روبات هاي پرنده
ترجمه و نويسنده: مهندس کيوان بني هاشمي
نسل هاي جديدي از اشياء بالدار در حال پرواز در آسمان هستند که نام هايي مانند Reaper به معناي ماشين درو، Vulture به معناي نوعي پرنده بزرگ مانند بوقلمون و Demon به معناي شيطان دارند و البته هيچ گونه شباهتي به هم تايان خود ندارند. نام کل اين ماشين هاي پرنده را UAV يا وسايط نقليه پروازي بدون سرنشين گذاشته اند که مي توانند در عرصه بسيار وسيعي از آسمان به انجام کارها و مأموريت هاي مختلف بپردازند. درميان صدها نمونه اي که از اين هواپيماها يا پرندگان تاکنون عرضه شده مي توان به انواع هواپيماي جاسوسي و يا اکتشافي اشاره داشت. امروزه بنا به ادعاي آقاي P.W.Singer از اين نوع هواپيماها در 44 کشور جهان استفاده مي شود و جالب است بدانيد که در نيروي هوايي ايالات متحده تعداد خلباناني که قادر به هدايت اين گونه هواپيماها هستند و مورد آموزش قرار گرفته اند، بيش از مجموعه خلباناني هستند که براي انواع جنگنده و بمب افکن آموزش ديده اند.
«سينگر» بر اين باور است که هر از گاهي در تاريخ، نوعي از تکنولوژي ظهور مي کند که باعث مي گردد قوانين بازي مورد بازنگري قرار گيرد و هواپيماهاي بدون سرنشين را بايد يک تحول تکنولوژيکي به حساب آورد. اتفاقي که از روز تولد اين گونه هواپيماها به وقوع پيوسته اين بود که تکامل آن ها فقط از نظر تعداد نبوده بلکه در طي چند سال اخير آن ها سريع تر، قوي تر و هوشمندتر از نسل هاي قبلي شده اند. به طور مثال آونجر جديد که بيک شکاري بوده در مقايسه با هواپيماي بدون سرنشين Predator که بيش از نيم ميليون ساعت پرواز روي عراق و افغانستان انجام داده، سه برابر سريع تر است. هواپيماي بدون خلبان ديگري مانند Raven که با کمک دست به پرواز درمي آيد و هم اکنون 7 هزار فروند آن در سرويس است، بسيار مورد علاقه ارتش بوده چرا که قادر است اطلاعات ديجيتالي را رمزگشايي کرده و نقش يک رله مخابراتي را ايفا کند.
در موارد غيرنظامي هواپيماهايي مانند EMBLA که قادرند در ارتفاع بسيار پايين پرواز کنند از اوايل تابستان براي انجام امور نگهباني از سايت هايي که در آن جا بلاياي مختلف طبيعي مثل زلزله و سيل و يا غير طبيعي مانند بحران هاي سياسي روي داده، مي پردازند. ممکن است برخي از خوانندگان تاکنون با چنين هواپيماهايي روبه رو نشده باشند به همين دليل بر آن شديم که نسبت به معرفي آخرين مدل هاي آن اقدام نماييم.
نام آن را بال پرنده گذارده اند که با موتور جت کار مي کند و مجهز به پيشرفته ترين تکنولوژي الکترونيکي براي پرواز مانند ايجاد اغتشاش در سيستم راداري دشمن و سيستم تدافعي به صورت موشک هاي هوا به هوا و هوا به زمين بوده که به طور خودکار قابليت پرتاب را دارند. مهندسين انتظار دارند که آن را تا ارتفاع 40 هزار پايي به پرواز درآورند و تخمين زده مي شود که سرعت کرويز آن حدود 980 کيلومتر در ساعت باشد که بايد گفت يکي از تندرو و چابک ترين هواپيماهاي بدون سرنشين در جهان است.
نظر به اين که دمون تقريباً فاقد قطعات متحرک است لذا به ندرت نياز به تعمير پيدا مي کند و تجهيزات نرم افزاري آن را تبديل به پرنده اي مستقل و خودکار کرده است. مجموعه بدنه اين پرنده شبيه يک بال بوده و يک دوجين موتور که در بالا و پايين بدنه آن نصب شده در واقع جايگزين پال پشتي و همين طور قسمت هاي متحرک آن شده اند. نرام افزاري که در آن وجود دارد با تغيير ميزان نيروي توليدي هر يک از موتورها کار کنترل پرواز را انجام داده و مهندسين طراح اميدوارند که به زودي آن را به پرواز درآورند. سوخت مصرفي آن سوخت جت از نوع A1 است.
سقف پروازي آن در يک هواي آرام در حدود 55 هزار پا است. طرح آن متعلق به شرکت لاکهيد مارتين بوده که در قالب برنامه «والچر دارپا» شکل گرفته و مي تواند براي مدّت 5 سال در هوا به صورت شناور باقي بماند و در بالاي هر نقطه از جهان که نياز به کنترل و مانيتورينگ دائمي دارد به گونه اي خاص چرخش هاي دايره اي شکل براي مدّت نامحدود داشته باشد. مجموعه اي از دوربين هاي مخصوص روز و شب قادر به اسکن فضايي به مسافت 600 مايل هستند و تصاوير دريافتي را مي توانند به گيرنده هاي زميني انتقال دهند. ويژگي منحصر به فرد آن اين است که سازه آن تقريباً انعطاف پذير بوده و به جاي آن که در اثر خم شدن بشکند، تا مي گردد و بنابراين مقاومت بسيار بالايي در مقابل بادهاي شديد و طوفان دارد. ضمناً نيروي مورد نظر خود را از طريق نور خورشيد و ذخيره آن در باتري هاي خود براي مصرف شبانه تأمين مي کند. ساير مدل هاي بلند پروازي که در کلاس والچر طبقه بندي مي شوند عبارتند از:
چنان چه نيروي دريايي ايالات متحده بتواند تکنولوژي سلول سوختي به کار رفته در اين هواپيما را ارتقاء دهد آن را قادر مي سازد که از فرودگاه هاي اروپايي بدون توقف، خود را به خاورميانه برساند. اين پرنده مي تواند حتي در ارتفاع هزار پايي پرواز کند بدون آن که صدايي از آن روي زمين شنيده شود و حداکثر ارتفاع پروازي آن 14 هزار پا است. اين پرنده مي تواند به مدّت 24 ساعت يکسره پرواز کند و اين امکان را دارد در مسيرهايي که پرنده هاي بزرگ تر مانند Predictor پرواز مي کنند حرکت کند و چون جثه کوچک تري دارد لذا مي تواند راحت تر به مواضع دشمن نزديک شود. برجسته ترين ويژگي آن اين است که تانک هاي ذخيره سوخت آن از جنس آلومينيم بوده که در غلافي از کربن پوشيده شده و وزن هر يک فقط 4 کيلوگرم است که امکان پرواز طولاني تر را ميسر ساخته، سوخت مصرفي آن يون هيدروژن است.
EMBLA نام درخت توسکا است. اين پرنده ساخت شرکت انگليسي AESIR بوده که کار خود را در افغانستان از ابتداي تابستان سال گذشته آغاز کرده است. ابعاد و شکل آن را مي توان به يک تاير يدکي اتومبيل تشبيه کرد و براي برخاستن از زمين که به صورت عمودي انجام مي گيرد نيازي به باند پرواز ندارد و بنابراين مي تواند مورد استفاده سربازاني قرار گيرد که در مسيرهاي ناهموار قرار دارند. ابعاد کوچک آن اين امکان را به وجود آورده که به مخفي گاه هاي دشمن نزديک شده و تصاوير ويدئويي آن ها را مخابره کند. مي تواند آن را انباشته از مواد منفجره کرده و به صورت يک مأموريت خودکشي راهي سنگرها و نقاط تجمع دشمن نمود. موارد استفاده آن صرفاً نظامي نيست بلکه مي توان در سناريوهاي اورژانس که ورود براي انسان خطرناک است از آن استفاده نمود. سرعت پرواز آن 80 کيلومتر در ساعت بوده و مي تواند تا ارتفاع 10 هزار پايي بالا رود همچنين در نقطه اي نيز ثابت بماند و اقدام به ارسال تصاوير ويدئويي نمايد.
برجسته ترين ويژگي آن اين است که براي برخاستن از زمين يک بادبزن هوا را با فشار زياد به سمت پايين حرکت مي دهد و هواي مورد نياز را از قسمت بالاي خود دريافت مي کند. اين ويژگي توانايي حمل دوربين هاي ويدئويي و تجهيزات نظامي و حس گر را در داخل شکم آن داده است. نيروي محرکه آن از يک موتور درون سوز تأمين مي گردد که مي تواند آن را براي مدّت يک ساعت به پرواز درآورد.
n
مناطق جنگي آينده در دريا و روي زمين خواهد بود. اگر شرکت علوم پروازي Aurora بتواند نمونه اوليه را به ابعاد و اندازه هاي اصلي آن برساند قطعاً Excalibur مي تواند ظرف 5 سال آينده حضوري فعال در جنگ ها داشته باشد. برخلاف ساير پرنده هاي بدون خلبان نيروي هوايي که مي بايست به وسيله اپراتورهايي که در ايالات متحده هستند به پرواز درآيند، Excalibur در هر جايي که مورد استفاده قرار گيرد از راه دور قابل کنترل است از جمله کوه هاي افغانستان و يا از روي عرشه يک کشتي، برخاستن و فرود آمدن آن نيازمند باند نيست و مي تواند به ارتفاع 30 هزار پايي برسد. در اين پرنده مي توان جمعاً 400 پاوند جنگ افزار که داراي کنترل ليزري هستند سوار کرد که از جمله آن ها موشک هاي Hellfire است که از فاصله 600 مايلي دشمن قابل پرتاب هستند بعد از پرتاب موشک اين پرنده مي تواند تأمل کرده تا ميزان خسارت وارده را تشخيص داده که اين کار از طريق اشعه مادون قرمز و يا دوربين هاي الکترواپتيکال انجام مي گيرد. برجسته ترين ويژگي آن اين است که بعد از برخاستن از زمين موتورهاي جت آن چرخيده و در امتداد بدنه آن قرار گرفته و توربين هايي که برخاستن آن را باعث شدند در داخل بالن هاي آن جا مي گيرند. سرعت حرکت آن 852 کيلومتر در ساعت است که دو برابر بيش از سرعت هلي کوپتر است. نيروي محرکه از طريق باتري هاي از جنس پليمر ليتيوم تأمين مي گردد.
ارتش رژيم اشغالگر قدس در مرزهاي خود از اين پرنده استفاده مي کند که مجهز به دوربين و حس گرهاي مختلف بوده و قادر است تا ارتفاع 36 هزار پا پرواز کند يعني همان ارتفاعي که هواپيماهاي مسافربري پرواز مي کنند و کليه نقل و انتقالات و فعاليت هاي دشمن را مي تواند کنترل کند. مشخص ترين ويژگي آن اين است که در داخل کوله پشتي هاي نظامي قابل جاي دادن بوده و بعد از هر شارژ باتري که از نوع پليمر ليتيوم است، مي تواند چهار ساعت پرواز کند.
موارد استفاده در جنگل ها، مرزها، مناطق جنگلي براي اطفاء حريق و ... اين پرنده ساخت کمپاني استراليايي Schiebel بوده و برخاستن و فرود آمدن آن به صورت خودکار انجام مي گيرد و فضايي معادل نيمي از فضاي مورد نياز هلي کوپتر را براي انجام آن نياز دارد. اين پرنده مي تواند باري به وطن 34 کيلوگرم را با خود حمل کرده و براي مدّت 6 ساعت با سرعت 120 ناوت پرواز کند. براي آن دوربين هاي مخصوص روز و همين طور شب که با اشعه مادون قرمز کار مي کند تدارک ديده اند و مي تواند تا ارتفاع 18 هزار پا بالا رفته و حرکات سربازان و همين طور توسعه آتش در جنگل ها را تحت کنترل و نظارت قرار دهد. برجسته ترين ويژگي آن اين است که چون داراي کنترل هاي جداگانه و مستقل براي خود و دوربين هاست، لذا قادر به انجام مأموريت هاي دشوار و پيچيده است. سوخت مصرفي آن بنزين با درجه اکتان بالا است.
آخرين آزمايش هاي پروازي اين پرنده در ايالت کاليفرنيا توسط شرکت جنرال اتمکيز در حال انجام است تا آن را براي فروش به خريداران و علاقه مندان عرضه کنند. آونجر يک هواپيماي شکاري جاسوسي بوده که به وسيله موتور جت به پرواز درمي آيد که مي توان آن را به انوع تسليحات نظامي براي کشتار و همين طور تجهيزات مراقبتي به وزن 3 هزار پاوند مجهز کرد که از جمله آن ها مي توان به موشک هاي HELLFIRE که به وسيله ليزر حرکت مي کنند اشاره داشت و همين طور بمب هاي GBU-38 به وزن 500 پاوند. حداکثر سرعت اين هواپيما به 850 کيلومتر در ساعت مي رسد که به مراتب سريع تر از Predictor و Reaper است.
مخزن سوخت آن همان گونه که در تصوير مي بينيد در قسمت برجسته و برآمده بدنه آن بوده که در صورت پُر بودن مي تواند هدف خود را براي مدّت 20 ساعت تعقيب کند. برجسته ترين مشخصه آن اين است که مي توان تجهيزاتي را که قابل نصب روي آن بوده با انواع ديگر مانند دوربين هاي مخصوص و يا حس گرهاي با ديد وسيع تعويض کرد. موتور محرکه آن ساخت پرت اند و ويتني کانادا با توان کشش 4800 پاوند است.
اطلاعات دريافتي از نقاط مختلف را مي تواند از ارتفاع 40 هزار پايي به کنترل کننده هاي زميني انتقال دهد. تمام کاري که يک سرياز براي اعزام اين پرنده به مأموريت بايد انجام دهد، فشردن يک دکمه است. از آن به بعد کامپيوتر آن مي تواند نقشه پروازي را محاسبه کرده، اطراف موانع پرواز کند و در صورت مشاهده هر چيزي آن را اطلاع دهد و بعد از پايان مأموريت به قرارگاه برگشته و خود فرود آيد. آن را بايد اولين نسل هواپيماي بدون سرنشين هوشمند به حساب آورد. حداکثر سرعت پروازي آن 555 کيلومتر در ساعت بوده و مي تواند براي مدّت 36 ساعت با استفاده از سوخت جت پرواز کند.
منبع: نشريه POPULAR SCIENCE MARCH 2010
منبع: ماهنامه نوآور / شماره 70
«سينگر» بر اين باور است که هر از گاهي در تاريخ، نوعي از تکنولوژي ظهور مي کند که باعث مي گردد قوانين بازي مورد بازنگري قرار گيرد و هواپيماهاي بدون سرنشين را بايد يک تحول تکنولوژيکي به حساب آورد. اتفاقي که از روز تولد اين گونه هواپيماها به وقوع پيوسته اين بود که تکامل آن ها فقط از نظر تعداد نبوده بلکه در طي چند سال اخير آن ها سريع تر، قوي تر و هوشمندتر از نسل هاي قبلي شده اند. به طور مثال آونجر جديد که بيک شکاري بوده در مقايسه با هواپيماي بدون سرنشين Predator که بيش از نيم ميليون ساعت پرواز روي عراق و افغانستان انجام داده، سه برابر سريع تر است. هواپيماي بدون خلبان ديگري مانند Raven که با کمک دست به پرواز درمي آيد و هم اکنون 7 هزار فروند آن در سرويس است، بسيار مورد علاقه ارتش بوده چرا که قادر است اطلاعات ديجيتالي را رمزگشايي کرده و نقش يک رله مخابراتي را ايفا کند.
در موارد غيرنظامي هواپيماهايي مانند EMBLA که قادرند در ارتفاع بسيار پايين پرواز کنند از اوايل تابستان براي انجام امور نگهباني از سايت هايي که در آن جا بلاياي مختلف طبيعي مثل زلزله و سيل و يا غير طبيعي مانند بحران هاي سياسي روي داده، مي پردازند. ممکن است برخي از خوانندگان تاکنون با چنين هواپيماهايي روبه رو نشده باشند به همين دليل بر آن شديم که نسبت به معرفي آخرين مدل هاي آن اقدام نماييم.
فانتوم ري (Phantom Ray)
نام آن را بال پرنده گذارده اند که با موتور جت کار مي کند و مجهز به پيشرفته ترين تکنولوژي الکترونيکي براي پرواز مانند ايجاد اغتشاش در سيستم راداري دشمن و سيستم تدافعي به صورت موشک هاي هوا به هوا و هوا به زمين بوده که به طور خودکار قابليت پرتاب را دارند. مهندسين انتظار دارند که آن را تا ارتفاع 40 هزار پايي به پرواز درآورند و تخمين زده مي شود که سرعت کرويز آن حدود 980 کيلومتر در ساعت باشد که بايد گفت يکي از تندرو و چابک ترين هواپيماهاي بدون سرنشين در جهان است.
دمون (Demon)
نظر به اين که دمون تقريباً فاقد قطعات متحرک است لذا به ندرت نياز به تعمير پيدا مي کند و تجهيزات نرم افزاري آن را تبديل به پرنده اي مستقل و خودکار کرده است. مجموعه بدنه اين پرنده شبيه يک بال بوده و يک دوجين موتور که در بالا و پايين بدنه آن نصب شده در واقع جايگزين پال پشتي و همين طور قسمت هاي متحرک آن شده اند. نرام افزاري که در آن وجود دارد با تغيير ميزان نيروي توليدي هر يک از موتورها کار کنترل پرواز را انجام داده و مهندسين طراح اميدوارند که به زودي آن را به پرواز درآورند. سوخت مصرفي آن سوخت جت از نوع A1 است.
والچر (Vulture)
سقف پروازي آن در يک هواي آرام در حدود 55 هزار پا است. طرح آن متعلق به شرکت لاکهيد مارتين بوده که در قالب برنامه «والچر دارپا» شکل گرفته و مي تواند براي مدّت 5 سال در هوا به صورت شناور باقي بماند و در بالاي هر نقطه از جهان که نياز به کنترل و مانيتورينگ دائمي دارد به گونه اي خاص چرخش هاي دايره اي شکل براي مدّت نامحدود داشته باشد. مجموعه اي از دوربين هاي مخصوص روز و شب قادر به اسکن فضايي به مسافت 600 مايل هستند و تصاوير دريافتي را مي توانند به گيرنده هاي زميني انتقال دهند. ويژگي منحصر به فرد آن اين است که سازه آن تقريباً انعطاف پذير بوده و به جاي آن که در اثر خم شدن بشکند، تا مي گردد و بنابراين مقاومت بسيار بالايي در مقابل بادهاي شديد و طوفان دارد. ضمناً نيروي مورد نظر خود را از طريق نور خورشيد و ذخيره آن در باتري هاي خود براي مصرف شبانه تأمين مي کند. ساير مدل هاي بلند پروازي که در کلاس والچر طبقه بندي مي شوند عبارتند از:
زفير (Zephyr)
بوئينگ Hale
گلوبال آبزرور (Global Observer)
ION Tiger
چنان چه نيروي دريايي ايالات متحده بتواند تکنولوژي سلول سوختي به کار رفته در اين هواپيما را ارتقاء دهد آن را قادر مي سازد که از فرودگاه هاي اروپايي بدون توقف، خود را به خاورميانه برساند. اين پرنده مي تواند حتي در ارتفاع هزار پايي پرواز کند بدون آن که صدايي از آن روي زمين شنيده شود و حداکثر ارتفاع پروازي آن 14 هزار پا است. اين پرنده مي تواند به مدّت 24 ساعت يکسره پرواز کند و اين امکان را دارد در مسيرهايي که پرنده هاي بزرگ تر مانند Predictor پرواز مي کنند حرکت کند و چون جثه کوچک تري دارد لذا مي تواند راحت تر به مواضع دشمن نزديک شود. برجسته ترين ويژگي آن اين است که تانک هاي ذخيره سوخت آن از جنس آلومينيم بوده که در غلافي از کربن پوشيده شده و وزن هر يک فقط 4 کيلوگرم است که امکان پرواز طولاني تر را ميسر ساخته، سوخت مصرفي آن يون هيدروژن است.
EMBLA
EMBLA نام درخت توسکا است. اين پرنده ساخت شرکت انگليسي AESIR بوده که کار خود را در افغانستان از ابتداي تابستان سال گذشته آغاز کرده است. ابعاد و شکل آن را مي توان به يک تاير يدکي اتومبيل تشبيه کرد و براي برخاستن از زمين که به صورت عمودي انجام مي گيرد نيازي به باند پرواز ندارد و بنابراين مي تواند مورد استفاده سربازاني قرار گيرد که در مسيرهاي ناهموار قرار دارند. ابعاد کوچک آن اين امکان را به وجود آورده که به مخفي گاه هاي دشمن نزديک شده و تصاوير ويدئويي آن ها را مخابره کند. مي تواند آن را انباشته از مواد منفجره کرده و به صورت يک مأموريت خودکشي راهي سنگرها و نقاط تجمع دشمن نمود. موارد استفاده آن صرفاً نظامي نيست بلکه مي توان در سناريوهاي اورژانس که ورود براي انسان خطرناک است از آن استفاده نمود. سرعت پرواز آن 80 کيلومتر در ساعت بوده و مي تواند تا ارتفاع 10 هزار پايي بالا رود همچنين در نقطه اي نيز ثابت بماند و اقدام به ارسال تصاوير ويدئويي نمايد.
برجسته ترين ويژگي آن اين است که براي برخاستن از زمين يک بادبزن هوا را با فشار زياد به سمت پايين حرکت مي دهد و هواي مورد نياز را از قسمت بالاي خود دريافت مي کند. اين ويژگي توانايي حمل دوربين هاي ويدئويي و تجهيزات نظامي و حس گر را در داخل شکم آن داده است. نيروي محرکه آن از يک موتور درون سوز تأمين مي گردد که مي تواند آن را براي مدّت يک ساعت به پرواز درآورد.
n
Excalibur
مناطق جنگي آينده در دريا و روي زمين خواهد بود. اگر شرکت علوم پروازي Aurora بتواند نمونه اوليه را به ابعاد و اندازه هاي اصلي آن برساند قطعاً Excalibur مي تواند ظرف 5 سال آينده حضوري فعال در جنگ ها داشته باشد. برخلاف ساير پرنده هاي بدون خلبان نيروي هوايي که مي بايست به وسيله اپراتورهايي که در ايالات متحده هستند به پرواز درآيند، Excalibur در هر جايي که مورد استفاده قرار گيرد از راه دور قابل کنترل است از جمله کوه هاي افغانستان و يا از روي عرشه يک کشتي، برخاستن و فرود آمدن آن نيازمند باند نيست و مي تواند به ارتفاع 30 هزار پايي برسد. در اين پرنده مي توان جمعاً 400 پاوند جنگ افزار که داراي کنترل ليزري هستند سوار کرد که از جمله آن ها موشک هاي Hellfire است که از فاصله 600 مايلي دشمن قابل پرتاب هستند بعد از پرتاب موشک اين پرنده مي تواند تأمل کرده تا ميزان خسارت وارده را تشخيص داده که اين کار از طريق اشعه مادون قرمز و يا دوربين هاي الکترواپتيکال انجام مي گيرد. برجسته ترين ويژگي آن اين است که بعد از برخاستن از زمين موتورهاي جت آن چرخيده و در امتداد بدنه آن قرار گرفته و توربين هايي که برخاستن آن را باعث شدند در داخل بالن هاي آن جا مي گيرند. سرعت حرکت آن 852 کيلومتر در ساعت است که دو برابر بيش از سرعت هلي کوپتر است. نيروي محرکه از طريق باتري هاي از جنس پليمر ليتيوم تأمين مي گردد.
SKYLITE
ارتش رژيم اشغالگر قدس در مرزهاي خود از اين پرنده استفاده مي کند که مجهز به دوربين و حس گرهاي مختلف بوده و قادر است تا ارتفاع 36 هزار پا پرواز کند يعني همان ارتفاعي که هواپيماهاي مسافربري پرواز مي کنند و کليه نقل و انتقالات و فعاليت هاي دشمن را مي تواند کنترل کند. مشخص ترين ويژگي آن اين است که در داخل کوله پشتي هاي نظامي قابل جاي دادن بوده و بعد از هر شارژ باتري که از نوع پليمر ليتيوم است، مي تواند چهار ساعت پرواز کند.
RQ-170 نگهبان Sentinel
s-100 CAMCOPTER
موارد استفاده در جنگل ها، مرزها، مناطق جنگلي براي اطفاء حريق و ... اين پرنده ساخت کمپاني استراليايي Schiebel بوده و برخاستن و فرود آمدن آن به صورت خودکار انجام مي گيرد و فضايي معادل نيمي از فضاي مورد نياز هلي کوپتر را براي انجام آن نياز دارد. اين پرنده مي تواند باري به وطن 34 کيلوگرم را با خود حمل کرده و براي مدّت 6 ساعت با سرعت 120 ناوت پرواز کند. براي آن دوربين هاي مخصوص روز و همين طور شب که با اشعه مادون قرمز کار مي کند تدارک ديده اند و مي تواند تا ارتفاع 18 هزار پا بالا رفته و حرکات سربازان و همين طور توسعه آتش در جنگل ها را تحت کنترل و نظارت قرار دهد. برجسته ترين ويژگي آن اين است که چون داراي کنترل هاي جداگانه و مستقل براي خود و دوربين هاست، لذا قادر به انجام مأموريت هاي دشوار و پيچيده است. سوخت مصرفي آن بنزين با درجه اکتان بالا است.
آونجر (Avenger)
آخرين آزمايش هاي پروازي اين پرنده در ايالت کاليفرنيا توسط شرکت جنرال اتمکيز در حال انجام است تا آن را براي فروش به خريداران و علاقه مندان عرضه کنند. آونجر يک هواپيماي شکاري جاسوسي بوده که به وسيله موتور جت به پرواز درمي آيد که مي توان آن را به انوع تسليحات نظامي براي کشتار و همين طور تجهيزات مراقبتي به وزن 3 هزار پاوند مجهز کرد که از جمله آن ها مي توان به موشک هاي HELLFIRE که به وسيله ليزر حرکت مي کنند اشاره داشت و همين طور بمب هاي GBU-38 به وزن 500 پاوند. حداکثر سرعت اين هواپيما به 850 کيلومتر در ساعت مي رسد که به مراتب سريع تر از Predictor و Reaper است.
مخزن سوخت آن همان گونه که در تصوير مي بينيد در قسمت برجسته و برآمده بدنه آن بوده که در صورت پُر بودن مي تواند هدف خود را براي مدّت 20 ساعت تعقيب کند. برجسته ترين مشخصه آن اين است که مي توان تجهيزاتي را که قابل نصب روي آن بوده با انواع ديگر مانند دوربين هاي مخصوص و يا حس گرهاي با ديد وسيع تعويض کرد. موتور محرکه آن ساخت پرت اند و ويتني کانادا با توان کشش 4800 پاوند است.
منتيس (Mantis)
اطلاعات دريافتي از نقاط مختلف را مي تواند از ارتفاع 40 هزار پايي به کنترل کننده هاي زميني انتقال دهد. تمام کاري که يک سرياز براي اعزام اين پرنده به مأموريت بايد انجام دهد، فشردن يک دکمه است. از آن به بعد کامپيوتر آن مي تواند نقشه پروازي را محاسبه کرده، اطراف موانع پرواز کند و در صورت مشاهده هر چيزي آن را اطلاع دهد و بعد از پايان مأموريت به قرارگاه برگشته و خود فرود آيد. آن را بايد اولين نسل هواپيماي بدون سرنشين هوشمند به حساب آورد. حداکثر سرعت پروازي آن 555 کيلومتر در ساعت بوده و مي تواند براي مدّت 36 ساعت با استفاده از سوخت جت پرواز کند.
منبع: نشريه POPULAR SCIENCE MARCH 2010
منبع: ماهنامه نوآور / شماره 70