آيت الله كاشاني و مسأله فلسطين
نويسنده:دكتر سيد جلال الدين مدني
تشكيل دولت غاصب اسرائيل را بايد يكي از توطئه هاي شرق و غرب در مقابل اسلام دانست. اگر امروز ما شاهد تجاوزات پي در پي اسرائيل به مردم مظلوم فلسطين و مردم مسلمان لبنان هستيم و اگر امروز ابرقدرتها در مقابل اسرائيل موضعگيريهاي مختلفي دارند، نبايد فراموش كرد كه تمامي ابرقدرتهاي شرق و غرب در ايجاد اين پايگاه امپرياليستي در منطقه سهيم هستند. پس از جنگ جهاني دوم، در پناه تبليغات فراواني كه از جنايات آلمان هيتلري در مورد ملت يهود به راه افتاد، صهيونيستهاي ضد بشر، موقعيت را مغتنم شمردند و با همراهي و پشتيباني انگليس و آمريکا، مقدمات تجاوز صهيونيستهاي اروپايي و آمريكايي را به سرزمين فلسطين فراهم آوردند.
تشكيل دولت اسرائيل نه تنها موجب رضايت خاطر صهيونيستها كه از عوامل ديرينه امپرياليسم جهاني بودند، مي گرديد كه براي حفظ سلطه استعمار انگليس در منطقه پايگاهي نيز محسوب مي شد. استعمار انگليس در مقابل امواج خروشان نهضتهاي استقلال طلبي امت مسلمان در سراسر سرزمينهاي تحت تصرف خود قرار گرفت و با احساس اينكه دير يا زود بايد در مقابل اراده خلل ناپذير مردم مسلمان تسليم شود، دست به ايجاد پايگاههاي علني و مخفي در سرزمينهاي اسلامي زد تا بدين وسيله بتواند نفوذ و سلطه ديرينه خود را حفظ كند و به غارتگريهايش ادامه دهد. با ايجاد شبكه هاي جاسوسي و فراماسونري در سرزمينهاي مستعمره، از يك سو، سلطه نظامي استعمار به سلطه سياسي تغيير شكل داد و از آن پس، كشورها يكي پس از ديگري، استقلال ظاهري خود را به دست آوردند و ارتشهاي اشغالگر از مستعمرات خارج شدند، ولي قدرت سياسي همچنان در دست استعمارگران و عمال سرسپرده آنان باقي مي ماند. نگاهي به تاريخ سياسي كشورمان در يك قرن گذشته نشان مي دهد كه چگونه عوامل سرسپرده انگليس، در لباس وكيل مجلس و وزير و نخست وزير، قدرت سياسي را قبضه كردند و چگونه توانستند انقلاب مشروطيت و نهضت ملي ايران را از مسير خود منحرف سازند و ساقط كنند. مسلما اين توطئه هاي شوم بدون بهره برداري از پايگاهها و شبكه هاي جاسوسي فراماسونري، امكان پذير نبوده است. استعمارگران براي ادامه تسلط و نفوذ سياسي خويش به اين شيوه ها اكتفا نكردند، بلكه حكومت غاصب اسرائيل را به صورت يك غده سرطاني در قلب سرزمين هاي اسلامي، مستقر ساختند تا از اين پايگاه بتوانند دائما آزادي و استقلال و تماميت ارضي كشورهاي اسلامي را تهديد كنند. اين حكومت غاصب و اشغالگر، از بدو تاسيس تاكنون، سه بار تهاجم توسعه طلبانه خود را متوجه سرزمينهاي مسلمين كرده و با تجاوزات همه روزه لبنان، در صدد گسترش سلطه غاصبانه خويش است. دولت آمريكا كه پيوسته دم از آزادي و حقوق بشر مي زند، در اين جنايات هولناك، يعني اخراج مسلمان ها از سرزمين آباء و اجدادي خويش، مسئوليت به سزايي دارد و هرگز نمي تواند دخالتهاي مستقيم و غير مستقيم خود را در سازمان ملل متحد و سوء استفاده از اين سازمان جهاني را در راه ايجاد حكومت تجاوز كار اسرائيل پنهان كند، دولت شوروي نيز به هنگام تاسيس اسرائيل، از اولين دولتهايي بود كه بر اين پايگاه امپرياليستي صحه گذارد و بلافاصله آن را به رسميت شناخت. بدين ترتيب، دولت غاصب اسرائيل را بايد محصول توافق بي شرمانه شرق و غرب دانست. به هنگامي كه نطفه اين دولت در فلسطين بسته مي شد، متاسفانه اغلب كشورهاي اسلامي در خواب غفلت و زير سلطه سياه استعمار اروپائي بودند و امكان يك حركت جدي در جهت حمايت از حقوق ملت مظلوم فلسطين و حمايت از كيان امت اسلامي وجود نداشت، با وجود اين، عرق اسلاميت و رابطه برادري اسلامي مانع از آن بود كه مسلمين جهان در برابر اين نقشه استعماري سكوت كنند. از جمله اولين حركتهاي انقلابي كه در كشورهاي اسلامي به نفع ملت مظلوم فلسطين صورت گرفت، بدون شك حركت آيت الله كاشاني در ايران است كه فرياد خشم ملت مسلمان ايران را عليه تجاوزات آمريكا و انگليس و صهيونيستهاي ضد بشر بلند كرد. او در شرايطي اين حركت را آغاز نمود كه حكومتهاي استبدادي، قدرت سياسي را در ميهنمان در دست داشتند و با تائيداتي كه اربابان انگليسي از اين حكومتها مي كردند، هر گونه صداي آزاديخواهي را در سينه ها خفه كرده بودند. در سال 1326 هجري برابر با 1974 ميلادي، صهيونيستها حملات وحشيانه خود را به ساكنين عرب فلسطين شدت بخشيدند و سازمان ملل به دستياري انگليس و آمريكا، در 29 نوامبر 1947 با تقسيم فلسطين، رسما تاسيس دولت غاصب اسرائيل را اعلام كرد.
اولين اعلاميه در مورد فلسطين
در يازدهم دي ماه 1326، در آن ايام تاريك خفقان و استبداد، آيت الله كاشاني كه اخيرا از تبيعدگاه خود به تهران مراجعت كرده بود، سكوت مرگباري را كه بر فضاي ميهن ما سايه افكنده بود، شكست و با صدور اعلاميه اي، به تمام مسلمين جهان، در مورد تشكيل دولت غاصب اسرائيل اعلام خطر كرد. مرور اين اعلاميه، امروز پس از گذشت 34 سال پيش بيني هاي آن رهبر مجاهد را ثابت مي كند. در اين اعلاميه چنين آمده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
پس از جنگ جهانسوز دوم، گمان مي رفت دول بزرگ عالم از آن همه فجايع و آن همه اتلاف نفوس و اموال و خرابيها و بيچارگيهاي بشري كه ساليان دراز جبران پذير نيست، پند و عبرت بگيرند و به جبران وقايع گذشته، براي ايجاد عدل و داد و كندن ريشه ظلم و فساد و جلوگيري از جنگ جهاني ديگر، تشكيل سازمان ملل متفق دادكه از حقوق و آزادي ملل و دول ضعيف حمايت و پشتيباني نمايند چنانچه در اثناي جنگ با انواع و اقسام مختلف به اين تبليغات عموم ملل را اميدوار مي نمودند. ولي متاسفانه از رفتار بر خلاف انصاف و مروت سازمان ملل درباره اندونزي، مصر و فلسطين، خلاف آن ظاهر شده و اميد ملل ضعيف مبدل به ياس گرديده است. معلوم نيست وطن بودن فلسطين براي مهاجرين يهودي آلماني و روسي و آمريكائي و غيره مطابق كدام منطق و قانون است؟
كه راي به تقسيم آنها مي دهند؟ اگر مي خواهند صهيونيستها را از خود راضي كنند و استفاده هائي كه منظور است از آنها بنمايند، در مملكت خود به آنها جا بدهند و آنها را مستقل كنند. در هر صورت، تشكيل دولت صهيونيستي، در آتيه كانون مفاسد بزرگ براي مسلمين خاورميانه و بلكه تمام دنيا خواهد بود و زيان آن تنها متوجه اعراب فلسطين نمي گردد و علي اي حال بر تمام مسلمين عالم است از هر طريقي كه مي شود از اين ظلم فاحش جلوگيري نموده و رفع اين مزاحمت را از مسلمين فلسطين بنمايند.
خادم الاسلام و المسلمين: سيد ابوالقاسم كاشاني
1326/10/11 هجري شمسي
اولين تظاهرات به نفع ملت فلسطين
آيت الله كاشاني به صدور اين اعلاميه اكتفا نكرد و به رغم محيط خفقان، مردم مسلمان را دعوت به تظاهرات به نفع مردم فلسطين كرد. در روز يكشنبه 20 دي ماه 1326، بيش از سي هزار نفر از مردم تهران، به دعوت آيت الله كاشاني، در مسجد امام خميني (مسجد شاه سابق) اجتماع كردند، ولي دولت وقت كه ازفعاليت سياسي و مذهبي آيت الله كاشاني بيمناك بود با توسل به زور و قواي انتظامي از سخنراني آيت الله كاشاني در اين ميتينگ باشكوه ممانعت كرد و در نتيجه، خطيب معروف، آقاي فلسفي به منبر رفت و اظهار داشت، «ما براي آن در اينجا جمع شده ايم كه با مسلمين ابراز همدردي كنيم و قصد آزار احدي را نداريم و يهوديان ايران نيز تحت حمايت ما هستند و كمترين گزندي نبايد به آنان برسد.» و سپس اعلام نمودكه منظور جمع آوري اعانه براي كمك به مسلمين پاكستان و فلسطين، حسابي در بانك ملي افتتاح شده است.
ابوالقاسم يميني، يكي از كسبه بازار، كه از قبل از شهريور 20 در جريان مبارزات در معيت آيت الله كاشاني بوده است، مي گويد، «رئيس شهرباني وقت، سرلشگر ضرابي، در جلوي مسجد شاه، از آيت الله خواهش و به او التماس مي كردكه از سخنراني خودداري كند و بالاخره با اوضاع و احوالي كه به وجود آوردند، مانع از ايراد سخنراني ايشان شدند.» در همين اثنا، عده اي از عمال دولت مي خواستند با ايجاد اغتشاشاتي عليه يهوديان ايران، مبارزات آيت الله كاشاني را مخدوش سازند و به همين جهت آيت الله كاشاني اعلاميه اي صادر كردند كه اقليتهاي كليمي و مسيحي و غيره تحت حمايت دولت و مردم مسلمان هستند و هيچ كس حق ندارد به آنها آسيب و زياني وارد كند. متن اين اعلاميه به دست من رسيده است، ولي عبدالرحمن فرامرزي هم در مقاله اي كه در مهرماه سال 1348 در مجله يغما منتشر كرد، به اين قضيه اشاره كرده است.
دومين تظاهرات به نفع مردم فلسطين
آيت الله كاشاني در سي ام ارديبهشت ماه سال 1327، مجددا مردم را عليه تشكيل دولت اسرائيل، دعوت به تظاهرات كرد.روزنامه «داد» در شماره 1340-30 ارديبهشت 1327 مي نويسد، «روز جمعه در مسجد شاه ميتينگ بزرگي خواهد شد. مقدمات تظاهرات بزرگي عليه صهيونيستهاي فلسطين فراهم شده و قرار است در ساعت 3/5 بعدازظهر فردا دستجات مختلفي، با صفوف منظم، وارد مسجد شاه شده، در اين تظاهرات شركت كنند. از طرف آقاي آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني اعلاميه اي منتشر شده كه طي آن از كليه مسلمين براي شركت در اين تظاهرات دعوت كرده اند.» اين ميتينگ باشكوه بسيار زياد برگزار گرديد و جمعيت انبوهي در آن شركت كردند. آيت الله كاشاني در ساعت 4/5 بعدازظهر روز جمعه در اين تظاهرات سخناني را ايراد كرد كه روزنامه اطلاعات دوشنبه سوم خرداد 1327 به شرح زير درج شده است:
«بسم الله الرحمن الرحيم و الصلوه و السلام علي خير خلقه و اشرف انبيائه محمد و آله الطاهرين. اسلام عليكم و رحمت الله و بركاته. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. يا ايها الذين آمنوا استجيبوالله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم. به مضمون آيه شريفه و به جهت اداء وظيفه حتميه از جانب حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه، شمه اي از آنچه راجع به حيات و عظمت و سعادت و كاميابي دنيا و آخرت است، به عرض برادران ايماني خود مي رساند. دين مقدس اسلام كه ضامن سعادت دنيا و آخرت بشر است به ما تكليف فرموده كه با يكديگر به رافت و مهرباني سلوك و رفتار نموده و براي حفظ شئون اجتماعي و سياسي كشورهاي اسلامي، برادرانه پشتيباني از هم بنمائيم و به مباني دين و آئين از خداي يگانه و قرآن و پيغمبر عظيم الشان و پيشوايان دين، سلام الله عليهم اجمعين و معاد ايمان كامل داشته باشيم. چنانچه در اين آيه شريفه مي فرمايد، «يا ايهاالدين آمنوا اتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون و اعتصموا بحبل الله جميعا و الا تفرقوا» همين ايمان به خدا و قرآن، همين ايمان به رسول و مباني دين و تعاليم عاليه دستورات اخلاقي و اجتماعي اسلام بود كه در صدر اسلام، روح يگانگي و برادري و برابري و شهامت را در مسلمين به حدي دميد و تقويت نمود كه از صحراي خشك عربستان، بيرق لااله الاالله، محمد رسول الله را بر دوش بي آلايش خويش و بر قلب ملل عالم كوبيدند. از يك طرف تمام آسيا را در مدت كمي تسخير نموده و از عراق عرب و ايران و هندوستان گذشته، به چين و به جزائر پراكنده اقيانوسيه و به اروپا و روم و اسپانيا نفوذ نموده و از طرفي شام و مصر و مراكش و الجزاير و سراسر آفريقاي شمالي را مسخر نموده تا نزديك پاريس، يعني قلب كشور فرانسه تاختند و در نتيجه همين ايمان به خدا و رسول و سايه همان برادري و اتحاد و يگانگي و اتفاق بود كه پشت بزرگ ترين امپراطوريهاي جهان را به لرزه در آورد و بر سراسر دنياي متمدن آن زمان تسلط يافته و تاج از سر آنها برداشته و باج گرفتند. متاسفانه در نتيجه تحولات و پيدايش سياستهاي بوقلموني جهان و به خصوص بر روي كار آمدن حكومتهاي جبار و تبهكار و نفوذ سياست و مداخلات خائنانه استقلال شكنانه شوم استعماري، زنجير اتحاد و يگانگي و آن معنويت و برادري و برابري را كه اسلام به دور خود كشيده و با نيروي ايمان، دانه هاي محكم آن را به هم متصل و پيوست نموده بود، از يكديگر گسيخته و خاك ذلت بر سر مسلمين عموما ريختند.
برادران عزيز مسلمان! امروز بيش از همه چيز به اتحاد و برابري يكرنگي و صميميت احتياج داريم، چنانچه خداوند مي فرمايد، «يا ايهاالذين آمنوا ادخلو في السلم كافه و لا تتبعوا خطوات الشيطان انه لكم عدو مبين» بايد با ايمان به مبدا حق و حقيقت در سايه تعاليم اسلامي،سعي كنيم ريشه هاي فساد و بدبيني را از بيخ و بن بركنيم و خود را مشمول آيه «ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص» بداريم. خداوند تبارك تعالي كساني را كه در راه او فداكاري مي كنند و دسيسه هاي كفر در آنها رخنه ندارد، دوست دارد، به طوري كه پيغمبر اكرم فرموده، «المومنون كبنيان واحد يشد بعضا بعضا» يعني مسلمانان مانند اجزاء يك ساختمانند كه يكديگر را نگاه داري مي نمايند. اسلام حدود و ثغوري براي مسلمين تعيين نكرده و نقطه يا سرزمين معيني را براي آنها وطن قرار نداده است و همه مناطق و ممالك اسلامي، وطن مسلمين و بر مسلمانان لازم نموده است كه اگر چنان كه براي برادران مسلمان زحمت و مشقتي پيش آيد، بكوشند و به كمك يكديگر رفع نگراني ازخود بنمايند. اسلام با تمام قوا بر آن بوده است كه مسلمين اختلافات را كنار گذارند و متفقا در ياري و استعانت يكديگر جديت نمايند. و به مضمون آيه،«اعتصموا بحبل الله» كمر همت بر ميان بندند. اين مصيبتي كه اخيرا براي برادران مسلمان فلسطين پيش آمده و ايرانيان را براي همدردي و اظهار تاثر در اين مكان گرد هم جمع آورده، منشا آن حس برادري و عواطف ديني و اسلامي است كه همه متحدا تاثر و تالم خود را با قلبي آزرده و خاطري پريشان به سمع عموم مسلمين دنيا مي رسانيم.
چوعضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
اكنون كه باعث تهييج احساسات مردم ايران و اجتماع عمومي شده است، به سمع آقايان محترم مي رساند، چنانچه در اخبار روزانه مشاهده كرده ايد، بعضي دول، بدون مجوز قانوني، فلسطين را كه مراكز مقدسه اسلام و محل مسجد اقصي كه قبله مسلمين مي باشد و ساليان دراز وطن و مسكن مسلمانان به شمار مي رفت و بر آن حكومت مي كردند و در طي صدها سال جنگهاي خونين صليبي و دادن ميليونها كشته، نتوانسته اند اين سرزمين مقدس را از دست مسلمين به در آورند، وطن صهيونيستهايي كه از نقاط مختلفه عالم به آنجا مهاجرت كرده، شناخته اند، در صورتي كه حكومت اسلام از قديم الايام بر فلسطين حقي ثابت است و مسلمين دنيا، به خصوص ملت مسلمان ايران چنين اجازه اي را نمي دهند كه صهيونيستها، به اين حق ثابت دست تعدي دراز نموده و با چنگالهاي آلوده به فساد و ظالمانه، برادران مسلمان ما را در هم ريخته و خون آنان را بي رحمانه بريزند. در اين مورد است كه پيغمبر اكرم مي فرمايد، «من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس و بمسلم.» يعني كساني كه صبح كنند و در اهتمام برادران مسلمان خودنباشند، از اسلام بهره ندارند. برادران مسلمان ايران بايد بكوشند و در اين هنگام كه سخت ترين مصائب بر برادران مسلمان شما رخ داده، از آنها حمايت نمايند و با تمام موارد، به كمك و استعانت آنها قيام كنند. تمام مردم ممالكت اسلامي، هر يك به نوبه خود، از كمك مالي و جاني به مردم بي پناه فلسطين و از همدري دريغ ننموده و فداكاري كرده اند. تمام ممالك اسلامي دنياوطن ماست و ما نيز با تمام قوا جانا و مالا نسبت به سهم خود بايد از آنها حمايت كنيم و در حفظ منافع مصالح عاليه مسلمين كوتاهي ننمائيم. ما به شهداي مسلمين فلسطين، به خصوص سيد عبدالقادر الحسيني، شهيد راه اسلام، درود فرستاده و به احترام ارواح پاك آنان يك فاتحه مي خوانيم. البته خاطر محترم آقايان مستحضر است صهيونيستهايي كه در فلسطين باعث اين همه ظلم و جنايت شده اند، كساني هستند كه از نقاط مختلف عالم به آنجا مهاجرت كرده اند و يهودياني كه در ذمه اسلام، يعني تحت حمايت دولتهاي اسلامي زندگي مي كنند، از حيث جان و مال در امان مي باشند.
در خاتمه از مسلمانان ايران تقاضاي همه گونه كمك مادي و معنوي براي برادران ستمديده فلسطين مي شود و براي اين منظور حسابي در بانك ملي ايران مركز و شعبه بازار به نام «اعانه فلسطين » باز شده است. انتظار مي رود برادران ديني از هر گونه مساعدت و بذل و همراهي مالي درباره مسلمانان كوتاهي و مضايقه ننمايند.
در پايان سخنراني، آيت الله كاشاني، قطعنامه اي در شش ماده صادر گرديد كه مورد تائيد عموم قرار گرفت.
اعلام آمادگي مردم مسلمان ايران براي رفتن به فلسطين
پس از برگزاري اين تظاهرات و بيانات آيت الله كاشاني كه از مردم خواسته بود جانا و مالا به مردم فلسطين كمك نمايند، از طرف فدائيان اسلام، اعلاميه اي به شرح زير صادر شد:
هوالعزيز
نصر من الله و فتح قريب
خونهاي پاك فدائيان رشيد اسلام در حمايت از برادران مسلمان فلسطين مي جوشد. پنج هزار نفراز فدائيان اسلام عازم كمك به برادران مسلمان فلسطين هستند وبا كمال شتاب از دولت ايران اجازه حركت سريع به سوي فلسطين را دارند و منتظر پاسخ سريع دولت مي باشند.
از طرف فدائيان اسلام
سيد مجتبي نواب صفوي
روز يكشنبه دوم خرداد 1327، اين جوانان پرشور در منزل آيت الله كاشاني اجتماع كردند و با كمال بي تابي، آماده حركت به فلسطين بودند، ولي دولت از اين اقدام جلوگيري كرد.
نامه آيت الله كاشاني به مجمع عمومي سازمان ملل متحد
براي افشاي جنايات صهيونيستها و ابرقدرتهاي حمايت كننده آنان، از طرف آيت الله كاشاني، نامه اي به سازمان ملل متحد نوشته شد كه بخشي از آن به شرح زير است:
«يك عده مهاجر، با كمك اسلحه دول موفق شدند اعراب را از يك قسمت از سرزمين كه خانه آنها بود و قرنها در آنجا ماوي داشتند، بيرون رانند و اگر دول معظمه اطمينان به اغماض و چشمپوشي سازمان از اين تجاوز و حقكشي نداشتند، مرتكب چنين جنايتي نمي شدند. اينك ميليونها مردم مسلمان جهان چشم به راه تصميمات سازمانند كه از اين تعديات جلوگيري نمايند و اجازه ندهند اسلحه و پول بعضي از اعضاي آن سازمان به نفع اقليتي كوچك و به ضرر ساكنين يك قسمت از خاك شرق به كار برده شود».
ملاحظه مي شود در سالهاي 1326 و 27، ملت ايران در حالي به حمايت از ملت مسلمان فلسطين به پا خاسته كه بسياري از كشورهاي جهان سوم در زير سيطره مستقيم استعمار دست و پا مي زند و هنوز به استقلال ظاهري نائل نيامده بودند. مردم ما در زماني فعاليت ضد صهيونيستي را آغاز نمودند كه هنوز غالب كشورهاي عربي توانائي ابراز وجود نداشتند و اين مسئله به خوبي خط مستقيم اسلام را در اين منطقه نشان مي دهد.
در سال 1327 وقتي كه آيت الله كاشاني با همراه گروههائي چون فدائيان اسلام، مبارزات راتشديد مي نمود و در جبهه داخلي هم با نيروي عظيم ملت مسلمان مي رفت كه قدرت دولتهاي مطيع سياست انگلستان را در هم بكوبد و به نفت خواري اين استعمارگر كهن، پايان بخشد، ناگهان حادثه تيراندازي به شاه را در 15 بهمن 1327 به وجود آوردند و عامل اصلي را آيت الله كاشاني شناختند و شبانه اين شخصيت بزرگ روحاني را به قلعه فلك الافلاك و ازآنجا به لبنان تبعيد نمودند بعد از مراجعت از اين تبعيد و اوجگيري نهضت ملي شدن صنعت نفت، آيت الله كاشاني دريافت كه مقابله با استعمارگران، بايستي با وحدت ملل مسلمان انجام گيرد تا تجاوزاتي مثل اشغال فلسطين اسلامي به وجود نيايد و بنابراين در زماني كه در جهان اسلام و در كشورهاي عربي از اعتبار و قدرت بسيار برخوردار بود، طرح وحدت كشورهاي اسلامي را ريخت و با سرعت، مقدمات تشكيل كنگره اسلامي را در تهران فراهم كرد كه همه چيز عوض شد و چهره كريه استعمار در شكل ديگري ظاهر گرديد.
برادران مسلمان عرب ما در كشورهاي اسلامي بايد آگاه و بيدار باشند و بدانند ايران اسلامي با نيروي ايمان و در زير پرچم پرتوان و هميشه پايدار اسلام، همواره پيوند عميق خود را با مسلمانان جهان در هر گوشه اي كه مي زيستند، حفظ نموده است. تقويت اسلام و وحدت مسلمانان، بدون در نظر گرفتن زبان و نژاد و قوميت، جهت تفكر بزرگان و پيشوايان روحاني اين سرزمين بوده است. ما انتظار داريم دسائس و فريبكاريهاي عاملين استعمار كه براي پراكندگي و جدايي مسلمانان به طور مستمر كوشش مي كنند بلا اثر بماند و اكنون كه نيروي اسلامي حاكميت ايران را به دست گرفته و يكي از پرهيجان ترين لحظات تاريخ در جريان است، با بيداري همه مسلمانان، اين سنگر به دست آمده حفظ شود و اجازه ندهند قدرتهاي بزرگ، ضربات تبليغاتي و عمليات تخريبي خود را از طريق كشورهائي با عنوان اسلامي به ايران وارد سازند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 16
تشكيل دولت اسرائيل نه تنها موجب رضايت خاطر صهيونيستها كه از عوامل ديرينه امپرياليسم جهاني بودند، مي گرديد كه براي حفظ سلطه استعمار انگليس در منطقه پايگاهي نيز محسوب مي شد. استعمار انگليس در مقابل امواج خروشان نهضتهاي استقلال طلبي امت مسلمان در سراسر سرزمينهاي تحت تصرف خود قرار گرفت و با احساس اينكه دير يا زود بايد در مقابل اراده خلل ناپذير مردم مسلمان تسليم شود، دست به ايجاد پايگاههاي علني و مخفي در سرزمينهاي اسلامي زد تا بدين وسيله بتواند نفوذ و سلطه ديرينه خود را حفظ كند و به غارتگريهايش ادامه دهد. با ايجاد شبكه هاي جاسوسي و فراماسونري در سرزمينهاي مستعمره، از يك سو، سلطه نظامي استعمار به سلطه سياسي تغيير شكل داد و از آن پس، كشورها يكي پس از ديگري، استقلال ظاهري خود را به دست آوردند و ارتشهاي اشغالگر از مستعمرات خارج شدند، ولي قدرت سياسي همچنان در دست استعمارگران و عمال سرسپرده آنان باقي مي ماند. نگاهي به تاريخ سياسي كشورمان در يك قرن گذشته نشان مي دهد كه چگونه عوامل سرسپرده انگليس، در لباس وكيل مجلس و وزير و نخست وزير، قدرت سياسي را قبضه كردند و چگونه توانستند انقلاب مشروطيت و نهضت ملي ايران را از مسير خود منحرف سازند و ساقط كنند. مسلما اين توطئه هاي شوم بدون بهره برداري از پايگاهها و شبكه هاي جاسوسي فراماسونري، امكان پذير نبوده است. استعمارگران براي ادامه تسلط و نفوذ سياسي خويش به اين شيوه ها اكتفا نكردند، بلكه حكومت غاصب اسرائيل را به صورت يك غده سرطاني در قلب سرزمين هاي اسلامي، مستقر ساختند تا از اين پايگاه بتوانند دائما آزادي و استقلال و تماميت ارضي كشورهاي اسلامي را تهديد كنند. اين حكومت غاصب و اشغالگر، از بدو تاسيس تاكنون، سه بار تهاجم توسعه طلبانه خود را متوجه سرزمينهاي مسلمين كرده و با تجاوزات همه روزه لبنان، در صدد گسترش سلطه غاصبانه خويش است. دولت آمريكا كه پيوسته دم از آزادي و حقوق بشر مي زند، در اين جنايات هولناك، يعني اخراج مسلمان ها از سرزمين آباء و اجدادي خويش، مسئوليت به سزايي دارد و هرگز نمي تواند دخالتهاي مستقيم و غير مستقيم خود را در سازمان ملل متحد و سوء استفاده از اين سازمان جهاني را در راه ايجاد حكومت تجاوز كار اسرائيل پنهان كند، دولت شوروي نيز به هنگام تاسيس اسرائيل، از اولين دولتهايي بود كه بر اين پايگاه امپرياليستي صحه گذارد و بلافاصله آن را به رسميت شناخت. بدين ترتيب، دولت غاصب اسرائيل را بايد محصول توافق بي شرمانه شرق و غرب دانست. به هنگامي كه نطفه اين دولت در فلسطين بسته مي شد، متاسفانه اغلب كشورهاي اسلامي در خواب غفلت و زير سلطه سياه استعمار اروپائي بودند و امكان يك حركت جدي در جهت حمايت از حقوق ملت مظلوم فلسطين و حمايت از كيان امت اسلامي وجود نداشت، با وجود اين، عرق اسلاميت و رابطه برادري اسلامي مانع از آن بود كه مسلمين جهان در برابر اين نقشه استعماري سكوت كنند. از جمله اولين حركتهاي انقلابي كه در كشورهاي اسلامي به نفع ملت مظلوم فلسطين صورت گرفت، بدون شك حركت آيت الله كاشاني در ايران است كه فرياد خشم ملت مسلمان ايران را عليه تجاوزات آمريكا و انگليس و صهيونيستهاي ضد بشر بلند كرد. او در شرايطي اين حركت را آغاز نمود كه حكومتهاي استبدادي، قدرت سياسي را در ميهنمان در دست داشتند و با تائيداتي كه اربابان انگليسي از اين حكومتها مي كردند، هر گونه صداي آزاديخواهي را در سينه ها خفه كرده بودند. در سال 1326 هجري برابر با 1974 ميلادي، صهيونيستها حملات وحشيانه خود را به ساكنين عرب فلسطين شدت بخشيدند و سازمان ملل به دستياري انگليس و آمريكا، در 29 نوامبر 1947 با تقسيم فلسطين، رسما تاسيس دولت غاصب اسرائيل را اعلام كرد.
اولين اعلاميه در مورد فلسطين
در يازدهم دي ماه 1326، در آن ايام تاريك خفقان و استبداد، آيت الله كاشاني كه اخيرا از تبيعدگاه خود به تهران مراجعت كرده بود، سكوت مرگباري را كه بر فضاي ميهن ما سايه افكنده بود، شكست و با صدور اعلاميه اي، به تمام مسلمين جهان، در مورد تشكيل دولت غاصب اسرائيل اعلام خطر كرد. مرور اين اعلاميه، امروز پس از گذشت 34 سال پيش بيني هاي آن رهبر مجاهد را ثابت مي كند. در اين اعلاميه چنين آمده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
پس از جنگ جهانسوز دوم، گمان مي رفت دول بزرگ عالم از آن همه فجايع و آن همه اتلاف نفوس و اموال و خرابيها و بيچارگيهاي بشري كه ساليان دراز جبران پذير نيست، پند و عبرت بگيرند و به جبران وقايع گذشته، براي ايجاد عدل و داد و كندن ريشه ظلم و فساد و جلوگيري از جنگ جهاني ديگر، تشكيل سازمان ملل متفق دادكه از حقوق و آزادي ملل و دول ضعيف حمايت و پشتيباني نمايند چنانچه در اثناي جنگ با انواع و اقسام مختلف به اين تبليغات عموم ملل را اميدوار مي نمودند. ولي متاسفانه از رفتار بر خلاف انصاف و مروت سازمان ملل درباره اندونزي، مصر و فلسطين، خلاف آن ظاهر شده و اميد ملل ضعيف مبدل به ياس گرديده است. معلوم نيست وطن بودن فلسطين براي مهاجرين يهودي آلماني و روسي و آمريكائي و غيره مطابق كدام منطق و قانون است؟
كه راي به تقسيم آنها مي دهند؟ اگر مي خواهند صهيونيستها را از خود راضي كنند و استفاده هائي كه منظور است از آنها بنمايند، در مملكت خود به آنها جا بدهند و آنها را مستقل كنند. در هر صورت، تشكيل دولت صهيونيستي، در آتيه كانون مفاسد بزرگ براي مسلمين خاورميانه و بلكه تمام دنيا خواهد بود و زيان آن تنها متوجه اعراب فلسطين نمي گردد و علي اي حال بر تمام مسلمين عالم است از هر طريقي كه مي شود از اين ظلم فاحش جلوگيري نموده و رفع اين مزاحمت را از مسلمين فلسطين بنمايند.
خادم الاسلام و المسلمين: سيد ابوالقاسم كاشاني
1326/10/11 هجري شمسي
اولين تظاهرات به نفع ملت فلسطين
آيت الله كاشاني به صدور اين اعلاميه اكتفا نكرد و به رغم محيط خفقان، مردم مسلمان را دعوت به تظاهرات به نفع مردم فلسطين كرد. در روز يكشنبه 20 دي ماه 1326، بيش از سي هزار نفر از مردم تهران، به دعوت آيت الله كاشاني، در مسجد امام خميني (مسجد شاه سابق) اجتماع كردند، ولي دولت وقت كه ازفعاليت سياسي و مذهبي آيت الله كاشاني بيمناك بود با توسل به زور و قواي انتظامي از سخنراني آيت الله كاشاني در اين ميتينگ باشكوه ممانعت كرد و در نتيجه، خطيب معروف، آقاي فلسفي به منبر رفت و اظهار داشت، «ما براي آن در اينجا جمع شده ايم كه با مسلمين ابراز همدردي كنيم و قصد آزار احدي را نداريم و يهوديان ايران نيز تحت حمايت ما هستند و كمترين گزندي نبايد به آنان برسد.» و سپس اعلام نمودكه منظور جمع آوري اعانه براي كمك به مسلمين پاكستان و فلسطين، حسابي در بانك ملي افتتاح شده است.
ابوالقاسم يميني، يكي از كسبه بازار، كه از قبل از شهريور 20 در جريان مبارزات در معيت آيت الله كاشاني بوده است، مي گويد، «رئيس شهرباني وقت، سرلشگر ضرابي، در جلوي مسجد شاه، از آيت الله خواهش و به او التماس مي كردكه از سخنراني خودداري كند و بالاخره با اوضاع و احوالي كه به وجود آوردند، مانع از ايراد سخنراني ايشان شدند.» در همين اثنا، عده اي از عمال دولت مي خواستند با ايجاد اغتشاشاتي عليه يهوديان ايران، مبارزات آيت الله كاشاني را مخدوش سازند و به همين جهت آيت الله كاشاني اعلاميه اي صادر كردند كه اقليتهاي كليمي و مسيحي و غيره تحت حمايت دولت و مردم مسلمان هستند و هيچ كس حق ندارد به آنها آسيب و زياني وارد كند. متن اين اعلاميه به دست من رسيده است، ولي عبدالرحمن فرامرزي هم در مقاله اي كه در مهرماه سال 1348 در مجله يغما منتشر كرد، به اين قضيه اشاره كرده است.
دومين تظاهرات به نفع مردم فلسطين
آيت الله كاشاني در سي ام ارديبهشت ماه سال 1327، مجددا مردم را عليه تشكيل دولت اسرائيل، دعوت به تظاهرات كرد.روزنامه «داد» در شماره 1340-30 ارديبهشت 1327 مي نويسد، «روز جمعه در مسجد شاه ميتينگ بزرگي خواهد شد. مقدمات تظاهرات بزرگي عليه صهيونيستهاي فلسطين فراهم شده و قرار است در ساعت 3/5 بعدازظهر فردا دستجات مختلفي، با صفوف منظم، وارد مسجد شاه شده، در اين تظاهرات شركت كنند. از طرف آقاي آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني اعلاميه اي منتشر شده كه طي آن از كليه مسلمين براي شركت در اين تظاهرات دعوت كرده اند.» اين ميتينگ باشكوه بسيار زياد برگزار گرديد و جمعيت انبوهي در آن شركت كردند. آيت الله كاشاني در ساعت 4/5 بعدازظهر روز جمعه در اين تظاهرات سخناني را ايراد كرد كه روزنامه اطلاعات دوشنبه سوم خرداد 1327 به شرح زير درج شده است:
«بسم الله الرحمن الرحيم و الصلوه و السلام علي خير خلقه و اشرف انبيائه محمد و آله الطاهرين. اسلام عليكم و رحمت الله و بركاته. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. يا ايها الذين آمنوا استجيبوالله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم. به مضمون آيه شريفه و به جهت اداء وظيفه حتميه از جانب حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه، شمه اي از آنچه راجع به حيات و عظمت و سعادت و كاميابي دنيا و آخرت است، به عرض برادران ايماني خود مي رساند. دين مقدس اسلام كه ضامن سعادت دنيا و آخرت بشر است به ما تكليف فرموده كه با يكديگر به رافت و مهرباني سلوك و رفتار نموده و براي حفظ شئون اجتماعي و سياسي كشورهاي اسلامي، برادرانه پشتيباني از هم بنمائيم و به مباني دين و آئين از خداي يگانه و قرآن و پيغمبر عظيم الشان و پيشوايان دين، سلام الله عليهم اجمعين و معاد ايمان كامل داشته باشيم. چنانچه در اين آيه شريفه مي فرمايد، «يا ايهاالدين آمنوا اتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون و اعتصموا بحبل الله جميعا و الا تفرقوا» همين ايمان به خدا و قرآن، همين ايمان به رسول و مباني دين و تعاليم عاليه دستورات اخلاقي و اجتماعي اسلام بود كه در صدر اسلام، روح يگانگي و برادري و برابري و شهامت را در مسلمين به حدي دميد و تقويت نمود كه از صحراي خشك عربستان، بيرق لااله الاالله، محمد رسول الله را بر دوش بي آلايش خويش و بر قلب ملل عالم كوبيدند. از يك طرف تمام آسيا را در مدت كمي تسخير نموده و از عراق عرب و ايران و هندوستان گذشته، به چين و به جزائر پراكنده اقيانوسيه و به اروپا و روم و اسپانيا نفوذ نموده و از طرفي شام و مصر و مراكش و الجزاير و سراسر آفريقاي شمالي را مسخر نموده تا نزديك پاريس، يعني قلب كشور فرانسه تاختند و در نتيجه همين ايمان به خدا و رسول و سايه همان برادري و اتحاد و يگانگي و اتفاق بود كه پشت بزرگ ترين امپراطوريهاي جهان را به لرزه در آورد و بر سراسر دنياي متمدن آن زمان تسلط يافته و تاج از سر آنها برداشته و باج گرفتند. متاسفانه در نتيجه تحولات و پيدايش سياستهاي بوقلموني جهان و به خصوص بر روي كار آمدن حكومتهاي جبار و تبهكار و نفوذ سياست و مداخلات خائنانه استقلال شكنانه شوم استعماري، زنجير اتحاد و يگانگي و آن معنويت و برادري و برابري را كه اسلام به دور خود كشيده و با نيروي ايمان، دانه هاي محكم آن را به هم متصل و پيوست نموده بود، از يكديگر گسيخته و خاك ذلت بر سر مسلمين عموما ريختند.
برادران عزيز مسلمان! امروز بيش از همه چيز به اتحاد و برابري يكرنگي و صميميت احتياج داريم، چنانچه خداوند مي فرمايد، «يا ايهاالذين آمنوا ادخلو في السلم كافه و لا تتبعوا خطوات الشيطان انه لكم عدو مبين» بايد با ايمان به مبدا حق و حقيقت در سايه تعاليم اسلامي،سعي كنيم ريشه هاي فساد و بدبيني را از بيخ و بن بركنيم و خود را مشمول آيه «ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص» بداريم. خداوند تبارك تعالي كساني را كه در راه او فداكاري مي كنند و دسيسه هاي كفر در آنها رخنه ندارد، دوست دارد، به طوري كه پيغمبر اكرم فرموده، «المومنون كبنيان واحد يشد بعضا بعضا» يعني مسلمانان مانند اجزاء يك ساختمانند كه يكديگر را نگاه داري مي نمايند. اسلام حدود و ثغوري براي مسلمين تعيين نكرده و نقطه يا سرزمين معيني را براي آنها وطن قرار نداده است و همه مناطق و ممالك اسلامي، وطن مسلمين و بر مسلمانان لازم نموده است كه اگر چنان كه براي برادران مسلمان زحمت و مشقتي پيش آيد، بكوشند و به كمك يكديگر رفع نگراني ازخود بنمايند. اسلام با تمام قوا بر آن بوده است كه مسلمين اختلافات را كنار گذارند و متفقا در ياري و استعانت يكديگر جديت نمايند. و به مضمون آيه،«اعتصموا بحبل الله» كمر همت بر ميان بندند. اين مصيبتي كه اخيرا براي برادران مسلمان فلسطين پيش آمده و ايرانيان را براي همدردي و اظهار تاثر در اين مكان گرد هم جمع آورده، منشا آن حس برادري و عواطف ديني و اسلامي است كه همه متحدا تاثر و تالم خود را با قلبي آزرده و خاطري پريشان به سمع عموم مسلمين دنيا مي رسانيم.
چوعضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
اكنون كه باعث تهييج احساسات مردم ايران و اجتماع عمومي شده است، به سمع آقايان محترم مي رساند، چنانچه در اخبار روزانه مشاهده كرده ايد، بعضي دول، بدون مجوز قانوني، فلسطين را كه مراكز مقدسه اسلام و محل مسجد اقصي كه قبله مسلمين مي باشد و ساليان دراز وطن و مسكن مسلمانان به شمار مي رفت و بر آن حكومت مي كردند و در طي صدها سال جنگهاي خونين صليبي و دادن ميليونها كشته، نتوانسته اند اين سرزمين مقدس را از دست مسلمين به در آورند، وطن صهيونيستهايي كه از نقاط مختلفه عالم به آنجا مهاجرت كرده، شناخته اند، در صورتي كه حكومت اسلام از قديم الايام بر فلسطين حقي ثابت است و مسلمين دنيا، به خصوص ملت مسلمان ايران چنين اجازه اي را نمي دهند كه صهيونيستها، به اين حق ثابت دست تعدي دراز نموده و با چنگالهاي آلوده به فساد و ظالمانه، برادران مسلمان ما را در هم ريخته و خون آنان را بي رحمانه بريزند. در اين مورد است كه پيغمبر اكرم مي فرمايد، «من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس و بمسلم.» يعني كساني كه صبح كنند و در اهتمام برادران مسلمان خودنباشند، از اسلام بهره ندارند. برادران مسلمان ايران بايد بكوشند و در اين هنگام كه سخت ترين مصائب بر برادران مسلمان شما رخ داده، از آنها حمايت نمايند و با تمام موارد، به كمك و استعانت آنها قيام كنند. تمام مردم ممالكت اسلامي، هر يك به نوبه خود، از كمك مالي و جاني به مردم بي پناه فلسطين و از همدري دريغ ننموده و فداكاري كرده اند. تمام ممالك اسلامي دنياوطن ماست و ما نيز با تمام قوا جانا و مالا نسبت به سهم خود بايد از آنها حمايت كنيم و در حفظ منافع مصالح عاليه مسلمين كوتاهي ننمائيم. ما به شهداي مسلمين فلسطين، به خصوص سيد عبدالقادر الحسيني، شهيد راه اسلام، درود فرستاده و به احترام ارواح پاك آنان يك فاتحه مي خوانيم. البته خاطر محترم آقايان مستحضر است صهيونيستهايي كه در فلسطين باعث اين همه ظلم و جنايت شده اند، كساني هستند كه از نقاط مختلف عالم به آنجا مهاجرت كرده اند و يهودياني كه در ذمه اسلام، يعني تحت حمايت دولتهاي اسلامي زندگي مي كنند، از حيث جان و مال در امان مي باشند.
در خاتمه از مسلمانان ايران تقاضاي همه گونه كمك مادي و معنوي براي برادران ستمديده فلسطين مي شود و براي اين منظور حسابي در بانك ملي ايران مركز و شعبه بازار به نام «اعانه فلسطين » باز شده است. انتظار مي رود برادران ديني از هر گونه مساعدت و بذل و همراهي مالي درباره مسلمانان كوتاهي و مضايقه ننمايند.
در پايان سخنراني، آيت الله كاشاني، قطعنامه اي در شش ماده صادر گرديد كه مورد تائيد عموم قرار گرفت.
اعلام آمادگي مردم مسلمان ايران براي رفتن به فلسطين
پس از برگزاري اين تظاهرات و بيانات آيت الله كاشاني كه از مردم خواسته بود جانا و مالا به مردم فلسطين كمك نمايند، از طرف فدائيان اسلام، اعلاميه اي به شرح زير صادر شد:
هوالعزيز
نصر من الله و فتح قريب
خونهاي پاك فدائيان رشيد اسلام در حمايت از برادران مسلمان فلسطين مي جوشد. پنج هزار نفراز فدائيان اسلام عازم كمك به برادران مسلمان فلسطين هستند وبا كمال شتاب از دولت ايران اجازه حركت سريع به سوي فلسطين را دارند و منتظر پاسخ سريع دولت مي باشند.
از طرف فدائيان اسلام
سيد مجتبي نواب صفوي
روز يكشنبه دوم خرداد 1327، اين جوانان پرشور در منزل آيت الله كاشاني اجتماع كردند و با كمال بي تابي، آماده حركت به فلسطين بودند، ولي دولت از اين اقدام جلوگيري كرد.
نامه آيت الله كاشاني به مجمع عمومي سازمان ملل متحد
براي افشاي جنايات صهيونيستها و ابرقدرتهاي حمايت كننده آنان، از طرف آيت الله كاشاني، نامه اي به سازمان ملل متحد نوشته شد كه بخشي از آن به شرح زير است:
«يك عده مهاجر، با كمك اسلحه دول موفق شدند اعراب را از يك قسمت از سرزمين كه خانه آنها بود و قرنها در آنجا ماوي داشتند، بيرون رانند و اگر دول معظمه اطمينان به اغماض و چشمپوشي سازمان از اين تجاوز و حقكشي نداشتند، مرتكب چنين جنايتي نمي شدند. اينك ميليونها مردم مسلمان جهان چشم به راه تصميمات سازمانند كه از اين تعديات جلوگيري نمايند و اجازه ندهند اسلحه و پول بعضي از اعضاي آن سازمان به نفع اقليتي كوچك و به ضرر ساكنين يك قسمت از خاك شرق به كار برده شود».
ملاحظه مي شود در سالهاي 1326 و 27، ملت ايران در حالي به حمايت از ملت مسلمان فلسطين به پا خاسته كه بسياري از كشورهاي جهان سوم در زير سيطره مستقيم استعمار دست و پا مي زند و هنوز به استقلال ظاهري نائل نيامده بودند. مردم ما در زماني فعاليت ضد صهيونيستي را آغاز نمودند كه هنوز غالب كشورهاي عربي توانائي ابراز وجود نداشتند و اين مسئله به خوبي خط مستقيم اسلام را در اين منطقه نشان مي دهد.
در سال 1327 وقتي كه آيت الله كاشاني با همراه گروههائي چون فدائيان اسلام، مبارزات راتشديد مي نمود و در جبهه داخلي هم با نيروي عظيم ملت مسلمان مي رفت كه قدرت دولتهاي مطيع سياست انگلستان را در هم بكوبد و به نفت خواري اين استعمارگر كهن، پايان بخشد، ناگهان حادثه تيراندازي به شاه را در 15 بهمن 1327 به وجود آوردند و عامل اصلي را آيت الله كاشاني شناختند و شبانه اين شخصيت بزرگ روحاني را به قلعه فلك الافلاك و ازآنجا به لبنان تبعيد نمودند بعد از مراجعت از اين تبعيد و اوجگيري نهضت ملي شدن صنعت نفت، آيت الله كاشاني دريافت كه مقابله با استعمارگران، بايستي با وحدت ملل مسلمان انجام گيرد تا تجاوزاتي مثل اشغال فلسطين اسلامي به وجود نيايد و بنابراين در زماني كه در جهان اسلام و در كشورهاي عربي از اعتبار و قدرت بسيار برخوردار بود، طرح وحدت كشورهاي اسلامي را ريخت و با سرعت، مقدمات تشكيل كنگره اسلامي را در تهران فراهم كرد كه همه چيز عوض شد و چهره كريه استعمار در شكل ديگري ظاهر گرديد.
برادران مسلمان عرب ما در كشورهاي اسلامي بايد آگاه و بيدار باشند و بدانند ايران اسلامي با نيروي ايمان و در زير پرچم پرتوان و هميشه پايدار اسلام، همواره پيوند عميق خود را با مسلمانان جهان در هر گوشه اي كه مي زيستند، حفظ نموده است. تقويت اسلام و وحدت مسلمانان، بدون در نظر گرفتن زبان و نژاد و قوميت، جهت تفكر بزرگان و پيشوايان روحاني اين سرزمين بوده است. ما انتظار داريم دسائس و فريبكاريهاي عاملين استعمار كه براي پراكندگي و جدايي مسلمانان به طور مستمر كوشش مي كنند بلا اثر بماند و اكنون كه نيروي اسلامي حاكميت ايران را به دست گرفته و يكي از پرهيجان ترين لحظات تاريخ در جريان است، با بيداري همه مسلمانان، اين سنگر به دست آمده حفظ شود و اجازه ندهند قدرتهاي بزرگ، ضربات تبليغاتي و عمليات تخريبي خود را از طريق كشورهائي با عنوان اسلامي به ايران وارد سازند.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 16
/ج