در رثای شهید آیت الله دکتر مفتح
شاعر: استاد حميد سبزواري
وطن به سوگ عزيزي نشسته بار دگر
هنوز گرد غم رفتگان به رخ داريم
كه از كرانه برآمد سيه غبار دگر
به كاروان شهيدان و عاشقان پيوست
زخيل رهگذران مانده رهسپار دگر
خبر رسيد مفتح به سوي دوست شتافت
مباد باديه خالي ز رهگذر دگر
تو يادگار وفا بودي اي دريغ كه رفت
ز بزم اهل وفا چون تو يادگار دگر
خدا خدا تو نگهدار باغبان مي باش
كه بذر لاله فشاند به نوبهار دگر
مجاهدان و دليران و عاشقان رفتند
حميد ماند و ياران سوگوار دگر
*******
شاعر: م ت موحد
اين زهر و مسر امامت مفتح است
روحاني مبارز و هم عالم و امين
دنيائي از صفا و صداقت مفتح است
استاد ما كه در لحظات پسين عمر
برداد درسمان به شهادت مفتح است
در آستان محفل دانش به خون تپيد
بگزيد بهر خويش فراغت مفتح است
از جمله كسان كه به فرموده امام
بردند ز انبيا وراثت مفتح است
گر عالمي بمرد شود حفره اي پديد
مصداق اين كلام به غايت مفتح است
گريان نمود خرد و كلان را به فقد خويش
انجام داد ليك رسالت مفتح است
انگيخت خشم و نفرت خلق غيور ما
نسبت به عاملين جنايت مفتح است
آن كه او به مرگ خويش دگر باره خصم را
بكشاند سوي ننگ و فضاحت مفتح است
بار دگر مبارزه مردمي ما
بر راه راست كرد هدايت مفتح است
فرياد «مرگ و ننگ بر امپرياليسم باد»
آن كس كه باز داد اصالت مفتح است
وحدت به روحاني و دانشگهي بداد
نسبت به هر دو داشت قرابت مفتح است
خوانيم ما بلند و رسا جمله اين سرود
بر روح پرفتوح تو استادمان درود
*******
شاعر: محمود رازيني
اديب نكته دان دكتر مفتح
سعيد نيك فرجام آيت الله
شهيد جاودان دكتر مفتح
قتيل في سبيل الله مخلص
رشيد جانفشان دكتر مفتح
زهر بابي گشودي قفل مشكل
به مفتاح بيان دكتر مفتح
فكور هوشيار با شهامت
صبور پرتوان دكتر مفتح
به ميدان جدل با اهل باطل
دلير قهرمان دكتر مفتح
زهي در آزمونگاه نهائي
نكوداد امتحان دكتر مفتح
عجب كالا شهادت، عشق بازار
عجب بازاربان دكتر مفتح
به دست آورد از اين سوادي پر نقش
چه سود بي كران دكتر مفتح
به جنت شد روان ز اين ظلمت آباد
زهي روشن روان دكتر مفتح
به باغ خلد روح پرفتوحش
گزيده است آشيان دكتر مفتح
غمين كرد اهل دنيا را و خود رفت
به عقبي شادمان دكتر مفتح
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 14