيک منحصر به فردي که والدينش به او منتقل کرده اند و محيطي که اطرافش را فرا گرفته. شايد بگوييد که محيط براي افراد يک خانواده، معمولاً ثابت است. اگر چيزي باشد ازآن همه است واگر شري باشد، دامنش همه اعضاي خانواده را مي گيرد. حق با شماست، اما تعبير، تفسير و برداشت اعضاي يک خانواده ازآنچه براي همه آنها اتفاق افتاده، متفاوت مي باشد وهمين تفاوت است که بازهم هر کدام از آنان را تبديل به موجودي واحد ومنحصر به فردتر مي کند! باور کنيم که موفقيت امري نسبي است واين نسبي بودن فقط در مقايسه با خودفرد است که معنا پيدا مي کند. بنابراين اگر مي خواهيد مقايسه اي انجام دهيد، فقط خود را با خودتان؛ داشته هاي تان وجايگاه گذشته وامروزتان مقايسه کنيد. اين گونه نه دل زدگي و اشباع شدگي به سراغ تان مي آيد و نه انگيزه حرکت رو به جلو و پيشرفت مان را از دست مي دهيم. ببينيد که ديروز، هفته قبل، ماه پيش، پارسال و پنج سال گذشته کجا بوديد وامروز در چه جايي ايستاده ايد؟
منبع:نشريه راه موفقيت، شماره 24
دوستان واطرافيان يک قاچاقچي مواد مخدر، وقتي مي بينند که او موفق به شکستن رکورد ترانزيت مواد شده، به او تبريک مي گويند وموفق مي خوانندش. هيچ ترديدي هم نيست که اين امر منجربه پولدارتر شدن وي خواهد شد. اما آيا شما هم او را فردي موفق مي دانيد؟ آيا حاضريد که جاي او باشيد يا در صورت رويارويي با وي، سعي مي کنيد که از او رو برگردانيد؟!
موفقيت: درست به دليل وجود چنين مثال هايي که البته اگر قراربود به ذکر تک تک آنها باشد، مثنوي هفتاد من کاغذ مي شود، امري نسبي است شايد به همين دليل باشد که علماي اين علم هم تأکيد دارند که در آغاز راه، داشته هاي مان را با ديگران - بالاخص آنها که بالاتر از ما قرار دارند- مقايسه نکنيم! اگر کودکي که تازه مي خواهد پا به دبستان بگذارد، خودش را در همان ابتدا با بزرگان علم چون انيشتين ودکتر حسابي مقايسه کند، مسلماً ديگرانگيزه اي براي ادامه راه نخواهد داشت.
اين مقايسه البته اگر به صورت معکوس انجام شود وآدمي خودش را به نسبت به سايرين که عقب تر از او هستند قياس کند، ممکن است نتيجه مثبتي داشته باشد وبه تلاش هايي که تاکنون انجام داده، اميدوارتر کند. البته از آنجا که چنين قياس هايي ممکن است به اشباع شدن افراد هم منجر شود، پس نظرکلي اين است که درمجموع از مقايسه کردن پرهيز کنيم.
موفقيت: نسبي است وهر کسي بايد ميزان موفقيت و پيشرفتش را براساس داشته هاي شخصي خودش بسنجد چون هرکسي بالشخصه منحصر به فرد است ونمونه ديگري درجهان آفرينش ندارد. هرکدام از ما انساني است با DNA منحصر به فرد خودش؛ ژنتيک منحصر به فردي که والدينش به او منتقل کرده اند و محيطي که اطرافش را فرا گرفته. شايد بگوييد که محيط براي افراد يک خانواده، معمولاً ثابت است. اگر چيزي باشد ازآن همه است واگر شري باشد، دامنش همه اعضاي خانواده را مي گيرد. حق با شماست، اما تعبير، تفسير و برداشت اعضاي يک خانواده ازآنچه براي همه آنها اتفاق افتاده، متفاوت مي باشد وهمين تفاوت است که بازهم هر کدام از آنان را تبديل به موجودي واحد ومنحصر به فردتر مي کند! باور کنيم که موفقيت امري نسبي است واين نسبي بودن فقط در مقايسه با خودفرد است که معنا پيدا مي کند. بنابراين اگر مي خواهيد مقايسه اي انجام دهيد، فقط خود را با خودتان؛ داشته هاي تان وجايگاه گذشته وامروزتان مقايسه کنيد. اين گونه نه دل زدگي و اشباع شدگي به سراغ تان مي آيد و نه انگيزه حرکت رو به جلو و پيشرفت مان را از دست مي دهيم. ببينيد که ديروز، هفته قبل، ماه پيش، پارسال و پنج سال گذشته کجا بوديد وامروز در چه جايي ايستاده ايد؟
منبع:نشريه راه موفقيت، شماره 24