نغمه ساز ايثار

استاد مجيد انتظامي، نغمه ساز ايثار
 

در سال 1326 در خانواده اي هنرمند و در تهران به دنيا آمد. پدرش، عزت الله انتظامي، از چهره هاي ماندگار و از افتخارات مسلم سينما و تئاتر ايران است. او پس از گذراندن دوره دبيرستان، براي ادامه تحصيل به دانشگاه دولتي و موسيقي برلين رفت و از كنسرواتوار آنجا فارغ التحصيل شد. او كه از محضر اساتيدي چون كارل اشتاين ولوتار كخ بهره جسته است، مدتها با اركستر سمفونيك برلين و اركستر فيلارمونيك آلمان همكاري داشت و در سال 1353 به ايران بازگشت و از همان زمان همكاري خود را با اركستر سمفونيك ايران آغاز كرد. ساز تخصصي او «ابوا» ست و پيش از آن كه به ايران بيايد، به عنوان تك نواز اين ساز در شهرهاي مختلف اروپا به نوار زندگي پرداخت. ارزشهاي هنري مدرس كلاس موسيقي در دانشگاه تهران و هنرستان عالي موسيقي، نخستين بار در سال 1357 با ساختن موسيقي فيمل سفر سنگ، ساخته مسعود كيميايي، جلوه كرد. پس از آن، استاد انتظامي مسير پرفراز و فرود موسيقي را گام به گام و شادمانه و بي ادعا پيمود و در اين رهگذر، آثاربي شمار و درخشاني را خلق كرد.
بخشي از فيلم هايي كه استاد انتظامي براي آنها موسيقي متن ساخته است، عبارتند از :
1383 طبل بزرگ زير پاي چپ (كاظم معصومي)
1382 جايي براي زندگي (محمد رضا بزرگ نيا)
1382 عروس افغان (ابوالقاسم طالبي)
1381 ديوانه اي از قفس پريد(احمدرضا معتمدي)
1381 نغمه(ابوالقاسم طالبي)
1380 من ترانه پانزده سال دارم (رسول صدرعاملي)
1380 نورا(محمود شولي زاده)
1379 مريم مقدس (شهريار بحراني)
1378 اعتراض(مسعود كيميايي)
1377 عشق بدون مرز(پوران درخشنده)
1376 آژانس شيشه اي (ابراهيم حاتمي كيا)
1376 سيب (سميرا مخملباف )
1374 سرعت (محمد حسين لطيفي)
1374 قله دنيا (عزيز الله حميدنژاد)
1374 نون و گلدون (محسن مخملباف )
1374 مرد آفتابي (همايون اسعديان)
1374 بازمانده (سيف الله داد)
1374 بوي پيراهن يوسف (ابراهيم حاتمي كيا)
1374 دشمن (عباس بابويهي)
1373 آرزوي بزرگ (خسرو شجاعي)
1373 دل و دشنه (مسعود جعفري جوزاني)
1373 حمله به اچ3 (شهريار بحراني)
1373 راه افتخار (داريوش فرهنگ)
1373 روز واقعه (شهرام اسدي)
1372 بدل (جهانگير جهانگيري)
1372 ضربه آخر (داود موثقي)
1372 آخرين خون (منوچهر صبري)
1371 مرد ناتمام (محرم زينال زاده)
1371 طعمه (فرامرز صديقي)
1371 از كرخه تا راين (ابراهيم حاتمي كيا)
1371 راز خنجر (محمد حسين حقيقي)
1371 سوءظن (كاظم معصومي)
1371 آذرخش (احمد رضا درويش)
1371 يك شب و يك غريبه (حسين قاسمي جامي)
1370 اوينار (شهرام اسدي)
1370 پوتين (عبدالله باكيده)
1370 وصل نيكان (ابراهيم حاتمي كيا)
1370 تبعيدي ها (جهانگير جهانگيري)
1370 ناصرالدين شاه آكتور سينما (محسن مخملباف)
1369 چشم شيشه اي (حسين قاسمي جامي)
1369 ابليس (احمد رضا درويش)
1369 آتش پنهان (حبيب كاوش)
1369 در آرزوي ازدواج(اصغر هاشمي)
1368 آخرين پرواز (احمد رضا درويش)
1368 شب بيست و نهم (حميد رخشاني)
1368 راز كوكب (كاظم معصومي)
1368 مدرسه رجايي (كريم زرگر)
1368 زرد قناري (رخشان بني اعتماد )
1367 باي سيكل ران(محسن مخملباف)
1366 كاني مانگا (سيف الله داد)
1366 ترن (امير قويدل )
1366 هراس (شهريار بحراني)
1366 بحران (علي اصغر شادروان)
1365 دبيرستان (اكبر صادقي)
1365 گذرگاه (شهريار بحراني)
1365 ماموريت (حسين زندباف)
1365 دزد و نويسنده (كاظم معصومي)
1364 پلاك (ابراهيم قاضي زاده)
1364 گردباد (كامران قدكچيان)
1363 عقاب ها (ساموئل خاچيكيان)

اگر چه سيمرغ بلورين جشنواره فجر به دفعات بر گلدسته هاي الوان آثار انتظامي آشيان گزيده است، ليكن فاخته احساس هزاران فرهيخته اي كه آثار تصويري گوناگون را با جنبه هاي تأثيرگذار نمايشي كه ضرباهنگ جادويي ملوديهاي فولكور و كلاسيك موسيقي وي را به ياد دارند، هرگز بر آشيانه فراموشي و نسيان منزل نخواهد كرد.
ـ برنده سيمرغ بلورين بهترين دستاورد هنري (ديوانه از قفس پريد)
[دوره 21 جشنواره فيلم فجر(مسابقه سينماي ايران) سال 1381]
ـ برنده تنديس زرين بهترين موسيقي متن (ديوانه از قفس پريد)
[دوره 7 جشن خانه سينما (مسابقه) سال 1382]
ـ كانديد تنديس زرين بهترين موسيقي متن
(من ترانه پانزده سال دارم)
[دوره 6 جشن خانه سينما(مسابقه) سال 1381]
2ـ دومين موسيقي سال (من ترانه پانزده سال دارم)
[دوره 17 منتخب نويسندگان و منتقدان (بهترين هاي سال)ـ سال 1381]
ـ با تقدير از بهترين موسيقي متن
(ناصرالدين شاه آكتور سينما)
[دوره 10 جشنواره فيلم فجر (مسابقه سينماي ايران) سال 1370]
ـ كانديد سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن (اعتراض)
[دوره 18 جشنواره فيلم فجر (مسابقه سينماي ايران ) سال 1378]
ـ برنده لوح زرين انتخاب ويژه سال (اعتراض)
[دوره 1 منتخب سايت ايران راكتور(بهترين هاي سال ) سال 1380]
ـ دومين موسيقي سال (اعتراض)
[دوره 15 منتخب نويسندگان و منتقدان (بهترين هاي سال ) سال 1379]
ـ برنده ديپلم افتخار بهترين موسيقي متن (از كرخه تا راين)
[دوره 11 جشنواره فيلم فجر (مسابقه سينماي ايران) سال 1366]
ـ كانديد سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن (دوئل)
[دوره 9 جشن خانه سينما (مسابقه) سال 1384]
ـ دومين موسيقي سال (دوئل)
[دوره 19 منتخب نويسندگان و منتقدان (بهترين هاي سال) سال 1383]
ـ برنده سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن(باي سيكل ران)
[دوره 7 جشنواره فيلم فجر( مسابقه سينماي ايران) سال 1367]
ـ كانديد سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن (نون و گلدون)
[دوره 14 جشنواره فيلم فجر(مسابقه سينماي ايران) سال 1374]
ـ برنده سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن (آژانس شيشه اي)
[دوره 16 جشنواره فيلم فجر (مسابقه سينماي ايران) سال 1376]
ـ كانديد سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن (راه افتخار)
[دوره 13 جشنواره فيلم فجر (مسابقه سينماي ايران) سال 1373]
ـ برنده سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن (روز واقعه)
[دوره 13 جشنواره فيلم فجر (مسابقه سينماي ايران) سال 1373]
ـ كانديد تنديس زرين بهترين موسيقي متن (عروس افغان)
[دوره 8 جشن خانه سينما(مسابقه) سال 1383]
ـ برنده تنديس زرين بهترين موسيقي متن (نورا)

و اما دفاع... و اما مقاومت... و اما حماسه خرمشهر
 

سراينده اين مثنوي بي پايان، عظمت روح بلند مردمي را زمزمه كرد كه زره جنگي شان در طول تاريخ، پشت نداشته است. شرحه هاي اين پژواك ماندگار دفاع و مقاومت، شميم روح نواز حماسه رستم و آرش، كاوه و بابك، ابومسلم و رئيسعلي و همه فرزندان بي نشان و نام آور ديار صلح استقامت را در مشام جام ايرانيان سلحشوري كه عظمت تاريخ در برابر غرور بي پايانشان كرنش نموده است، جاودان كرد. دير زماني است كه با خلق نغمه هاي فتح «از كرخه تا راين » را پيموده ايم تا «بوي پيراهن يوسف» در غمكده «آژانس شيشه اي» ما را از ياد «ديوانگان از قفس پريد» غافل نكند. «سمفوني صلح» او تاج زيتوني است بر تارك همت و تلاش، علم و خلاقيت و ايثار و شجاعت بلند آوازگان گمنامي كه فولاد را سپر دفاع در برابر تهاجم و تعرض بيگانگان كردند و شهاب و تندر، توسن و صياد، ذوالفقار و ذوالجناح را آفريدند تا بگويند پيام آور صلح پايدار براي ميهنشان هستند.
و آن زماني كه اسكندرهاي تاخته بر ارزشهاي ملي و انساني، پرستوهاي رهيده از بند را به تاوان بر باد رفته خصم به «دوئلي» نا برابر فرا مي خوانند، سازهاي بادي او چونان هاتفي سيمين آوا، مرثيه نهايي نسلي زخم ديده، اما پايدار را فرياد مي كنند. هم آوايي سازها در رنگ آميزي نتهاي «دي سونانس» انتظامي، روايت تاريخ ايران زمين است كه همواره فاتح «دوئل» اصالت، شجاعت و پايمردي ستارگان جاودان آسمان پايداري پارسيان است. حتي اگر صداقت زينالها، مجروح پيكان فريب گشته و يحييها، پاي در زنجير زر و زور و تزوير درعمق چاه ژرف نابرادران خفته باشند و اسكندرها، خانها و بي مايگان را به ياري طلبند.
بارش مائده اي از جنس افلاك بر حاصل خاك را كه بر بشارت هبوط خليفه الله بر سرزمين عروج است ؛ به سرپنجه دل به رنگ سمفوني بزرگ ايثار آفريد تا گلشاخه اي باشد بر بلنداي همت بلند ايثارگران.
اگر چه خالق بيش از يكصد مرواريد الوان است، خود را قطره اي در اقيانوس بيكران فرهنگ و هنر ايراني و درس‌آموز هميشه مكتب اخلاص و عشق هم ميهنان خود مي شمارد، ليكن سزاوار است كه او را با تنها نشاني كه زيبنده تلاش عاشقانه اش در عرصه اعتلاي فرهنگ ايران زمين است بخوانيم:
«استاد مجيد انتظامي»
منبع:ماهنامه شاهد یاران، شماره 19