مثبت انديشي همان واقع بيني است
نويسنده: سيمين موحد
يکي از چيزهايي که اين روزها شاهدش هستيم اين تصور است که اخبار بد، واقعي تر از اخبار خوب است. ما طوري تربيت شده ايم که انگار اگر به چشم معنوي به دنيا نگاه کنيم معلوم مي شود که هميشه بيشتر مردم در رنج و عذاب بوده اند و ميزان شادي و سرور در دنيا اندک بوده است. آنهايي که خوبي ها را مي بينند "خوش خيال" و آنهايي که بدي ها را مي بينند "واقع بين" تلقي مي شوند. خيلي ها مدام به علت خوش بيني معنويشان درباره بشر مورد انتقاد قرار گرفته اند. پيام هاي روحيه بخش آنان مورد نياز بوده، اما اغلب اوقات احساساتي و خام تلقي شده و مورد حمله قرار گرفته است. تا به حال بسياري از فيلم هايي با مضمون دردناک، جايزه اسکار گرفته اند، اما کمدي رمانتيک هاي عالي نه.
فکر مي کنم بيشتر ما وقتي با چيز خوشحال کننده اي روبه رو مي شويم همان کاري را مي کنيم که تهيه کنندگان اخبار مي کنند، يعني مي گوييم " اين که خبر نيست، بهتر است ساختمان هاي در حال سوختن و آدم هايي را که فرياد مي زنند و درد مي کشند، نشان بدهيم" من نمي گويم ساختمان هاي آتش گرفته و فرياد درد و رنج مردم واقعي نيست. من مي گويم شادي و زيبايي هم واقعي است. ما معمولا دوست داريم روي وقايع دردناک تمرکز کنيم و داستان هاي انساني و لطيف را کنار مي گذاريم. اخبار شاد به اندازه کافي تکان دهنده نيستند تا توجه شبکه هاي خبري را جلب کنند. اخبار جنگ و خونريزي، سقوط هواپيماها و برخورد قطارهاي مملو از مسافر يا فرو ريختن ساختمان ها عناوين خبري شبکه هاي تلويزيون سراسر دنيا را تشکيل مي دهد و اخبار جشن ها و شادي هاي مردم تقريبا به کلي از صدر اخبار غايب است.
ما در زندگي شخصيمان هم خيلي ها را مي شناسيم که مدام در حال ناله کردن از بد عهدي ايام و بلايا و مصايب عالم هستد، اما از نزديک تر که نگاه مي کنيم مي بينيم آنها در خانه هاي خوب، محيط هاي زيبا و فضاهاي دل انگيز زندگي مي کنند. چنين اشخاصي حتي اگر شادي و سروري هم حس کنند از آن حرف نمي زنند. آنها فکر مي کنند معنوي بودن يعني جدي و غمگين بودن. يا اين که آنها قدر خوبي هاي زندگيشان را نمي دانند، يا اين که تمرکز روي خوشي ها را " غير واقع بينانه" و توجه به ناخوشي ها را "واقع بينانه" مي دانند.
اما توجه کردن به زيبايي هاي زندگي به معني ناديده گرفتن زشتي ها و بدي ها نيست. فقط به اين معني است که زيبايي ها و خوبي ها هم وجود دارند. به عبارت ديگر همه چيز به اين بر مي گردد که ما روي چه چيزي تمرکز مي کنيم و چرا. اگر همه منفي ها را حذف کنيم در حالت انکار زندگي مي کنيم. اگر همه خوبي ها را حذف کنيم باز هم به حال انکار زندگي مي کنيم. اگر فقط وجه جدي وظيفه شناس خودمان را نشان دهيم همان قدر نادرست است که فقط شوخي ها و خنده هامان را . واقعيت يعني نور و تاريکي با هم، سپيدي و سياهي، خوشي و ناخوشي، سلامتي و بيماري، همه و همه رقص ابدي زندگي زميني را تشکيل مي دهند. و از آنجا که طبق قانون جذب، به هر چه توجه کنيم در زندگيمان بيشتر مي شود، پس بهتر است به بخش نوراني چيزها بيشتر توجه کنيم تا نور بيشتري را به زندگيمان فرا بخوانيم. بهتر است به فراواني توجه بيشتري کنيم تا فقر، و به سلامتي توجه بيشتري کنيم تابيماري.
بنا بر قانون قدرتمند جذب، هر يک از ما با افکارمان واقعيت دنيامان را مي سازيم. چنانچه افکارمان را روي شادي و فراواني متمرکز کنيم، واقعيتي که در زندگيمان خلق مي کنيم شادي و فراواني بيشتر است. اما ما معمولا طوري تربيت شده ايم که ياد گرفته ايم خلاف اين عمل کنيم. ما مدام اخبار بد را تماشا مي کنيم، صفحه حوادث را با ولع مي خوانيم، مدام به ناله ها و شکوه هاي ديگران گوش مي دهيم و بعد حالمان بد مي شود و فکر مي کنيم "واقعيت " يعني همين. اگر از همين امروز کانون تمرکز افکارمان را تغيير دهيم و به اخبار خوب و نکات مثبت زندگي خودمان و ديگران توجه کنيم، حالمان بهتر مي شود و واقعيت ديگري خلق خواهيم کرد و اين کار تمرين مي خواهد.
1- پنج چيز در زندگي کنوني ات را نام ببر که برايت خوشايند و لذت بخش هستند، يکي از آنها را انجام بده.
2- پنج چيز را نام ببر که در زندگي کنوني ات سخت و ناراحت کننده هستند، از يکي از آنها اجتناب کن.
3- پنج نفر را نام ببر که در زندگي کنوني ات از وجودشان لذت مي بري، با يکي از آنها تماس بگير.
4- پنج نفر را نام ببر که در زندگي کنوني ات باعث نارحتي ات مي شوند، از يکي از آنها اجتناب کن.
5- پنج فعاليت را نام ببر که باعث خوشحالي و لذتت مي شوند، يکي را انتخاب کن و انجام بده.
6- هر روز تمرين کن که بيشتر به "واقعيت" خوبي و زيبايي توجه کني تا "واقعيت" بدي و زشتي. اين براي جسم و جانت هر دو خوب است.
موفقيت در ديدن واقعيت خوبي ها و زيبايي هاي زندگي است.
منبع: موفقيت شماره 181
فکر مي کنم بيشتر ما وقتي با چيز خوشحال کننده اي روبه رو مي شويم همان کاري را مي کنيم که تهيه کنندگان اخبار مي کنند، يعني مي گوييم " اين که خبر نيست، بهتر است ساختمان هاي در حال سوختن و آدم هايي را که فرياد مي زنند و درد مي کشند، نشان بدهيم" من نمي گويم ساختمان هاي آتش گرفته و فرياد درد و رنج مردم واقعي نيست. من مي گويم شادي و زيبايي هم واقعي است. ما معمولا دوست داريم روي وقايع دردناک تمرکز کنيم و داستان هاي انساني و لطيف را کنار مي گذاريم. اخبار شاد به اندازه کافي تکان دهنده نيستند تا توجه شبکه هاي خبري را جلب کنند. اخبار جنگ و خونريزي، سقوط هواپيماها و برخورد قطارهاي مملو از مسافر يا فرو ريختن ساختمان ها عناوين خبري شبکه هاي تلويزيون سراسر دنيا را تشکيل مي دهد و اخبار جشن ها و شادي هاي مردم تقريبا به کلي از صدر اخبار غايب است.
ما در زندگي شخصيمان هم خيلي ها را مي شناسيم که مدام در حال ناله کردن از بد عهدي ايام و بلايا و مصايب عالم هستد، اما از نزديک تر که نگاه مي کنيم مي بينيم آنها در خانه هاي خوب، محيط هاي زيبا و فضاهاي دل انگيز زندگي مي کنند. چنين اشخاصي حتي اگر شادي و سروري هم حس کنند از آن حرف نمي زنند. آنها فکر مي کنند معنوي بودن يعني جدي و غمگين بودن. يا اين که آنها قدر خوبي هاي زندگيشان را نمي دانند، يا اين که تمرکز روي خوشي ها را " غير واقع بينانه" و توجه به ناخوشي ها را "واقع بينانه" مي دانند.
اما توجه کردن به زيبايي هاي زندگي به معني ناديده گرفتن زشتي ها و بدي ها نيست. فقط به اين معني است که زيبايي ها و خوبي ها هم وجود دارند. به عبارت ديگر همه چيز به اين بر مي گردد که ما روي چه چيزي تمرکز مي کنيم و چرا. اگر همه منفي ها را حذف کنيم در حالت انکار زندگي مي کنيم. اگر همه خوبي ها را حذف کنيم باز هم به حال انکار زندگي مي کنيم. اگر فقط وجه جدي وظيفه شناس خودمان را نشان دهيم همان قدر نادرست است که فقط شوخي ها و خنده هامان را . واقعيت يعني نور و تاريکي با هم، سپيدي و سياهي، خوشي و ناخوشي، سلامتي و بيماري، همه و همه رقص ابدي زندگي زميني را تشکيل مي دهند. و از آنجا که طبق قانون جذب، به هر چه توجه کنيم در زندگيمان بيشتر مي شود، پس بهتر است به بخش نوراني چيزها بيشتر توجه کنيم تا نور بيشتري را به زندگيمان فرا بخوانيم. بهتر است به فراواني توجه بيشتري کنيم تا فقر، و به سلامتي توجه بيشتري کنيم تابيماري.
بنا بر قانون قدرتمند جذب، هر يک از ما با افکارمان واقعيت دنيامان را مي سازيم. چنانچه افکارمان را روي شادي و فراواني متمرکز کنيم، واقعيتي که در زندگيمان خلق مي کنيم شادي و فراواني بيشتر است. اما ما معمولا طوري تربيت شده ايم که ياد گرفته ايم خلاف اين عمل کنيم. ما مدام اخبار بد را تماشا مي کنيم، صفحه حوادث را با ولع مي خوانيم، مدام به ناله ها و شکوه هاي ديگران گوش مي دهيم و بعد حالمان بد مي شود و فکر مي کنيم "واقعيت " يعني همين. اگر از همين امروز کانون تمرکز افکارمان را تغيير دهيم و به اخبار خوب و نکات مثبت زندگي خودمان و ديگران توجه کنيم، حالمان بهتر مي شود و واقعيت ديگري خلق خواهيم کرد و اين کار تمرين مي خواهد.
تمرين
1- پنج چيز در زندگي کنوني ات را نام ببر که برايت خوشايند و لذت بخش هستند، يکي از آنها را انجام بده.
2- پنج چيز را نام ببر که در زندگي کنوني ات سخت و ناراحت کننده هستند، از يکي از آنها اجتناب کن.
3- پنج نفر را نام ببر که در زندگي کنوني ات از وجودشان لذت مي بري، با يکي از آنها تماس بگير.
4- پنج نفر را نام ببر که در زندگي کنوني ات باعث نارحتي ات مي شوند، از يکي از آنها اجتناب کن.
5- پنج فعاليت را نام ببر که باعث خوشحالي و لذتت مي شوند، يکي را انتخاب کن و انجام بده.
6- هر روز تمرين کن که بيشتر به "واقعيت" خوبي و زيبايي توجه کني تا "واقعيت" بدي و زشتي. اين براي جسم و جانت هر دو خوب است.
موفقيت در ديدن واقعيت خوبي ها و زيبايي هاي زندگي است.
منبع: موفقيت شماره 181