پروژه ي پارک «ال اظهر» و بهسازي محله ي «درب ال احمر» در شهر قاهره ي مصر (1)
نويسنده:مترجمان: مهندس مسعود خادمي (2)
مهندس روجا علي پور (3)
مهندس روجا علي پور (3)
مقدمه
نياز شديد قاهره به فضاهاي سبز، کاملاً واضح و آشکار بود. يک مطالعه ي تحقيقاتي نشان مي داد که ميزان سرانه ي فضاي سبز با مقياس کف پا برابر است. اين مقياس يکي از کم ترين نسبت هايي است که در جهان براي برآورد سرانه به کار مي رود.
در چنين وضعيتي، با اعلام تصميم رييس شرکت آقاخان در کنفرانس «توسعه ي کلان شهر» مبني بر سرمايه گذاري بر روي يک پارک تفريحي و گردشگري، فرصتي استثنايي براي شهروندان پايتخت مصر ايجاد شد. تنها زميني که در مرکز شهر موقعيت و مقياس مناسبي براي اين کار داشت ودر عين حال در بهسازي بافت فرسوده ي داراسّا (Darassa) نيز بي تاثير نبود، زميني 30 هکتاري (74 آکري) بود که قد مت آن به 500 سال پيش مي رسيد و در آن زمان مبدّل به انباشته اي از زباله شده بود. اين زمين در قرن دوازد هم، يعني در دوره ي فرمان روايي ايوبيان (Ayyubid) و در قرن پانزد هم، در دوران فرمان روايي مملوکيان (Mamluk)، «شهر خاموشان» خوانده مي شد.
با اين که منطقه ي همجوار درب ال احمر (Darb-al-Ahmar)- به لحاظ وضعيت اقتصادي و اجتماعي حاکم - فقير بود، اين محله توانست به يکي از غني ترين کانون هاي معماري وهنر اسلامي در جهان مبدل شود. در وضعيتي که جامعه به طور کامل از حالت سنتي و فرهنگي خاص خود خارج شده بود، مشکل اصلي تجديد حيات اين ميراث بود. با اين وجود، انگيزه ي جامعه رسيد ن به توسعه ي اجتماعي و اقتصادي بود - که از پتانسيل هاي اين محدوده محسوب مي گرديد. از همين رو، پروژه ي پارک که شامل بهسازي زيست محيطي تا احياي آثار فرهنگي بود و براي حل مشکلات گوناگوني که به واسطه ي توسعه ايجاد مي گردند، طراحي و برنامه ريزي شده بود، مي توانست به عنوان مطالعه اي موردي مورد توجه قرار گيرد؛ و هدف از آن، ايجاد روش هايي بود که بتوانند در زمينه هاي متعدد شهري و به ويژه در شهرهاي تاريخي جهان اسلام پاسخ گو باشند. گفتني ست تقريباً يک سوم شهرهاي تاريخي که در فهرست ميراث جهاني يونسکو به ثبت رسيده اند، در جهان اسلام واقع شده اند و اغلب آن ها با مشکلات و معضلاتي مشابه با مشکلات شهر قاهره روبه رو هستند.
تاريخچه
چند ين سال بعد، مسجد ال اظهر (Al-Azhar)- مظهر نور - و يک مدرسه ي ديني و مذ هبي در سال 989 ميلادي در اين قسمت ساخته شد. در دوره هاي حکومت فاطميان (Fatimid)، ايوبيان (Ayyubid) و مملوکيان (Mamluk)، قاهره يکي از کانون هاي پيشرفت آموزش در جهان اسلام بود. بيش تر بناهاي شاخص و برجسته ي اين د وره ها در حاشيه ي پارک واقع شدند که يکي از آن ها ارگ است که خود شاهدي بر عظمت و جلال اين شهر در قرون وُسطا مي باشد.
در نيمه ي نخست قرن بيستم، قاهره هنوز شهري ويلايي نشين با مجموعه اي از باغ ها بود؛ اما در 50 سال اخير، فشارهاي ناشي از افزايش جمعيت و بلند مرتبه سازي در آن به حدي رسيده است که قاهره تبد يل به يکي ازبزرگ ترين و پيچيده ترين شهرهاي جهان شده است و جمعيت آن از سال 1952 م. به بعد، به سه برابر افزايش يافته است؛ به طوري که امروزه قاهره جمعيتي معادل 17 ميليون تن رادر خود جاي داده است.
رشد اين شهر با پويايي آن همراه بوده، اما نبود رسيد گي به حوزه هاي دروني شهر از خصوصيات بارز اين رشد بوده است. از يک سو بي توجهي به مساله ي نگه داري و حفظ خانه هاي قد يمي و از سوي ديگر، توسعه ي ساخت و ساز منجر به بروز مشکلاتي در بافت شهري آن شده است و در نتيجه، تعداد کثيري از مرد م از نظر استاندارد هاي زند گي در سطح پاييني قرار گرفته اند و شکل گيري زاغه نشين ها ومحله هاي مساله دار از نتايج مستقيم اين امر مي باشد.
در اين وضعيت، بخش فرهنگي شرکت آقاخان فعاليت خود را آغاز کرد تا ثابت کند امکان تغيير شرايط و ايجاد تغييرات مثبت وجود دارد.
از يک زمين انباشت زباله تا يک پارک
در سال م. 1992 بخش فرهنگي شرکت آقاخان، برنامه ي حمايت از شهرهاي تاريخي را مطرح ساخت که زمينه ساز توان بخشي شهرها در نقاط مختلف جهان اسلام گرديد. در راستاي آن نيز، اين پروژه يکي از مهم ترين پروژه هاي قاهره محسوب گرديد که تنها بر ساخت پارک مبتني نبود؛ بلکه احياي 1/5 کيلومتر از ديوار ايوبيه (Ayyubid wall) و برداشت انبوه مواد زايد و زباله هاي دپوشده در محل را نيز در بر مي گرفت. همچنين، توان بخشي ساختار اقتصادي و اجتماعي محلاتِ همجوار نيز جزئي از آن طرح بود که خود مستلزم عملي شد ن پروژه هاي احيا و نوسازي بر اساس اصول جامعه مدار بود.
بر اين اساس، محدوده ي وسيعي از پروژه به عنوان محدود ه ي آزمايشي انتخاب شد. اين محدوده به عنوان يک محدود ه ي موردي برنامه ريزي گرديد تا چالش ها، راه حل ها، و مشکلات پيش گفته ي آن مشخص شود. دامنه ي اين چالش ها از احياي فيزيکي آغاز و به مباحث اقتصادي و اجتماعي دخيل در توسعه ختم مي شدند.
مشکلات فني
در زير اين لايه ي سطحي که عمق بيش از 2 متر را شامل مي شد، يک لايه ي نازک رس که ضحامت آن 0/5 متر بود، قرار گرفت. اين لايه به عمد در زير تعبيه شد تا از تراوش آب به لايه هاي زيرين جلوگيري کند و به علاوه، خاک محل را نيز تثبيت نمايد.
بخشي از خاک رُس از حفاري تونل ال اظهر تامين شد و باقي از بستر رودخانه اي که چندان از قاهره دور نيست، تامين شد. به منظور اصلاح سطوح نمکي بالاي خاک، ماسه ي شيرين و خاک با لايه ي فوقاني ترکيب شد، و مواد افزود ني نظير کمپوست سولفور (Com post Sufur) و کلسيم سوپرفسفات (Calcium Superphas pat) نيز به اين ترکيب اضافه شد.
در حال حاضر، شوريِ خاک بين 13500-8000 ppm است که براي بيش تر گياهان زياد است، اما جريان آب و شست شوي خاک سبب کم شد ن اين ميزان نمک مي شود. در طي دوره ي آزمايش، بخش قابل توجهي از گياهان خشک شدند وع لت آن هم شوري خاک بود. به همين خاطر، ناگزير شدند اين گونه ها را با گونه هايي که حساسيت کم تري دارند، جايگزين کنند.
معماري
برند ه ي پروژه ي کافه ي نزديک درياچه، سرجي سنتلّي (Serge Santelli) از پاريس بود. زيربناي ساختمان ورودي، 860 متر مربع، زير بناي رستوران با ديد به ارگ 3965 متر مربع (که اين شامل تراس هاي بيروني مي شود)، و زير بناي کافه ترياي نزد يک درياچه نيز بالغ بر 1500 متر مربع است.
ديوار کليه ي بناها از سنگ است که در ساخت آن، ماسه و آهک هم به کار رفته است. پياده روها از سنگ هاي مرمريت هستند. کاشي هاي سراميکي و مرمري نيز به وفور به کار رفته اند. تمامي ابنيه ي پارک بر روي يک سطح زير سازي شده بنا شده اند. تقريباً تمامي مصالح به کار رفته، از منابع موجود در مصر تأمين شده اند و همه ي مبلمان را نيز نجاران محلي در درب ال احمر (Darb-al-Ahmar) ساخته اند.
عناصر طراحي منظر پارک
عنصرهاي پارسي (Persian) و تيموري (Timurid) نيز در نهرهاي آب، حوضچه ها و فواره ها جلوه گر شده اند. المان هاي شاخص پارک عبارتند از:
* تفرجگاه پوشيد ه از نخل هاس سنتي
* باغ با طرح هند سي
* چشم انداز جنوبي
* محل بازي کود کان
* سِن و آمفي تئاتر کود کان
* کيوسک و ميدان شمالي
* باغ آبشار
* درياچه
* آلاچيق (کلاه فرنگي)
* زمين هاي بازي
* آمفي تئاتر و تفرجگاه ديوار تاريخي
سامانه ي گردش آب در پارک، با دو سامانه ي مجزاي چشمه و درياچه طراحي شده است. آبشار و چشمه تقريباً 90 متر طول دارند و دو تلمبه آب را در آن ها به گردش در مي آورند. درياچه و جوي ها به طور مستقيم با آب نيل تغذيه مي شوند؛ آب را يک لوله ي آب شهري که تقريباً 170 متر از سايت فاصله دارد، تأمين مي کند. آب درياچه به صورت مکانيکي فيلتر مي شود و سپس با شبکه ي اصلي آبياري پارک پمپاژ مي شود. طول خطوط لوله ي شبکه ي اصلي و آبراهه هاي فرعي پارک تقريباً 10 کيلومتر است.پارک کليه ي تسهيلات لازم همچون رمپ ها و سرويس هاي بهداشتي مناسب براي معلولان را داراست. طراحي نيمکت هاي مرمري و سامانه ي نوپردازي، همگي بر اساس استاندارد هاي بين المللي انجام گرفته، و صنعتگران محلي با استفاده از مواد و مصالح بومي آن ها را ساخته اند.
نگه داري فضاي سبز
در اجراي طرح ياد شده، بيش از 566000 گياه جوان به صورت نهال، قلمه و دانه در اين فضا کشت شد. چمنزارها نيز در همه جاي پارک به وفور به چشم مي خورند. اين چمنزارهاي دست کاشت، حدوداً 5 تُن دانه ي چمن لازم داشتند؛ و به اين ترتيب، بيش از دو ميليون درخت و درختچه تحت نگه داري قرار گرفتند. اين نگه داري تنها محدوده ي پارک را شامل نمي شود؛ بلکه کاشت گياهان در گلدان،
تراس ها و پشت بام هاي خانه ها در شهر قد يمي را نيز در بر مي گيرد. فروش دولتي و خصوصيِ گل و گياه به پيمانکارانِ باغ، و
عرضه ي آن ها به بازديد کنند گانِ پارک، همه و همه جزئي از اين برنامه بود. به سخن ديگر، فروش گل و گياه در بازار، از نکاتي ست که در سايت پروژه به طور ويژه مورد توجه قرار گرفته است. جذاب ترين گونه هاي محليِ اين گل ها و گياهان، چنار فرنگي (Sycamore)، زي زي فوس (Zyziphus) و 5 نوع مختلف از آکاسيا (Acacia) هستند. ديگر گونه ها عبارت اند از: کاسيا اسمالي (Cassia Smalli)، سوفوراس آريزونيکا (Sophorasarizonica) و درختان ژاپني (Japonica trees).
گياهان غير مصري از گلخانه به محيط آورده شده و با شرايط محلي سازگار شده اند. يک تجربه ي خوب، پيدا کرد ن گونه هاي هيبريدي بود که مي توانست در برابر شرايط بدِ آب و هوايي و خاکِ نامناسب مقاومت کنند. سنت هاي باغ سازي چه از مشرق زمين وچه از مغرب زمين، در اين پارک منعکس و مشاهده پذ ير است، بسياري از گونه هاي علفي که خاصيت دارويي و خوراکي دارند، در پارک کاشته شده اند که از اين دست مي توان لاورل (Laurel)، چاموميل (Chamomile)، نعنا، علف ليمويي، کورياندر (Coriander) و آويشن را نام بُرد. تنوع قال توجهي از رُزِ پيوندي (Rose Canina) در پارک مشاهده مي شود که قرائن حاکي از آن است که اين گونه ها توانسته اند با شرايط سازگار شده و به سرعت تکثير شوند.
سامانه ي آبياري پارک به صورت قطره اي و آب پاشيِ معمولي ست. ايستگاه هواشناسيِ مستقر در پارک نيز ميزانِ نيازِ آبي را بسته به درجه ي حرارت، رطوبت و سرعت باد برآورد مي کند و بر اين اساس، سامانه ي آبياري به صورت منظم و برنامه ريزي شده، سازمان د هي مي شود.
احياي ديوار ايوبيه (Ayyubid Wall)
زماني که پروژه در ميانه ي دهه ي 1990 آغاز شد، تنها باروهاي ديوار - حوزه هاي استحفاظي ديوار که براي پرتاب تيز استفاده مي شده - رويت پذير بودند. زماني که ديوار تا عمق 15 متري حفاري شد، 1/5 کيلومتر از د يوار تاريخي ايوبيه و برج هاي آن، با شکوه تمام پديدار شدند. ماموريت اصلي و مهم اين پروژه حفاظت از اين ميراث باستاني بود. اين وظيفه به يک برنامه ي حفاظتي تبديل شد و از سويي بر استاندارد هاي بين المللي نيز منطبق گرديد. احياي 1/5 کيلومتر از جبهه ي شرقي ديوار ايوبيه که در سال 1999 آغاز شد، تا اواخر سال 2007 نيز ادامه داشت. بخش فرهنگي شرکت آقاخان با تصويب و همکاري هيأت عالي حفاظت از ميراث باستاني مصر، براي مرمت احياي ديوار ايوبيه که در مجاور پروژه ي پارک قرار داشت، پيشگام شد. ديگر بخش هاي ديوار ايوبيه در جبهه ي شمالي و غربي پارک را هيأت عالي حفاظت از ميراث باستاني احياي کرده است.
توسعه ي درب ال احمر (Darb-al-Ahmar)
محدوده يپيرامون درب ال احمر به عنوان يکي از فقيرترين و معروف ترين محلات قاهره شناخته شده است. نارسايي اقدامات بهداشتي و سرويس هاي جمع آوري زباله و به ويژه رهاسازي کپه هاي زباله در خيابان، از مواردي هستند که اين محله را از ديگر محلات شهر متمايز ساخته اند. اجاره هاي پايين و سرمايه گذاري نکرد ن مالکان در ساختمان هايشان نتايجي قابل انتظار همچون فروپاشي و ريزش ديوارها وسقف و از ميان رفتن آثار و ابنيه ي باستاني را به همراه داشته است. در نهايت، وخامت اوضاع به حدي رسيده که کيفيت زند گي در اين بخش از شهر به شدت از اين وضعيت متاثر گرديد.
حيات مد ني در اين بخش هنوز هم با مشکل مواجه است. تجارت هاي خانواد گي کوچک نظير نجاري، کاشي سازي و ديگر هنرهاي دستي کوچک موجب شده که درصد قابل توجهي از جامعه ي محلي با مشکلات زيست محيطي رو به رو باشند. پروژه ي توسعه ي اقتصادي - اجتماعي حوالي درب ال احمر با اين ايده همراه شد که توده ي زباله از محل جابه جا شود؛ با اين ديد که اين کار روند توسعه ي عمومي را شتاب خواهد داد. در عين حال، براي اطمينان از به انجام رسيد ن پروژه، حدود و وسعت آن مي بايست به حدي تعريف مي شد که آثار و ابنيه ي فرهنگي را نيز که در حاشيه واقع شده بودند، در بر گيرد. حتي مي بايست توجه خاصي به مرد م ساکن در اين حوزه مبذول
مي شد.
اين رهيافت، شکل يک برنامه ي توسعه ي شهري پيوسته و يکپارچه را به خود گرفت. به بيان ديگر، برنامه ي تهيه شده زنجيره اي از مداخلات عمده را شامل مي شد که نه تنها براي احيا و مرمت ساختمان ها و ابنيه اي که حالت شاخص دارند به کار مي آمد، بلکه توسعه ي اقتصادي - اجتماعي را نيز در سطحي وسيع تر در نظر مي گرفت.
بخش فرهنگي شرکت آقاخان، همکاران رسمي، سازمان هاي غير دولتي محلي، موسسات شهري، نمايند گان محلات همجوار،
سرمايه گذاران محلي، ساکنان و کارمندان شاغل در حوزه را گرد هم آورد و با بررسي جامع نيازهاي اقتصادي و اجتماعي مرد م محلي، همايش برگزار کرد تا مشخص شود که اولويت هاي توسعه ي مدني در اين حوزه چيست.
به واسطه ي مشورت هايي که با ساکنان شد، فهرستي از اولويت ها شامل آموزش، تندرستي، توان بخشي ساخت و ساز، نياز به سرمايه گذاري هاي خُرد، جمع آوري زباله، بهداشت اوليه و مراکز مدني و ... م طرح شد.
در اواخر سال 2004، بيش از 25 ميليون EGP (معادل 4 ميليون دلار آمريکا) به منظور توان بخشي اجتماعي و اقتصادي محله ي درب ال احمر سرمايه گذاري شد. همچنين، براي پروژه هاي ساخت مسکن و احيا و مرمت ابنيه، از صندوق ذخيره ي توسعه ي سوييس - مصرف (Swiss-Eygeption)، صندوق ذخيره ي حفاظت از آثار و ابنيه ي فرهنگي جهاني با پشتيباني بنگاه خيريه ي فورد (Foundation Ford) و AKTC وام هاي قابل توجهي گرفته شد.
از سال 2005 تا 2009 نيز برنامه اي وسيع تر براي توان بخشي درب ال احمر اعمال شد که صندوق اجتماعي توسعه، بنگاه خيريه ي فورد (Ford Foundation)، آژانس توسعه ي بين المللي کانادايي (CIDA) و AKTC نيز در آن مشارکت کرده اند.
آموزش
براي جوانان محلي، موقعيت شاگردي در يکي از مشاغل سنگ تراشي و نجاري ويا ديگر حرفه ها فراهم شده که اين نيز خود جزئي از برنامه بود. امکانات آموزشي ديگري نيز براي ياد گيري حرفه هاي ديگر فراهم شده، که بر پايه ي نظام دريافت حقوق و مقرري مبتني بود. شماري از اين حرفه ها عبارت اند از: رشته هاي مختلف کامپيوتري، سرويس هاي تلفن موبايل، مکانيکي اتومبيل، مهارت هاي اداري، مبلمان سازي و نحوه ي فروش و معرفي کالاها به گردشگران.
هنرمندان برجسته ي محلي و تکنيسين ها آموزش هاي لازم را در اختيار اين قشر قرار ميد هند؛ به علاوه، از مختصصان خارجي با تخصص صنايع دستي نيز در اين زمينه استفاده مي شود. پروزه بيش از 150 موقعيت آموزشي را در رشته هايي نظير سنگ بري، سنگ تراشي و حفاظت از مصالح و مواد اوليه براي اقشار محلي فراهم کرد ه است. ساخت پارک همچنين، گرايش به ديگر هنرها و مهارت هاي فراموش شده مانند ساخت پنجره هاي سنتي (ماشرابيا) (Mashrabiyya) را نيز تشويق کرده است.
در فرآيند احياي مدرسه اي درب شوغلان (Darb-Shoughlan) که پيش تر ساختماني مخروبه و بي روح بود، الزام کف پوش کرد ن زمين با سراميک هايي که با سرمايک هاي اصلي و اوليه هماهنگ و سازگار باشند، سبب شد که تکنيک فراموش شده ي اپوس سکتايل (Opus Sectile) باززنده سازي شود. زنده شد ن اين تکنيک باعث شده است که کيفيت سراميک ها بالا برده شود، تا به استاندارد هاي مورد نظر نزد يک شود، و اين کار، موجب پديد آمد ن شور و علاقه اي به صادر کرد ن اين فرآورده هاي با کيفيت به اروپا، در صنعتگرانِ اين رشته در شهر شده است.
توسعه ي اقتصادي - اجتماعي در درب ال احمر (Darb-al-Ahmar)
نخستين مرحله از برنامه در اواخر سال 2003 يا موفقيت به انجام رسيد. بر اساس نتايج اين مرحله و نتايج بررسي اقتصادي و اجتماعي، دومين مرحله از برنامه ي يکپارچه ي شهري در درب ال احمر با زمان بندي 5 ساله، و در ژانويه سال 2004 آغاز به کار کرد.
در طول فاز اجرايي مرحله ي دوم، مرمت و توان بخشي شماري از خانه ها پيش بيني شد و در عين حال لزوم توسعه ي فضاي باز نيز در آن ها لحاظ گرديد. به اين ترتيب، برنامه ي مالي، براي تشويق و ترغيب پيمانکاري و افزايش سطوح درآمد در محله وسعت يافت. پيش بيني سرويس هاي اجتماعي اوليه (نظير سلامت، آموزش و دفع مواد زايد جامد) انجام گرفت و اين با همکاري ارگان هاي محلي در بخشهاي مربوطه و با تقويت ظرفيت هاي سازماني و ارگاني محقق شد.
طرح موفق استخدام در طول مرحله نخست آغاز شد و در برنامه ي دوم نيز ادامه يافت. علانه بر برنامه ي اقتصادي - اجتماعيِ محله ي درب ال احمر، برنامه ريزي راي ساخت يک ميدان شهري با يک پارکينگ بزرگ که در حاشيه ي شماليِ سايت واقع شده نيز در دست انجام است. اين مجموعه، محرکِ اقتصادي مستقيمي است که محله و حومه ي آن را متأثر خواهد ساخت.
برنامه ي سرمايه هاي خُرد
برنامه ي سرمايه هاي خرد به طور کامل در سال 2004 مورد بازنگري قرار گرفت و شيوه نامه هاي جامعي براي سرمايه گذاران خُرد مقياس ارائه و به روز رساني شدند. به علاوه نوعي وام نيز در نظر گرفته شد که امکان اخذ آن با کمک نرم افزار کامپيوتري محاسبه مي گرديد. با اعمال اين تغييرات، برنامه توانست نزديک به 400 وام گيرنده ي تازه را زير چتر خود سازماند هي کند. همچنين، در شش ماه نخست نزديک به 100 درصدِ وام ها بازگردانده شدند.
سرمايه گذاري مسکن و ايجاد شغل از برنامه هاي بعدي بودند. با اتمام فاز دوم در سال 2008، انتظار مي رفت که هزينه ي کل سرمايه ي خرد بيش تر از يک ميليون دلار آمريکا در هر سال باشد.
مباحث بهداشت، آموزش و سلامت
در سال 2004 م، 70 زن در برنامه ي سوادآموزي بزرگ سالان ايفاي نقش کردند. AKTC به عنوان واسط ساکنان و طرف خصوصي قرارداد که موردتأييد دولت نيز هست، عمل کرد تا برنامه ي درست و زمان بندي شده ي جمع آوري زباله به دقت اجرا گردد.
مراقبتهاي بهداشتي و باليني اوليه، سرويس هاي مختلف، بالاخص براي زنان و کود کان را ارائه مي د هند و از اجزاي اصليِ پروژه هستند.
توان بخشي مسکن
احيا و استفاده ديگر بار از ساختمان هاي شاخص
اين ابتکارها به واسطه ي موافقت هاي خاصي ميان AKTC، هيأت عالي حفاظت از ميراث باستاني و وزارت اوقاف (Awqaf) (وزارت وقف هاي مذ هبي) به انجام رسيده اند. پروژه ي احياي مسجد سلطان وشبان (Umm al Sultan Shaban) و مناره ي آن(مربوط به قرن پانزده ميلادي )،با تثبيت پشت بام ها و بازسازي راس مناره و تعمير آسيب هاي ناشي از زمين لرزه اي سال 1992 همراه گرديد.
احياي مجموعه ي خيربک (Khayrbek) (اين مسجد در نخستين دوره ي حکومت مصري که پس از تسلط عثمانيان به قدرت رسيد، به اين نام خوانده شد) مجموعه اي عظيم را که در آن قصر آلين آغ (Alin Aq)، مسجد خيربک (Khayrbek)، سبيل کوتاب (Sabil Kuttab) (يک خانه ي تخريب شده) و فضاهاي باز وجود دارد، شامل خواهد شد. به اين ترتيب، انتظار مي رفت که کل مجموعه، نيازهاي تفريحي و فرهنگي محله را پاسخ گو باشد و به علاوه، براي ساکنان و بازديد کنند گان يک نقطه ي کانونيِ شاخص در محله به شمار آيد.
پروژه ي ا حياي مدرسه ي درب شوغلان (Darb Shoughlan) نيز يک ساختمان مربوط به اوايل قرن 20 را شامل مي شود که در طول ديوار تاريخي واقع شده است و عبارت است از نوسازي وسيع و دامنه داري که در ساختاري از ميان رفته شکل مي گيرد. اين ساختمان فضايي براي تعاملات اجتماعي در بافت محله ايجاد مي کند؛ محله اي که به لحاظ تسهيلات عمومي به شدت در مضيقه قرار دارد استفاده ي مجدد از ابنيه، فضاهاي اداري را نيز در بر مي گيرد.
نيروي انساني
پايداري
قرار بود شهرداري قاهره در آگوست سال 2007 پروژه ي پارک را تحويل بگيرد؛ البته اين براي حالتي بود که قرارداد براي 5 سال ديگر تمديد نشود.
منابع مهم مالي پارک عبارت اند از
- رستوران و کافه و کيوسک هاي فروش تنقلات
- برگزاري جشن ها و مراسم مختلف
- پارکينگ
- فروش گل و گياه
انتظار مي رود که پارک طي 2 يا 3 سال نخست با کسري بودجه مواجه شود؛ ولي در عين حال اين اميد هم هست که AKTC پاسخ گوي اين کسري بودجه باشد. بر اساس برآورد هاي انجام گرفته، پارگ روزانه در حدود 200 بازديد کنند ه خواهد داشت. شايان ذ کر است که هزينه ي ورودي براي خارجيان بيش تر از مصريان خواهد بود و ساکنان درب ال احمر و کود کان زير 12 سال از تخفيف هاي ويژه بهره مند خواهند شد.
پروژه ي پارک به عنوان يک مطالعه موردي
همزمان با افتتاح و بازگشايي پارک سميناري در قاهره برگزار خواهد شد، که در آن، متخصصان عالي رتبه در زمينه هاي طراحي منظر، مباحث زيست محيطي، حفاظت بافت ها و توسعه ي اقتصادي و اجتماعي گرد هم خواهند آمد. هدف از اين سمينار، معرفي پروزه ي ال اظهر در چارچوب يک پروژه ي اصولي و موفقِ احيا و بهسازي در زمان حاضر و آينده است. مباحث مورد بحث به اين شرح خواهند بود:
1- توان بخشي فرهنگي به عنوان يک عامل تسهيل کننده ي توسعه
2- جنبه هاي گوناگوني که مي بايد در حفاظت و باستان شناسي بافت شهري لحاظ گردند.
3- پروژه هاي ويژه، و بهترين نوع تجاربي که در زمينه ي بهسازي و احياي مناطق فرسوده ي تاريخي جواب گو هستند.
مطالب آموزشي اين سمينار در اختيار وزراي فرهنگ، برنامه ريزي و دارايي، و شهرداري ها قرار خواهند گرفت. بنابراين، تصميم گيرند گان مي توانند روش هاي تجديد حيات مناسب براي محلات تاريخي خود را شناسايي نمايند. ارگان هاي مدني نظير سازمان هاي غير دولتي محلي کوچک (NGOs)، ارگان هاي با سرمايه ي خُرد و خد مات دهند گان در زمينه ي بهداشت و آموزش همگي جزئي از طرح احياي شهرهاي تاريخي هستند و مي توانند از اين جريان منتفع و بهره مند گردند.
مفاهيم و متدولوژي ها
1- شيوه ي «تصميم گيري از بالا به پايين» در توسعه کارآيي ندارد. توسعه مي بايد ريشه در نيازمندي ها و خواسته هاي جامعه داشته باشد. کارگزاران شرکت آقاخان در طول زمان مشاهده کرده اند که بهترين ايده هاي توسعه را ساکنان محلي ارائه مي د هند. نقش موسسات خارجي، کمک به ساکنان است تا نيازهاي خودشان را بهتر بشناسند، ابزارهاي دستيابي به آن ها را فراهم کنند و راه حل هايي براي آن ها بيابند. بدون رضايت و مشارکت مرد م، پروژه ها به سرانجام نخواهند رسيد.
2- راه حل جبران خسارت، کاهش محلات فرسوده ي تاريخي است. اين محلات عمد تاً شامل ابنيه ي رها شده هستند که به واسطه ي نقل مکان اجباري ساکنان به محلات مجاور يا پذيرش روش ليسز - فير (Laissez-Faire)، که امکان استقرار واحد هاي تجاري را فراهم مي سازد، شکل مي گيرند. به منظور جلوگيري از سرگرداني ساکنان، راهکار بخش فرهنگي شرکت آقاخان متفاوت بود. اين شيوه عبارت است از «احيا بدون سرگردان کرد ن ساکنان» و اطمينان داد ن به افراد و ساکنان که در آينده سهمي در اين جامعه خواهند داشت. اين امر با ايجاد شغل هاي حياتي، حتي به سرمايه هاي خُرد و مشارکت مالکان براي نگه داري و احياي خانه ها تکه تکه شده ميسر مي شود. نيازهاي اوليه ي جامعه همچون بهداشت، آموزش، دفع مواد زايد جامد، آموزش حرفه و شغل نيز در اين طرح لحاظ شده اند.
3- هيچ يک از جنبه هاي توسعه را نمي توان جدا از ديگر جنبه ها مدنظر قرار داد؛ همان گونه که مشکلات زيست محيطي را نمي توان جدا از مباحث اجتماعي تصور کرد. براي آن که فرآيند بهسازي بافت موفق و پايدار باشد، مي بايد با برنامه هاي اجتماعي هماهنگ باشد. تنها با مشخص کرد ن مباحث بينابيني در يک روش جامع است که توسعه مي تواند موثر و بادوام باشد.
4- لازم است واسطه اي ميان جوامع محلي و دولت وجود داشته باشد تا مباحث مهم را براي آن ها تشريح کند. براي اين کار، روشهاي مختلفي مي توان اتخاذ کرد؛ نظير امضاي موافقت نامه باواسطه ها در زمينه ي روش هاي مختلف بهسازي و برقراري ارتباط ميان جوامع محلي و دولت.
5- اگر مثال هاي موفقي همچون بازسازي بخش کوچکي از محله ارائه شود، عقايد منفي تغيير خواهند کرد؛ چرا که مرد م مشاهد ه مي کنند که چه کارهايي امکان پذير است. اين مساله بسيار مهم است، به ويژه در محلات، يعني جاهايي که کاهش کيفيت به عنوان يک امر اجتناب ناپذير مورد پذيرش قرار مي گيرد.
6- ابنيه ي تاريخي، اجزايي مهم و حياتي در زند گي مدني محسوب مي شوند. متأسفانه بيش تر بناهايي که امروزه احيا مي شوند، به علت کمبود پرسنل و تخصص نداشتنِ آن ها تعطيل مي شوند و مورد استفاده قرار نمي گيرند؛ اما استفاده ديگر بار و سازگار از ابنيه و سرمايه هاي فرهنگي مي تواند کارآييِ اوليه و پايه را دوباره به اين بناها بازگرداند و اين اجزا را به صورت جزئي يکپارچه از زند گي روزانه ي مرد م جلوه گر سازد.
پينوشتها:
1- برگرفته از پايگاه اينترنتي www.akdn.org
2- دانشجوي کارشناس ارشد طراحي شهري دانشگاه تربيت مدرس masoud_khademi@modares.ac.ir
3- دانشجوي کارشناس ارشد طراحي شهري دانشگاه علم و صنعت ايران
roja_alipour@arch.iust.ac.ir
/ج