شغل با انگيزه اضافه

تاحالا شده آدم هايي را ديده باشيد که موقعي که به محل کارشان مي رسند با روي گشاده و لبخند زنان از در ورودي اداره شان داخل شوند و پس از سلام واحوالپرسي و چند شوخي مختصر با نگهبان در ورودي، با لبخندي پرازانرژي، وارد ساختمان شوند؟ آن وقت در طي روز با گشاده رويي و اخلاق خوش و پرانرژي، کارشان را به بهترين صورت
چهارشنبه، 8 تير 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شغل با انگيزه اضافه

شغل با انگيزه اضافه
شغل با انگيزه اضافه


 

نويسنده: انسيه چمن آرا




 
انگيزه شغلي چيست؟ آدم هاي با انگيزه شغلي بالا چه ويژگي هايي دارند؟
تاحالا شده آدم هايي را ديده باشيد که موقعي که به محل کارشان مي رسند با روي گشاده و لبخند زنان از در ورودي اداره شان داخل شوند و پس از سلام واحوالپرسي و چند شوخي مختصر با نگهبان در ورودي، با لبخندي پرازانرژي، وارد ساختمان شوند؟ آن وقت در طي روز با گشاده رويي و اخلاق خوش و پرانرژي، کارشان را به بهترين صورت انجام دهند؟ و پايان ساعت کار هم با گفتن خسته نباشيد به همکاران و پر انرژي و بدون احساس و ابراز خستگي از محل کار، به سمت خانه و خانواده حرکت کنند؟ همه ما نياز به اين انرژي داريم اما چرا تعداد کمي از افراد را در جامعه مي بينيم که اين گونه هستند؟ همه شادي و پر انرژي بودن را دوست دارند، اما راز اين شادابي اختصاصي که روانشناسان به آن انگيزه مي گويند چيست ؟ دراين مطلب به انگيزه شغلي و چون و چراهايش پرداخته ايم.
آدم ها يا کلاً موجودات زنده، انگار به وسيله يک نيروي نامريي به سمت انجام دادن کاري کشيده مي شوند. مثلاً شايد براي همه ما پيش آمده باشد که يک روز در خيابان در حال راه رفتن بوديم و احساس گرسنگي کرديم ؛ناچار به طرف رستوران يا سوپرمارکت حرکت کرده وبراي رفع گرسنگي چيزي خريديم و خورديم. يا شايد در يک روز گرم تابستاني پس از يک پياده روي در هواي گرم، احساس تشنگي کرديم و بي تاب و بي قرار و تشنه به سمت مغازه اي رفتيم تا آب يا نوشابه اي خنک بخريم و تشنگي خود را برطرف کنيم. «انگيزه» را روان شناسان اين طور تعريف کرده اند:«انگيزه يعني حالت برانگيختگي اي که ارگانيسم (موجودات) را به عمل وا مي دارد. »به شکل ساده تر اينکه «چرا ما بعضي از کارها را انجام مي دهيم وبعضي از کارها را انجام نمي دهيم؛ انگيزه هاي ما هستند. » انگيزه ها را چراهاي رفتار مي گويند، انگيزه ها، شخص را فعال کرده و جهت کلي رفتار فرد را معين مي کنند. گاهي انگيزه با هدف اشتباه مي شود، در صورتي که اين دو قابل تفکيک هستند؛ بدين صورت که هدف ها دربيرون فرد قرار دارند و به عنوان نتايج مطلوب، شخص را به سوي خود جلب مي کنند، اما انگيزه حالت يا وضع رواني اي است که رفتار را در جهت هدف يا هدف هايي هدايت مي کند. يک هدف مي تواند چندين انگيزه را ارضا کند. مثلاً هدف دستيابي به تحصيلات دانشگاهي مي تواند انگيزه هاي موفقيت، تأمين و کسب احترام را ارضا کند. انگيزه اي نيز مي تواند رفتار را درجهت هدف هاي مختلفي فعال و هدايت کند؛ مثلاً کارکنان يک سازمان که انگيزه اي قوي براي به دست آوردن موفقيت دارند، احتمال دارد از طريق هدف هاي مختلفي آن را ارضا کنند. بعضي از افراد نياز به موفقيت را با کار و فعاليت بيشتر برطرف مي سازند و بعضي ديگر انجام کار با کيفيت بهتر و دسته ديگر براي رسيدن به موفقيت فرصت هايي در خارج از محيط سازمان را جست وجو مي کنند.

انگيزه زندگي
 

حالا که با معاني انگيزه و انگيزش آشنا شديم بهتراست تاثير آنها را در زندگي مان بشناسيم تا علت بعضي از کارهايمان را بهتر متوجه شويم. انسان ها تمايل دارند با همنوعان خود زندگي کنند واين تمايل در همه افراد، مشترک است وجدايي از ديگران آنقدر براي اغلب افراد دردناک است که به نظر بعضي از متفکران، انسان اجتماعي آفريده شده است. حقيقت اين است که موجودات زنده اي که براي بقا مدتي طولاني به ديگران وابسته اند از جدا شدن از ديگران رنج مي برند. به عبارت ديگر، دليل اجتماعي بودن شايد اين مساله باشد و به همان نسبت کودک آدمي، در آغاز حيات بيشتر به ديگران نيازمند است. انسان ها در اثر معاشرت و رابطه با افراد ديگر، انگيزه هاي تازه به دست مي آورند. تعدادي از اين انگيزه ها در همه اجتماعات انساني هست. مثل ميل و تمايل فرد به دوستي با ديگران، اما گاهي بعضي از انگيزه ها در يک جامعه خاص، به شکل ويژه اي وجود دارند که در جامعه ديگر به شکل ديگري مشاهده مي شود. مثل انگيزه پيشرفت يا پيش افتادن از ديگران در کارها. دريک گروه خاص ممکن است يک نفر با تمام قوا بخواهد هنرمند شود و فرد ديگري مي کوشد که استاد دانشگاه شود و افراد ديگر نيز سعي دارند يک مدير، پزشک يا يک کاسب موفق شوند.

شخصيت هاي با انگيزه
 

براساس تحقيقات انجام شده، افرادي که انگيزه پيشرفت شغلي دارند، خصوصيات زير از جمله ويژگي هايشان است:
1-تشخيص موقعيت کار(تمايل به کار سخت)2- تسلط و مهارت(ترجيح دادن امور مشکل و چالش برانگيز)3-رقابت آميز بودن(تمايل به بردن يا برنده شدن)
وظايف سازماني، هراندازه که طبقه بندي شده و برنامه ريزي شده به صورت دقيق باشند، باز بايد کارکنان انگيزه کار و فعاليت داشته باشند و گرنه به طور دلخواه به مرحله عمل درنمي آيد. مدير بايد از محرک هاي بيروني جهت انگيزه دهي به کارکنان استفاده کند. در مطالعاتي در زمينه مديريت و رفتار انساني، اکثراً در مورد قدرت انگيزش عوامل اقتصادي صحبت شده است اما به جز انگيزه دهي از طريق پرداخت دستمزد و پاداش، نيازهاي رواني کارکنان نيز بايد ارضا شود که غالباً ناديده گرفته مي شوند. انسان ها علاوه بر برطرف شدن نيازهاي اساسي، موقعيت هايي را مي طلبند که بتوانند در آنها نيازهاي دروني خود را از لحاظ کسب منزلت و احترام، اهميت و موفقيت، رشد و پيشرفت ارضا کنند. اگر در سازمان ها شرايطي ايجاد شود که اين گونه نيازها ارضا شود، انگيزه کار و فعاليت در افراد تقويت مي شود.

نياز به کسب موفقيت
 

«نياز به پيشرفت» به بياني ديگر «نياز به کسب موفقيت» است که در يک شغل يا حرفه محدود نمي شود. فردي که نياز به پيشرفت در وي قوي است، موفقيتش حتمي است. شخص مذکور دوست دارد به تنهايي کار کند و کسي را در موفقيتش همراه نمي سازد. يک مدير که انگيزش پيشرفت در وي قوي است کمتر در جلسات بحث شرکت مي کند، گرچه مي داند بسياري از مشکلات با تبادل نظر و بيشتر از هرچيز کارش را انجام مي دهد. او نوعي معيار يا ملاک بسيار خوب را مي خواهد در دسترس داشته باشد تا کارهاي خودش يا فعاليت هاي ديگران را با آن بسنجد.

فضاي مناسب سازماني
 

تنها زماني افراد به کار خودشان علاقه نشان مي دهند و انگيزش کار در آنان زياد مي شود که فضاي رواني بهينه در سازمان وجود داشته باشد. فضاي رواني مناسب مي تواند روحيه کارکنان را بهبود ببخشد، همکاري و مشارکت آنان را در سازمان فراهم سازد، خلاقيت و نوآوري را بيشتر کند. روانشناسان معتقدند کارمندان و کارگراني که انگيزه پيشرفت دارند، در انجام دادن کارها و فعاليت هايشان مخاطره جو هستند و داراي ويژگي هاي شخصيتي خاصي هستند که بيشتر در بين رهبران شغلي و مديران ديده مي شود. مردم کشورهايي که هميشه در فکر بهتر انجام دادن کارها هستند در ادبيات آنان نيز اين فکر به چشم مي خورد و از لحاظ اقتصادي مي توان گفت که کارها را بهتر انجام مي دهند.

انگيزش پيشرفت در محيط کار
 

امروزه بخش بزرگي از زندگي در مکان هاي کاري مي گذرد و محيط کاري، محيط زندگي شده است؛ براي همين دراين مقاله سعي برآن شده تا انگيزش پيشرفت در محيط کار مورد ارزيابي قرار بگيرد. انگيزش به عنوان عامل نيرو دهنده، هدايت کننده ونگهدارنده رفتار است.
بالا بودن سطح انگيزش کارکنان يک موسسه بستگي به چندين عامل دارد. اين عوامل عبارتند از «قدرت انگيزه»، «ماهيت شغل»، «موقعيت» و «استعداد بالقوه محيط کار در برانگيختن کارکنان» از سوي ديگر ميزان انگيزش کارکنان مشخص مي کند که شخص مشغول به کار، تا چه اندازه در انجام دادن وظايف شغلي سختکوش است، چه مدت زماني کار مي کند و کيفيت کار را نشان مي دهد. عامل موثر ديگري که در دست مديران است که به عنوان اهرمي مي توانند از آن استفاده کنند، نفوذ آنان بر انتظارات و انگيزه هاست. افرادي که نياز به پيشرفت شان بالاست، دست به خطرهاي معقول مي زنند و مي خواهند به هدف هايشان برسند و افرادي که نياز به اجتناب از شکست شان زياد است، دچار کمبود عزت نفس هستند و تاب شکست را ندارند. در نتيجه براي رسيدن به هدف يا دست به خطر نمي زنند يا دست به کارهايي مي زنند که ميزان موفقيت در آنها بسيار کم است.

مديريت بهينه سازمان
 

نتايج بررسي ها نشان مي دهد در مواردي که ملاحظه(توجه به رفاه افراد و برقرار کردن رابطه دوستانه) در مديريت يک سازمان داراي ضعف است، درصد بيشتري از کارکنان گرفتار فرسودگي شغلي مي شوند. وقتي فرد احساس کند تلاش هايش مورد توجه و قدرداني قرار نمي گيرد ممکن است مبتلا به فرسودگي شغلي شود(چند شماره قبل هم در مجله خودمان مفصل تر به فرسودگي شغلي پرداخته بوديم). اهميت انگيزه قوي در زندگي بسيار مهم است؛ بعضي مواقع به وسيله اضافه کار و پاداش دادن مي توانيم انگيزه هاي کارگران را تقويت کنيم تا نتيجه کار بهتر شود. هرچه انگيزه قدرتمند باشد، خستگي ديرتر به وجود مي آيد. البته بايد در نظر داشت هنگامي که فعاليت هاي شخص در جهت پيشرفت باشد، فرد انتظار دارد عملکرد او بسيار عالي ارزيابي شود.
منبع: نشريه همشهري مثبت، شماره مسلسل 182.




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط