نقش گياهان در تغذيه و سلامت انسان از ديدگاه قرآن (2)
نويسندگان:دكتر محمد علي لساني فشاركي(2) و دكتر سوسن آل رسول(3) و زهره فريدوني(4)
اسلام ديني متعادل است و انسان ها را به حفظ تناسب و تعادل در همه ي امور " أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ" (الرحمن/8) و از جمله امر تغذيه دعوت مي كند: (كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ) (انعام/141) و اوست كه بوستانهايي چفته بسته و چفته نابسته و خرمابن و كشت با خوردني هاي گوناگون، و زيتون و انار، مانند و نامانند، بيافريند. از ميوه آن چون ميوه دهد بخوريد و حق آن را روز چيدن و درو گردنش بدهيد و اسراف مكنيد، كه او اسرافكاران را دوست ندار. گياهان به دو شكل مستقيم و غير مستقيم مورد تغذيه انسان قرارمي گيرند:
تغذيه ي مستقيم: در قرآن كريم با عباراتي چون "رزقاً للعباد" (ق/11)، رزقاً لكم" (بقره/22؛ابراهيم/32)، "كلوا من رزق ربكم" (سبأ/ 15)، "كلوا من ثمره" (انعام/141)، "منها تأكلون" (مؤمنون/19؛ زخرف/73) و عباراتي مشابه 0سجده 27؛ يونس/24؛ طه/54؛ يس/35؛ قصص/57)، به تغذيه انسان از گياهان اشاره شده است. به عنوان مثال خداوند در آيه 33 سوره يس فرموده است : (وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ) و از دانه اي بيرون آورديم كه از آن مي خورند. دانه هايي مانند گندم، جو، برنج و مانند آن ها كه قوت و غذاي مردم هستند را رويانديم. در اين آيه "منه" كه ظرف مي باشد مقدم شده است تا دلالت كند بر اين كه بخش اعظم زندگي و سلامتي انسان وابسته به اين دانه ها و تغذيه از آن ها است، به طوري كه كم شدن مقدارشان در روي زمين موجب قحطي مي شود (زمخشري، 15/4؛ طبرسي، جوامع الجامع، 388/3؛ بروسوي، 392/7). منظور از "حبا" در اين آيه دانه هاي گياهي است (مكارم شيرازي، تفسير نمونه، 372/7؛ قرائتي، 538/9) و شامل حبوبان و غلات مي شود كه از دير باز مهم ترين منبع غذايي بشر بوده اند و حدود 70% زمين هاي كشاورزي دنيا را به خود اختصاص داده، بيش از 50% كالري مصرفي انسان ها را تأمين مي كنند. كه با مروري بر ميزان درصد كاربرد غلات و حبوبات به خصوص گندم و برنج در مواد غذايي مصرفي در جهان مي توان به اهميت اين محصولات پي برد. بعلاوه حاصل خيزي غلات و حبوبات و قابليت كشت آن ها در مقياس وسيع مكانيزه موضوع را بيشتر مي كند. (عزيزيان، 239).
آيه ي 9-11 سوره ق نيز به دسته بندي گياهان، به گياهان زراعي و درختان ميوه پرداخته است كه در اغلب مراكز دانشگاهي جهان براي بررسي و مطالعه ي خصوصيات كلي و نيز آفات و بيماري هاي گياهان از اين تقسيم بندي استفاده مي شود. اين آيه نيز به نقش تغذيه اي ميوه ها در كنار گياهان زراعي اشاره نموده است:
(فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ. وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ. رِزْقًا لِّلْعِبَادِ) و از آسمان آبي با بركت فرو آورديم پس بدان بوستانها و دانه هاي دروكردني- مانند گندم و جو و ارزن- رويانديم و نيز خرمابنهاي بلند را كه ميوه هاي برهم نشانده دارند تا روزي بندگان باشد و بدان [آب] سرزمين مرده را زنده كرديم. همچنين است بيرون آمدن [از گور]. در عبارت "رزقاً للعباد" اغلب مفسرين "رزقاً" را مفعول له گرفته اند به اين معني كه بيان كننده علت است و خداوند دليل آفرينش اين باغ ها، گياهان و ... را ارتزاق بندگانش بيان نموده است (زمخشري، 381/4؛ سيوطي، 521/1؛ آلوسي، 327/13؛ طباطبايي، 341/18). ( ليأكلوا من ثمره و ما عملته ايديهم أفلا يشكروه)
(يس/35) تا از ميوه هاي آن بخورند و حال آنكه دستهاي ايشان آن را نساخته است. آيا سپاس نمي گزاريد؟
گياهان قسمتي از مواد غذايي دريافتي خود را ذخيره و پس انداز مي نمايند، انواع سبزي ها، ميوه ها و دانه هايي كه مورد استفاده قرار مي گيرند همه ي اندوخته هايي هستند كه گياه پس از يك سلسله فرايندها به صورت هاي مختلف (ميوه، دانه،...) به بشر عرضه مي كند و بخش قابل توجهي از نيازهاي زندگي او را تأمين مي نمايد. در حقيقت گياهان كارخانه هاي كوچكي هستند كه به طرز شگفت آوري املاح و مواد معدني را از خاك گرفته و در يك تعامل همه جانبه با آسمان، خورشيد و زمين، ضروري ترين نيازهاي انسان را تأمين كرده، "كريمانه" (لقمان/10؛ شعرا/7) در اختيار او قرار مي دهند. انسان براي ادامه زندگي و انجام فعاليتهاي خود نياز به
عناصر و موادي دارد تا بتواند انرژي لازم را تأمين كند. آب، املاح، كلسيم، قندها و چربيها از جمله مواد و عناصر موردنياز بدن هستند با تجزيه ي گياهان مشاهده مي كنيم كه اين مواد و عناصر به وفور در آنها يافت مي شود. به عنوان مثال، بيشترين وزن بدن انسان را آب تشكيل مي دهد و هر فرد در 24 ساعت به طور متوسط 2/5 ليتر آب از دست مي دهد. لذا همين مقدار آب بايد به بدن برسد و گياهان نيز قبل از هر چيز داراي آب فراواني هستند كه مي توانند اين نياز حياتي انسان را بر طرف سازند. ثابت شده كه آب سبزيجات وميوه ها با آب چشمه هاي معدني برابري مي كند و ترشحات معده، امعاء كليه، صفرا و پوست را زياد كرده، سبب دفع سموم از بدن مي شود. هم چنين گياهان بهترين منابع تأمين املاح هستند، زيرا آن ها را از خاك گرفته، پس از فعل و انفعالاتي به صورت ماده غذايي در اختيار انسان قرار مي دهند. از جمله املاح مورد نياز بدن آهن است كه درگياهاني مانند اسفناج، توت فرنگي، سيب، ابگور، عدس و انار و بسياري گياهان ديگر فراوان يافت مي شود (ر. ك: بيستوتني، 219-222) چربي ها نيز يكي ديگر از مواد مورد نياز سلولهاي بدن هستند. چربي هاي گياهي به دليل اين كه اشباع نشده هستند، مفيدتر از چربي هاي حيواني مي باشند و به خاطر داشتن اسيدهاي مختلف مانند اسيد لينولنيك مانع آرترواسكلروزه در ديواره رگ ها شده و انسان را از گرفتگي عروق كه موجب "آنفاركتوس"- سكته قلبي- است مصون مي دارند. از جمله نيازهاي ديگر تغذيه اي انسان، ويتامين ها هستند كه نقش عمدهاي در سلامت بدن ايفا مي كنند و در تنظيم اعمال اندام هاي بدن مانند توليد مثل به كار مي روند. ويتامينها نيز اغلب در ميوه ها، سبزيجات تازه و حبوبات و غلات به وفور يافت مي شوند. به عنوان مثال ويتامين A كه براي سيستم بينايي مفيد مي باشد در سبزيجات و ميوه هايي چون گوجه فرنگي، هويج، خرمالو، كدو و انبه كه حاوي بتاكاروتن هستند، وجود دارد. ويتامين C نيز كه به وفور در مركبات و ميوه هاي ترش و سبزيجات تازه يافت مي شود، بهترين عامل براي سوخت و ساز بدن محسوب مي گردد. هم چنين ويتامين هاي گروه B كه در سوخت و ساز بدن مواد در بدن و رشد آن مؤثر مي باشند در سبزيجات و ميوه ها، به خصوص پوست ميوه ها و غلات و مغزها مانند گردو، بادام، فندق، پسته و ديگر ومغزها موجود مي باشند (ر. ك: خدادادي، 128-138). گذشته از انواع مواد مغذي مورد نياز براي بدن انسان كه در گياهان وجود دارد، بيشترين غذا و خوراك انسان ها از نظر حجم مورد استفاده را نيزگياهان تشكيل مي دهند. برنج و گندم دو محصول گياهي هستند كه قسمت اعظم خوراك و تغذيه ي هر فرد را در بر مي گيرند و ساير مواد غذايي را در كنار آن ها به كار مي روند و حتي در صورت حذف اين دو ماده ي غذايي، گياهان ديگر مانند سيب زميني و حبوبات جايگزين آنها مي گردند و داشتن يك رژيم غذايي مناسب بدون وجود مواد گياهان امكان پذير نمي باشد و انسان، تنهامي تواند با تغذيه و بهره مندي صحيح از گياهان، مواد مورد نياز بدن خود را تأمين كرده، سلامت آن را تضمين نمايد. آشكار است كه مصرف فراورده هاي حيواني در كنار مواد
گياهي ضروري است ولي مقدار مورد نياز استفاده از مواد غذايي حيواني و به خصوص گوشت ها بسيار كمتر از فراورده هاي گياهي است. در نتيجه زندگي بدون گياهان براي انسان كه ضمن تغذيه از گياهان ز بسياري فوايد و خواص ديگر آن ها هم بهره مي برد، ممكن نيست، همان طور كه زندگي بدون هوا براي او ميسر نيست.
تغذيه ي غير مستقيم: گاه انسان خود مستقيماً از گياه تغذيه نمي كند، بلكه از چهار پايان، پرندگان و ساير حيوانات از گياه تغذيه كرده، سپس انسان از گوشت يا ساير فرآورده هاي اين موجودات مثل شير، تخم و.... استفاده مي كند و به اين طريق آن دسته از موادي كه ممكن است مقدار آن در گياهان كم بوده و يانباشد را با تغذيه از جانوراني كه گياه خوارند به دست آورد كه مي توان اين نوع تغذيه را "تغذيه غير مستقيم از گياهان" ناميد. آياتي از قرآن مستقيماً به تغذيه چهارپايان از گياها اشاراتي نموده اند (يونس/24؛ طه/54؛ سجده/27؛ نحل/10) كه گاه در كنار تغذيه ي انسان از گياهان ذكر شده است. كه از آن جمله مي توان به آيه 27 سوره سجده اشاره كرد: (أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاء إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ) آيا نديدند كه ما آب را به سوي زمين خشك و بي گياه مي رانيم، پس بدان كشتي را بيرون مي آوريم كه چهارپايانشان و خودشان از آن مي خورند؟ آيا نمي بينيد؟! منظور زمين هاي زراعي و كشاورزي است كه چهارپايان از كاه و علوفه آن و انسان ها از دانه ها و ميوه هاي آن مي خورند (زمخشري، 157/3؛ طبرسي، جوامع الجامع، 295/3؛ قرطبي، 111/14؛ بروسوي، 129/7). اين كه چهار پايان بر انسان ها مقدم شده اند ممكن است به اين دليل باشد كه گياهان تنها منبع غذايي چهار پايان مي باشند ولي انسان ها غير از گياه از گوشت و شير چهار پايان نيز استفاده مي كنند (همان تغذيه ي مستقيم و غير مستقيم انسان از گياه) و يا به اين خاطر كه گياه از ابتداي رويش مورد تغذيه چهارپايان قرار مي گيرد اما انسان ها بيشتر از دانه و ميوه ي آن ها استفاده مي كنند (مكارم شيرازي، تفسير نمونه، 175/75). ممكن است دليل اين تقدم اين باشد كه "در بهره گيري مادي، حيوانات بر انسان ها مقدمند" (قرائتي، 320/9). گاه نيز در آيات تنها به تغذيه ي چهارپايان اشاره شده است: (هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ) (نحل/10) اوست آن كه از آسمان آبي فرو فرستاد كه شما را از آن آشاميدني است و از آن درخت و گياه مي رويد كه در آن [چهارپايان را] مي چرانيد.
"تسيمون" از مصدر "اسامه" است كه به معني چرانيدن چهار پايان است و حيوان سائمه را نيز به همين خاطر چنين مي نامند (طوسي، 365/6؛ زمخشري، 597/2؛ طبرسي، مجمع البيان، 280/2؛ قرطبي، 82/11). آيات ديگري نيز وجود دارند كه به گونه اي غير مستقيم به اين مسئله اشاره دارند: (أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا) (نازعات/31) [و] از آن آبش و گياهانش- يا چراگاهش- را بيرون آورد. (وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَى) (اعلي/4) و آن كه [گياه] چراگاه بيرون آورد- برويانيد-. "مرعي" چراگاهي را مي گويند كه چهار پايان در آن مي چرند و خداوند متعال آن را از زمين مي روياند (54). سپس اين چهار پايان خود مورد تغذيه انسان قرار مي گيرند كه آيات هم بدان اشاره نموده اند (مائده/1؛ نحل/ 5و 66؛ غافر/79؛ انعام/142؛ حج/28 و 30؛ مومنون/21): ( وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا
تَأْكُلُونَ) (نحل/5)و- چنان كه شما را ازچكه آب بدبو آفريد- چهار پايان- شتر، گاو، گوسفند و بز- هم از قطره آب- آفريد كه در- پشم و كرك و موي- آنها براي شما لباس و پوشش و سودهايي- مانند سوار شدن و كشت نمودن و جز آن ها- است، و از شير و گوشت- آنها مي خوريد. در آيه 21 سوره مؤمنون نيز به اين ارتباط غير مستقيم تغذيه اي اشاره مي شود: (وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ) و چهار پايان- گوسفند و گاو و شتر و مانند اينها- را آفريد كه در آنها براي شما گرمي- پوشش گرم- و سودهاست، و از [شير و گوشت] آنها مي خوريد. شير حيوانات نيز از همان مواد غذايي (علوفه و گياهان) كه مي خورند ساخته مي شود. اين مواد پس از عبور از معده سه قسمت مي شود: بخشي از آن از طريق گردش خون وارد سلولها شده انرژي لازم براي بدن جانور را تأمين مي كند. بخشي نيز صرف ساخته شدن شير شده، باقيمانده ي آن هم كه مواد زائد مي باشند، دفع مي شوند. جالب اينكه در انسان، ماديان، خفاش و چهار پايان كه از شير آن ها لبنيات تهيه نمي شود، شير به اندازه خوراك نوزادهاي آن ها است ولي درگاو، شتر و ميش چند برابر نياز خوراكي نوزاد شير وجود دارد (مصباح يزدي، 177) و اين نشان دهنده تدبير خالق يكتا است كه همه ي افعالش دقيق و حساب شده است و به مقدار و اندازه:
(الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى. وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى) (اعلي/ 2-3) آن كه آفريد- آفريدگان را- و راست و هموار ساخت- سامان بخشيد- آن كه اندازه كرد پس راه نمود. در واقع منبع تمامي ويتامين ها، گياهان هستند به طوري كه ويتامين موجود درگوشت، جگر، مغز و يا حتي شير و تخم مرغ حاصل ذخيره ويتامين هاي دريافت شده از گياه توسط حيوان در اندام ها يا فرآورده هايش است، كه به مصرف انسان مي رسد (بيستوني، 225). نمونه ديگر اين تغذيه غير مستقيم را مي توان در زنبور عسل مشاهده كرد: ( وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ) (نحل/68) و پروردگار تو به زنبور عسل الهام كرد كه از كوه ها و درختان و از داربستهايي كه [مردمان از تاكها] مي سازند خانه هايي برگير. اين بار گياهان از طريق زنبور عسل و توليداتش و بصورت غير مستقيم نقش خود را در زندگي بشر ايفا مي كنند، به اين صورت كه گرده ي گل ها و گياهان، غذاي اصلي زنبور عسل و ماده ي اوليه ي توليد عسل توسط اين حشره مي باشند. اين حشره مفيد از سوي خداوند مأمور شده كه بر روي درختان و گياهان مسكن اختيار كند تا بتواند وظيفه اي كه به عهده اش گذاشته شده- ساختن عسل- را به انجام برساند. عسل در قرآن به عنوان "شفا للناس" و در شمار غذاهاي مطلوب، مفيد و گوارا براي انسان ذكر شده است، كه به طريقه ي شگفت آوري در پي يك سلسله فعل و انفعالات گوارشي در بدن يك حشره ي كوچك ساخته مي شودكه با اثر حيات بخش خود غذاي زمان سلامت و داروي دوران بيماري انسان است (نوري، 135). سپس خداوند به اين حشره ي كوچك امر مي كند كه:
(كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ )
(نحل/69) آنگاه از همه ميوه ها بخور و در راه هاي پروردگارت رام و فرمانبردار مي رو- يا در راه هاي هموار پروردگارت مي رو- از شكمش آشاميدني رنگارنگ بيرون مي آيد كه در آن براي مردم شفاست همانا در آن نشانه اي است براي مردمي كه بينديشند. برخي مفسرين "كل" را در اينجا به اين معني گرفته اند كه از هر ميوه و شكوفه اي كه ميل دارد و مي خواهد بخورد (زمخشري، 618/2؛ طبرسي، مجمع البيان، 574/6؛ مراغي، 105/14) ولي اكثراً منظور از آن را همه ميوه ها و شكوفه ها دانسته اند (طوسي، 404/6؛ ثعلبي نيشابوري، 28/6، طباطبايي، 293/12؛ قرشي، 469/5).
و شايد اين كه خداوند به زنبور امر كرده كه از همه ي ميوه ها بخورد در حالي كه زنبور روي گل ها مي نشيند، به اين خاطر است كه آن چه زنبور از آن تغذيه مي كند، همان مواد ميوه است كه قبل از شكل گيري آن در داخل شكوفه قرار دارد (طباطبايي، 293/12؛ قرشي، 469/5) زيرا شكوفه و گل در گياهان، آغاز ثمره دادن است و ذكر ثمره نيز احتمالاً به همين دليل است (مصباح يزدي، 279). اين حشره به نحو مطلوب و با رغبت همه ي اين دستورات را اجرا مي كند. زيرا طبق اظهارات دانشمندان حشره شناس، زنبور عسل براي رفع نيازهاي زندگي خودش كافيست روزانه دو يا سه گل را بمكد، در حالي كه او در هر ساعت به طور متوسط روي 250 گل مي نشيند و كيلومترها راه را طي مي كند تا مأموريت خود را به انجام برساند (نوري، 136).
تغذيه ي مستقيم: در قرآن كريم با عباراتي چون "رزقاً للعباد" (ق/11)، رزقاً لكم" (بقره/22؛ابراهيم/32)، "كلوا من رزق ربكم" (سبأ/ 15)، "كلوا من ثمره" (انعام/141)، "منها تأكلون" (مؤمنون/19؛ زخرف/73) و عباراتي مشابه 0سجده 27؛ يونس/24؛ طه/54؛ يس/35؛ قصص/57)، به تغذيه انسان از گياهان اشاره شده است. به عنوان مثال خداوند در آيه 33 سوره يس فرموده است : (وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ) و از دانه اي بيرون آورديم كه از آن مي خورند. دانه هايي مانند گندم، جو، برنج و مانند آن ها كه قوت و غذاي مردم هستند را رويانديم. در اين آيه "منه" كه ظرف مي باشد مقدم شده است تا دلالت كند بر اين كه بخش اعظم زندگي و سلامتي انسان وابسته به اين دانه ها و تغذيه از آن ها است، به طوري كه كم شدن مقدارشان در روي زمين موجب قحطي مي شود (زمخشري، 15/4؛ طبرسي، جوامع الجامع، 388/3؛ بروسوي، 392/7). منظور از "حبا" در اين آيه دانه هاي گياهي است (مكارم شيرازي، تفسير نمونه، 372/7؛ قرائتي، 538/9) و شامل حبوبان و غلات مي شود كه از دير باز مهم ترين منبع غذايي بشر بوده اند و حدود 70% زمين هاي كشاورزي دنيا را به خود اختصاص داده، بيش از 50% كالري مصرفي انسان ها را تأمين مي كنند. كه با مروري بر ميزان درصد كاربرد غلات و حبوبات به خصوص گندم و برنج در مواد غذايي مصرفي در جهان مي توان به اهميت اين محصولات پي برد. بعلاوه حاصل خيزي غلات و حبوبات و قابليت كشت آن ها در مقياس وسيع مكانيزه موضوع را بيشتر مي كند. (عزيزيان، 239).
آيه ي 9-11 سوره ق نيز به دسته بندي گياهان، به گياهان زراعي و درختان ميوه پرداخته است كه در اغلب مراكز دانشگاهي جهان براي بررسي و مطالعه ي خصوصيات كلي و نيز آفات و بيماري هاي گياهان از اين تقسيم بندي استفاده مي شود. اين آيه نيز به نقش تغذيه اي ميوه ها در كنار گياهان زراعي اشاره نموده است:
(فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ. وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَّهَا طَلْعٌ نَّضِيدٌ. رِزْقًا لِّلْعِبَادِ) و از آسمان آبي با بركت فرو آورديم پس بدان بوستانها و دانه هاي دروكردني- مانند گندم و جو و ارزن- رويانديم و نيز خرمابنهاي بلند را كه ميوه هاي برهم نشانده دارند تا روزي بندگان باشد و بدان [آب] سرزمين مرده را زنده كرديم. همچنين است بيرون آمدن [از گور]. در عبارت "رزقاً للعباد" اغلب مفسرين "رزقاً" را مفعول له گرفته اند به اين معني كه بيان كننده علت است و خداوند دليل آفرينش اين باغ ها، گياهان و ... را ارتزاق بندگانش بيان نموده است (زمخشري، 381/4؛ سيوطي، 521/1؛ آلوسي، 327/13؛ طباطبايي، 341/18). ( ليأكلوا من ثمره و ما عملته ايديهم أفلا يشكروه)
(يس/35) تا از ميوه هاي آن بخورند و حال آنكه دستهاي ايشان آن را نساخته است. آيا سپاس نمي گزاريد؟
گياهان قسمتي از مواد غذايي دريافتي خود را ذخيره و پس انداز مي نمايند، انواع سبزي ها، ميوه ها و دانه هايي كه مورد استفاده قرار مي گيرند همه ي اندوخته هايي هستند كه گياه پس از يك سلسله فرايندها به صورت هاي مختلف (ميوه، دانه،...) به بشر عرضه مي كند و بخش قابل توجهي از نيازهاي زندگي او را تأمين مي نمايد. در حقيقت گياهان كارخانه هاي كوچكي هستند كه به طرز شگفت آوري املاح و مواد معدني را از خاك گرفته و در يك تعامل همه جانبه با آسمان، خورشيد و زمين، ضروري ترين نيازهاي انسان را تأمين كرده، "كريمانه" (لقمان/10؛ شعرا/7) در اختيار او قرار مي دهند. انسان براي ادامه زندگي و انجام فعاليتهاي خود نياز به
عناصر و موادي دارد تا بتواند انرژي لازم را تأمين كند. آب، املاح، كلسيم، قندها و چربيها از جمله مواد و عناصر موردنياز بدن هستند با تجزيه ي گياهان مشاهده مي كنيم كه اين مواد و عناصر به وفور در آنها يافت مي شود. به عنوان مثال، بيشترين وزن بدن انسان را آب تشكيل مي دهد و هر فرد در 24 ساعت به طور متوسط 2/5 ليتر آب از دست مي دهد. لذا همين مقدار آب بايد به بدن برسد و گياهان نيز قبل از هر چيز داراي آب فراواني هستند كه مي توانند اين نياز حياتي انسان را بر طرف سازند. ثابت شده كه آب سبزيجات وميوه ها با آب چشمه هاي معدني برابري مي كند و ترشحات معده، امعاء كليه، صفرا و پوست را زياد كرده، سبب دفع سموم از بدن مي شود. هم چنين گياهان بهترين منابع تأمين املاح هستند، زيرا آن ها را از خاك گرفته، پس از فعل و انفعالاتي به صورت ماده غذايي در اختيار انسان قرار مي دهند. از جمله املاح مورد نياز بدن آهن است كه درگياهاني مانند اسفناج، توت فرنگي، سيب، ابگور، عدس و انار و بسياري گياهان ديگر فراوان يافت مي شود (ر. ك: بيستوتني، 219-222) چربي ها نيز يكي ديگر از مواد مورد نياز سلولهاي بدن هستند. چربي هاي گياهي به دليل اين كه اشباع نشده هستند، مفيدتر از چربي هاي حيواني مي باشند و به خاطر داشتن اسيدهاي مختلف مانند اسيد لينولنيك مانع آرترواسكلروزه در ديواره رگ ها شده و انسان را از گرفتگي عروق كه موجب "آنفاركتوس"- سكته قلبي- است مصون مي دارند. از جمله نيازهاي ديگر تغذيه اي انسان، ويتامين ها هستند كه نقش عمدهاي در سلامت بدن ايفا مي كنند و در تنظيم اعمال اندام هاي بدن مانند توليد مثل به كار مي روند. ويتامينها نيز اغلب در ميوه ها، سبزيجات تازه و حبوبات و غلات به وفور يافت مي شوند. به عنوان مثال ويتامين A كه براي سيستم بينايي مفيد مي باشد در سبزيجات و ميوه هايي چون گوجه فرنگي، هويج، خرمالو، كدو و انبه كه حاوي بتاكاروتن هستند، وجود دارد. ويتامين C نيز كه به وفور در مركبات و ميوه هاي ترش و سبزيجات تازه يافت مي شود، بهترين عامل براي سوخت و ساز بدن محسوب مي گردد. هم چنين ويتامين هاي گروه B كه در سوخت و ساز بدن مواد در بدن و رشد آن مؤثر مي باشند در سبزيجات و ميوه ها، به خصوص پوست ميوه ها و غلات و مغزها مانند گردو، بادام، فندق، پسته و ديگر ومغزها موجود مي باشند (ر. ك: خدادادي، 128-138). گذشته از انواع مواد مغذي مورد نياز براي بدن انسان كه در گياهان وجود دارد، بيشترين غذا و خوراك انسان ها از نظر حجم مورد استفاده را نيزگياهان تشكيل مي دهند. برنج و گندم دو محصول گياهي هستند كه قسمت اعظم خوراك و تغذيه ي هر فرد را در بر مي گيرند و ساير مواد غذايي را در كنار آن ها به كار مي روند و حتي در صورت حذف اين دو ماده ي غذايي، گياهان ديگر مانند سيب زميني و حبوبات جايگزين آنها مي گردند و داشتن يك رژيم غذايي مناسب بدون وجود مواد گياهان امكان پذير نمي باشد و انسان، تنهامي تواند با تغذيه و بهره مندي صحيح از گياهان، مواد مورد نياز بدن خود را تأمين كرده، سلامت آن را تضمين نمايد. آشكار است كه مصرف فراورده هاي حيواني در كنار مواد
گياهي ضروري است ولي مقدار مورد نياز استفاده از مواد غذايي حيواني و به خصوص گوشت ها بسيار كمتر از فراورده هاي گياهي است. در نتيجه زندگي بدون گياهان براي انسان كه ضمن تغذيه از گياهان ز بسياري فوايد و خواص ديگر آن ها هم بهره مي برد، ممكن نيست، همان طور كه زندگي بدون هوا براي او ميسر نيست.
تغذيه ي غير مستقيم: گاه انسان خود مستقيماً از گياه تغذيه نمي كند، بلكه از چهار پايان، پرندگان و ساير حيوانات از گياه تغذيه كرده، سپس انسان از گوشت يا ساير فرآورده هاي اين موجودات مثل شير، تخم و.... استفاده مي كند و به اين طريق آن دسته از موادي كه ممكن است مقدار آن در گياهان كم بوده و يانباشد را با تغذيه از جانوراني كه گياه خوارند به دست آورد كه مي توان اين نوع تغذيه را "تغذيه غير مستقيم از گياهان" ناميد. آياتي از قرآن مستقيماً به تغذيه چهارپايان از گياها اشاراتي نموده اند (يونس/24؛ طه/54؛ سجده/27؛ نحل/10) كه گاه در كنار تغذيه ي انسان از گياهان ذكر شده است. كه از آن جمله مي توان به آيه 27 سوره سجده اشاره كرد: (أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاء إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ) آيا نديدند كه ما آب را به سوي زمين خشك و بي گياه مي رانيم، پس بدان كشتي را بيرون مي آوريم كه چهارپايانشان و خودشان از آن مي خورند؟ آيا نمي بينيد؟! منظور زمين هاي زراعي و كشاورزي است كه چهارپايان از كاه و علوفه آن و انسان ها از دانه ها و ميوه هاي آن مي خورند (زمخشري، 157/3؛ طبرسي، جوامع الجامع، 295/3؛ قرطبي، 111/14؛ بروسوي، 129/7). اين كه چهار پايان بر انسان ها مقدم شده اند ممكن است به اين دليل باشد كه گياهان تنها منبع غذايي چهار پايان مي باشند ولي انسان ها غير از گياه از گوشت و شير چهار پايان نيز استفاده مي كنند (همان تغذيه ي مستقيم و غير مستقيم انسان از گياه) و يا به اين خاطر كه گياه از ابتداي رويش مورد تغذيه چهارپايان قرار مي گيرد اما انسان ها بيشتر از دانه و ميوه ي آن ها استفاده مي كنند (مكارم شيرازي، تفسير نمونه، 175/75). ممكن است دليل اين تقدم اين باشد كه "در بهره گيري مادي، حيوانات بر انسان ها مقدمند" (قرائتي، 320/9). گاه نيز در آيات تنها به تغذيه ي چهارپايان اشاره شده است: (هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ) (نحل/10) اوست آن كه از آسمان آبي فرو فرستاد كه شما را از آن آشاميدني است و از آن درخت و گياه مي رويد كه در آن [چهارپايان را] مي چرانيد.
"تسيمون" از مصدر "اسامه" است كه به معني چرانيدن چهار پايان است و حيوان سائمه را نيز به همين خاطر چنين مي نامند (طوسي، 365/6؛ زمخشري، 597/2؛ طبرسي، مجمع البيان، 280/2؛ قرطبي، 82/11). آيات ديگري نيز وجود دارند كه به گونه اي غير مستقيم به اين مسئله اشاره دارند: (أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا) (نازعات/31) [و] از آن آبش و گياهانش- يا چراگاهش- را بيرون آورد. (وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَى) (اعلي/4) و آن كه [گياه] چراگاه بيرون آورد- برويانيد-. "مرعي" چراگاهي را مي گويند كه چهار پايان در آن مي چرند و خداوند متعال آن را از زمين مي روياند (54). سپس اين چهار پايان خود مورد تغذيه انسان قرار مي گيرند كه آيات هم بدان اشاره نموده اند (مائده/1؛ نحل/ 5و 66؛ غافر/79؛ انعام/142؛ حج/28 و 30؛ مومنون/21): ( وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا
تَأْكُلُونَ) (نحل/5)و- چنان كه شما را ازچكه آب بدبو آفريد- چهار پايان- شتر، گاو، گوسفند و بز- هم از قطره آب- آفريد كه در- پشم و كرك و موي- آنها براي شما لباس و پوشش و سودهايي- مانند سوار شدن و كشت نمودن و جز آن ها- است، و از شير و گوشت- آنها مي خوريد. در آيه 21 سوره مؤمنون نيز به اين ارتباط غير مستقيم تغذيه اي اشاره مي شود: (وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ) و چهار پايان- گوسفند و گاو و شتر و مانند اينها- را آفريد كه در آنها براي شما گرمي- پوشش گرم- و سودهاست، و از [شير و گوشت] آنها مي خوريد. شير حيوانات نيز از همان مواد غذايي (علوفه و گياهان) كه مي خورند ساخته مي شود. اين مواد پس از عبور از معده سه قسمت مي شود: بخشي از آن از طريق گردش خون وارد سلولها شده انرژي لازم براي بدن جانور را تأمين مي كند. بخشي نيز صرف ساخته شدن شير شده، باقيمانده ي آن هم كه مواد زائد مي باشند، دفع مي شوند. جالب اينكه در انسان، ماديان، خفاش و چهار پايان كه از شير آن ها لبنيات تهيه نمي شود، شير به اندازه خوراك نوزادهاي آن ها است ولي درگاو، شتر و ميش چند برابر نياز خوراكي نوزاد شير وجود دارد (مصباح يزدي، 177) و اين نشان دهنده تدبير خالق يكتا است كه همه ي افعالش دقيق و حساب شده است و به مقدار و اندازه:
(الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى. وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى) (اعلي/ 2-3) آن كه آفريد- آفريدگان را- و راست و هموار ساخت- سامان بخشيد- آن كه اندازه كرد پس راه نمود. در واقع منبع تمامي ويتامين ها، گياهان هستند به طوري كه ويتامين موجود درگوشت، جگر، مغز و يا حتي شير و تخم مرغ حاصل ذخيره ويتامين هاي دريافت شده از گياه توسط حيوان در اندام ها يا فرآورده هايش است، كه به مصرف انسان مي رسد (بيستوني، 225). نمونه ديگر اين تغذيه غير مستقيم را مي توان در زنبور عسل مشاهده كرد: ( وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ) (نحل/68) و پروردگار تو به زنبور عسل الهام كرد كه از كوه ها و درختان و از داربستهايي كه [مردمان از تاكها] مي سازند خانه هايي برگير. اين بار گياهان از طريق زنبور عسل و توليداتش و بصورت غير مستقيم نقش خود را در زندگي بشر ايفا مي كنند، به اين صورت كه گرده ي گل ها و گياهان، غذاي اصلي زنبور عسل و ماده ي اوليه ي توليد عسل توسط اين حشره مي باشند. اين حشره مفيد از سوي خداوند مأمور شده كه بر روي درختان و گياهان مسكن اختيار كند تا بتواند وظيفه اي كه به عهده اش گذاشته شده- ساختن عسل- را به انجام برساند. عسل در قرآن به عنوان "شفا للناس" و در شمار غذاهاي مطلوب، مفيد و گوارا براي انسان ذكر شده است، كه به طريقه ي شگفت آوري در پي يك سلسله فعل و انفعالات گوارشي در بدن يك حشره ي كوچك ساخته مي شودكه با اثر حيات بخش خود غذاي زمان سلامت و داروي دوران بيماري انسان است (نوري، 135). سپس خداوند به اين حشره ي كوچك امر مي كند كه:
(كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ )
(نحل/69) آنگاه از همه ميوه ها بخور و در راه هاي پروردگارت رام و فرمانبردار مي رو- يا در راه هاي هموار پروردگارت مي رو- از شكمش آشاميدني رنگارنگ بيرون مي آيد كه در آن براي مردم شفاست همانا در آن نشانه اي است براي مردمي كه بينديشند. برخي مفسرين "كل" را در اينجا به اين معني گرفته اند كه از هر ميوه و شكوفه اي كه ميل دارد و مي خواهد بخورد (زمخشري، 618/2؛ طبرسي، مجمع البيان، 574/6؛ مراغي، 105/14) ولي اكثراً منظور از آن را همه ميوه ها و شكوفه ها دانسته اند (طوسي، 404/6؛ ثعلبي نيشابوري، 28/6، طباطبايي، 293/12؛ قرشي، 469/5).
و شايد اين كه خداوند به زنبور امر كرده كه از همه ي ميوه ها بخورد در حالي كه زنبور روي گل ها مي نشيند، به اين خاطر است كه آن چه زنبور از آن تغذيه مي كند، همان مواد ميوه است كه قبل از شكل گيري آن در داخل شكوفه قرار دارد (طباطبايي، 293/12؛ قرشي، 469/5) زيرا شكوفه و گل در گياهان، آغاز ثمره دادن است و ذكر ثمره نيز احتمالاً به همين دليل است (مصباح يزدي، 279). اين حشره به نحو مطلوب و با رغبت همه ي اين دستورات را اجرا مي كند. زيرا طبق اظهارات دانشمندان حشره شناس، زنبور عسل براي رفع نيازهاي زندگي خودش كافيست روزانه دو يا سه گل را بمكد، در حالي كه او در هر ساعت به طور متوسط روي 250 گل مي نشيند و كيلومترها راه را طي مي كند تا مأموريت خود را به انجام برساند (نوري، 136).
پي نوشت ها :
1- برگرفته از پايان نامه كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث
2- استاديار علوم قرآن و حديث دانشگاه تربيت مدرس
3- دانشيار علوم قرآن و حديث دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج
4- دانشجوي كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج