بررسي تعدد زوجات و عوارض آن
نويسنده:محسن حسن زاده
تعدد زوجات هميشه براي مردان جامعه ي ما جذاب بوده و تعداد افرادي كه در جامعه ي ما با وجود داشتن همسر اول تن به ازدواج دوم مي دهند، زياد هستند و تعدد زوجات هم به صورت رسمي و هم به صورت نيمه رسمي (همسر موقت)ديده مي شود. فرضيه هاي مختلفي پيرامون اين گرايش به تعدد زوجات وجود دارد كه در اين مقاله سعي شده است علل آن را ريشه يابي كرده و از بعد روان شناختانه مورد بررسي قرار گيرد.
به زبان ساده تر اين كه يكي از طرفين و يا هر دو نفر از رفتار جنسي احساس لذت و رضايت خاطر ندارند. اگر اين عدم رضايت از طرف زن باشد، معمولاً به دلايل عرفي، شرعي و قانوني او نمي تواند زوج ديگري براي خود انتخاب كند، اما اگر اين عدم رضايت و احساس لذت از طرف مرد باشد، او به دليل عدم محدوديت خيلي جدي تمايل به انتخاب شريك جنسي براي خود پيدا مي كند.
اين عدم احساس لذت زماني در رفتار زنان حاصل مي شود كه دلايل زير وجود داشته باشند.
*نگرش منفي زن به مسايل جنسي مي تواند او را در رفتار جنسي ناموفق هدايت كند. به اين معني كه بعضي از زنان اين پنداره ي غلط را در ذهن خود دارند كه مردان براي خوشگذراني و هوسراني تمايل به انجام رفتار جنسي با زنان خود دارند يا اينكه احساس مي كنند كه هر وقت نياز به داشتن فرزند باشد بايد نزديكي كرد. نگاه بد به مسايل جنسي در تعدادي از زنان و بانوان نيز ديده مي شود و كثيف و پليد بودن اين رفتار در صحبت هاي اين بانوان قابل لمس است.
*مشكلات عاطفي در زنان هم مي تواند دخيل در رفتار جنسي نامناسب شود. زناني كه از بعد عاطفي و رواني عدم رضايت از مردان دارند، نمي توانند سرويس دهي جنسي خوبي به همسر خود داشته باشند. كدورت، بغض، نفرت و... اگر در زني نسبت به يك مرد وجود داشته باشد مانع بزرگي در انجام يك رفتار جنسي خوب خواهد بود.
*خلق افسرده، يكي ديگر از عواملي است كه امروزه در تعدادي از زنان و بانوان جامعه ي ما ديده مي شود و اين خود عاملي ديگر و بازدارنده ي قوي تر در رفتار جنسي مطلوب به حساب مي آيد. بي قراري و داشتن تنش يكي از عوامل ديگري است كه وقتي در رفتار زن ديده مي شود او را در انجام وظايف زناشويي سالم و استاندارد شده محدود مي كند.
*اجبار در ازدواج توسط والدين يكي ديگر از مواردي است كه در زن باعث كاهش ميل جنسي شده و زوجه تمايلي به انجام با كيفيت اعمال جنسي ندارد.
*داشتن اختلال رفتاري وسواسي نسبت به آب يكي ديگر از اين نوع اختلالاتي است كه معمولاً انگيزه ي داشتن يك رفتار جنسي سالم را در زن تحت تاثير قرار داده و بانوان تمايلي به انجام اعمال جنسي با كيفيت بالا نداشته و فقط انجام وظيفه مي كنند.
*داشتن افكاري خاص در زنان نيز عاملي جهت عدم تمايل به يك رفتار جنسي سالم است. زناني كه فكر مي كنند بايد برابري كامل بين زن و مرد وجود داشته باشد و به دلايلي اين برابري را احساس نمي كنند يا احساس بهره برداري از خود را توسط شريك جنسي دارند رفتار توأم با انجام وظيفه و يا بدون كيفيت دارند. منابع و تحقيقات نشان دهنده ي اين موضوع هستند كه رفتار جنسي در انسان ها بستگي فراواني به افكار، احساسات، عوامل فرهنگي و رواني دارند.
كند شدن رفتار و اعمال زندگي به دليل اشتغالات بعد از همسر گزيني، اختلالات فاحشي در سطح كاركردهاي معمولي فرد به وجود خواهد آورد و از زندگي با كيفيت ديگر خبري نيست. دروغ گفتن هاي فراوان و پنهان كاري هاي زياد در رفتار فرد عاملي است كه در ديگران شك و ترديد ايجاد مي كند و حساسيت هاي زياد را در همسر اول به وجود مي آورد. از بين رفتن وجه و اعتبار مرد در بين فرزندان و همسر اول و خانواده، موردي است كه به مراتب ديده مي شود. اختلال در خواب، اختلال در خوردن، بي قراري، تپش قلب شديد، رانندگي با شتاب و به همراه پرخاشگري و در نهايت كم بودن كيفيت در زندگي نتيجه ي يك ازدواج مجدد براي بسياري از مردم است.
منبع:نشريه 7 روز زندگي، شماره 116.
فرضيه عدم ارضاء رواني كامل در ارتباط جنسي
به زبان ساده تر اين كه يكي از طرفين و يا هر دو نفر از رفتار جنسي احساس لذت و رضايت خاطر ندارند. اگر اين عدم رضايت از طرف زن باشد، معمولاً به دلايل عرفي، شرعي و قانوني او نمي تواند زوج ديگري براي خود انتخاب كند، اما اگر اين عدم رضايت و احساس لذت از طرف مرد باشد، او به دليل عدم محدوديت خيلي جدي تمايل به انتخاب شريك جنسي براي خود پيدا مي كند.
اين عدم احساس لذت زماني در رفتار زنان حاصل مي شود كه دلايل زير وجود داشته باشند.
*نگرش منفي زن به مسايل جنسي مي تواند او را در رفتار جنسي ناموفق هدايت كند. به اين معني كه بعضي از زنان اين پنداره ي غلط را در ذهن خود دارند كه مردان براي خوشگذراني و هوسراني تمايل به انجام رفتار جنسي با زنان خود دارند يا اينكه احساس مي كنند كه هر وقت نياز به داشتن فرزند باشد بايد نزديكي كرد. نگاه بد به مسايل جنسي در تعدادي از زنان و بانوان نيز ديده مي شود و كثيف و پليد بودن اين رفتار در صحبت هاي اين بانوان قابل لمس است.
*مشكلات عاطفي در زنان هم مي تواند دخيل در رفتار جنسي نامناسب شود. زناني كه از بعد عاطفي و رواني عدم رضايت از مردان دارند، نمي توانند سرويس دهي جنسي خوبي به همسر خود داشته باشند. كدورت، بغض، نفرت و... اگر در زني نسبت به يك مرد وجود داشته باشد مانع بزرگي در انجام يك رفتار جنسي خوب خواهد بود.
*خلق افسرده، يكي ديگر از عواملي است كه امروزه در تعدادي از زنان و بانوان جامعه ي ما ديده مي شود و اين خود عاملي ديگر و بازدارنده ي قوي تر در رفتار جنسي مطلوب به حساب مي آيد. بي قراري و داشتن تنش يكي از عوامل ديگري است كه وقتي در رفتار زن ديده مي شود او را در انجام وظايف زناشويي سالم و استاندارد شده محدود مي كند.
*اجبار در ازدواج توسط والدين يكي ديگر از مواردي است كه در زن باعث كاهش ميل جنسي شده و زوجه تمايلي به انجام با كيفيت اعمال جنسي ندارد.
*داشتن اختلال رفتاري وسواسي نسبت به آب يكي ديگر از اين نوع اختلالاتي است كه معمولاً انگيزه ي داشتن يك رفتار جنسي سالم را در زن تحت تاثير قرار داده و بانوان تمايلي به انجام اعمال جنسي با كيفيت بالا نداشته و فقط انجام وظيفه مي كنند.
*داشتن افكاري خاص در زنان نيز عاملي جهت عدم تمايل به يك رفتار جنسي سالم است. زناني كه فكر مي كنند بايد برابري كامل بين زن و مرد وجود داشته باشد و به دلايلي اين برابري را احساس نمي كنند يا احساس بهره برداري از خود را توسط شريك جنسي دارند رفتار توأم با انجام وظيفه و يا بدون كيفيت دارند. منابع و تحقيقات نشان دهنده ي اين موضوع هستند كه رفتار جنسي در انسان ها بستگي فراواني به افكار، احساسات، عوامل فرهنگي و رواني دارند.
فرضيه تنوع طلبي آشفته در مردان
عوارض تعدد زوجات از ديدگاه روانشناختي
كند شدن رفتار و اعمال زندگي به دليل اشتغالات بعد از همسر گزيني، اختلالات فاحشي در سطح كاركردهاي معمولي فرد به وجود خواهد آورد و از زندگي با كيفيت ديگر خبري نيست. دروغ گفتن هاي فراوان و پنهان كاري هاي زياد در رفتار فرد عاملي است كه در ديگران شك و ترديد ايجاد مي كند و حساسيت هاي زياد را در همسر اول به وجود مي آورد. از بين رفتن وجه و اعتبار مرد در بين فرزندان و همسر اول و خانواده، موردي است كه به مراتب ديده مي شود. اختلال در خواب، اختلال در خوردن، بي قراري، تپش قلب شديد، رانندگي با شتاب و به همراه پرخاشگري و در نهايت كم بودن كيفيت در زندگي نتيجه ي يك ازدواج مجدد براي بسياري از مردم است.
توصيه هاي قابل ذكر
منبع:نشريه 7 روز زندگي، شماره 116.
/ج