روز جمهوري اسلامي(2)
دوازده فروردین 1390
4. به چالش کشيدن فرهنگ سياسي غرب
از اين رو امريکا، به منظور مقابله با پي آمدهاي فرهنگي انقلاب اسلامي، به مقابله با اين انقلاب پرداخته است. عمليات نرم افزاري مانند بهره گيري از شبکه هاي ماهواره اي براي جهت دهي به افکار عمومي جامعه بين الملل عليه ايران و سازمان دهي ادراک نخبگان سياسي وگروه هاي اجتماعي امريکايي دراين چهارچوب، با هدف سوق دادن فضاي اطلاعاتي واطلاع رساني امرکاي به سمت مقابله با نخبگان سياسي ايران، سازمان دهي شده است.
امريکا با گسترش جدال نرم افزاري ومقابله هنجاري با ايران، عليه رهبران سياسي ايران به جنگ نرم پرداخته است. همچنين انگاره سازي امريکا با دامن زدن به اسلام هراسي از راه پيوند بنيادگرايي با تروريسم، مبارزه عليه ايران را سازماندهي کرده است.
حمايت از نيروهاي شورشگر واعمال جنگ کم شدت(LOWINTENSIVE WAR) عليه ايران نيز با هدف تخريب فضاي سياسي ونيز چهره سياسي جمهوري اسلامي ايران سازمان دهي شده است. امريکا با بهره گيري از موج «ديپلماسي عمومي» درصدد است، حسن اعتماد مردم به نظام را تغيير دهد فرآيند باور پذيري جامعه را دگرگون سازد. بنابراين، موج جديدي مبتني بر جلوه هايي از الگوهاي رفتاري وخلق واژه هاي جديد به منظور بسترسازي براي تحقق انگاره سازي تهاجمي عليه انقلاب اسلامي، برپا شده است؛ زيرا انقلاب اسلامي توانسته با ماهيت قدرت نرم افزاري خود، شالوده فکري وهنجاري نظام سلطه را خدشه دار سازد.(22)
5. آسيب شناسي نقش قدرت نرم در انقلاب اسلامي
2. نداشتن سياست هاي تعاملي، پويا، ايجابي، هوشمندانه و سنجيده، متناسب با پيش بيني هاي آينده فرايندهاي جهاني و منطبق با شناخت وضعيت اقشار اجتماعي در داخل کشور.
3. سياست زدگي فرهنگي يا استيلاي سياست برفرهنگ به جاي تعامل وهمگوني بين چهار حوزه سياست، فرهنگ، اجتماع واقتصاد.
4. آسيب ها و ناهنجاري هاي اجتماعي ناشي از فقر، فساد وتبعيض که به بي ثباتي و ضعف فرهنگي مي انجامد.
5. انفعال وخودباختگي روشنفکران سکولار وغرب زده به فرهنگ غربي وغفلت آنان از تهاجم فرهنگي داخلي و خارجي.
6. فقدان برنامه ريزي در نظام آموزشي کشور به منظور اسلامي شدن محيط دانشگاه ها وآموزش و پرورش.
7. فقدان راهبرد مناسب و کارآمد براي به کارگيري همه توانايي هاي فکري وفرهنگي کشور ونيز فقدان سياست منسجم فرهنگي براي رشد خلاقيت هاي فردي و مشارکت هاي جمعي وگروهي فرهنگي.
8. افزايش تبليغات رسانه هاي غربي عليه اسلام، با ايجاد جو اسلام هراسي درجوامع خويش از راه تبليغ مواردي چون پيوند بنياد گرايي اسلامي با تروريسم، سازگار بودن اسلام با دموکراسي واستفاده ابزاري از اين درکشور اسلامي و به طور کلي القاي برداشت هاي نادرست از برخي مفاهيم ديني.
9. فقدان سيستم مناسب ارزيابي وکنترل کيفي عملکردهاي فرهنگي در داخل کشور.
10. وجود شکاف ميان مديريت هاي فرهنگي و مراکز تحقيقاتي و به طور کلي بي توجهي به امر مطالعه و پژوهش در امور وفعاليت هاي فرهنگي.
11. برداشت هاي غلط و يک سويه از فرهنگ، بر مبناي باورهاي شخصي و گروهي يا سلايق سياسي يا اهداف ومنافع فردي وگروهي
12. حاکميت ديدگاه ليبراليستي درحوزه معرفت شناسي اسلامي با عناويني چون پست مدرنيسم، با توجه به سياست هاي نرم افزاري قدرت هاي بزرگ که با ابزارهاي ماهواره اي وفن آوري هاي ارتباطي درصدد تحميل شيوه زندگي غربي به جوامع در طول توسعه هستند.
13. حاکميت نگرش کلي به مقوله هاي فرهنگي، به گونه اي که کيفيت فداي کميت، ارائه آمارها و بيلاق هاي عملکردي مي شود.
14. اثر گذار بودن مراکز، نهادها و وزارتخانه هاي مختلف در سياست هاي فرهنگي کشور به گونه اي که گاه ميان سياست هاي مؤسسه هاي اثر گذار بر سياست نرم افزاري کشور، تضاد وناهمگوني وجود دارد.(23)
راهبردهاي تقويت قدرت نرم
1. درسطح داخلي
الف) درحوزه فرهنگ
1. بالا بردن اعتماد عمومي، به رسانه هاي ملي از راه يپشگامي بر ديگر رسانه ها.
2. فراگيري وصراحت در اطلاع رساني اثر بخش.
3. باز توليد گفتمان ملي در لايه هاي نسلي وقدرتي کشور با هدف تحکيم انسجام اجتماعي.
4. تعيين نهادهاي ملي وتأکيد بر وحدت ميان آنها.
5. توليد ادبيات فراگفتماني درحوزه هاي ايراني اسلامي، با استفاده از ظرفيت هاي موجود در فرهنگ ديني.
6. مهندسي مجدد لايه هاي هويتي با توجه به تحولات محيطي از راه برجسته سازي آداب و رسوم ملي ومشترکات ديني.
7. ترويج و گسترش جامعه مدني ديني وتبيين جايگاه حقوق انساني درآن با استفاده از منابع مکتبي وسيره عملي وعلمي امام خميني(رحمه الله).
8. بيان نمودهاي رفتاري برخاسته از فرهنگ، با چهره اي زيبا ومنطقي ومورد پذيرش عموم.
9. به تصوير کشيدن جلوه هاي تاريخي يک فرهنگ، به ويژه وقايع وحوادثي که در رشد وتکوين تمدن بشري مؤثر بوده اند.
10. توصيف روشن وجذاب اسطوره هاي علمي وتاريخي فرهنگ اسلامي.
11. ارج نهادن به الگوهاي دوره دفاع مقدس ونيز تاريخ صدراسلام وتاريخ علوي و فراهم کردن بستر لازم براي الگوگيري از آنها.
12. مشخص کردن ضوابط و قوانين حاکم بر سياسيت هاي فرهنگي.
13. ايجاد انگيزه وتشويق فعاليت هاي فرهنگي در ابعاد اجتماعي، راهبردي، مالي ورسانه اي.
14. برنامه ريزي جامع و فرابخشي وطراحي فرهنگي با توجه به اصول ارزشي، امکانات وتسهيلات وابزارهاي موجود و اراده مردم و نخبگان ونيز تدوين سياست هاي فرهنگي جامع، صريح، روشن و هدفمند براساس نيازهاي فرهنگي جامعه داخلي و بين المللي.
15. محوريت قانون و قانون گرايي درتمامي کنش هاي فرهنگي ورفتارهاي اجتماعي، رعايت حقوق شهروندي، منزلت وکرامت انساني و حيثيت اجتماعي و پرهيز از بروز بحران ها وتنش هاي بومي.
16. تحرک فعال نهادهاي فکري، آموزشي، تبليغاتي و فرهنگي براي ارتقاي قدرت نرم افزاري ايران از راه تصوير سازي مثبت رسانه اي، تحرک سازمان يافته نرم افزاري، نظريه پردازي وانديشه ورزي وتقويت جنبش نرم افزاري درحوزه هاي فردي واجتماعي.
17. ترويج وتحکيم آموزه هاي مکتب اسلام وانديشه حضرت امام خميني(رحمه الله) درباور وعمل مسئولان وآحاد جامعه؛ بسيج دستگاه هاي تعليم وتربيت کشور و تحرک جدي وتلاش عميق وهماهنگ آنان براي هدف گسترش ارزش ها وهنجارهاي بومي وتقويت فرهنگ بسيجي شامل فرهنگ ايثار، شجاعت، عزت نفس، تواضع، اخلاص، غيرت، حيا، حق مداري ومسئوليت پذيري.
18. ظرفيت سازي لازم در شکور، به منظور بهره برداري از فرصت هاي جهاني شدن، با تأکيد برافزايش توليد و باز توليد فرهنگي و همچنين مديريت هوشمندانه جريان انتقال اطلاعات.
19. تعميق وتوسعه فرهنگ وارزش هاي ملي وديني هويت ساز درکشوربا تأکيد بر تقويت نهادهاي فرهنگ ساز اصيل وسنتي و تأکيد برمشترکات فرهنگ هويت ساز.
ب) درحوزه سياست
2. تدوين سياست هاي هوشمندانه و کارآمد براي مقابله با تهديدهاي ناشي از جهاني شدن.
3. شبهه زدايي از «نمادها و کارکردهاي» جهان بيني دولت از راه برپايي کانون هاي انديشه در مراکز علم و دين.
4. کم کردن فاصله نظري وعملکردي ارزش هاي اسلامي ومنافع جمهوري اسلامي در سطح داخلي وجهان اسلام.
5. ايجاد وفاق ميان نخبگان فکري، فرهنگي و سياسي به منظور برقراري وحدت وثبات سياسي و فکري درجامعه و سرمايه گذاري برابر ايجاد و گسترش مشارکت جمعي براساس تقويت ارزش هاي مشترک فرهنگي ونيز توزيع گسترده برخي مفاهيم و واژه هاي فرهنگي ومفهوم سازي ارزشي.
6. بهره گيري از ديپلماسي عمومي براي قابل درک کردن پيام هاي انقلاب اسلامي براي ديگران و تلاش براي انتقال مفاهيم به شکلي زيبا وجذاب و کوشش براي زدودن چهره افراطي گري از اسلام وخرافه زدايي از دين.
7. تعميق وتوسعه ارزش هاي ملي وديني هويت ساز، با تقويت دموکراسي وحضور مردم در عرصه هاي مختلف سياسي - اجتماعي وهمچنين تقويت وفاق و انسجام ملي.
ج) درحوزه علم
2. تقويت آموزش براي ترويج وگسترش فرهنگ عمومي کمال جويي، علم طلبي، صداقت ومانند آن وارتقاي آگاهي هاي مديران وکارکنان نهادهاي فرهنگي.
3. ظرفيت سازي لازم درکشور به منظور بهره برداري از فرصت هاي جهاني شدن با تقويت فرهنگ توليد علم، نظريه پردازي وانديشه ورزي وهمچنين ارتقا توان بهره برداري از فن آوري هاي ارتباطي جديد.
2. سطح جهاني
تلاش براي ايجاد حکومت جهاني اسلام.
ايجاد اعتماد به نفس وخودباوري درملل جهان.
افزايش ظرفيت قدرت نرم جمهوري اسلامي درعرصه بين الملل.
بهره برداري از فرصت هاي جهاني شدن در عرصه بين الملل.
حضور فعال وهدفمند درعرصه تعامل با ديگر فرهنگ ها.
مشارکت فعال ومؤثر درنهادهاي بين الملل.
تقويت همکاري با کشورهاي مسلمان وحمايت ازنخبگان ديني ودانشگاهي در جهان اسلام.
ارائه تصويرهاي مطلوب از انقلاب اسلامي وفرهنگ وتمدن ايراني در افکار عمومي جهانيان.
تبليغ ومعرفي الگوي عملي مردم سالاري ديني براي جهانيان. (24)
تهديدهاي نرم عليه جمهوري اسلامي ايران؛ اهداف، ابعاد وراه هاي مقابله با آن
فريده پيشوايي
چکيده
از آنجا که تهديد نرم ظاهري خشن و رعب آور ندارد و هوشيارانه وپنهاني اعمال مي شود، شناسايي اهداف وابعاد آن بيش از پيش ضرورت مي يابد.
مفهوم تهديد نرم، ابزارها وشيوه هاي نرم مورد استفاده دشمن ونيز راه هاي مقابله با آن از جمله مباحثي است که در اين مقاله آن آمده است.
کليد واژگان: تهديد نرم، دشمن، رسانه.
پيش گفتار
دشمنان انقلاب اسلامي به ويژه امريکا نيز تهديدات نرم عليه ايران را راهبردي امنيتي معرفي کرده اند. نمونه اي از اين تهديدات درحوادث پس ازانتخابات رياست جمهوري بر همگان آشکار شد. آگاهي از وجود چنين تهديدي و نيزآشنايي با شيوه هاي به کار گرفته شده و نيز شناسايي اهداف دشمن در تهديد نرم، سبب افزايش بصيرت سياسي درهمگان مي شود وآنان را با راه هاي مقابله با آن آشنا مي سازد.
1. ضرورت دشمن شناسي از ديدگاه قرآن
قرآن کريم در آيات مختلفي، دشمنان مسلمانان وفعاليت هاي آنان عليه مسلمانان راشناسانده است.
الف) دشمنان دروني
نفس اماره
وما ابري نفسي ان النفس لاماره بالسوه الا ما رحم ربي.(يوسف: 53)
ومن نفس خود را تبرئه نمي کنم؛ چرا که نفس بي شک، به بدي امر مي کند؛ مگر کسي را که خدا رحم کند.
شيطان
ان الشيطان کان للانسان عدوا مبيناً.(اسراء: 53)
زيرا شيطان همواره براي انسان دشمني آشکار است.
ب) دشمنان بيروني
کافران
يا ايها الذين امنوا لاتتخذوا عدوي وعدوکم اولياء تلقون اليهم بالموده وقد کفروا بما جاءکم من الحق يخرجون الرسول...(ممتحنه : 1 - 2 )
اي کساني که ايمان آورده ايد! دشمن من و دشمن خودتان را به دستي مگيريد[، چنان که] که به آنها اظهار دوستي کنيد و حال آنکه بي شک، به آن حقيقت که براي شما آمده است، کافرند [و] پيامبر [خدا] وشما را [ازمکه] بيرون مي کنند.
منافقان
واذا رايتهم تعجبک اجسامهم وان يقولوا تسمع لقولهم کانهم خشب مسنده يحسبون کل صيحه عليهم هم العدو فاحذرهم قاتلهم الله اني يوفکون.(منافقون: 4)
وچون آنان را ببيني، هيکل هايشان تورا به تعجب وا مي دارد وچون سخن گويند، به گفتارشان گوش فرا مي دهي، گويي آنان شمعک هايي پشت بر ديوارند (که پوک شده ودر خوراعتماد نيستند). هر فريادي را به زبان خويش مي پندارند. خودشان دشمنند. از آنان بپرهيز! خدا بکشدشان! تا کجا [از حقيقت] انحراف يافته اند.
مرجفان(25) ومجرمان
لئن لم يتنه المنافقون والذين في قلوبهم مرض والمرجفون في المدينه لنغرينک بهم ثم لايجاورونک فيها الا قليلاً.(احزاب :60)
اگر منافقان وکساني که در دل هايشان مرضي هست وشايعه افکنان در مدينه، [ازکارشان] بازنايستند، تو را سخت بر آنان مسلط مي کنيم تا جز[مدتي] اندک درهمسايگي تو نپايند.
2. شناخت شناسي تهديد نرم
الف) مفهوم تهديد نرم
تهديد با ويژگي ها و ابعاد وحدودش، درگذر زمان، تحولات قابل توجهي داشته است. درزمان هاي گذشته بيشترين شکل تهديد، از نوع تهديد سخت بود. به اين معنا کشور تهديدکننده به تعرض به کشور ديگر واز بين بردن تماميت ارضي آن و نيز از بين بردن زير ساخت هاي نظامي واقتصادي آن کشور اقدام مي کرد. ابزار اين نوع تهديد، همان ابزار نظامي خشونت آميز بود.
درگذر زمان، جنس اين تهديد سخت براثر عوامل ودلايل گوناگون به تدريج دگرگون شد وجاي ابزارهاي خشونت آميز را ابزارهاي غير نظامي وغيرخشونت آميز گرفت، به گونه اي که تهديد هاي فرهنگي با چهره هاي پنهان وبا بهره گيري از روش هاي پيچيده تا جايي پيش رفت که امروزه امکان لشکر کشي وکشورگشايي را امکان پذير کرده است.(26)
به عبارت ديگر در تهديد نرم، کشور مهاجم مي کوشد بدون استفاده از ابزارهاي خشن، اعمال قدرت کند ومديريت افکار عمومي کشور مورد تهاجم را در راه نيل به اهداف خود بر عهده گيرد.
امروزه حتي قدرت هاي بزرگ نيز با داشتن لشکرها وتجهيزات نظامي پيشرفته، براي متحمل نشدن هزينه ها و پي آمدهاي تهديد سخت يا همان تهاجم نظامي، جز در مواردي ويژه واستثنايي، از اعمال قدرت نرم براي سرنگوني کشور مورد تهاجم استفاده مي کنند.
درنگاهي کلي مي توان تهديد نرم را چنين تعريف کرد:
تهديد نرم، مجموعه اقداماتي است که باعث دگرگوني هويت فرهنگي و الگوهاي رفتاري مورد قبول يک نظام سياسي شود. تهديد نرم، نوعي سلطه در ابعاد سه گانه حکومت، اقتصاد وفرهنگ است که از طريق استحاله الگوهاي رفتاري در
اين حوزه ها، ايجاد شده است ونمادها والگوهاي نظام سلطه جايگزين آنها مي گردد.(27)
ب) ويژگي هاي تهديد نرم
- روش هاي به کار گرفته شده در تهديد نرم، روش هاي نرم افزاري است.
- تغييرات حاصل از تهديد نرم نيز دروني، آرام، ذهني وتدريجي است.
- تهديدنرم، همراه با آرامش از راه رسانه ها، احزاب، تشکل هاي صنعتي وبا به کارگيري شيوه القا واقناع صورت مي گيرد.
تهديد نرم اعتباري است؛ يعني ممکن است پديده اي زماني تهديد به شمارآيد، ولي زماني ديگر، عنصر معمولي جامعه باشد.(28)
- تهديدنرم دو پيکارگاه دارد؛ يکي قلب وديگري مغز. تصرف قلب ها و ذهن ها هدف منازعات نرم است.
-درتهديد نرم، عامل تهديد به دنبال فراهم کردن الگوهاي اقناعي است ومي کوشد مخاطب رابه گونه اي تحت تأثير قرار دهد که اولويت هاي خود را مطابق خواسته هاي عامل تهديد فهم ودرک کند.(29)
-تهديد نرم همراه با نماد سازي است. اين امر با بهره گيري از نمادهاي تاريخي يا مذهبي صورت مي گيرد.
- تهديد نرم، پايدار وبا دوام است. واگر دشمن موفق به تصرف افکار و دل هاشود، به راحتي نمي توان آن را باز پس گرفت.
تهديد نرم، ترديد آفرين است. با ايجاد ترديد و نااميدي شروع مي شود وبه ترديد درباورها وعقايد سياسي مي انجامد.
-تهديد نرم، پرتحرک و جاذبه دار است وافراد، خواسته يا ناخواسته به استخدام کارگزاران اصلي جنگ نرم درمي آيند.(30)
پي نوشت ها :
22. همان، صص 100و 101.
23. نک: همان، صص 106- 109.
24. قدرت وجنگ نرم از نظريه تا عمل، صص 184 و 185؛ جنگ نرم، صص 83- 113.
25. مرجف: شايعه پراکني وايجاد کننده رعب و وحشت.
26. تهديد نرم وراهبردهاي مقابله، صص 97و 98.
27. حسين عبدي، جنگ نرم، ص 27.
28. همان، ص28.
29. تهديد نرم و راهبردهاي مقابله، ص101.
30. جنگ نرم، صص 29- 32(اقتباس).