چکیـده:
و شاید بتوان گفت: مشخصات واقفان و موقوفات آنها از بدو ورود اسلام گردآوری نشده و در اغلب موارد ثبت نگردیده است. این امر باعث شده تحقیقات امروزی چندان قطعی و درست نباشد،
و یا بر مبنای نقل قولها بوده نه بر مبنای اسناد دقیق. در قرون اخیر، برای ثبت و ضبط موقوفات دقت بیشتری شده و ما شاهد گزارشهای دقیقتری هستیم.
در شهر کرمان هم، مانند سایر شهرهای ایران، اماکن متعددی وقف شدهاند از جمله؛ مزرعه، بازار، حمام، مدرسه، مقبره و... که این وقفها هم از جانب توده مردم بوده و هم از جانب حکام و امراء حاکم.
آنچه در سدههای اخیر مشهود است این که واقفان اغلب بخشی از درآمدهای حاصل از موقوفات را به امور دینی اختصاص میدادهاند. از آن جمله است.
هزینه برگزاری مراسم مذهبی در ماههای محرم، صفر و رمضان که شامل تعزیهداری، روضهخوانی و افطاری میشد. نیز برای کمک به در راهماندگان، فقراء، تدریس دروس دینی، مواجب دادن به مؤذنها و خدام مدارس و مساجد.
با توجه به اهمیت وقف و اقبال خوب مردم کرمان به این سنت حسنه و از آنجا که پیشینه تحقیق در اینباره بسیار محدود و پراکنده بود، تصمیم گرفتم در حد امکان در باب وقف در شهر کرمان پس از ورود اسلام و تا قبل از دوران مشروطیت تحقیقی انجام دهم و در قالب مقالهای تقدیم نمایم.
کلیدواژهها : «وقف» ، «موقوفات» ، «ایران» ، «کرمان» ، «اسلام» ، «مشروطه» .
مقـدمـه :
در طول تاریخ، سنت حسنه وقف یکی از مصادیق بارز احسان و خیرخواهی بوده و در دورههای مختلف در ایران، با بهرهگیری از تعالیم پیامبر گرامی اسلام(ص) از آن، در صحنه حیات اجتماعی به کار گرفته شده است.
مردم در قبال دیگر همنوعان، خود را مسؤول دانسته و به ابعاد نوعدوستی و خیرخواهی و مردمگرایی توجه نشان داد و موقوفات بسیاری را ایجاد کردند.
سؤالی در اینجا مطرح است؛ موقوفات اسلامی در ایران، چه کارکردهایی داشتهاند؟ و یا به عبارت دیگر، واقفان با چه اهدافی وقف میکردهاند؟این موقوفات، کارکردهای بسیاری داشته که با بررسیهای انجام شده، در طول تاریخ سه نوع کارکرد در انجام وقف مشاهده گردیده است؛
1 – کارکرد فرهنگی ـ مذهبی؛
از آنجا که حکومتهای حاکم بر شهرها و نواحی ایران، عموماً مجری دین نبودهاند، بنابراین بودجه مالی نیز برای امورات مذهبی مردم ایران در نظر نمیگرفتند.و مردم متدین و سخاوتمند، برای برگزاری مراسم دینی و زنده نگهداشتن این آیینها، در این زمینه وقفهایی انجام میدادند، که بیشتر در جهت تکریم ماه مبارک رمضان و افطاری دادن به فقراء و همچنین تعظیم و بزرگداشت مراسم سوگواری امام حسین(ع) در ماههای محرم و صفر بوده و باعث شده امروزه پس از گذشت 1400 سال از تولد اسلام، تشیع همچنان پابرجا و مستحکم بماند.
2 – کارکرد اجتماعی؛
انجام وقف با این کارکرد، سبب ارائه خدمات عمرانی در جهت کمک به مردم بوده است، از جمله: وقف آبانبار، قنات، بازار، حمام، مزرعه و ... و دستگیری از ایتام و فقراء و رسیدگی به امورات آنها از محل درآمدهای حاصله از موقوفات، که باعث گسترش محبت در بین مردم و کم شدن فاصله طبقاتی گردیده است.3 – کارکرد آموزشی؛
وقف کردن با کارکرد آموزشی، باعث ایجاد مدارس دینی و گسترش و توسعه آموزش علوم دینی و گرایش بیشتر دانشآموزان به علمآموزی شده و در رشد و تعالی و پیشرفت ایران اسلامی و تربیت دانشمندانی پرآوازه نقش بهسزایی داشته است.در این کارکرد، وقف به عنوان یک منبع مالی مستمر در مراکز علمی و پشتوانه مهمی جهت برآورده ساختن نیازهای آموزشی دانشآموزانی بوده که توانایی مالی نداشتند. بسیاری از علماء و دانشمندان بزرگ با استفاده از درآمد موقوفات در این دوره توانستند به مدارج علمی برسند.
واقفان باتوجه به نیاز آموزشی جامعه، اقدام به وقف مدرسه، کتابخانه، مکانی برای زندگی و استراحت دانشآموزان و یا لوازم مورد نیاز تحصیل آنان همچون کتاب مینمودند.
علماء امور دینی هم از دیرباز در امر وقف، چه به عنوان متولی و چه به عنوان واقف شرکت داشتند که این خود، گویای نقش مهم آنها در گسترش امور مذهبی و دینی در بین مردم میباشد.
در هر صورت ایجاد وقف توسط اقشار مختلف جامعه، کارکردهای مذهبی، آموزشی و اجتماعی را به دنبال داشته و موجب خدمات مادی و معنوی در جهت رفاه و آسایش شده و کمک شایانی به ارتقاء فرهنگ، رشد افکار عمومی و دینداری مردم ایران نموده است.
در کرمان نیز موقوفات سابقه دیرینه دارد و پارهای از اسناد این موقوفات متعلق به روزگار ترکان خراختائی و صفویه است. در این میان دوره قاجاریه را میتوان دوره مهمی در وقف دانست.
سوابق تحقیق درباره موضوع وقف در کرمان، بسیار مختصر است و تا آنجا که نگارنده تحقیق کرده، صرفاً یک مقاله با عنوان «آثار و خدمات اجتماعی وکیلالملک محمداسماعیل خان نوری اسفندیاری» توسط شمسالدین نجمی نوشته شده که در فصلنامه «وقف، میراث جاویدان» منتشر گردیده است.
این خلأ پژوهشی نگارنده را بر آن داشت تا با بهرهگیری از منابع و اسناد موجود و قابل دسترسی، به بررسی جدیدی از موضوع وقف در شهر کرمان در دوره زمانی «اسلام تا قاجاریه» و «قاجاریه تا مشروطه» بپردازد و دلایل، انگیزهها و اهداف اصلی واقفان را بررسی نماید.
در واقع هدف از این پژوهش، مشخص کردن حضور شاهان و حکام و همچنین اقشار مختلف در این دوره در کارهای عامالمنفعه، با تکیه بر اسناد وقفی است و میخواهیم معین کنیم تا چه اندازه این گروهها به مسائل اجتماعی، مذهبی و آموزشی اهمیت قائل بودند.
و نیز شناساندن اسناد وقفی به جامعه که هم به دلیل نوع و ماهیتشان کمتر مورد تحریف بودهاند و هم گویای زوایای تاریک تاریخ دوره قاجاریه در شهر کرمان میباشند.
و ما را به هدف نهایی این تحقیق که روشن ساختن موقعیت و شرایط تاریخی اجتماعی این دوره کرمان بر اساس اطلاعات وقفنامهها میباشد، میرساند.
وقف در کرمان از اسلام تا قاجاریه:
در این دوره، سلجوقیان در کرمان تحولات شهرسازی ایجاد کردند به طوری که در بیرون شهر بنای حکومتی یا ارگ ساختند و در کنار آن، مسجد، مدرسه، خانقاه، شفاخانه، بازار و دیگر بناهای عامالمنفعه ایجاد نمودند و برای پایداری این ابنیه، موقوفاتی بر آنها قرار دادند.
بنای این ابنیه، تأثیر چندانی در وضع فرهنگی، آموزشی و اجتماعی کرمان نداشت، زیرا این امور موقتی بود. شاید اینگونه تصور شود که موقوفات آنها باعث پایداری و بقای آنها شود.
(این محله جدید را به مناسبت لقب حاکم، عادلشاه یا پادشاه عادل، «محله شاه عادل» نامیدند که امروزه نیز به عنوان قدیمیترین محله شهر کرمان به حساب میآید). اما از این مجموعه تنها مسجد ملکتورانشاه (مسجد امام) باقی مانده که بنای آن در سال 478 هجری به پایان رسیده است.
کرمان در دوره سلاجقه به واسطه موقوفات، یکی از آبادترین شهرهای ایران بود. حتی در دوران تیموری و قراقویونلو و آققویونلوها هم در محدوده شهرهای آباد بود(2)
در باب وقف مسجد ملک و اطراف آن، چنین آمده است: ارسلانشاه فرزندان زیادی داشت، پسر بزرگش معزالدین و نام مادریاش زیتون خاتون بود. وی در کرمان موقوفاتی دارد.
شامل مدرسه، کاروانسرا، آبانبار و ... لقبش عصمتالدوله و موقوفاتش به "عصمتیه" معروف بود.(3) موقوفات عصمتیه بقا و دوامی نداشت و چندی بعد در حملات و جنگها از میان رفت. البته عصمتیه سلجوقی با عصمتیه قراختائی فرق دارد.
سلجوقیان در واقع یک شعبه مهم امپراطوری در سرزمین کرمان ایجاد کردند که حدود 200 سال عمر کرد. پایان کار آنها با هجوم غزها (568 هـ. ق) صورت گرفت و موجب مهاجرت گروه کثیری از مردم بومی و افراد قبایل سلجوقی به شهرهای دیگر شد(4)
در سال 611 هجری، خواجه قوامالدین زوزنی از طرف خوارزم حاکم کرمان شد و دستور داد علماء و روحانیون به شهر وارد نشوند. علت آن هم، مخالفتی بود.
که علماء نسبت به رفتار او انجام دادند. «زیرا حاکم گفته بود تمام وقفنامهها را پیش او ببرند و مجموع آنها را در آب شست و رقبات را در حوزه دیوان گرفت»(5). این رفتار وی موجب عصبانیت علماء شد و او را مجبور به اخراج علماء کرد.
پس از فوت حاکم قراختائی کرمان ــ براق حاجب (632 هجری) ــ برادرزادهاش سلطان قطبالدین جانشین او شد و قتلغ ترکان (ترکان خاتون) همسر براق را به ازدواج خود درآورد.
«ترکان به عصمةالدین ملقب شد و پس از مرگ شوهر، حکومت را به دست گرفت و کاروانسراها ، قنوات، مساجد و مدارس متعددی در کرمان ساخت»(6)
همچنین مرقد شوهرش ــ سلطان قطبالدین ــ را تعمیر و همانجا مدرسهای بنا کرد و از اموال و املاک خود موقوفاتی در آنجا گذاشت و نام آن محل را «قطبیه» نهاد و استادانی هم برای تدریس علوم دینی در آن استخدام نمود.
این مدرسه اگرچه موقوفاتی داشت، اما پس از گذشت مدت زمانی کوتاه از بین رفت و آن به این صورت بود که پس از انقراض حکومت وی، شهابالدین از علماء آن زمان فتوی داد که کلیه موقوفات این ملکه باطل است، .
زیرا در عفت او شک داشتند. بنابراین کلیه وقفیات از کف رفت و مسجد جامع را نیز خراب کردند. مدرسه و موقوفات همه معدوم و مخروب شدند.
ترکانخاتون همچنین برای جد خطیب محرابی شیخ برهانالدین، دو خانقاه ساخت و موقوفاتی به آن اختصاص داد. تصدی امور خانقاه و موقوفه به نویسنده کتاب مزارات کرمان ــ سعید خطیب محرابی ــ به ارث رسید. اما در عصری که کتاب تألیف شد، خانقاه، آبادی خود را از دست داده بود(7)
امروز اثری از موقوفات عصمتیه نیست و قرآنهای آن به موزه شاهنعمتالله ولی انتقال یافته است. بعدها به جای آن مدرسه قدیمی که روزی قطبیه و چندی عصمتیه و زمانی ترکآباد نام داشت، دبیرستانی دخترانه به نام عصمتیه ساختهاند.(8)
در دوره صفویه، گنجعلیخان زیک که جزء خدام معتبر درگاه عباسمیرزا ولیعهد صفوی در هرات بود، به پاس نجات ولیعهد از مرگ، لقب خانی یافت و با فوت ولیخان، حاکم کرمان (999 هجری)، شاهعباس حکومت کرمان را به وی داد.
در اوایل حکومتش، فردی به نام ملاحسین نامی، گنجی یافت و آن را نزد حاکم برد. حاکم هم با مکاتباتی که با شاهعباس داشت، دستور داد تا بازاری عالی به انضمام چهار سوق و حمام بزرگ، میدان، مدرسه، ضرابخانه، مساجدی چند با حوض، انبار بزرگ، با طراحی معماری یزدی و اصفهانی بنا کنند و همه آنها را وقف نمود.
گنجعلیخان از 1005 تا 1034 هجری حاکم کرمان بود. (پس از وی پسرش حکومت یافت) وی نیز اموال خود را در کرمان وقف نمود(9). او علاوه بر آن، قنوات و باغاتی چون بیرمآباد و شهرآباد را نیز وقف نمود. البته از این باغات جز میدانی به نام بیرمآباد، چیزی باقی نمانده و متولیان آنها نیز درصدد آباد نمودنشان برنیامدند.
از دیگر آثار گنجعلیخان، کاروانسرایی به نام گلشن است در چهار حد مجموعه گنجعلیخان، نیز چهار مسجد کوچک بوده که در حال حاضر دوتای آن باقی مانده است(10)
در دوره صفویه نیز، موقوفات بسیاری از سوی گنجعلیخان ایجاد شد. اما وی با سیاست فراوانی که داشت، همه موقوفات را در جهت آبادانی کرمان و حفظ ابنیه بازار و غیره ایجاد نمود و باعث گسترش و آبادانی شهر کرمان شد که با حمله ویرانگر آقامحمدخان به کلی نابود و موجب مهاجرت مردم به شهرهای دیگر گردید.
بعد از عهد صفویه، با روی کار آمدن افشاریه، مسجد الاسلام، خاندان قلیبیک افشار حکومت کرمان را در دست داشت و در کرمان صاحب طایفه و قبیله بسیار و مکنت بیشمار بود.
و چون طبعاً طرفدار آبادی و سرسبزی بود، سیصد قنات در اطراف زرند و حومه کرمان و سایر بلوکات کرمان حصر و دایر نمود. دو مدرسه بسیار عالی هم به نام دو پسرش (یکی کاظمیه و دیگری حسنیه) بنا نمود و املاک بسیاری به آنها وقف کرد که اینک یکی از آن دو مدرسه با مختصر موقوفاتش باقی مانده است(11)
وزیری در باب این مدرسه گوید: «مخفی نماند که خاندان قلیبیک مزبور، املاک موقوفه کرامند در حومه شهر و در رفسنجان و مدرسه معموری از محدثات آن مرحوم جنب مسجد جامع بنا کرده است.
امیرمحمد مظفر و موقوفات و طلابی دارد. مدرسه کاظمیه منسوب به محمدکاظمبیک که در رکاب نادرشاه افشار در سفر به هند به سر برده است».(12)
وقفنامه کاظمیه در سال 1144 هـ ق تنظیم شد و 112 سال وقف بود. در سال 1256 هـ ق، 9 نفر از فرزندان محمدخان (پسر حسنعلی بیک) به حاج محمدباقر رشتی ــ مرجع تقلید در اصفهان ــ مراجعه و با کمک محرر، حکم بر بطلان و تقسیم وقف گرفتند که گویا زمین کاروانسرای وکیل فعلی هم، رقبهای از این موقوفه بوده است، بعدها قسمتی از آن املاک مجدداً احیا گردید.(13)
وقف در کرمان از دوره قاجاریه تا مشروطه:
کرمان در صد سال حکومت قاجاریه، با حکامی که کوتاهمدت (یک یا دو سال) به حکومت میرسیدند، ایام تقریباً آشفتهای را پشتسر گذاشت. آنها یکی پس از دیگری عزل میشدند.این امر موجب پیشرفت و آبادانی کمتر کرمان شد. شاید بتوان به طور انگشتشمار گفت که: حکام این شهر موقوفاتی داشتهاند؛
یکی از این حکام، ابراهیمخان ظهیرالدوله است که در سال 1216 هـ. ق به حکومت رسید. ابراهیم خان ملقب به ظهیرالدوله و متخلص به طغرل، پسر مهدیقلیخان برادر آقامحمدخان قاجار است. وی تا سال 1240 هـ ق یعنی تا پایان عمرش حاکم کرمان بود» (14).
همچنین وی ارگ شهر را ساخت و مزارع زیادی را در حومه شهر سرسبز کرد. تا جایی که آوازه عدل وی و آبادسازی شهر کرمان توسط وی در همهجا پیچید. اهل علم و کسب و تجارت از هر جایی به شهر روی آوردند، .
که از جمله آنها روحانی بانفوذ، آخوند ملاعلی اعمی بود. ابراهیمخان تدریس مدرسه و انتظام موقوفات را به ایشان واگذاشت. هریک از علمای کرمان که ترقی کردند، از برکت وجود آنجناب بود»(15)
فرزند خود محمد کریمخان را جهت فراگیری علوم دینی و تدریس در این مدرسه و عتبات عالیات فرستاد. او نیز به حوزه شیخ احمد احسائی راه یافت و آنقدر پیشرفت کرد که بعد از سیدکاظم رشتی به عنوان جانشین وی به تبلیغ عقاید شیخیه پرداخت.
شیخیه اصول دین را در چهار اصل میدانند؛ توحید، نبوت، امامت، و رکن رابع، به عقیده ایشان با رکن رابع دینشناختی شیعه کامل است که همان مبلّغ و ناطق اول است و او واسطهای بین شیعیان و امام غایب است .
و دیگران نسبت به اوصاف او خاموشند. وی احکام را بلاواسطه از امام میگیرد و به شیعیان میرساند(16). شیخیه قائل به معاد روحانی و پارهای از مسائل دینی خاصی هستند و چون تابع نظریات شیخ احمد احسائیاند، شیخیه خوانده میشوند(17)
محمد کریمخان بعد از فوت پدر به کرمان آمد و تولیت موقوفات پدر را به دست گرفت. وی وقفنامه پدر را تغییر داد و تنظیماتی در آن ایجاد کرد و تولیت را در خانواده خود باقی گذاشت. وی به تألیف کتب زیادی همچون ارشاد العلوم و دقایق العلاج پرداخت.
در این زمان بود که مسائل حکومت و تسلط سیاسی شاهزادگان در کرمان، از جنبه سیاسی به جنبه مذهبی و روحانی نیز کشیده شد و پایههای حکومت با عقاید و آراء مذهبی محکم شد و جمعی به پیروی از هوش و قدرت بیان محمد کریمخان، به روح و جانها نفوذ یافتند.(18)
از ابراهیم خان، 21 دختر و 20 پسر و همسران متعدد ماند. 37 سال پس از ابراهیم خان، محمداسماعیلخان نوری اسفندیاری (وکیلالملک اول) و سپس پسرش مرتضی قلی خان (وکیلالملک ثانی) در مجموع 20 سال بر کرمان حکومت کردند.
میرزا محمداسماعیلخان نوری (1277 هـ. ق)، 9 سال حکومت کرد و در این مدت بارها کفایت خود را به ناصرالدینشاه نشان داد.
او در کنار مجموعه گنجعلیخان و ابراهیمخان، مجموعه دیگری شامل بازار، کاروانسرا، حمام، مسجد و آبانبار بنا نهاد و بعدها سرای سردار را نیز به این مجموعه افزود.
این مجموعه امروزه در بازار کرمان برپا است و اصناف از آن استفاده میکنند. همچنین وی املاکی از خالصجات دیوانی به تیول داشت و همت زیادی در آبادی املاک گماشت(19)
از نمونههای آثار و خدمات وی میتوان به این موارد اشاره نمود:
1. بازار بزرگ وکیل 2. کاروانسرای وکیل 3. خانههای اطراف بازار 4. دو باب حمام بزرگ و کوچک برای مردان و زنان 5. تالارهای بزرگ و رفیع در باغ گلشن (ارگ حکومتی) 6. دو انبار بزرگ غله 7. یک داروفروشی بزرگ 8. دو دروازه جدید به نامهای ناصری و وکیل و بسیاری از باغها و عمارتهای عالی و بازسازی بسیاری از عمارتها و دروازههای شهر.
وی همچنین مدرسهای برای عالمان و طلاب علوم دینی در قریه لنگرود ساخت و برای آن موقوفاتی قرار داد. همچنین موقوفاتی جهت ابنیه دیگر قرار داد. هدف وی، برقراری پایداری و آبادانی ابنیه بود و اینکه آنها را از نابودی حفظ نماید.
پس از او مرتضیقلیخان وکیلالملک ثانی ــ پسر بزرگش ــ در سال 1277 هـ. ق حاکم کرمان شد و همچون پدر به دولتخواهی، مردمداری و نظم شهر پرداخت و بناهای ناتمام پدر را به اتمام رساند.
و با پرداخت 85 هـزار تومان کار حفر نهر نجف اشرف را به پایان رسانید. همچنین سردر عظیمی بر عمارت حضرت معصومه(س) بنا نهاد و مزار حاج محمدحسین نائینی را تعمیر کرد و بسیاری مساجد، میدان، باغ و عمارت ساخت. وی نیز موقوفات بسیاری بر این بناها قرار داد .
تا همچنان پایدار و استوار بمانند. دیگر حکام قاجاریه در کرمان هیچیک نه بنایی ساختند و نه موقوفاتی داشتند. بنابراین تنها به ذکر نام و سال حکومتشان بسنده میشود.
مشروطیت
واقفان کرمان از دوره قاجاریه تا مشروطه:
با بررسی واقفان عصر قاجاریه در شهر کرمان، میتوان تا حدودی به کارکردهای وقف در این دوره در کرمان پی برد. به طور مثال با مطالعه طبقه حاکم یا طبقه مردم عادی جامعه میتوان میزان کارکرد غیرمذهبی و یا در جهت امور اجتماعی یا آموزشی را دریافت کرد.در کرمان این عصر، طبقات مختلف اجتماعی خود را محک زده و به موقوفاتی دست زدند که تأثیر زیادی در جامعه و شهر کرمان داشت. چه کسانی که دارای موقعیت اجتماعی بودند مانند: حاکم، امام جمعه، تاجر، خان و... و چه کسانی که چنان موقعیتی نداشتند و از مردم عادی جامعه بودند.
در کرمان چنین روندی موجب شد تا واقفان از طبقات مختلف جامعه و حتی گاهی با دینی غیر از اسلام، به وقف اموال و املاک خود بپردازند. چه این املاک متصرفی و یا ملکی بود و چه به تیول داده شده بود.
به همین منظور و برای سهولت مطالعه، ابتدا طبقه واقفین بصورت کلی و سپس جدول واقفان با شرح رقابت و موارد مصرف، نیز طبقه اجتماعی آنان، تنظیم گردیده است.
1. طبقه حاکم، اشراف و شاهان قاجاریه
2. طبقه متوسط جامعه و یا عامه مردم
3. اقلیتهای مذهبی
جـــــدول واقفــــــان
ردیف |
نام واقف |
تاریخ |
طبقهاجتماعی |
رقبـــات |
مـوارد مصـرف |
1 |
میرزا حسن |
1222 هـ ق |
خان |
گوک سفلی و محله اسفرنج |
تعزیهداری |
2 |
ابراهیم بن حسن |
1249 هـ ق |
از عامه مردم |
مزرعه در حومه کرمان |
تعزیهداری |
3 |
قاضی رستم بن فریدون |
1253 هـ ق |
زرتشتی |
خانه در محله قپه سبز |
خرج گهنبار |
4 |
همایون سلطان بیگم |
1253 هـ ق |
بنت فتحعلیشاه |
مزرعه فتح آباد در حومه کرمان |
تعمیر مزار شاه نعمت الله ولی و بذل به مساکین و تعزیه و آب و آش وقف خاص |
5 |
محمدشاه قاجار |
1255 هـ ق |
شاه قاجار |
مزرعه فرمیتن از خالصه دیوانی |
دو قسمت عواید صرف تعمیر آستانه شاه نعمت الله ولی و کمک به غربا و مساکین |
6 |
قاضی کیخسرو بن منوچهر |
1259 هـ ق |
زرتشتی |
خانه در محله قپه سبز و قریه شش |
خرج گهنبار در فصل آبان ماه |
7 |
فاطمه خانم |
1266 هـ ق |
بنت فتحعلیشاه |
قراء صالحآباد، انفیدیه و مظفرآباد |
وقف خاص |
8 |
ناصرالدین شاه |
1267 هـ ق |
شاه قاجار |
مزرعه فرمیتن و بابا حسین از خالصه دیوانی |
تعمیر بقعه شاه نعمت الله ولی و کمک به غربا و مساکین و فقراء |
9 |
اسدالله بن علی |
1267 هـ ق |
از عامه مردم |
مزرعه فوسک |
تعزیهداری |
10 |
اسدالله بن ابوالقاسم |
1270 هـ ق |
تاجر |
خانه در کوچه ذقاق وسط محله خیابان مظفری و بعلیاباد و خیر آباد باغین |
روضهخوانی و تعزیهداری |
11 |
رستم بن فولاد |
1271 هـ ق |
زرتشتی |
مزرعه طاهر آباد در حومه کرمان |
خرج گهنبار |
12 |
مشهدی رضا بن محمد |
1274 هـ ق |
کدخدا |
مبذر فرمتین اربابی و باغ بنگاه لالایی در قصبه ماهان |
تعزیهداری و آب و آش |
13 |
محمد اسماعیل خان وکیلالملک نوری |
1278 هـ ق |
حاکم کرمان |
مزرعه در جوپا-رودخانهای در شهر کرمان |
تعزیهداری و آب و آش |
14 |
رجبعلی بن ابوالقاسم |
1278 هـ ق |
کدخدا |
مزرعه رق آباد در حومه کرمان |
عزاداری سیدالشهداء(ع) |
15 |
خاتون جان |
1288 هـ ق |
همسر وکیل الملک نوری |
محله شیخ بهاءالدین و سر آسیاب ونگار |
تعزیهداری |
16 |
ابوالحسن محمدآبادی |
1284 هـ ق |
از عامه مردم |
مزرعه محمدآباد |
تعزیه داری و در روز هشتم محرم طعام طنج نماینه |
17 |
اسماعیل و خسرو و خیرالله و بیگم |
1284 هـ ق |
ورثه ابراهیمخان ظهیرالدوله حاکم کرمان |
مزرعه سلسبیل و مدرسه ابراهیمیه و دکاکین و حمام ابراهیمیه |
تعزیه و آب و آش و روضه خوانی وخرید کتاب و هدیه کلام الله و کمک به طلبه علوم دینیه و تعمیر مدرسه و افطار صائمین وابناءالسبیل و مؤذن و کتابدار و خادم مدرسه |
18 |
مرتضیقلی خان وکیلالملک ثانی |
1286 هـ ق |
حاکم کرمان |
مزرعه مهدیآباد ماهان |
تعمیر مقبره شاه نعمت الله و عزاداری و آب و آش در ماه محرم |
19 |
سید محمد جواد کرمانی |
1287 هـ ق |
امام جمعه |
شش دانگ باغ سروستان محیآباد و صدوپنجاه من بذر حسنآباد |
جهت حقالتدریس و مخارج تعمیرات مدرسه معصومیه و مرمت بوریا و مواجب خادم و طلاب سکنه مدرسه و محصلین علوم دینیه |
20 |
رجبعلی گلکار |
1292 هـ ق |
کدخدا |
باغ باج و کبری و میاه باج در جوپار |
تعزیهداری |
21 |
حسن بناء کرمانی |
1293 هـ ق |
از عامه مردم |
بقعه یخچال تازه احداثی جنب یخچال وقفی آب |
تعزیهداری و آب و آش |
22 |
اکبر بن حسین |
1294 هـ ق |
از عامه مردم |
خانه در ماهان و دروازه قاجار و کوچه شاه عادل |
احداث تکیه نزدیک کوچه شاه عادل |
23 |
ابوتراب صباغ |
1295 هـ ق |
از عامه مردم |
دکان در بازار اختیاری قرب سرای گلشن |
روشنایی مسجد ملاحسین در کرمان |
24 |
رستم بن خداد یزدی |
1297 هـ ق |
زرتشتی |
قریه شش و سرآسیاب |
خرج گهنبار |
25 |
مریم جان از طرف دخترشخاتونجان |
1299 هـ ق |
مادر همسر حاکم |
قریه رق آباد و مزرعه حسینآباد نگار و اراضی مزروعی خیرآباد و گوک |
تعمیر و تهیه لوازم تکیه خاتون و تعزیه و اطعام فقراء و سادات |
26 |
بی بی کوچک |
1302 هـ ق |
از عامه مردم |
خانه در محله گلبازخان |
عزداری سیدالشهداء(ع) |
27 |
حسین خان بن اسد الله کلباسی |
1303 هـ ق |
از عامه مردم |
مزرعه بشیر آباد |
خیرات و مبرات برای موصی |
28 |
آمنه بنت حسن |
1304 هـ ق |
از عامه مردم |
مزرعه در باغ سرآسیاب |
عزاداری سیدالشهداء(ع) |
29 |
گوهر بنت جهانبخش یزدی |
1306 هـ ق |
زرتشتی |
محله خانه در محله جواهر خضر و کهن چند جوپار |
خرج گهنبار و اطعمه در روز موعد |
30 |
قاضی کیخسرو بن منوچهر |
1309 هـ ق |
زرتشتی |
خانه در خارج دروازه ناصریه کرمان |
خرج گهنبار فقرای زرتشتی |
31 |
حسین بن حسین دهیا |
1309 هـ ق |
از عامه مردم |
خانه خود واقف |
تعزیهداری |
32 |
آقا کوچک بنت حسین |
1310 هـ ق |
از عامه مردم |
مزرعه جلال آباد در حومه کرمان |
تعزیهداری و افطار صائمین |
33 |
حسین بن غلامحسین |
1317 هـ ق |
تاجر |
مزرعه سفیدآباد در کویر شمالی کرمان |
عزاداری سیدالشهداء(ع) |
34 |
حسین بن غلامحسین |
1318 هـ ق |
تاجر |
کاروانسرای آب بید در راه مشهد |
زوار امام رضا(ع) |
35 |
احمدبنمحمد کرمانی |
1319 هـ ق |
تاجر |
مزرعه حسن آباد |
عزاداری سیدالشهداء(ع) |
36 |
تاج بی بی بنت حسین خان |
1322 هـ ق |
از عامه مردم |
مزرعه باب بیدویه و ابراهیمآباد |
تعزیهداری |
37 |
احمد بن علیاکبر |
1322 هـ ق |
خان |
مزرعه گودر و خانه |
عزاداری سیدالشهداء(ع) |
38 |
شیخ نعمت الله بحرانی |
1238 هـ ق |
امام جمعه |
تمامی 260 من بذرافشان مزرعه بهجبرد و یک درب حمام شیرچی باشی و دو درب دکان جنب حمام |
مسجد جامع مظفری کرمان و اجرت خادم و روشنایی و تعمیرات آن |
با بررسی 25 وقفنامه موجود و قابل دسترسی از دوره قاجاریه تا مشروطه در شهر کرمان، میتوان نتیجه گرفت که؛ موقوفات در این دوره کارکردهای فراوانی داشتهاند. از جمله این کارکردها، کارکرد مذهبی ـ فرهنگی، اجتماعی و آموزشی میباشد.
از کارکردهای مذهبی ـ فرهنگی، ارتباط نهاد وقف با نهاد روحانیت است به طوری که در بسیاری از موقوفات، واقفان امر تولیت را که برای آنها بسیار مهم بود، به علماء و روحانیون داده اند، .
حتی گاهی خود این موقوفات توسط علماء و روحانیون ایجاد شده است. بنابراین، ایشان از احترام فراوانی چه از سوی حکومت قاجار و چه از سوی عامه مردم برخوردار بودند.
همچنین وقف تأثیر فراوانی در پیشرفت مراسم و اعیاد مذهبی و شیعی در بین مردم داشت به خصوص اینکه عقاید و افکار تشیع را پررنگتر جلوه میداد. برپایی مراسم عزاداری، تعزیه، روضهخوانی، افطاری در ماه مبارک رمضان، برپایی سفرهها و میهمانیها در اعیاد بزرگ مسلمین، همه مدیون موقوفاتی است.
که در این دوره توسط واقفان در قشرهای مختلف، چه در سطح حاکمان، همچون حاکم، شاه و ... و چه درسطح طبقات مهم جامعه همچون امامجمعه و تاجر ویا در سطح پایین و معمولی جامعه مانند مردم عادی جامعه انجام میگرفته است.
از دیگر نتایج کارکردهای مذهبی ـ فرهنگی، گسترش سفرهای زیارتی به خصوص برای افرادی است که تمکن مالی نداشته و فقر و تهیدستی مانع رفتن آنها به سفرهای زیارتی و زیارت اماکن مقدسه میشده.همچنین نقش مهم موقوفات در توسعه بناهای مذهبی و مساجد و تکایا است.
این موقوفات چه در جهت تعمیر و مرمت مساجد و تکایا و چه در جهت لوازم مورد نیاز آنها، همچون روشنایی، چراغ، فرش، خادم و مؤذن، واگذار شده که موجب پایداری، حفظ و بقای بناهای مذهبی و گسترش مراسم و اعمال دینی شده است. درصد بیشتر موقوفات این دوره کارکرد مذهبی ـ فرهنگی دارند.
از کارکردهای آموزشی وقف میتوان به نقش آن در گسترش و پیشرفت آموزش، به خصوص آموزش دینی اشاره کرد. آموزش حوزوی و دینی در مدارس دینی این دوره رونق یافت و بازار تدریس توسط علماء با دعوت آنها از شهرهای دیگر توسط حاکم کرمان بسیار گرم شد.
واقفان با موقوفات خود چه در جهت بقاء و پایداری مدارس و چه در جهت برآورده ساختن مایحتاج طلاب و معلمان و مدرسان، کمک شایانی به رونق درس و مدارس دینی داشتند.
از کارکردهای اجتماعی وقف، تأثیر موقوفات در کاهش فقر و رشد عدالت اجتماعی است. همچنین این موقوفات در جهت بهرهمندی همه اقشار جامعه از خدمات اجتماعی به طور یکسان مؤثر واقع شد.
این نوع وقف باعث ایجاد بناهای عامالمنعفه نیز گردید و نیازمندان و محرومان جامعه را با امکان همزیستی مسالمتآمیز در محیطی مملو از دوستی و اخوت، نجات داد و زمینه پیشرفت جامعه را فراهم ساخت.
موقوفات این دوره در جهت درمان و برطرف کردن بیماری افراد، منجر به تأسیس دارالشفاء و بیمارستانهایی شد که در آن هیچ ارجحیت و امتیازی بین مردم ثروتمند و فقیر قائل نمیشدند.
همچنین محیطی را فراهم کرد تا در آن اطباء و کارکنان از جوان و پیر، به خصوص اهل شهر کرمان به راحتی مشغول به کار شوند و هدفی جز خدمت به مردم نداشته باشند.
شرایط موجود در وقفنامههای این دوره بسیار قابل توجه و تأمل است. زیرا این شرایط موجب گسترش اهداف واقف و پایداری و بقاء موقوفه تا به امروز شده است.
ضمن اینکه متولیان موقوفات، همه شرایط را تا به امروز حفظ و رعایت میکنند. امر تولیت نیز در این وقفنامهها اهمیت شایانی دارد، .
زیرا اکثر واقفان تولیت را در نسل خود حفظ کرده و در صورت انقراض نسل، آن را به اعلم و اصلح سپردهاند. تا به امروز متولیان این موقوفات، نوادگان واقفان هستند که به حفظ و رعایت شرایط موقوفات میپردازند.
پی نوشت ها :
* – اطهره قاسمزاده عقیانی، مقطع کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی.
1 – نجمی، شمسالدین، گاهشمار تاریخ کرمان، کرمان، کرمانشناسی، 1381 ، ص 12 .
2 – همت کرمانی، محمود، تاریخ مفصل کرمان، کرمان، کرمانشناسی، 1378 ، ص 65 .
3 – کرمانی، افضلالدین ابوحامد، سلجوقیان و غز در کرمان، تصحیح محمدابراهیم باستانیپاریزی، تهران، صفا، 1373 ، ص 155 .
4 – خوافی، شهابالدین عبدلله حافظ ابرو، جغرافیای حافظ ابرو، تصحیح صادق سجادی، بیجا، بنیان، 1375 ، نسخه ملک، ص134 .
5 – باستانی پاریزی، محمدابراهیم، راهنمای آثار تاریخی کرمان، کرمان، کرمانشناسی، 1378 ، ص 96 .
6 – منشیکرمانی، ناصرالدین، تاریخ شاهی قراختائیان، تصحیح محمدابراهیم باستانیپاریزی، کرمان، کرمانشناسی، 1368،ص 235.
7 – خطیب محرابی کرمانی، سعید، تذکره الاولیاء (مزارات کرمان)، کرمان، کرمانشناسی، 1383 ، ص 36 .
8 – باستانی پاریزی، محمدابراهیم، گنجعلیخان، تهران، اساطیر، 1353 ، ص 40 و 46 .
9 – همت کرمانی، محمود، تاریخ مفصل کرمان، ص 148 .
10 – مؤمن کرمانی، ملامحمد، صحیفه الارشاد، تصحیح محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، نشر علم، 1384 ، ص 104 .
11 – وزیری، احمدعلی خان، تاریخ کرمان، به کوشش محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، نشر علم، 1364 ، ص 671 .
12 – مؤمن کرمانی، ملامحمد، صحیفه الارشاد، ص 106 .
13 – سعادت نوری، حسین، رجال دوره قاجار، چاپ اول، تهران، وحید، 1364 ، ص 28 .
14– احمدیکرمانی، یحیی، فرماندهان کرمان، تصحیح محمدابراهیم باستانیپاریزی، چاپ اول، تهران، نشرعلم،1367، ص142تا146.
15 – کرمانی، میرزا آقاخان، هفتاد و دو ملت، ترجمه میرزامحمدخان بهادر، چاپ اول، تهران، آرمان، 1362 ، ص 152 .
16 – همت کرمانی، محمود، تاریخ مفصل کرمان، ص 252 تا 257 .
17 – باستانی پاریزی، محمدابراهیم، پیغمبر دزدان، تهران، نشر علم، 1379 ، ص 76 .
18 – هدایت، رضاقلی خان، تاریخ روضه الصفای ناصری، تهران، پیروز، 1339 ، ج 9 ، ص 4 .
1 – احمدیکرمانی، یحیی، فرماندهان کرمان، تصحیح محمدابراهیم باستانی پاریزی، چاپ اول، تهران، نشرعلم، 1367 .
2 – باستانی پاریزی، محمدابراهیم، پیغمبر دزدان، تهران، نشر علم، 1379 .
3 – باستانی پاریزی، محمدابراهیم، راهنمای آثار تاریخی کرمان، کرمان، کرمانشناسی، 1378 .
4 – باستانی پاریزی، محمدابراهیم، گنجعلیخان، تهران، اساطیر، 1353 .
5 – خطیب محرابی کرمانی، سعید، تذکرة الاولیاء (مزارات کرمان)، کرمان، کرمانشناسی، 1383 .
6 – خوافی، شهابالدین عبدلله حافظ ابرو، جغرافیای حافظ ابرو، تصحیح صادق سجادی، بیجا، بنیان، 1375 .
7 – سعادت نوری، حسین، رجال دوره قاجار، چاپ اول، تهران، وحید، 1364 .
8 – سلیمیفر، مصطفی، نگاهی به آثار اجتماعی وقف، مشهد، آستان قدس رضوی، 1370 .
9 – کرمانی، افضلالدین ابوحامد، سلجوقیان و غز در کرمان، تصحیح محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، صفا، 1373 .
10 – کرمانی، میرزا آقاخان، هفتاد و دو ملت، ترجمه میرزامحمدخان بهادر، چاپ اول، تهران، آرمان، 1362 .
11 – معراجی، سعید، وقف سنت ماندگار، تهران، اسوه، 1385 .
12 – منشی کرمانی، ناصرالدین، تاریخ شاهی قراختائیان، تصحیح محمدابراهیم باستانی پاریزی، کرمان، کرمانشناسی، 1368 .
13 – مؤمن کرمانی، ملامحمد، صحیفة الارشاد، تصحیح محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، نشر علم، 1384 .
14 – نجمی، شمسالدین، گاهشمار تاریخ کرمان، کرمان، کرمانشناسی، 1381 .
15 – وزیری، احمدعلی خان، تاریخ کرمان، به کوشش باستانی پاریزی، تهران، نشر علم، 1364 .
16 – همت کرمانی، محمود، تاریخ مفصل کرمان، کرمان، کرمانشناسی، 1378 .
17 – هدایت، رضاقلی خان، تاریخ روضة الصفای ناصری، تهران، پیروز، 1339 .
18-فصلنامه وقف میراث جاویدان ش73
نویسنده:اطهره قاسمزاده عقیانی*
این مقاله در تاریخ 1403/20/ بروز رسانی شده است.