ماشين زمان در سرزمين عجايب
نويسنده:عيسي محمدي
داستان عجيب ام باور كردني رندگي مردي روستايي كه با ايده جالب روستايش را،به يك مكان گردشگري تبديل كرد
اين بار سراغ مرد جواني رفته ايم كه با كار عجيبش يك شگفتي بزر گ خلق كرده؛او يك كارگر ساده بود كه با خلاقيته خودش ،توانسته طي 19 سال ،18 هزار خارجي را به خانه اش بكشاند واز محله زندگي خودش ،يك جاذبه تمام عيار گردشگري بسازد .اين مرد جوان ،گران ترين اتاق هاي ايران را با شبي 500يوروبه خارجي ها كرايه مي دهد.كوچك ترين ليدر هاي تور كشور با هفت و يازده سال سن هم در مركزي گردشگري او حضور دارند.عباس برزگر،35ساله است و در مدتي است كه تصميم گرفته اولين هتل عشايري ايران را هم در ارتفاعات روستاي شان ،تأسيس كند.
سالها پيش بود كه به تهران سفر كرد و كارگر مردم شد.يعني به خانه ي مردم رفت وبه قول خودش ،شد خدمتكار انها .يك سالي را ين جوري كار كردو كلي با زندگي كلنجار رفت .دو سالي را هم درگير كار در تعويض روغني بود .اما انگار هيچ كدام از اين كارها ،قرار نبود اينده ي او را تغيير بدهند.
شايد به همين خاطر بود كه بالاخره شال و كلاه كرد وبه شيراز زندگي مي كرندو روستاي بزم بوانات استان فارس ،زادگاه اصلي انها بود .در شيراز هم ،براي مدتي دست فروشي مي كرد و مدام با مغازه دارها ،سر وكله مي زد .
سه ماه بعد ،يك گروه هفت نفره از الماني ها كه امده بودند ايرانگردي كنند ،درست به روستاي انها امدند .دو توريست در راه مانده موتور سوار الماني ،كار خودشان را كرده بودند و حسابي از عباس و خانواده وسادگي شان ،تعريف كرده بودند.
اين گروه هفت نفره ،اصلا نمي خواستند با امكانات مدرن مورد پذيراي قرار بگيرند ؛انها براي درك همين سادگي امده بودند ،براي استفاده ااز همان چاي اتشيو دم پختك وهوا و طبيعت بكر روستاي بزم .انها امدند و در خانه عباس ماندند و صبح روز بعد ،همراه با ميزبان شان ،به گوشه و دركنار روستا رفتندتا با راهنمايي او،همه جا را بازديد كنند.موقعي كه كار اين گروه تمام شد و مي خواستند برگردند،به حساب 8،9سال پيش ،دويست هزار تومان پول به ميزبان شان هديه دادند.
عباس ،كه يك روز كارگر ساده بود ودرامد انچناني اي هم نداشت ،حال كارافرين برتر صنعت گردشگري شده است .به گفته خودش تا حالا 126 لوح و تقدير نامه گرفته ودر امدش از روزي 3،4هزار تومان ،بهترين روز هاي سال ،درامدش مي شود شش ميليون در روز ودر روز هاي ديگر سال،اين مبلغ كمتر است .البته همه ي اين پول متعلق به او نيست و بايد ان را بين بقيه هم تقسيم كند.
عباس حالا ديگر به جز اطراف شهر هاي اطراف شيراز به كلي به كشور هاي دنيا هم سفر كرده .خانه ي 80 متري روستايياش را هم ،به يك منطقه ي 120 هزار متري گسترش داده .براي خودش ،دهكده و منطقه اي ايجاد كرده است .مدتي هم هست كه با عشاير منطقه شان صحبت مي كندتا هتل عشايري هم تاسيس كند .همين الان هم كه توريست ها به روستاي انها مي ايند ،براي بازديد از عشاير ،انها را به سي كيلومتر ي روستايشان مي برد.توريست ها ،خيلي دوست دارند زندگي عشايري را ببينند وز محصولات عشاير ،استفاده كنند .
عباس،جزو اولين نفراتي است كه گردشگري عشايري را در اين راه انداخته ؛«خيلي ها هنوز ،فرق بين عشاير و كولي ها را نمي داند و فكر مي كند انها يكي هستند .
در حاليكه عشاير ،جزو نژادهاي قديمي و اصيل ايراني هستند .جالب است بدانيد زيباترين چشم ها را ،كودكان عشايري دارند .خارجي ها بعضي وقت ها كه عكس هاي كودكان عشايري را مي بينند ،فكر مي كنند حتما يك نقاشي زيباست.انها از دوغ و كره محصولات محلي عشاير استفاده مي كنند ».
البته علي مي گويد كه الان ،مي توانند با خارجي ها ارتباط بر قرارمي كنند و كارشان راه مي افتد . عباس هم مي گويد كه خارجي ها ،بيشتر از اينكه دنبال زبان و كلاس و امكانات پيشرفته باشند ،دنبال صميميت و اصالت و توجه هستند .فيلم ها ي تهيه شده از زهرا و نيلوفر در حاليكه به عنوان ليدر روستايشان را به توريست ها نشان مي دهند ،تا حالا از شبكه هاي مختلف تلويزيوني دنيا پخش شده است.
شايد باور نكنيد اما عباس هنوز هم هر روز صبح زود از خواب بيدار مي شود تا درست مثل بقيه 300عضو روستاي بزم بوانات ،زندگي روستايي خودش را شروع كند .گوسفند ها را از اخور بيرون مي اورد و پرندگان زينتي اش را ،كه خارجي ها خيلي دوستشان دارند ،مي برد زير درختان بيرون از خانه تا در هواي اراد قرار گيرند .پرندگان زيادي به واسطه ي اين پرندگان زينتي ،به اطراف درختهايي كه انها حضور دارند مي ايند و فضاي ديدني را ايجاد ميكنند عباس و خانواده اش اگر مهمان خارجي داشته باشند ،با صبحانه ي محلي از او پذيرايي مي كنند .
اگر هم نداشته باشند كه مي روند و علف چيني مي كنند ؛«اگر خارجي ها باشند ،مرويم و روستا واطراف را نشان مي دهيم .در غير اين صورت ،دقيقا يك زندگي روستايي داريم كه كشاورزي و دامداري ،مهمترين كارهاي ان حساب مي شوند».گاهي وقت ها كه گردشگران خارجي اينجا هستند ،همراه با عباس به ديدن كوه ها ي اطراف مي روند و وقتي كه خسته و كوفته بر مي گردند ،استراحت مي كنند؛اما عباس بايد كنار خانواده اش كار كند و برايشان سفره بيندازد ،يك سفره ي محلي وبه قول خودش ،خودماني.حالا در كنار باقي چيزها ،خانه ي خود عباس هم جاذبه گردشگري شده ؛او در انجا از حيوانات زيادي نگهداريم مي كند و موزه و نمايشگاه عكس هم دارد . اتاق ها هم به خاطر قديمي بودن شان ،حسابي به مذاق خارجي ها خوش امده اند.
حالا انها در يكي از سرسبز ترين و بكرترين نقاط گردشگران ايران ،كاري عجيب وبرزگ را انجام مي دهند.روستاي انها ،در 17 كيلو متري بوانات قرار دارد؛جايي كه شايد بتوان مرز كرمان و يزد به حساب اورد. يكي از گران ترين اتاق ها ي ايران هم كه پذيراي گرد شگردهاي زيادي است ،در همين روستا واقع شده و متعلق به خود اوست ؛با هزينه ي اجاره 500يورو براي هر شب ،كه مي شود ششصر هزار تومان .يعني خيلي از هتل هاي گران كشور را هم پشت سر گذاشته .
تنها ويژگي بارزاين اتاق ها ،قريمي بودن انها است و اينكه كساني كه در انها زندگي مي كنند ،دقيقا حس مي كنند كه در يك خانه ي قديمي هستند .خود عباس مي گويد ؛«دوست داشتم شرايطي را فراهم كنم كه مسافراني كه اينجا مي مانند ،به سالها قبل بر گردند . انگار مي خواستم ماشين زمان مخصوص خودم را درست كنم كه مثل همان فيل يا كارتوني كه ادم ها را مي فرستاد به گذشته ،اين هم مسافر ها را بفرستيد به سال هاي قبل »اين اتاق ها قدمت زيادي دارند .بيشتر گردشگران خارجي ،از اروتا مي ايند كه اين اواخر ،استراليايي ها هم به انها اضافه شده اند ،به اضافه كانادايي ها و امريكايي ها.
عباس بيشتر درا مدش را خرج گسترش مركز گردشگري روستايشان كرده؛حالا ديگر خيلي از اهالي روستا ،همكار او هستند ودر پذيرايي و گسترش اين مركز گردشگري ،به او كمك مي كنند. عشاير هم كه با ان هماهنگ شده اند.سازمان گردشگري كه هم روزي ،روزگاري راضي نبود به خاطر سواد كم و بي سابقه بودنش ،به او مجوز گردشگري بدهد،حالا به او و فرزندانش مدرك افتخاري داده .مثل اينكه عبا س و خانواده اش ،كم كم دارند خودشان به جاي طبيعت بوانات و روستاي بزم ،تبديل به جاذبه گردشگري مي شوند ؛جوري كه حالا مي شود انها را،شگفتي سازان گردشگري ايران حساب كرد.
منبع:همشهري سر نخ شماره ي48
اين بار سراغ مرد جواني رفته ايم كه با كار عجيبش يك شگفتي بزر گ خلق كرده؛او يك كارگر ساده بود كه با خلاقيته خودش ،توانسته طي 19 سال ،18 هزار خارجي را به خانه اش بكشاند واز محله زندگي خودش ،يك جاذبه تمام عيار گردشگري بسازد .اين مرد جوان ،گران ترين اتاق هاي ايران را با شبي 500يوروبه خارجي ها كرايه مي دهد.كوچك ترين ليدر هاي تور كشور با هفت و يازده سال سن هم در مركزي گردشگري او حضور دارند.عباس برزگر،35ساله است و در مدتي است كه تصميم گرفته اولين هتل عشايري ايران را هم در ارتفاعات روستاي شان ،تأسيس كند.
سالها پيش بود كه به تهران سفر كرد و كارگر مردم شد.يعني به خانه ي مردم رفت وبه قول خودش ،شد خدمتكار انها .يك سالي را ين جوري كار كردو كلي با زندگي كلنجار رفت .دو سالي را هم درگير كار در تعويض روغني بود .اما انگار هيچ كدام از اين كارها ،قرار نبود اينده ي او را تغيير بدهند.
شايد به همين خاطر بود كه بالاخره شال و كلاه كرد وبه شيراز زندگي مي كرندو روستاي بزم بوانات استان فارس ،زادگاه اصلي انها بود .در شيراز هم ،براي مدتي دست فروشي مي كرد و مدام با مغازه دارها ،سر وكله مي زد .
تصميم گيري:
سه ماه بعد ،يك گروه هفت نفره از الماني ها كه امده بودند ايرانگردي كنند ،درست به روستاي انها امدند .دو توريست در راه مانده موتور سوار الماني ،كار خودشان را كرده بودند و حسابي از عباس و خانواده وسادگي شان ،تعريف كرده بودند.
اين گروه هفت نفره ،اصلا نمي خواستند با امكانات مدرن مورد پذيراي قرار بگيرند ؛انها براي درك همين سادگي امده بودند ،براي استفاده ااز همان چاي اتشيو دم پختك وهوا و طبيعت بكر روستاي بزم .انها امدند و در خانه عباس ماندند و صبح روز بعد ،همراه با ميزبان شان ،به گوشه و دركنار روستا رفتندتا با راهنمايي او،همه جا را بازديد كنند.موقعي كه كار اين گروه تمام شد و مي خواستند برگردند،به حساب 8،9سال پيش ،دويست هزار تومان پول به ميزبان شان هديه دادند.
كارگر ميليونر:
عباس ،كه يك روز كارگر ساده بود ودرامد انچناني اي هم نداشت ،حال كارافرين برتر صنعت گردشگري شده است .به گفته خودش تا حالا 126 لوح و تقدير نامه گرفته ودر امدش از روزي 3،4هزار تومان ،بهترين روز هاي سال ،درامدش مي شود شش ميليون در روز ودر روز هاي ديگر سال،اين مبلغ كمتر است .البته همه ي اين پول متعلق به او نيست و بايد ان را بين بقيه هم تقسيم كند.
عباس حالا ديگر به جز اطراف شهر هاي اطراف شيراز به كلي به كشور هاي دنيا هم سفر كرده .خانه ي 80 متري روستايياش را هم ،به يك منطقه ي 120 هزار متري گسترش داده .براي خودش ،دهكده و منطقه اي ايجاد كرده است .مدتي هم هست كه با عشاير منطقه شان صحبت مي كندتا هتل عشايري هم تاسيس كند .همين الان هم كه توريست ها به روستاي انها مي ايند ،براي بازديد از عشاير ،انها را به سي كيلومتر ي روستايشان مي برد.توريست ها ،خيلي دوست دارند زندگي عشايري را ببينند وز محصولات عشاير ،استفاده كنند .
عباس،جزو اولين نفراتي است كه گردشگري عشايري را در اين راه انداخته ؛«خيلي ها هنوز ،فرق بين عشاير و كولي ها را نمي داند و فكر مي كند انها يكي هستند .
در حاليكه عشاير ،جزو نژادهاي قديمي و اصيل ايراني هستند .جالب است بدانيد زيباترين چشم ها را ،كودكان عشايري دارند .خارجي ها بعضي وقت ها كه عكس هاي كودكان عشايري را مي بينند ،فكر مي كنند حتما يك نقاشي زيباست.انها از دوغ و كره محصولات محلي عشاير استفاده مي كنند ».
هتل روستا:
البته علي مي گويد كه الان ،مي توانند با خارجي ها ارتباط بر قرارمي كنند و كارشان راه مي افتد . عباس هم مي گويد كه خارجي ها ،بيشتر از اينكه دنبال زبان و كلاس و امكانات پيشرفته باشند ،دنبال صميميت و اصالت و توجه هستند .فيلم ها ي تهيه شده از زهرا و نيلوفر در حاليكه به عنوان ليدر روستايشان را به توريست ها نشان مي دهند ،تا حالا از شبكه هاي مختلف تلويزيوني دنيا پخش شده است.
شايد باور نكنيد اما عباس هنوز هم هر روز صبح زود از خواب بيدار مي شود تا درست مثل بقيه 300عضو روستاي بزم بوانات ،زندگي روستايي خودش را شروع كند .گوسفند ها را از اخور بيرون مي اورد و پرندگان زينتي اش را ،كه خارجي ها خيلي دوستشان دارند ،مي برد زير درختان بيرون از خانه تا در هواي اراد قرار گيرند .پرندگان زيادي به واسطه ي اين پرندگان زينتي ،به اطراف درختهايي كه انها حضور دارند مي ايند و فضاي ديدني را ايجاد ميكنند عباس و خانواده اش اگر مهمان خارجي داشته باشند ،با صبحانه ي محلي از او پذيرايي مي كنند .
اگر هم نداشته باشند كه مي روند و علف چيني مي كنند ؛«اگر خارجي ها باشند ،مرويم و روستا واطراف را نشان مي دهيم .در غير اين صورت ،دقيقا يك زندگي روستايي داريم كه كشاورزي و دامداري ،مهمترين كارهاي ان حساب مي شوند».گاهي وقت ها كه گردشگران خارجي اينجا هستند ،همراه با عباس به ديدن كوه ها ي اطراف مي روند و وقتي كه خسته و كوفته بر مي گردند ،استراحت مي كنند؛اما عباس بايد كنار خانواده اش كار كند و برايشان سفره بيندازد ،يك سفره ي محلي وبه قول خودش ،خودماني.حالا در كنار باقي چيزها ،خانه ي خود عباس هم جاذبه گردشگري شده ؛او در انجا از حيوانات زيادي نگهداريم مي كند و موزه و نمايشگاه عكس هم دارد . اتاق ها هم به خاطر قديمي بودن شان ،حسابي به مذاق خارجي ها خوش امده اند.
گرانترين اتاق كشور :
حالا انها در يكي از سرسبز ترين و بكرترين نقاط گردشگران ايران ،كاري عجيب وبرزگ را انجام مي دهند.روستاي انها ،در 17 كيلو متري بوانات قرار دارد؛جايي كه شايد بتوان مرز كرمان و يزد به حساب اورد. يكي از گران ترين اتاق ها ي ايران هم كه پذيراي گرد شگردهاي زيادي است ،در همين روستا واقع شده و متعلق به خود اوست ؛با هزينه ي اجاره 500يورو براي هر شب ،كه مي شود ششصر هزار تومان .يعني خيلي از هتل هاي گران كشور را هم پشت سر گذاشته .
تنها ويژگي بارزاين اتاق ها ،قريمي بودن انها است و اينكه كساني كه در انها زندگي مي كنند ،دقيقا حس مي كنند كه در يك خانه ي قديمي هستند .خود عباس مي گويد ؛«دوست داشتم شرايطي را فراهم كنم كه مسافراني كه اينجا مي مانند ،به سالها قبل بر گردند . انگار مي خواستم ماشين زمان مخصوص خودم را درست كنم كه مثل همان فيل يا كارتوني كه ادم ها را مي فرستاد به گذشته ،اين هم مسافر ها را بفرستيد به سال هاي قبل »اين اتاق ها قدمت زيادي دارند .بيشتر گردشگران خارجي ،از اروتا مي ايند كه اين اواخر ،استراليايي ها هم به انها اضافه شده اند ،به اضافه كانادايي ها و امريكايي ها.
شگفتي سازان گردشگري:
عباس بيشتر درا مدش را خرج گسترش مركز گردشگري روستايشان كرده؛حالا ديگر خيلي از اهالي روستا ،همكار او هستند ودر پذيرايي و گسترش اين مركز گردشگري ،به او كمك مي كنند. عشاير هم كه با ان هماهنگ شده اند.سازمان گردشگري كه هم روزي ،روزگاري راضي نبود به خاطر سواد كم و بي سابقه بودنش ،به او مجوز گردشگري بدهد،حالا به او و فرزندانش مدرك افتخاري داده .مثل اينكه عبا س و خانواده اش ،كم كم دارند خودشان به جاي طبيعت بوانات و روستاي بزم ،تبديل به جاذبه گردشگري مي شوند ؛جوري كه حالا مي شود انها را،شگفتي سازان گردشگري ايران حساب كرد.
منبع:همشهري سر نخ شماره ي48
/ج