آتش خشونت بر دامان زندگي
نويسنده:محمد رضا دژکام
يکي از مواردي که امروز در جوامع بشري به وضوح ديده مي شود، مقوله اي است تحت عنوان همسرآزاري يا به عبارت ديگر بدرفتاري با همسر. در علم نوين روانپزشکي و روانشناسي يکي از اختلال هاي رواني تعريف شده ( همسر آزاري ) است.
البته زني که فکر يا احساسش مورد بدرفتاري قرار گرفته، خلق اين احساس در او بيشتر است. اين قبيل زنان ممکن است احساس گناه داشته باشند؛ حتي اگر کار خلافي نکرده باشند!
ممکن است چنين زني نسبت به خشونت همسر احساس مسؤوليت کند، زيرا ممکن است اعتقاد داشته باشد به نحوي همسرش را تحريک کرده است! آنگاه به جاي کسي که با او بدرفتاري کرده خود را شرمنده و مقصر بداند. در کنار احساس شکست، هم به عنوان يک زن و هم در ازدواج ممکن است احساس واقعي به دام افتادگي و ناتواني به او دست بدهد.
احساس ناامني و بازنده بودن در بين آنها ديده مي شود و ممکن است براي فرار از دست اين گونه احساسات و نقش ها، در زندگي دست به خشونت بزنند !
خانه جايي است که مرد مي تواند بدون تنبيه شدن اين احساسات را بيان کند. احساس خشم نسبت به رئيس و زدن او مسلماً تاواني در پي دارد، اما زدن همسر چنين تاواني به دنبال ندارد.
در يک بررسي مشخص گرديد که در مقايسه با شوهران خوش رفتار، شوهران بدرفتار، در مقايسه با زنان خود در روابط اجتماعي کمتر جرأت ورزي مي کنند.
احتمال بيشتري وجود داشت که اين قبيل مردها در کودکي مورد بدرفتاري با همسر، بين والدين خود بوده باشند.
شوهراني که زن خود را کتک مي زنند، اغلب افرادي ناپخته، وابسته و متزلزل بوده و از احساس عميق و بي کفايتي رنج مي برند.
پرخاشگري آنها رفتار آزار دهنده اي است که براي تحقير همسران شان به منظور جبران اعتماد به نفس پايين آنها، اختصاص يافته است!
شوهر بدرفتار بي حوصله و تحريک پذير، حس تهاجمي خود را که به وسيله ديگران برانگيخته شده است، به صورت لفظي و يا جسمي به همسر خود منتقل مي سازد !
اصولاً 3 نوع روش پيشگيري مي تواند در مورد بدرفتاري با همسر به کار برده شود:
1ـ مشاوره پيش از ازدواج که همان پيشگيري اوليه است.
2ـ مشاوره زناشويي براي کاهش اختلافات که پيشگيري ثانويه به شمار مي رود.
3ـ فراهم آوردن امنيت، حمايت و مشاوره که بيانگر پيشگيري ثالث است.
منبع:نشريه دنياي زنان، شماره 51.
تعريف همسرآزاري يا بدرفتاري با همسر :
ميزان شيوع همسر آزاري
ويژگي ها و توصيف هاي باليني همسر آزاري :
البته زني که فکر يا احساسش مورد بدرفتاري قرار گرفته، خلق اين احساس در او بيشتر است. اين قبيل زنان ممکن است احساس گناه داشته باشند؛ حتي اگر کار خلافي نکرده باشند!
ممکن است چنين زني نسبت به خشونت همسر احساس مسؤوليت کند، زيرا ممکن است اعتقاد داشته باشد به نحوي همسرش را تحريک کرده است! آنگاه به جاي کسي که با او بدرفتاري کرده خود را شرمنده و مقصر بداند. در کنار احساس شکست، هم به عنوان يک زن و هم در ازدواج ممکن است احساس واقعي به دام افتادگي و ناتواني به او دست بدهد.
ويژگي هاي رفتاري مرداني که همسر خود را مورد آزار مي دهند:
احساس ناامني و بازنده بودن در بين آنها ديده مي شود و ممکن است براي فرار از دست اين گونه احساسات و نقش ها، در زندگي دست به خشونت بزنند !
خانه جايي است که مرد مي تواند بدون تنبيه شدن اين احساسات را بيان کند. احساس خشم نسبت به رئيس و زدن او مسلماً تاواني در پي دارد، اما زدن همسر چنين تاواني به دنبال ندارد.
در يک بررسي مشخص گرديد که در مقايسه با شوهران خوش رفتار، شوهران بدرفتار، در مقايسه با زنان خود در روابط اجتماعي کمتر جرأت ورزي مي کنند.
احتمال بيشتري وجود داشت که اين قبيل مردها در کودکي مورد بدرفتاري با همسر، بين والدين خود بوده باشند.
شوهراني که زن خود را کتک مي زنند، اغلب افرادي ناپخته، وابسته و متزلزل بوده و از احساس عميق و بي کفايتي رنج مي برند.
پرخاشگري آنها رفتار آزار دهنده اي است که براي تحقير همسران شان به منظور جبران اعتماد به نفس پايين آنها، اختصاص يافته است!
شوهر بدرفتار بي حوصله و تحريک پذير، حس تهاجمي خود را که به وسيله ديگران برانگيخته شده است، به صورت لفظي و يا جسمي به همسر خود منتقل مي سازد !
عوامل ايجاد کننده پديده همسر آزاري:
روش هاي پيشگيري و مراقبت از پديده هاي همسر آزاري در يک نگاه:
اصولاً 3 نوع روش پيشگيري مي تواند در مورد بدرفتاري با همسر به کار برده شود:
1ـ مشاوره پيش از ازدواج که همان پيشگيري اوليه است.
2ـ مشاوره زناشويي براي کاهش اختلافات که پيشگيري ثانويه به شمار مي رود.
3ـ فراهم آوردن امنيت، حمايت و مشاوره که بيانگر پيشگيري ثالث است.
منبع:نشريه دنياي زنان، شماره 51.
/ج