چريك انقلاب
زندگي و سلوك شهيد حجت الاسلام سید علی اندرزگو از سه جنبه قابل بررسي و تامل است . اول آنكه او الگوئي ممتاز از يك چريك اسلامي است. پيش از آنكه او قدم در آوردگاه مبارزه بنهد، مبارزات مسلحانه و چريكي، از جنبه نظري و عملي، منحصر و در تيول گروه هاي چپ و ماركسيستي بود. ظهور اندرزگو و بروز توانايي هاي شگفت و خارق العاده او، الگويي از جنگ چريكي بر مدار انديشه هاي اسلامي را رقم زد و همزمان با او و پس از او بود كه عده زيادي به اين عرصه پا نهادند.
نام او و تداوم مبارزاتش در طول پانزده سال، به تمامي كساني كه در اين مسير گام نهاده بودند، نيرو و روحيه داد و افسانه شكست ناپذيري ساواك را به سخره گرفت. از سوي ديگر اندرزگو، الگو و اسوه ابتكار است. وي بسياري از اين آموزه هاي دقيق را در جايي نياموخته بود و بسياري از شيوه هايش ابتكاري و محصول فكر و انديشه شخصي او بودند. بهره اي كه اينك مي توان از اين جنبه از شخصيت اندرزگو گرفت، استفاده از شيوه هاي خلاقانه او در عرصه هايي است كه مسلما دشوارتر از مبارزه مسلحانه نيستند. اين نبوغ سرشار و كم نظير تا بدان پايه بود كه ساواك به رغم دشمن انگاشتن، تعقيب و حتي شهادت او نتوانست هيچ گاه به عمق و گستره فعاليت هاي وي پي ببرد. بسياري از انبارهاي اسلحه هاي او پس از انقلاب توسط دوستانش كشف شد و مورد استفاده نهادهاي انقلابي قرار گرفت.
جنبه سوم شخصيت وي، خدا باوري و توكل است. بسياري بودند كه قولاً و عملاً چنين وانمود مي كردند كه يك چريك و مبارز مسلحانه نيازمند ورود به عرصه هاي معنوي و عبادي نيست و همين كه مبارزه را برگزيده است، حكم عبادت را دارد، در حالي كه شهيد اندرزگو به گفته بسياري از كساني كه او را به نيكي مي شناختند، بيش و پيش از هر چيز، عارف بود و در بسياري از عرصه ها، به منزلت شهود رسيده بود كه بارزترين جلوه آن، احساس رسيدن به مرحله وصل در واپسين ماه هاي حيات و به ثمر رساندن طفل نوپاي انقلاب بود.
جمع بين اين خصال از او چهره اي ساخته كه مي تواند الگوئي در خور اعتنا باشد. نمادي بهتر از اندرزگو نمي توان فرا روي جواناني قرار داد كه سراپا شور و تحركند و به الگويي نياز دارند كه ضمن هماهنگي با ويژگي هاي سني آنها، از ايمان و توكل بالايي نيز برخوردار باشد. اميدواريم روزي برسد كه مسئولين فرهنگي ما، دين خود را نسبت به اين شخصيت ادا كنند، زيرا در عين حال كه وجود همه ما مرهون و مديون شهداست، براي تشخيص مسير نيز به اين الگوها نياز وافر داريم.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 24
/ع
نام او و تداوم مبارزاتش در طول پانزده سال، به تمامي كساني كه در اين مسير گام نهاده بودند، نيرو و روحيه داد و افسانه شكست ناپذيري ساواك را به سخره گرفت. از سوي ديگر اندرزگو، الگو و اسوه ابتكار است. وي بسياري از اين آموزه هاي دقيق را در جايي نياموخته بود و بسياري از شيوه هايش ابتكاري و محصول فكر و انديشه شخصي او بودند. بهره اي كه اينك مي توان از اين جنبه از شخصيت اندرزگو گرفت، استفاده از شيوه هاي خلاقانه او در عرصه هايي است كه مسلما دشوارتر از مبارزه مسلحانه نيستند. اين نبوغ سرشار و كم نظير تا بدان پايه بود كه ساواك به رغم دشمن انگاشتن، تعقيب و حتي شهادت او نتوانست هيچ گاه به عمق و گستره فعاليت هاي وي پي ببرد. بسياري از انبارهاي اسلحه هاي او پس از انقلاب توسط دوستانش كشف شد و مورد استفاده نهادهاي انقلابي قرار گرفت.
جنبه سوم شخصيت وي، خدا باوري و توكل است. بسياري بودند كه قولاً و عملاً چنين وانمود مي كردند كه يك چريك و مبارز مسلحانه نيازمند ورود به عرصه هاي معنوي و عبادي نيست و همين كه مبارزه را برگزيده است، حكم عبادت را دارد، در حالي كه شهيد اندرزگو به گفته بسياري از كساني كه او را به نيكي مي شناختند، بيش و پيش از هر چيز، عارف بود و در بسياري از عرصه ها، به منزلت شهود رسيده بود كه بارزترين جلوه آن، احساس رسيدن به مرحله وصل در واپسين ماه هاي حيات و به ثمر رساندن طفل نوپاي انقلاب بود.
جمع بين اين خصال از او چهره اي ساخته كه مي تواند الگوئي در خور اعتنا باشد. نمادي بهتر از اندرزگو نمي توان فرا روي جواناني قرار داد كه سراپا شور و تحركند و به الگويي نياز دارند كه ضمن هماهنگي با ويژگي هاي سني آنها، از ايمان و توكل بالايي نيز برخوردار باشد. اميدواريم روزي برسد كه مسئولين فرهنگي ما، دين خود را نسبت به اين شخصيت ادا كنند، زيرا در عين حال كه وجود همه ما مرهون و مديون شهداست، براي تشخيص مسير نيز به اين الگوها نياز وافر داريم.
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 24
/ع