حزب الله و اسراييل (2)
نويسنده: ابراهيم غالي(2)
ترجمه: شيما صابري
ترجمه: شيما صابري
تواناي نابرابر با نتايج تعجب آور(1)
محاسبات اسراييل
همچنين مقامات اسراييل و دستگاه هاي اطلاعاتي اين رژيم بدين نكته اشاره دارند كه حزب الله توانسته است پيامد حضور نيروهاي يونيفل در جنوب لبنان را پشت سربگذراند. ايهود باراك وزير دفاع اسراييل نيز بارها تاكيد كرده است كه حزب الله حدود 40 هزار موشك در اختيار دارد كه برخي از اين موشك ها مي تواند ساختمان وزارت دفاع اسراييل را هدف قرار دهد. اين حزب ضعف جبهه داخلي را دريافته، بنابراين اسراييل بايد از وارد شدن به جنگي گسترده با آن امتناع ورزد. اين موضوع از شدت لحن مقامات اسراييل درباره حزب الله و لبنان نكاسته است؛ به گونه اي كه نتانياهو اخيراً گفته است حضور حزب الله در كابينه لبنان به معناي آن است كه در صورت بروز درگيري و جنگ بين اسراييل و حزب الله تمامي خاك لبنان مورد هدف قرار خواهد گرفت.
تمامي نهادهاي اطلاعاتي اسراييل در اين نكته اتفاق نظر دارند كه حزب الله نسبت به گذشته قدرتمندتر شده است. عاموس يادلين رئيس اطلاعات ارتش اسراييل مي گويد:
قطعنامه 1701 به طوركامل اجرا نشده است. حزب الله هنوز هم در جنوب ليطاني حضور دارد و از سوريه و ايران سلاح دريافت مي كند. موشك هاي حزب الله در ليطاني فرود مي آيد و رزمندگان حزب الله در اين منطقه هستند و در مرزهاي اسراييل به فعاليت اطلاعاتي مي پردازند.
با وجود اين يادلين معتقد است كه حزب الله دريافته «رويارويي با اسراييل در جبهه نبرد اقدام مناسبي نيست.»
گزارش هاي اسراييل بيانگر آن است كه حزب الله طي سال 2008 تمامي تلاش خود را به كار بسته تا هواپيماهاي اسراييل را كه در آسمان لبنان به پرواز در مي آيد هدف قرار دهد و اگر در حال حاضر سلاح كافي در اختيار نداشته باشد مي كوشد خود را به سلاح هاي جديدي مجهز كند كه بتواند چنين اهدافي را نشانه بگيرد. گزارش اطلاعات نظامي اسراييل در آگوست 2008 منتشر شد بيانگر آن است كه حزب الله به دنبال بازيابي مجدد توان نظامي خود از طريق تهيه اسلحه از ايران و سوريه است كه از جمله اين سلاح ها هزاران موشك ضد تانك و ديگر موشك هايي است كه تا 300 كيلومتر برد دارد و مي تواند در ديمونا (مركز هسته اي اسراييل) فرود آيد. اين گزارش مي افزايد حزب الله توانسته نيروهاي خود را به جنوب رودخانه ليطاني بياورد تا درست در مقابل نيروهاي يونيفل صف آرايي كنند.
منابع امنيتي اسراييل بعيد نمي دانند كه حزب الله نظام موشكي ضدهواپيما در اختيار داشته باشد و حتي شايد اين موشك ها را در ارتفاع 2007 متري كوه هاي «صنين» لبنان جاي دهد؛ موشك هايي كه مي توانند هواپيماهاي اسراييلي را كه درصدد عكسبرداري از لبنان هستند هدف قرار داده و سرنگون كنند.
علاوه بر موارد ياد شده، اسراييل از آن نگران است كه نيروهاي دريايي ايران، حزب الله را به شناورهاي دريايي از جمله قايق هاي ساخت چين مجهز نمايد. منابع اسراييل بر اين نكته اشاره دارند كه حزب الله يگان زيردريايي تشكيل داده كه به راحتي مي تواند اين زيردريايي ها را به كار گيرد؛ افزون براين، براي رويارويي با هرگونه حمله به ايران دوره هاي نظامي مي بيند. در مقابل اسراييل نيز طي دوره نخست وزيري ايهود اولمرت درصدد استفاده از تاكتيك هاي جايگزين براي مقابله با حزب الله بود. در همين راستا، پس از ديدار از آنكارا در فوريه 2007 و با حمايت ايهود باراك وزير دفاع و گابي اشكنازي رئيس ستاد ارتش، مذاكرات غيرمسقيم با سوريه را آغاز كرد. در ماه مي 2008 سوريه و اسراييل به طور ضمني اعلام كردند كه مذاكرات غير مستقيم خود را به واسطه تركيه اجرا خواهند كرد. در 10 ژوئن همان سال، طي جلسه هيئت وزيران اسراييل، اولمرت دولت لبنان را به گفت و گوهاي مستقيم و دو جانبه در جهت حفظ منافع دو طرف فراخواند و تاكيد نمود كه مذاكره با سوريه روند قابل قبولي داشته است. از اين رو، اولمرت طي سال هاي 2007 و 2008 در پي به كار بردن تاكتيك هاي جديدي بود كه از احتمال در گرفتن جنگ بكاهد. واضح است كه نهادهاي نظامي و اطلاعاتي اسراييل و حتي خود وي خواستار آن بودند كه سوريه را از محور راديكالي كه ايران آن را راهبري مي كند خارج كنند.
از سوي ديگر اسراييل شبكه جاسوسي خود در خاك لبنان را گسترش داده و از قاچاق مواد مخدر در مرزهاي شمالي جلوگيري مي كند. همچنين اين رژيم مي كوشد در جنگ فناوري اطلاعات بر حزب الله فائق آيد. علاوه بر اسراييل در مناطقي همچون كشورهاي آمريکاي لاتين و آفريقا با حزب الله رويارو شده است.
اقدامات بازدارنده و افزايش توان نظامي با بالاترين حد، به ركن اصلي مقابله با حزب الله تبديل شده است و اين حزب را از تكرار و تجربه اسيركردن سربازان و كشتن آنان كه در ژوئن2006 اتفاق افتاده باز داشته است. وزارت دفاع به رهبري ايهود باراك و رئيس ستاد ارتش اشكنازي، از سال 2007 برنامه هاي بلندمدت و مانورهاي بسياري را به اجرا گذاشته اند كه هدف از آن بالابردن توان دفاعي جهت رويارويي مجدد با نيروهاي لبناني در صورت سرگرفتن جنگ، تحكيم جبهه داخلي و چگونگي مواجهه با نيروهاي حزب الله است.
مهم ترين اين مانورها، مانوري بود كه در ماه مي گذشته به نام «تحول 3» انجام شد كه به گفته ايهود باراك ارتش اسراييل طي اجراي آن به اوج عمليات خود رسيد. او هدف از برگزاري اين مانور را به كارگرفتن تجربيات كسب شده از جنگ ماه جولاي دانست.
در راستاي تقويت قدرت و مقابله با «توان نظامي حزب الله» بيش از دو سال است كه مقامات اسراييلي تهديد مي كنند كه در صورت وقوع جنگ، دامنه نبرد را به كل لبنان تعميم خواهند داد و تصريح مي كنند: «در صورت جنگ با حزب الله اسراييل تمامي لبنان را هدف قرار خواهد داد و به زيرساخت هاي غيرنظامي حمله خواهد نمود.
با وجود به قدرت رسيدن حكومتي دست راستي و تندرو به نخست وزيري نتانياهو، به نظر مي رسد وي درصدد است در مقابله با حزب الله - حتي به صورت موقت- همين خط مشي را ادامه دهد چرا كه ائتلاف موجود از سويي بسيار شكننده است و از سويي ديگر در بسياري از موارد از جمله مسئله ايران تحت فشار قرار دارد. در اين ميان مهم ترين نكته آن است كه اين حكومت نمي تواند به دنبال تلاش هاي غرب براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران، جبهه نبرد جديدي بگشايد؛ به ويژه آنكه دريافته است در صورت دست زدن به هرگونه اقدام نظامي عليه ايران حزب الله ساكت نخواهد نشست.
خلاصه سخن آنكه اسراييل و حزب الله طي دو سال گذشته به استراتژي بازدارندگي پايبند بوده اند و از سويي در انتظار نظم و ترتيب يافتن جبهه داخلي و از سويي ديگر نظاره گر تحولات منطقه اي هستند و هريك از طرفين نيز توانسته معادله جديدي را رقم بزند كه طرف مقابل (به ويژه حزب الله) را از وارد شدن به جنگي جديد باز مي دارد.
در پايان مي توان گفت ايران در قلب اين رويداد و متغير سرنوشت ساز آن محسوب مي شود و هرچه زمان بگذرد و از جانب آمريكا آسوده خاطر گردد و توانمندي هاي هسته اي خود را در فضايي آرام توسعه دهد، بيشتر مايل خواهد بود كه حزب الله توان خود را جهت رويارويي هاي آتي با اسراييل حفظ كند؛ تا در صورتي كه اين رژيم درصدد انجام فعاليت نظامي عليه ايران برآيد- تا اين كشور را از دستيابي به سلاح هسته اي بازدارد- حزب الله به آن پاسخ گويد. اسراييل نيز خواهان آن نيست كه در زماني نامناسب وارد جنگي گسترده و غير ضروري گردد و به انتظار مشخص شدن نتيجه تلاش هاي غرب و آمريکا عليه ايران، نشسته است. بنابراين جنگ اسراييل عليه ضعيف ترين جبهه در ابتداي سال 2009 [يعني غزه] در راستاي ممانعت از بروز درگيري بين حزب الله و اين رژيم انجام شد.
پي نوشت ها :
1)منبع: القدس، ش130.
2)پژوهشگر مركز مطالعات خاورميانه