جای خالی شهید پاک نژاد
گفتگو با جواد اردكاني، كارگردان سريال تلويزيوني شهيد پاك نژاد
درآمد
چه طورشد كه ساخت سريال شهيد پاك نژاد را قبول كرديد؟
از طرف ديگر،دوستان بنياد شهيد يزد به ما عنايت داشتند و دو سال قبل، يعني سال 1386، ساخت سريالي درباره شهيد پاك نژاد را به من پيشنهاد دادند. در همان زمان، قرارداد نگارش منعقد و كار تحقيق آغاز شد. پس از آن مشكلاتي پيش آمد كه پروژه را براي مدتي متوقف كرد، ولي امسال قرار است كارهاي اجرايي سريال دوباره پيگيري شود.
سريال، بعد ازاتمام كارهاي اجرايي به چه صورتي پخش مي شود؟
وقتي كه براي نوشتن فليمنامه به سراغ زندگي شهيد پاك نژاد رفتيد، براي انجام اين كار،تا چه اندازه خودتان را مقيد به واقعيت دانستيد؟
پس تكليف كار هنري، سينمايي و تكنيكهاي لازم براي خلق آثار دراماتيك چه مي شود؟
چرا كه به عقيده من اين كارها از نوع كارهاي "يك بار براي هميشه" است و اگر شخصيت اصلي را متفاوت از واقعيت وجودي شهيد پاك نژاد ارائه دهيم، بطوري كه با واقعيت نسبت محسوسي نداشته باشد، مرتكب تحريفي شده ايم كه بعدها از روي آن كپي خواهد شد و در آينده به منبعي براي شناخت و استناد به شخصيت واقعي و اصلي پاك نژاد تبديل مي شود؛ اتفاقي كه به تصور من،نه خدمت كه خيانت خواهد بود.
بنابراين كار شما به صورت يك اثر مستند داستاني ساخته مي شود؟
بخشهاي دراماتيك زندگي سيدرضا پاك نژاد را چگونه بيان خواهيد كرد؟
بطور كلي كدام قسمتهاي زندگي شهيد پاك نژاد را مي خواهيد پررنگ تر كنيد؟
بنابراين شما وجوه مهم شخصيت شهيد راشناسايي كرده ايد و حالا قصد داريد به آن وجوه بپردازيد.
شهيد پاك نژاد، به لحاظ برخي آموزه ها، غني است ولي دريك فرصت كار 13 قسمتي نمي توان به آنها پرداخت، به همين دليل هم ترجيح دادم تا به سراغ پاك نژادي بروم كه درس خوانده، پزشك است و دارد به اجتماع خدمت مي كند، يعني كسي كه وارد اجتماع شده است. اگر با مردم يزد درباره شهيد پاك نژاد صحبت كنيد، چيزهايي كه از ايشان بيان مي كنند بيشتر از اينكه بعد سياسي داشته باشد، انساني و اجتماعي است، يعني شخصيتي كه به شدت نسبت به مردم، دلسوز و خدمت گزار است و به عنوان يك پزشك، خودش را متعهد مي داند كه با همه وجود و امكاناتش به آنها خدمت كند.
هم چنين، شهيد در ابعاد سياسي هم فرد تأثيرگذاري بوده اند و به ويژه در مجلس اول تا زمان شهادت شان، زندگي جذاب و پر فراز و فرودي دارند. دليل ديگر براي انتخاب اين بخش از زندگي دكتر پاك نژاد اين بود كه با به تصوير كشيدن زندگي بعد از انقلاب دكتر پاك نژاد، نياز امروز تأمينمي شود؛ بيان خدمتگزاري دكتر به عنوان يك پزشك، آموزه اي است كه هنوز هم به آن نيازمنديم.از سوي ديگر مردمي بودن ايشان جاي تأمل دارد.اينكه يك رجل سياسي بعد ازرسيدن به پست و مقام نه تنها از مردم دور نمي شود، بلكه به آنها نزديكتر هم مي شود، گرفتار تجمل و تشريفات باند بازيهاي سياسي نمي شود و حريت خودش را حفظ مي كند، اين همان چيزي است كه امروزه به شدت به آن نيازمنديم.
يك نكته مهم و جالب زندگي ايشان اين است كه شهيد پاك نژاد در حزب جمهوري و واقعه هفت تير شهيد مي شود، اما هيچ وقت عضو حزب جمهوري نبوده است، در حالي كه كمتر كسي اين را مي داند. نكته بعدي اين است كه شرايط مجلس اول، خيلي ويژه بوده و شهيد پاك نژاد در محيطي پر از درآراء، نظرات وسلايق سياسي مختلف، هم استقلالش را حفظ مي كند و هم مسير را گم نمي كند. اينكه بتوانيم سيره امثال شهيد پاك نژاد را به رجال و دولتمردان سياسي امروز نشان بدهيم و بگوييم كه مي توان در يك زمان هم نماينده مجلس بود و هم مردمي مي شود آدم به قدرت وصل باشد و پاك بماند يا ازآن سوء استفاده نكند، اين امكان وجود دارد كه قدرت، انسانها را عوض نكند، اين امكان وجود دارد كه قدرت، انسانها را عوض نكند، نكاتي از زندگي شهيد پاك نژاد است كه بايد گفته شود تا مردم بدانند،چرا كه معضل دنياي سياسي امروز اين است كه وقتي به قدرت وصل مي شوي، ديگر آدم قبلي نيستي.
به علاوه، تاكنون كاري درباره واقعه هفتم تير به عنوان يك اتفاق بزرگ تاريخي نشده است وتقريباً عموم مردم. در اين باره چيزي به غير از يك تيتر نمي دانند. بنابراين در اين سريال فرصتي به دست آمده تا به شهداي هفتم تير هم اداي دين شود و شهيد پاك نژاد از آن ميان، به عنوان يك نماينده، مورد نظر باشد از طرفي در سريال به جنايت منافقين هم اشاره مي شود كه فجيع ترين شكل كار تروريستي را در آن روز به نمايش گذاشتند و در يك حركت وحشيانه، فرزندان اين مملكت را به شهادت رساندند.
به چند ويژگيهاي شهيد پاك نژاد اشاره كرديد، آيا در طول كار با نمونه ها و مصداقهاي آن ويژگيها هم برخورد كرديد؟
يك نمونه از اين رفتارها كه شايد بارها گفته شده باشد، اين است كه دكتر، نماينده يزد بوده اما با اتوبوس سفر مي كرده يا عمداً از محل گاراژ اتوبوس تا دفتر كارش را پياده مي رفته و مي آمده است تا همه بتوانند ايشان را ببينند و با او حرف بزنند. جالب اينكه در اين مسير، گاهي مردم براي موارد پزشكي نيز به ايشان مراجعه مي كرده اند. دكتر هم چون هميشه كيف پزشكيشان را همراه داشتند، همانجا بيمار را معاينه مي كردند و برايش نسخه مي نوشتند. اين رفتار دكتر از آن جهت اهميت دارد كه كشور در آن زمان درگير تنشهاي سياسي شده و ترورها و تهديدهاجدي شده بود وايشان پيش از اينها بخاطر فعاليتهايشان، مورد تهديد بوده اند، اما دكتر هيچ وقت اجازه ندادند تا بين خودشان و مردم، فاصله ايجاد شود. شهيد پاك نژاد سعي مي كردند تا همانطور كه قبلاً در بين مردم و با آنها بود، بعد از نمايندگي مجلس هم با مردم باشد وحرف مردم را مستقيماً بشنود و اين رابطه مستقيم و بي واسطه براي ما خيلي مهم است، چون اينكار يك روش است و بايد بتوانيم آن را در سريال نشان دهيم. طرف ديگر زندگي دكتر، اين بوده كه ايشان در ماجراهاي پيچيده سياسي آن دوران، رفتاري داشته كه به نظر من مي تواند الگو باشد. يكي از آفتهاي بزرگ جامعه سياسي ما، وجود باندها به جاي تشكل هاست. يعني آدمها به جاي اينكه در يك محيط آرام جمع تشكيل دهند، باند درست مي كنند و رفتارهاي باندي هم دارند، درحالي كه شهيد پاك نژاد هيچ نشانه اي از رفتار باندي در زندگي سياسيشان نداشته اند. حتي يك نفر هم در تحقيقات ما نبوده كه به رفتار باندي دكتر در عرصه سياسي يا اجتماعي كوچكترين اشاره اي كند با اينكه دكتر فردي شناخته شده و با نفوذ بوده و ارتباط خوبي با آيت الله صدوقي داشته اند و مي توانسته اند از اين كارها بكنند.
به نظر شما آدمهاي عادي با رفتاري همانند آنچه شهيد پاك نژاد داشت، مي توانند وارد حوزه هاي اجتماعي و سياسي شوند و در آنجا دوام بياورند؟
شما قصد داريد همه اين مسائل را در سريال تان نشان بدهيد؟
بد نيست كم كم وارد فضاي كار سريال بشويم، شما تجربه فيلم سازي درباره شهدا را داريد و خوشبختانه اينكار را هم داريد ادامه مي دهيد. كاركردن با مضامين شهدا و زندگي شهيد چه حال و هوايي دارد؟
ولي خوشبختانه وقتي درباره شهدا فيلم مي سازم اين سؤالات به ذهنم مي آيد و دچار چنين ترديدهايي نمي شوم چون بي اغراق رشد را در بركت كلمات،رفتار، كردار و گفته هاي آن شهيد مي دانم و به اين واسطه حال بهتري دارم،حتي گاهي احساس مي كنم مشكلاتم كمتر شده است. و اين مسائل از نظر فردي براي من خيلي مهم است با اينكه به گفته خيلي از همكارانم،كسي كه وارد اين نوع فيلم سازي شود، به لحاظ صنفي و حرفه اي يا حتي مالي، خودكشي حرفه اي مي كند اما من چنين عقيده اي ندارم و معتقدم كه اگر هنرمند راجع به شهيد يا هر موضوع ارزشي ديگري خوب كار كند، رشد مي كند. ولي بر فرض اگر حرف همكارانم درست باشد، در ازاي چيزي كه به دست مي آورم حس مي كنم برنده شده ام واقعاً به دور از تعارف و تأييد شخصيتهاي بزرگي در تاريخ اسلام و ايران بوده اند كه اگربه مردم درست معرفي شوند وفراموش نشوند، مردم ما پاسخ بسياري از پرسشهايشان را از زندگي آنها مي گيرند.
در حال حاضر،گنجينه بسيار بزرگي داريم كه شايد بخشي از آن در دست اهالي قلم باشد. اين گنجينه با مصرف شدن زيادتر مي شود نه اينكه كم شود اما متأسفانه ما اين گنجينه را درمعرض مصرف شدن قرار نمي دهيم و در اين باره كوتاهي كرده ايم. من اميدوارم و آرزو دارم كه روزي به عنوان فيلمساز شهدا شناخته شوم و اگر اين امرمحقق شود خدا را شكر مي كنم. آرزوي بزرگترم اين است كه فيلمسازي باشم كه حق شهدا را ضايع نكند و حق مطلب را ادا كند چون به همان اندازه سخت است و بايد پاسخگو بود. براي رسيدن به اين مرحله بايد همه توان را به كار گرفت، ولي همانطور كه در پروژه «به رنگ كبودي ياس»- فيلم سينمايي درباره عبدالحسين برونسي- تجربه كردم، شخص شهيد برونسي به ما كمك مي كرد، اگر چه همه عوامل فيلم زحمت مي كشيدند و به شدت كار مي كردند اما اگر شهدا به ما كمك نكنند نمي توانيم كار كنيم. يعني امثال من وشما حتماً بايد همه توانشان را به كار بگيرند و در عين حال اميدوار باشند كه كار طوري پيش برود كه نتيجه كار قابل قبول از آب دربيايد.
در مراحل نوشت فيلمنامه،هيچگاه اتفاق افتاد كه دست ودلتان بلرزد كه مثلاً اين جاي كار را چگونه بگيرم بهتراست؟
دركار ما لحظاتي هم هست كه كسي كه به ابعاد زندگي يك شهيد كار مي پردازد به نكاتي مي رسد كه حتي خانواده آن شهيد هم از آنها بي اطلاع بوده است. براي شما هم چنين لحظاتي اتفاق افتاد؟
نكته به خصوصي درباره كار شخص شهيد پاك نژاد وجود دارد كه آن را نگفته باشيد؟
ايشان درمقطعي از زمان- دهه 40 و 50- قرار داشتند كه موجي از علماي كشور مي خواستند دين را علمي نشان دهند. جامعه روشنفكري ديني بر اين باور بود كه يكي از راههاي حمايت و دفاع از دين، بخشيدن چهره علمي به آن است كه از مهندس بازرگان و دكترسحابي به عنوان نمونه هاي شاخص اين موج مي توان نام برد.
البته، متأسفانه اين مسأله بعدها به سمت و سوي بدي كشيده شد.به رغم همه آثار مثبت اين كار به اين دليل كه رنگ علم بر دين غلبه پيدا كرد و به متر و معيار دين تبديل شد، مردم كم كم داشتند به اين نتيجه مي رسيدند كه هر چيزي كه دليل علمي نداشته باشد،جزو دين نيست و نبايد آن را قبول كرد. اين اتفاق به تغيير ايدئولوژي سازمان مجاهدين خلق انجاميد و برهمين اساس، تشكلهاي سياسي خطرناكي- مثل منافقين- ايجاد شد، اما نكته اينجاست كه چرا شهيد پاك نژاد كه همين ديدگاه را داشت و از علم براي تفسيرآموزه هاي ديني استفاده مي كرد هرگز وارد اين ورطه نشد؟ در حالي كه بعيد نبود ايشان هم با تأليفات وسيعي كه داشتند به يكي از چهره هاي افراطي اين جريان تبديل شود. به نظر من، اين اتفاق نيفتاد چون شهيد پاك نژاد، بيشتر به كاربردي شدن دين فكر مي كرد تا علمي شدن آن، تا دين به اين صورت وارد زندگي مردم شود. دليل دوم اين بود كه ايشان با اينكه در زمينه هاي ديني و مذهبي كارمي كرد، اما خودش را هيچگاه دين شناس معرفي نمي كرد و ادعاي دين شناسي هم نداشت، ولي ارتباطش را با روحانيت، حوزه هاي علميه و دين شناساني كه عميقاً در اين مسير پخته شده بودند، مصرانه حفظ مي كرد. نمونه بارز اين شيوه ايشان هم ارتباطي فكري و سياسي شان با آيت الله شهيد صدوقي بود. البته ما در سريال به اين نكات اشاره مي كنيم، ولي فكر مي كنم كه بطور مفصل و عميق بايد در كارهاي مكتوب به اين ابعاد پرداخته شود. مسأله اي كه در سريال بيشتر به آن مي پردازيم،اين است كه كتابهاي شهيد سالهاست كه در اختيار مردم نيست، درحالي كه ديدگاه دكتر مبني بر اينكه دين بايد به صورت علمي وارد زندگي مردم شود، بسيار درست و مهم است. اميدوارم مجموعه كتابهاي ايشان با كيفيت بهتر تجديد چاپ شود و جامعه ايران از اين استعداد و گنجينه ارزشمند استفاده كند.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 46