وحی در عهد عتیق
«وحی کلام خداوند درباره اسرائیل قول خداوند است که آسمانها را گسترانید و بنیاد زمین را نهاد و روح انسان را در اندرون او ساخت» . (1)
«وحی کلام خداوند درباره اسرائیل به واسطه ملاکی.خداوند میگوید که: «شما را دوست داشتهام .» اما شما میگویید: «چگونه ما را دوست داشته» . (2)
«وحی درباره نینوی: «کتاب رؤیای ناحوم القوشی یهوه خدای غیور و انتقام گیرنده است»» . (3)
«وحی درباره دمشق: «اینک دمشق از میان شهرها برداشته میشود و توده خراب خواهد شد»» . (4)
«وحی درباره مصر: «اینک خداوند برابر تیزرو سوار شده به مصر میآید و بتهای مصر از حضور وی خواهد لرزید و دلهای مصریان در اندرون ایشانگداخته خواهد شد»» . (5)
«وحی درباره موآب: «زیرا که در شبی عارموآب خراب و هلاک شده است.زیرا در شبی قیرموآب خراب و هلاک شده است»» . (6)
«وحی درباره صور: «ای کشتیهای ترکیش و لوله نمایید، زیرا که به حدی خراب شده است که نه خانهای نه مدخلی باقی مانده»» . (7)
«و به یادآور که چگونه وقتی که من و تو با هم از عقب پدرش اخاب سوار میبودیم خداوند این وحی را درباره او فرمود.خداوند میگوید: «هر آینه خون نابوت و خون پسرانش را دیروز دیدم. «و خداوند میگوید: «که در این ملک به تو مکافات خواهم رسانید پس الآن او را بردار و به موجب کلام خداوند او را در این ملک بینداز»» . (8)
وحی زبانی
«خداوند با شما از میان آتش متکلم شد و شما آواز کلمات را شنیدید، لیکن صورتی ندیدید بلکه فقط آواز را شنیدید» . (9) «خدا از میان بوته به وی ندا در داد و گفت: «ای موسی! ای موسی!» گفت: «لبیک. «گفت:» بدینجا نزدیک میا! نعلین خود را از پایهایت بیرون کن! زیرا مکانی که در آن ایستادهای زمین مقدس است، و گفت من خدای پدرت و خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب. «آن گاه موسی روی خود را پوشانید زیرا ترسید که به خدا بنگرد» . (10)
«وحی کلام خداوند بر زمین حدراخ نازل میشود و دمشق محل آن میباشد» . (11)
«و خدا به موسی خطاب کرده وی را گفت: «من یهوه هستم و با ابراهیم و اسحاق و یعقوب به نام خدای قادر مطلق ظاهر شدم، لیکن به نام خود یهوه نزد ایشان معروف نگشتم» . (12)
«و در آنجا با تو ملاقات خواهم کرد و از بالای تخت رحمت از میان دو کروبی که بر تابوت شهادت میباشند با تو سخن خواهم گفت، درباره همه اموری که به جهت بنی اسرائیل تو را امر خواهم فرمود» . (13)
«پس خداوند موسی را خطاب کرده گفت: «هفتاد نفر از مشایخ بنی اسرائیل که ایشان را میدانی که مشایخ قوم و سروران آنها میباشند نزد من جمع کن»» . (14)
«این است کلامی که از جانب خداوند به ارمیا نازل شده، گفت: «کلام این عهد را بشنوید و به مردان یهودا و ساکنان اورشلیم بگویید» .» (15) «دست خداوند در آنجا بر من نهاده شد و او مرا گفت برخیز و به هامون بیرون شو که در آنجا با تو سخن خواهم گفت.» (16)
و صدها آیه دیگر از این قبیل که ظهور دارند که وحی خدا به موسی به صورت تکلم بوده است .
در تلمود مینویسد: «شالوده و اساس ایمان دانشمندان یهود این است که خداوند اراده و خواست خود را به وسیله سخنگویان که پیغمبر خوانده شدهاند به انسانها اطلاع داده است .» (17)
فرشته وحی
«و فرشتهای که با حق تکلم مینمود برگشته مرا مثل شخصی که از خواب بیدار شود بیدار کرد...و من توجه نموده فرشته را که با من تکلم مینمود خطاب کرده گفتم: «ای آقایم اینها چه میباشد. «و فرشتهای که با من تکلم مینمود مرا جواب داد و گفت: «آیا نمیدانید اینها چیست؟ «گفتم:» نه ای آقایم. «او در جواب من گفت: «این است کلامی که خداوند به زربابل میگوید.نه به قدرت و نه به قوت بلکه به روح من» .» (18)
«زیرا فرشته من پیش روی تو میرود و تو را به اموریان و حنیان و فرزیان و کنعانیان و حویان و یبوسیان خواهد رسانید و ایشان را هلاک خواهم ساخت.» (19)
«آن فرشته که مرا از هر بدی خلاصی داده این دو پسر را برکت دهد.» (20) «و چون من دانیال رؤیا را دیدم و معنای آن را طلبیدم ناگاه شبیه مردی نزد من بایستاد و آوازی آدمی را از میان نهر اولای شنیدم که ندا کرده میگفت: «ای جبرائیل! این مرد را از معنای این رؤیا مطلع ساز!»» (21)
«چون هنوز در دعا متکلم میبودم آن مرد جبرائیل که او را در رؤیای اول دیده بودم به سرعت پرواز نموده به وقت هدیه شام نزد من رسید و مرا اعلام نمود و با من متکلم شده گفت : «ای دانیال! الآن من بیرون آمدهام تا تو را فطانت و فهم بخشم» .» (22)
هدف وحی در عهد عتیق
«اینک چنان که یهوه خدایم مرا امر فرموده است فرائض و احکام به شما تعلیم نمودم تا در زمینی که شما داخل شده به تصرف میآورید چنان عمل نمایید.» (24)
«و عهد خود را که شما را به نگاه داشتن آن مأمور فرمود برای شما بیان کرد، یعنی ده کلمه را و آنها را بر لوح و سنگ نوشت.و خداوند مرا در آن وقت امر فرمود که فرائض و احکام را به شما تعلیم دهم تا آنها را در زمینی که برای تصرفش به آن عبور میکنید به جا آورید .» (25)
«و خداوند گفت هر آینه مصیبت قوم خود را در مصر دیدم و استغاثه ایشان را از دست سرکاران ایشان شنیدم، زیرا غمهای ایشان را میدانم و نزول کردم تا ایشان را از دست مصریان خلاصی دهم.» (26)
«روح خداوند یهوه بر من است، زیرا خداوند مرا مسح کرده است تا مسکینان را بشارت دهم و مرا فرستاده تا شکسته دلان را التیام بخشم.» (27)
کیفیت وحی در عهد عتیق
«خدا، خدا، یهوه تکلم میکند و زمین را از مطلع آفتاب تا به مغربش میخواند.از صهیون که کمال زیبایی است خدا تجلی نموده است.خدای ما میآید و سکوت نخواهد نمود.» (28)
«و یک روز قبل از آمدن شأول خداوند بر سموئیل کشف نموده گفت مثل این وقت شخصی را از زمین بنیامین نزد تو میفرستم او را مسح نما تا بر قوم من اسرائیل رئیس باشد.» (29)
«اینک خداوند یهوه با قدرت میآید و بازوی وی برایش حکمرانی مینماید.اینک اجرت با وی است و عقوبت وی پیش روی او میآید.» (30)
«در حال، خداوند بر سر او ایستاده میگوید: «من هستم یهوه خدای پدرت ابراهیم و خدای اسحاق» .» (31)
«دست خداوند بر من فرود آمده مرا در روح خداوند بیرون برد و در همواری قرارداد و آن از استخوانها پر بود.» (32)
«و در آنجا مذبحی بنا نمود و آن مکان را ایل بیت ایل نامید، زیرا در آنجا خدا بر وی ظاهر شده بود.» (33)
از بعض آیات استفاده میشود که وحی را خداوند بر زبان پیامبر القاء میکند و با زبان او سخن میگوید.
«خدا به موسی گفت: «و بدو سخن خواهی گفت و کلام مرا به زبان وی القاء خواهی کرد و من با زبان تو و با زبان او خواهم بود و آنچه باید شما را خواهم آموخت» .» (34)
«روح خداوند به وسیله من متکلم شد و کلام او بر زبانم جاری گردید.» (35)
«و خداوند به من گفت آنچه گفتند نیکو گفتند.نبی را برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهم گفت.» (36) «و خداوند به من گفت: «اینک کلام خود را در دهان تو نهادم» .» (37)
حوادث فوق العاده به هنگام وحی
«و جمیع اقوام رعدها و زبانهای آتش و صدای کرنا و کوه را که پر از دود بود دیدند، و چون قوم این را بدیدند لرزیدند و از دو بایستادند و به موسی گفتند تو به ما سخن بگو و خواهیم شنید، اما خدا به ما نگوید مبادا بمیریم.» (38)
«و واقع شد در روز سوم به وقت طلوع صبح که رعدها و برقها و ابر غلیظ بر کوه پدید آمد و آواز کرنای بسیار سخت به طوری که تمامی قوم که در لشگرگاه بودند بلرزیدند و موسی قوم را برای ملاقات خدا از لشگرگاه بیرون آورد و در پایان کوه ایستاد و تمامی کوه سینا را دود فرو گرفت، زیرا خداوند در آتش بر آن نزول کرد و دودش مثل دود کوره بالا میشد و تمام کوه سخت متزلزل گردید.» (39)
شرط قابلیت در وحی
علاوه بر کیفیات اخلاقی فوق الذکر شرائط دیگری نیز برای رسیدن به مقام نبوت لازم و اساسی است: «ذات قدوس متبارک شنحینای خود را فرود نمیآورد مگر بر شخصی که دلیر و ثروتمند و دانا و فروتن باشد.»
«شنحینا قرار نمیگیرد مگر بر انسانی که عاقل و دانشمند و دلیر و ثروتمند و بلند اندام باشد.» (شبات، 92 الف) علاوه بر این، انحراف از کمال اخلاقی این اثر را دارد که عطیه نبوت را برای همیشه و یا به طور موقت از انسان میگیرد و آن را از بین میبرد. «اگر پیغمبری تکبر کند نبوت از وی دور میشود، و اگر او عصبانی و خشمگین شود نیز نبوت او را ترک میگوید.» (پساحیم، 66 ب) (40)
وحی و نبوت در بت پرستان
هر وقت که پادشاه میخواست با دوست خود صحبت کند پرده را به کنار میزد و با وی سخن میگفت. (به همین گونه خداوند با انبیای اسرائیل بدون پرده و آشکار را متکلم میشد.اما وقتی که میخواست با پیغمبران بت پرستان صحبت کند پرده را به کنار نمیزد، بلکه از پشت آن با ایشان سخن میگفت.» (41) باز هم در تلمود میگوید: «از تمام پیغمبران یهود موسی بزرگتر و ممتازتر بوده و برای خود مقام مخصوصی دارد» بین موسی و سایر پیغمبران چه تفاوتی بود؟ سایر پیغمبران نور جلال الاهی را از ورای نه جام«~ specularia ~»میدیدند، در صورتی که موسی آن را تنها از ورای یک جام میدید.سایر پیغمبران آن نور را از ورای شیشه کدر میدیدند، در صورتی که موسی آن را از ورای شیشه شفاف میدید.» (ویقرا ربا 1: 14) در نتیجه موسی پیام الاهی را بیش از سایر پیغمبران درک میکرد، و تقرب او به درگاه خدا زیادتر از تقرب دیگران بود.» (42)
پينوشتها:
1.کتاب زکریا، باب دوازدهم، آیه 1 ـ .2
2.کتاب ملاکی، باب اول، آیه 1 ـ .2
3.کتاب ناحوم نبی، باب اول، آیه .1
4.کتاب اشعیا، باب هفدهم، آیه .1
5.کتاب اشعیا، باب نوزدهم، آیه .1
6.کتاب اشعیا، باب پانزدهم، آیه 1 ـ .2
7.کتاب اشعیا، باب بیست و سوم، آیه .1
8.کتاب پادشاهان روم، باب نهم، آیه 25 تا .27
9.سفر تثنیه، باب چهارم، آیه .13
10.سفر خروج، باب سوم، آیه .5
11.کتاب زکریا، باب نهم، آیه .10
12.سفر خروج، باب ششم، آیه 2 ـ .3
13.سفر خروج، باب بیست و پنجم، آیه .23
14.سفر اعداد، باب یازدهم، آیه .17
15.کتاب ارمیا، باب یازدهم، آیه 1 ـ .2
16.کتاب حزقیال، باب سوم، آیه .23
17.تلمود، فصل چهارم.
18.کتاب زکریا، باب چهارم، آیه 1 ـ 2 ـ 5 ـ .6
19.سفر خروج، باب بیست و سوم، آیه .23
20.سفر پیدایش، باب چهل و هشتم، آیه .17
21.کتاب دانیال، باب هشتم، آیه .16
22.کتاب دانیال، باب نهم، آیه 22 ـ .23
23.سفر تثنیه، باب چهارم، آیه 1 ـ .2
24.سفر تثنیه، باب چهارم، آیه .5
25.سفر تثنیه، باب چهارم، آیات 13 ـ .15
26.سفر خروج، باب سوم، آیه 5 ـ .8
27.کتاب اشعیا، باب شصت و یکم، آیه .1
28.کتاب فرامیر، فرمور پنجاهم، آیه 1 ـ .3
29.سموئیل، اول باب نهم، آیه .16
30.کتاب اشعیا، باب چهلم، آیه .10
31.سفر پیدایش، باب بیست و هشتم، آیه .13
32.کتاب حزقیال، باب سی و هفتم، آیه .1
33.سفر پیدایش، باب سی و پنجم، آیه .7
34.سفر خروج، باب چهارم، آیه .15
35.کتاب دوم سموئیل، باب بیست و سوم، آیه .3
36.سفر تثنیه، باب هجدهم، آیه 17 ـ .18
37.کتاب ارمیا، باب اول، آیه .10
38.سفر خروج، باب بیستم، آیه 18 ـ .19
39.سفر خروج، باب نوزدهم، آیه 17 ـ .19
40.تلمود، فصل چهارم.
41.تلمود، فصل چهارم.
42.تلمود، فصل چهارم.
ارسال توسط کاربر محترم سایت : sajad2007
/ج