بررسي احكام فقهي و حقوقي كودكان نامشروع(1)
نویسنده : حجت الاسلام خليل قبله اي
در اين مقاله كودكان نامشروع و احكام فقهي و حقوقي آنان بررسي مي شود.كودكان نامشروع چه كساني هستند؟ كودك تلقيحي وآزمايشگاهي ، مشروع است يا نامشروع ؟
احكام فقهي و حقوقي در دو مرحله مطالعه مي شود: مرحله اول ،احكام حقوق مدني از قبيل : نسب ، اسلام ، توارث ، محرميت وازدواج ، حضانت و ولايت ، نفقه اطلاعت از والدين نامشروع ، مرحله دوم ، دربيان احكام حقوق جزا،از قبيل : حكم اسقاط جنين نامشروع ، اثبات ديه برجاني ، قصاص قاتل كودك نامشروع واينكه قاتل اگر خودزاني باشد قصاص مي شود يا خير؟
در اين مقاله به پرسشهاي فوق مطابق منابع وكلمات فقيهان پاسخ داده شده است .
در اين مقاله احكام فقهي و حقوقي كودكان نامشروع بررسي مي شود موضوع بحث از دو جمله تركيب شده است :
احكام فقهي و حقوقي ، كودكان نامشروع.
احكام فقهي و حقوقي در دو مرحله مورد مطالعه قرار مي گيرد: حقوق مدني وحقوق جزا
مرحله اول - احكام حقوق مدني ، احكامي كه در اين مرحله بررسي مي شود به قرار ذيل است :
1- نسب كودكانه نامشروع.
2- آيا كودكان نامشروع در حكم اسلامند.
3- توارث ، كودكان نامشروع ا زچه كساني ارث مي برند و چه كساني وارث آنان هستند.
4- محروميت و ازدواج.
5- حضانت و ولايت.
6- نفقه واطاعت ، يعني نفقه كودكان نامشروع را چه كسي به عهده مي گيرد؟ آيا پدر نامشروع بر كودك نامشروع واجب النفقه مي شود؟ و آيا كودك نامشروع لازم است ازپدرنامشروع خوداطاعت كند؟
مرحله دوم - احكام حقوق جزاء احكامي كه در اين مرحله بررسي مي شود به قرار ذيل است :
1- اسقاط جنين ناشي از زنا0
2- ديه جنين كه در اثر جنايت سقط شده است چقدر است ؟ وچه كساني از اين ديه ارث مي برند؟
3- اگر ولدالزنا به وسيله ولدحلال كشته شود، قاتل قصاص مي شود يا خير؟
4- اگر پدر نامشروع (زاني ) فرزند نامشروع (والدالزانا)رابكشد آيا قصاص مي شود؟
پاسخ اين سئوالات به طور مستدل در اين مقاله روشن مي شود.
رابطه بين زن ومرد كه سبب تكون كودك مي شود بر سه قسم است : رابه مشروع ، رابطه غير مشروع و رابطه اي كه مورد اختلاف است آيا مشروع است يا نامشروع .
رابطه مشروع بر دو قسم است : رابطه زوجيت زن ومرد، اعتقادبه رابطه زوجيت كه همان شبهه است. كودكاني كه از رابطه مشروع به وجود مي آيند كودكان مشروع هستند خواه رابطه از قسم اول باشد، خواه از قسم دوم .
رابه غير مشروع نيز بر دو قسم است : رابطه اي كه منجر به زنا مي شود و رابطه اي كه در آن زنا نيست لكن در اثر تماس زن ومرد نامرم ، زن حامله مي شود، مانند پسر و دختري كه نامزد شده اند و قبل از اجراي عقد در اثر تفخيذ دخترحامله شده است. كودكاني كه از رابطه غير مشروع به وجود مي آيند، كودكان نامشروع هستندخواه از قسم اول باشند وخواه از قسم دوم .
رابطه اي كه مورد اختلاف است ، آن نيز بر دو قسم است :
1- رابطه اي كه بوسيله عقد نكاح ميان شخص و يكي از محارم خود از روي جهل به حكم و يا جهل به موضوع اتفاق مي افتد و فرزنداني در نتيجه اين رابطه به وجود مي آيند و همچنين اگر كسي با يكي از محارم واقرباي نسبي و سببي يا رضاعي از قبيلعمله خاله ، مادرزن ، دايه وامثال اينها نزديكي نمايد و فرزندي كه به شبهه از يكي از اينان متولد گردد، آيا چنين رابطه اي مشروع است ؟ و كودكاني كه در اثر چنين رابطه اي به وجود مي آيند كودكان مشروع به حساب مي آيند؟ بعضي از حقوقدانان مي گويند: به هيچيك از ابوين ملحق نمي شوند و اين حكم را به فقهاي اماميه نسبت مي دهند و بلكه مي گويند: اين امر اجماعي بين فقهاي اماميه است بنابراين رابطه رانامشروع و كودكاني را كه در اثر اين رابطه به وجود مي آيند نامشروع مي دانند.
2- از مواردي كه مورد اختلاف است تلقيح صناعي و يا اهداء جنين و كاشتن آن در رحمهاي اجاره اي يا عاريه اي است ، كودكاني كه از اين رابطه متكون مي شوند مورد اختلاف است كه از كودكان مشروع محسوب مي شون يا نامشروع ؟
قبل از هر چيز بايد، معلوم شود كه موارد اختلافي ( وطي شبهه با محارم و تلقيح صناعي وانتقال جنين ) از قسم رابطه مشروع است يا نامشروع ؟
1- علامه حلي در ارشادالاذهان مي گويد: فاماالمسلم فلايرت بالسبب الفاسد ويرث بانسب صحيحه وفاسده فان الشبه كالصحيح في لحوق النسب .
علامه حلي در ارشاد بعد از بيان حكم توارث مجوس ، مي گويد: بعضي از فقهاي مانسبت صحيح و فاسد را در محجوس از موجبات ارث مي دانند ولي در سبب فقط صحيحش موجب ارث است و براي آن چنين مثال مي زند: كسي كه با دختر خود ازدواج كند و از آن دختري متولد شود سپس پدر بميرد هر دو دختر از اين پدر ارث دختري مي برند( يعني يك نسب صحيح و ديگري نسب فاسد است ) سپس عبارت فوق رادرباره مسلمانان مي نويسد و مي گويد: و اما مسلمانان با سبب فاسد ارث نمي برند ولي با نسب صحيح و فاسد ارث مي برند زيرا شبه ، در الحاق نسبت همانند صحيح است .
2- محقق در شرايع مي نويسد: المسلم يرث بانسب اصحيح والفاسد لان الشبهه كالعقد الصحيح في التحاق النسب. يعني مسلمانان با نسب صحيح و فاسد ارث مي برند زيرا شبهه در اثبات و الحاق نسب مانند عقد صحيح است .
3- شهيد ثاني در مسالك الافهام در شرح و تفسير عبارت فوق مي گيود: مراد از نسب فاسد كودكي است كه به نكاح صحيح مستند نباشد وگرنه ولد ناشي از شبهه نيز صحيح است و همه احكام نسبت بر او ملحق مي شود.
4- در تاب اللمعه الدمشقيه آمده است : ولوانكح المسلم بعض محارمه لشبهه وقع التوارث بالنسب ايضا.
5- شهيد ثاني در كتاب روضه در شرح و تفسير اين جمله مي نويسد: فروع كثيري بر آن مترتب مي شود از جمله : فلو ولدالمجوسي بالنكاح اوالمسلم بالشبهه من ابنته ابنتين و رثن ماله بالسويه .
اگر مجوسي به وسيله نكاح و مسلمان به سبب شبهه از دخترخود دو تا دختر بياورد هر سه دختر همه ماترك پدر نامشروع خود را به ارث مي برند.
فروع ديگري نيز ذكر كرده است كه نياز به نقل آنها نيست چنانكه مي بينيد شهيد ثاني نيز مانند شهيد اول به ارث كودك ناشي از شبه با محارم فتوي داده است .
6- صاحب جواهر (ره) در اين خصوص مي فرمايد:بلاخلاف ولااشكال.
7- صاحب رياض بعد از حكم به توارث مجوس با نسب صحيح و فاسد مي نويسد: و استدلوللتوارث بالنسب اصحيح والفاسدبتوارث المسلمين بهاحيث بقع الشبه وهي موجوده .
از اين عبارت مستفاد مي شود كه توارث با نسب فاسد در فقه اماميه از مسلمات است .
8- در تحريرالوسيله در كتاب ارث آمده است : المسلم يرث بالنسب الصحيح و كذاالفاسد لوكان عن شبهه فلو اعتقد ان امه اجنبيه فتز وجها و اولدمنها يرث الولد منها و همامنه .
يعني مسلمانان با نسب صحيح و فاسد از يكديگر ارث مي برند اگر او با مادش به اعتقاد اينكه اجنبي است ازدواج كند و از آن كودكي به دنيا بياورد از مادر ومادر و كودك ازپدر ارث مي برند.
9- در تحريرالوسيله در كتاب حدود آمده است : اگر با محارم خود ازدواج كند مانند مادر و دايه و با آنها نزديكي كند در صورتي كه جاهل به حكم يا موضوع باشد، حد براو جاري نمي شود.
10- در منهاج الصالحين آمده است : المسلم لايرث بالسبب الفاسد ويرث بانسب الفاسد مالم يكن زنا فولدالشبهه يرث ويورث .
اين عبارت نيز صارحت دارد در اينكه كودك متولد و وطي به شبهه با محارم. كودك مشروع است و احكام ولد را دارد.
11- در مباني تكمله المنهاج مي فرمايد: فلوعقد علي امره محرمه كالام والاخت و زوجه الولد و نحوها جاهلا بالموضوع اوالحكم فوطاها سقط عندالجد.
اين عبارت نيز صراحت دارد كه وطي به شبهه حتي با محارم نيز زنا محسوب نمي شود و در ذيل اين كلام آمده است : من دون خلاف بين الاصحاب .
از آنچه تاكنون گفته شد نتيجه مي گيريم كه وطي به شبهه زنا نيست خواه با محارم باشد و خواه با اجانب و بچه هائي كه از آن به وجود مي آيند ولد زنا نيستند پس ولد شبهه از كودكان مشروع به حساب مي آيد.
منبع: www.lawnet.ir ادامه دارد...
/ج
احكام فقهي و حقوقي در دو مرحله مطالعه مي شود: مرحله اول ،احكام حقوق مدني از قبيل : نسب ، اسلام ، توارث ، محرميت وازدواج ، حضانت و ولايت ، نفقه اطلاعت از والدين نامشروع ، مرحله دوم ، دربيان احكام حقوق جزا،از قبيل : حكم اسقاط جنين نامشروع ، اثبات ديه برجاني ، قصاص قاتل كودك نامشروع واينكه قاتل اگر خودزاني باشد قصاص مي شود يا خير؟
در اين مقاله به پرسشهاي فوق مطابق منابع وكلمات فقيهان پاسخ داده شده است .
در اين مقاله احكام فقهي و حقوقي كودكان نامشروع بررسي مي شود موضوع بحث از دو جمله تركيب شده است :
احكام فقهي و حقوقي ، كودكان نامشروع.
احكام فقهي و حقوقي در دو مرحله مورد مطالعه قرار مي گيرد: حقوق مدني وحقوق جزا
مرحله اول - احكام حقوق مدني ، احكامي كه در اين مرحله بررسي مي شود به قرار ذيل است :
1- نسب كودكانه نامشروع.
2- آيا كودكان نامشروع در حكم اسلامند.
3- توارث ، كودكان نامشروع ا زچه كساني ارث مي برند و چه كساني وارث آنان هستند.
4- محروميت و ازدواج.
5- حضانت و ولايت.
6- نفقه واطاعت ، يعني نفقه كودكان نامشروع را چه كسي به عهده مي گيرد؟ آيا پدر نامشروع بر كودك نامشروع واجب النفقه مي شود؟ و آيا كودك نامشروع لازم است ازپدرنامشروع خوداطاعت كند؟
مرحله دوم - احكام حقوق جزاء احكامي كه در اين مرحله بررسي مي شود به قرار ذيل است :
1- اسقاط جنين ناشي از زنا0
2- ديه جنين كه در اثر جنايت سقط شده است چقدر است ؟ وچه كساني از اين ديه ارث مي برند؟
3- اگر ولدالزنا به وسيله ولدحلال كشته شود، قاتل قصاص مي شود يا خير؟
4- اگر پدر نامشروع (زاني ) فرزند نامشروع (والدالزانا)رابكشد آيا قصاص مي شود؟
پاسخ اين سئوالات به طور مستدل در اين مقاله روشن مي شود.
كودكان نامشروع
رابطه بين زن ومرد كه سبب تكون كودك مي شود بر سه قسم است : رابه مشروع ، رابطه غير مشروع و رابطه اي كه مورد اختلاف است آيا مشروع است يا نامشروع .
رابطه مشروع بر دو قسم است : رابطه زوجيت زن ومرد، اعتقادبه رابطه زوجيت كه همان شبهه است. كودكاني كه از رابطه مشروع به وجود مي آيند كودكان مشروع هستند خواه رابطه از قسم اول باشد، خواه از قسم دوم .
رابه غير مشروع نيز بر دو قسم است : رابطه اي كه منجر به زنا مي شود و رابطه اي كه در آن زنا نيست لكن در اثر تماس زن ومرد نامرم ، زن حامله مي شود، مانند پسر و دختري كه نامزد شده اند و قبل از اجراي عقد در اثر تفخيذ دخترحامله شده است. كودكاني كه از رابطه غير مشروع به وجود مي آيند، كودكان نامشروع هستندخواه از قسم اول باشند وخواه از قسم دوم .
رابطه اي كه مورد اختلاف است ، آن نيز بر دو قسم است :
1- رابطه اي كه بوسيله عقد نكاح ميان شخص و يكي از محارم خود از روي جهل به حكم و يا جهل به موضوع اتفاق مي افتد و فرزنداني در نتيجه اين رابطه به وجود مي آيند و همچنين اگر كسي با يكي از محارم واقرباي نسبي و سببي يا رضاعي از قبيلعمله خاله ، مادرزن ، دايه وامثال اينها نزديكي نمايد و فرزندي كه به شبهه از يكي از اينان متولد گردد، آيا چنين رابطه اي مشروع است ؟ و كودكاني كه در اثر چنين رابطه اي به وجود مي آيند كودكان مشروع به حساب مي آيند؟ بعضي از حقوقدانان مي گويند: به هيچيك از ابوين ملحق نمي شوند و اين حكم را به فقهاي اماميه نسبت مي دهند و بلكه مي گويند: اين امر اجماعي بين فقهاي اماميه است بنابراين رابطه رانامشروع و كودكاني را كه در اثر اين رابطه به وجود مي آيند نامشروع مي دانند.
2- از مواردي كه مورد اختلاف است تلقيح صناعي و يا اهداء جنين و كاشتن آن در رحمهاي اجاره اي يا عاريه اي است ، كودكاني كه از اين رابطه متكون مي شوند مورد اختلاف است كه از كودكان مشروع محسوب مي شون يا نامشروع ؟
قبل از هر چيز بايد، معلوم شود كه موارد اختلافي ( وطي شبهه با محارم و تلقيح صناعي وانتقال جنين ) از قسم رابطه مشروع است يا نامشروع ؟
وطي به شبهه با محارم
1- علامه حلي در ارشادالاذهان مي گويد: فاماالمسلم فلايرت بالسبب الفاسد ويرث بانسب صحيحه وفاسده فان الشبه كالصحيح في لحوق النسب .
علامه حلي در ارشاد بعد از بيان حكم توارث مجوس ، مي گويد: بعضي از فقهاي مانسبت صحيح و فاسد را در محجوس از موجبات ارث مي دانند ولي در سبب فقط صحيحش موجب ارث است و براي آن چنين مثال مي زند: كسي كه با دختر خود ازدواج كند و از آن دختري متولد شود سپس پدر بميرد هر دو دختر از اين پدر ارث دختري مي برند( يعني يك نسب صحيح و ديگري نسب فاسد است ) سپس عبارت فوق رادرباره مسلمانان مي نويسد و مي گويد: و اما مسلمانان با سبب فاسد ارث نمي برند ولي با نسب صحيح و فاسد ارث مي برند زيرا شبه ، در الحاق نسبت همانند صحيح است .
2- محقق در شرايع مي نويسد: المسلم يرث بانسب اصحيح والفاسد لان الشبهه كالعقد الصحيح في التحاق النسب. يعني مسلمانان با نسب صحيح و فاسد ارث مي برند زيرا شبهه در اثبات و الحاق نسب مانند عقد صحيح است .
3- شهيد ثاني در مسالك الافهام در شرح و تفسير عبارت فوق مي گيود: مراد از نسب فاسد كودكي است كه به نكاح صحيح مستند نباشد وگرنه ولد ناشي از شبهه نيز صحيح است و همه احكام نسبت بر او ملحق مي شود.
4- در تاب اللمعه الدمشقيه آمده است : ولوانكح المسلم بعض محارمه لشبهه وقع التوارث بالنسب ايضا.
5- شهيد ثاني در كتاب روضه در شرح و تفسير اين جمله مي نويسد: فروع كثيري بر آن مترتب مي شود از جمله : فلو ولدالمجوسي بالنكاح اوالمسلم بالشبهه من ابنته ابنتين و رثن ماله بالسويه .
اگر مجوسي به وسيله نكاح و مسلمان به سبب شبهه از دخترخود دو تا دختر بياورد هر سه دختر همه ماترك پدر نامشروع خود را به ارث مي برند.
فروع ديگري نيز ذكر كرده است كه نياز به نقل آنها نيست چنانكه مي بينيد شهيد ثاني نيز مانند شهيد اول به ارث كودك ناشي از شبه با محارم فتوي داده است .
6- صاحب جواهر (ره) در اين خصوص مي فرمايد:بلاخلاف ولااشكال.
7- صاحب رياض بعد از حكم به توارث مجوس با نسب صحيح و فاسد مي نويسد: و استدلوللتوارث بالنسب اصحيح والفاسدبتوارث المسلمين بهاحيث بقع الشبه وهي موجوده .
از اين عبارت مستفاد مي شود كه توارث با نسب فاسد در فقه اماميه از مسلمات است .
8- در تحريرالوسيله در كتاب ارث آمده است : المسلم يرث بالنسب الصحيح و كذاالفاسد لوكان عن شبهه فلو اعتقد ان امه اجنبيه فتز وجها و اولدمنها يرث الولد منها و همامنه .
يعني مسلمانان با نسب صحيح و فاسد از يكديگر ارث مي برند اگر او با مادش به اعتقاد اينكه اجنبي است ازدواج كند و از آن كودكي به دنيا بياورد از مادر ومادر و كودك ازپدر ارث مي برند.
9- در تحريرالوسيله در كتاب حدود آمده است : اگر با محارم خود ازدواج كند مانند مادر و دايه و با آنها نزديكي كند در صورتي كه جاهل به حكم يا موضوع باشد، حد براو جاري نمي شود.
10- در منهاج الصالحين آمده است : المسلم لايرث بالسبب الفاسد ويرث بانسب الفاسد مالم يكن زنا فولدالشبهه يرث ويورث .
اين عبارت نيز صارحت دارد در اينكه كودك متولد و وطي به شبهه با محارم. كودك مشروع است و احكام ولد را دارد.
11- در مباني تكمله المنهاج مي فرمايد: فلوعقد علي امره محرمه كالام والاخت و زوجه الولد و نحوها جاهلا بالموضوع اوالحكم فوطاها سقط عندالجد.
اين عبارت نيز صراحت دارد كه وطي به شبهه حتي با محارم نيز زنا محسوب نمي شود و در ذيل اين كلام آمده است : من دون خلاف بين الاصحاب .
از آنچه تاكنون گفته شد نتيجه مي گيريم كه وطي به شبهه زنا نيست خواه با محارم باشد و خواه با اجانب و بچه هائي كه از آن به وجود مي آيند ولد زنا نيستند پس ولد شبهه از كودكان مشروع به حساب مي آيد.
منبع: www.lawnet.ir ادامه دارد...
/ج