مراقبت از سالمندان بيمار، نگران نباش من هستم

از آنجايي که نهم مهر روز جهاني سالمندان نامگذاري شده است برآن شديم تا درباره اين قشر از جامعه که عزيزان هر خانواده ايراني هستند، نکاتي را در اختيارتان قرار دهيم، باشد که مورد توجه تان واقع شود.
يکشنبه، 27 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مراقبت از سالمندان بيمار، نگران نباش من هستم

مراقبت از سالمندان بيمار، نگران نباش من هستم
مراقبت از سالمندان بيمار، نگران نباش من هستم


 

نويسنده:عقيله سلطانپور مشاوره خانواده




 
از آنجايي که نهم مهر روز جهاني سالمندان نامگذاري شده است برآن شديم تا درباره اين قشر از جامعه که عزيزان هر خانواده ايراني هستند، نکاتي را در اختيارتان قرار دهيم، باشد که مورد توجه تان واقع شود.

سالمند کيست ؟
حتي اگر اقبال يارمان باشد که عمري طولاني کنيم سرانجام همه پير مي شويم پس ضرورت دارد همه ما از همين امروز به سالمندي و کساني که در حال رسيدن به آن هستند توجه کنيم. جمعيت شناسان تخمين مي زنند در پنجاه سال آينده تعداد سالمندان برجوانان جهان پيشي خواهند گرفت. «در سال 1998 تعداد کودکان زير شانزده سال بيش از جمعيت بازنشستگان بود. در حاليکه در سال 2008 جمعيت بازنشستگان بالغ بر تعداد کودکان شده ». «سن ميانسالي در حال حاضر 36 سالگي، در سال 2021 سن ميانسالي به بالاي 41 سالگي مي رسد، و در 40 سال بعد به 44 سالگي خواهد رسيد.اگر همه حقوق بگيران را در سنين مختلف با هم در نظر بگيريم و آنها را بازنشسته و به عنوان سالمند تلقي کنيم، دو نسل بين بازنشستگي و مرگ از 60 تا 90 سالگي با توجه به 30 سال اختلاف سني به وجود مي آيد، اصطلاحات پير و جوان و پيرپير در توصيف دو مرحله متفاوت در فرآيند پيري بسيار مفيد خواهد بود.
 

مراقبت از سالمندان بيمار
 

مراقبت از بيمار و به خصوص سالمندان در زمان حاضر ظرافت هاي پيچيده اي دارد که نيازمند دانش، توانمندي و تخصص هاي خاص خود مي باشد. پرستاري از بيمار کار ساده اي نيست؛ به خصوص اگر پير باشد؛ چرا که اين افراد بسيار حساس تر و آسيب پذيرتر از کساني هستند که به طور موقت بيماري و بستري شده اند. از طرفي، در قرن بيستم استانداردهاي زندگي پيوسته ارتقا مي يابند و اين روند معمولاً به معناي سلامتي بيشتر و بهتر و همچنين افزايش طول عمر انسان هاست. با تغيير توازن جمعيت در عصر کنوني که تعداد افراد خانواده کمتر شده و اشخاص بيشتري تا سنين پيري عمر مي کنند، نياز به مراقبت بيشتر شده است و اين مراقبت غالباً و به طور غير قابل اجتنابي به افراد خارج از خانه سپرده مي شود؛ به همين دليل کار رسيدگي به اين بخش از افراد اجتماع اهميت ويژه اي مي يابد. مراقب بايد بدون احساس ترحم و با حفظ غرور و عزت نفس سالمند انجام شود تا از مشکلات او بکاهد و قدرت اراده و حس استقلال و عزت نفس او را افزايش دهد.

مشکلات جسمي:
 

با افزايش سن قدرت عضلاني، به ويژه پس از هفتاد سالگي، به طور قابل ملاحظه اي کاهش مي يابد. سکته هاي قلبي و بيماري هاي تنفسي، مانند آمفيزام و سرطان ريه، به ويژه در بين سيگاري ها و افراد داراي رژيم غذايي ضعيف، بسيار شايع است. ظرفيت حياتي ريه مرتب کاهش مي يابد و اکسيژن کمتري به جريان خون مي رسد. با افزايش سن، کليه ها نيز ضعيف تر عمل مي کنند و ظرفيت مايعي مثانه کم مي شود. حتي در بعضي مواقع ماهيچه اسفنگتر که جريان پيشاب را کنترل مي کند، در اثر ضعف شديد درست عمل نکرده و موجب دفع غير ارادي ادرار مي گردد. سيستم ايمني در دوران پيري به مرور ضعيف شده و لذا آمادگي براي عفونت افزايش مي يابد. بزرگ شدن پروستات و سرطان اين غده در هفتاد سالگي بسيار شايع است. اختلال در کارکرد سيستم عصبي يکي ديگر از اثرات افزايش سن مي باشد که يکي از اين اختلالات مغزي بيماري آلزايمر است. اين نوع زوال عقل به آهستگي پيشرفت مي کند، ولي در نهايت فرد به جايي مي رسد که ديگر نمي داند کيست يا چه کسي بوده؟ همچنين کاهش دو پامين در مغز رايج است که منجر به لرزش هاي غير ارادي در بدن مي گردد. پوکي استخوان نيز از عوارض بسيار شايع اين دوران به شمار مي آيد که از 35 سالگي شروع مي شود؛ ولي به دليل نداشتن علائم هشدار دهنده، مانند درد، زماني خود را نشان مي دهد که عملاً کاري زيادي براي بهبود نمي توان انجام داد؛ به همين دليل با افزايش سن شکستگي استخوان، به خصوص استخوان لگن، به طور فزاينده اي شايع مي شود و علت بسياري از معلوليت ها و مرگ و ميرهاست.

نکات منفي سالمندي:
 

1ـ آگاهي به اينکه مرگ نزديک است حس رسيدن به مرحله آخر، اگر چه آن را انکار کنيم. همواره آزار دهنده است.
2ـ دگرگوني هاي سريع اجتماعي، اقتصادي و بخصوص فرهنگي باعث مي شود. افراد مسن جامعه در حال تغيير را تجربه کنند. ارزش ها و شيوه هاي زندگي عوض شده و منجر به شکاف نسل مي شود.
3ـ با بالا رفتن سن، مرگ اعضاي خانواده و دوستان بيشتري را شاهد خواهيم بود و نظاره گر بيماري ها، ناتوانايي دوست و همسايه خواهيم شد.
4ـ از دست رفتن فرصت ايفاي نقش مؤثر و مفيد در خانه و جامعه يکي ديگر از عوارض منفي سالمندي است. بالا بودن ارقام گزارش بيماري و مرگ ناگهاني افراد سالمي که بازنشسته شده اند اين وضعيت را تأييد مي کند.

نکات مثبت سالمندي:
 

1ـ وقتي خوشي هاي ديگر جاي کار را پر کنيد. بسياري از افراد مسن از بازنشستگي لذت مي برند برطرف شدن فشار کار و امرار معاش، وقت آزاد براي سفر، ورزش، رفت و آمدهاي اجتماعي و ساير تفريحات سال هاي واپسين حيات را واقعاً دلپذير مي سازد.
2ـ لذت نزديک تر شدن به فرزندان، نگهداري از نوه ها، دور هم بودن در تعطيلات، کمک به کارهاي روزمره فرزندان مانند خريد اقلام مصرفي، مشارکت در کارهاي سرمايه گذاري آنان در مسکن و غيره امکان سفر به شهر يا کشوري ديگر براي ديدار فرزندان اين دوره را شيرين تر مي کند.
3ـ رفتن فرزندان، زيستن «در بهار دوم » را براي زوجين فراهم مي کند آمارها نشان مي دهد روابط جنسي در اين سال ها در ميان زن و شوهراني که خاطرات و تجربه هاي مثبت در طول زندگي زناشويي داشته اند بيشتر مي شود. تجربه دوباره هيجان هاي عاطفي، جنسي و رد و بدل نوازش هاي عاشقانه و محبت آميز از فرصت هايي است که تنها در سال هاي ميانسالي به بعد قابل مشاهده است.

مراقبت از سالمندان بيمار، نگران نباش من هستم

اصول سالمندي موفق:
 

براي سالمندي موفق هيچ استاندارد جهاني و يک شکل نمي تواند وجود داشته باشد. بلکه به آنچه ما مجبوريم با آن مصالحه کنيم، يعني از دست دادن ها، نقص ها، محدوديت ها، فرصت هاي گزينشي و منابع موجود، بستگي دارد. سازمان بهداشت جهاني (WHO) سلامت را اينگونه تعريف مي کند. «حالت سرحالي کامل جسماني، رواني و اجتماعي، نه صرفاً نبود بيماري يا سستي »، چنين موضعي گوياي اين است که تعريف سلامت همان گزينه گويي «عقل سالم در بدن سالم است » که بسياري از ما در زندگي مان آن را شنيده ايم. زندگي خوب با شمول سه نوع ديگري: اول، زندگي هدفمند که بر آرمان ها، اهداف، و ترغيب هاي معنا متمرکز است، دوم پيوند نزديک با ديگران و سوم حس عزت نفس مثبت و چيرگي، مشخص مي شود. هر يک از اين معيارها بخش اساسي توانمندي کلي براي زندگي خوب، هم براي جوان و هم براي پير، را فراهم مي سازد. ما مثبت انديشي را توانايي تلقي مي کنيم که هر کس ندارد به نظر مي رسد مجاب کردن افراد غمگين به اتخاذ چنين نگرشي دشوار باشد. پژوهشگران و نظريه پردازان سالمندي در سال هاي اخير موارد زير را براي رسيدن به اين موفقيت ابراز کرده اند:
الف: شفاف بودن راجع به واقعيت هاي وضعيت خود
ب: پذيرفتن واقعيت ها و ديدن آنها در بهترين نور ممکن
ج: قادر بودن به کنار آمدن مؤثر با اين واقعيت ها
د: قادر بودن به جبران از دست دادن ها و کمبودها
ه: فعالانه درگير بودن در يک تلاش هدفمند.
و: خردمندانه گزينشي بودند در مورد آنچه که شخص عهده دار مي شود.
ز: حفظ پيوندهاي نزديک با سايرين
ک: نگهداشت حرمت نفس مثبت برخلاف از دست دادن ها و کمبودها.

مراقبت از سالمندان بيمار، نگران نباش من هستم

کمک به سالمندان براي انجام امور شخصي:
اغلب سالمندان ترجيح مي دهند در وضعيتي قرار نگيرند که مجبور شوند در کارهاي شخصي، مانند لباس پوشيدن، شستشو و رفتن به دستشويي نيازمند کمک ديگران باشند؛ اما در صورت نياز به اين کمک ها رعايت موارد زير به حفظ روحيه و بهداشت رواني سالمند کمک مي کند:
1.پوشش: هرگز سعي نکنيد کنترل پوشاندن لباس او را در اختيار بگيريد؛ بلکه فقط در پوشيدن لباس به او کمک کنيد. همواره در موقعيتي مناسب از ظاهر او تعريف کرده و تا جايي که ممکن است اين تمجيد را بدون تظاهر و رياکاري انجام دهيد.
2.شستشو: ممکن است مجبور شويد فرد سالمند را در امر شستشو ياري کنيد. براي افرادي که هنوز تا حدي تحرک دارند، کافي است به آنها اطمينان دهيد که همه وسايل مورد نيازشان فراهم است. در مورد حفظ خلوت، دقت کنيد پرده هاي حمام و همچنين اتاق خواب او را بکشيد و درها را ببنديد. براي حمام کردن اگر خودشان مي توانند خود را بشويند، فقط آنچه را نياز دارند، به دست شان بدهيد. ضمناً هر مورد غيرطبيعي در بدن، از قبيل کبودي، آماس و تورم به پزشک گزارش شود.
3. دستشويي: کمک به افراد پير و بيمار جهت استفاده از دستشويي يا لگن غالب اوقات موجب ناراحتي پرستار و سالمند است. اگر او ترجيح مي دهد که خود به دستشويي برود، تمامي توان خود را به کار بگيريد و به او کمک کنيد تا اين کار را انجام دهد؛ حتي اگر بيش از لگن آوردن و گذاشتن در اتاق طول بکشد. اما در مورد افرادي که بايد براي شان لگن گذاشت در اتاق طول بکشد. اما در مورد افرادي که بايد براي شان لگن گذاشت، رمز اصلي براي کمک به آنها جهت فائق آمدن بر شرم يا احساس حقارت شان، برخورد دوستانه و ساده و بدون دستپاچگي است. قبل از استفاده از لگن آن را با آب گرم، گرم کرده و براي اينکه بدن او به لگن نچسبد، پودر تالک بپاشيد. خلاصه اينکه راه حل، تفقد به افراد سالخورده نيست، بلکه کمک به آنهاست که راجع به واقعيت هاي متنوع زندگي خود بياموزند، آنها را بپذيرند و بر آنها مديريت کنند و تا جايي که امکان دارد، به آنها مثبت بينديشند.
منبع:نشريه دنياي زنان، شماره 51.




 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط