مورد شناسي تحريف انديشه در فلسفه سياسي معاصر (4)

رويكرد شاديا دروري مورد نقد جدي بسياري از نويسندگان غربي واقع شده است. البته در ايران هرچند تلاش هاي بسيار اندكي در دفاع از انديشه هاي اشتراوس با نومحافظه گرايي را بسيار بعيد مي دانستند. (64) حتي نقدهاي نويسندگان غربي به دروري نيز تقريباً به زبان فارسي برگردانده نشد. عمدتاً مقالاتي ترجمه شدند كه به
چهارشنبه، 6 مهر 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مورد شناسي تحريف انديشه در فلسفه سياسي معاصر (4)

مورد شناسي تحريف انديشه در فلسفه سياسي معاصر (4)
مورد شناسي تحريف انديشه در فلسفه سياسي معاصر (4)


 

نويسنده: محسن رضواني




 

نويسندگان غربي و نقد شاديا دروري
 

رويكرد شاديا دروري مورد نقد جدي بسياري از نويسندگان غربي واقع شده است. البته در ايران هرچند تلاش هاي بسيار اندكي در دفاع از انديشه هاي اشتراوس با نومحافظه گرايي را بسيار بعيد مي دانستند. (64) حتي نقدهاي نويسندگان غربي به دروري نيز تقريباً به زبان فارسي برگردانده نشد. عمدتاً مقالاتي ترجمه شدند كه به صورت ژورناليستي و با تاثيرپذيري مستقيم يا غيرمستقيم از نوع برداشت دروري به دنبال رويكرد اثباتي چنين تاثيري بودند. در حالي كه، در غرب مقالات متعددي در نقد تاثير انديشه اشتراوس بر نومحافظه گرايي، به ويژه نقد تحريفات شاديا دروري نوشته شده است. تقريباً هيچ يك از آنها در محافل علمي كشور ايران مطرح نشدند. بنابراين، در اينجا به برخي از آنها اشاره خواهد شد.
«نورمن مداراز» در مقاله «نجات افلاطون از دست نوكان ها» به دنبال آن است تا افلاطون را از دست نومحافظه گرايان نجات دهد. وي مطالبي را كه درباره تاثير لئو اشتراوس بر ايدئولوژي نومحافظه گرايي منتشر شده است، طنز آلود و بسيار مضحك مي داند. (65) «تامس جي. وست» در مقاله «لئو اشتراوس و سياست خارجي آمريكا» ضمن پذيرش زمينه هاي مشترك و محدود ميان انديشه اشتراوس و نومحافظه گرايان، به طور كلي رويكرد اشتراوس را متفاوت با رويكرد نومحافظه گراياني مي داند كه در دولت بوش جمع شده اند. وي تلاش مي كند نشان دهد كه با استفاده از منابع اشتراوس مي توان فهميد كه سياست خارجي آمريكا به هيچ وجه مورد پذيرش اشتراوس نيست. (66) خانم «آن نورتون» در كتاب لئو اشتراوس و سياست امپراطوري آمريكا با استفاده از مباحث برخي شاگردان مهم اشتراوس، سه روايت به هم تنيده را بيان مي كند: داستان لئو اشتراوس به عنوان مهاجر يهودي متولد آلمان، كه فلسفه اروپا را به جهان جديد برد؛ داستان تبار فلسفي كه از اشتراوس برخاست؛ و داستاني كه چگونه آمريكا ميدان نبرد اخلاقي افرادي همچون پل ولفوويتز، لئون كاس، كارنس لورد و اروينگ كريستول گرديد كه در يك امپرياليسم آمريكايي جمع شدند و باور آنها نظم جهاني جديد را راهنمايي خواهد كرد. نورتون در نهايت بيان مي كند كه، چقدر ديدگاه هايي كه ما به پيروان اشتراوس ربط مي دهيم، از ديدگاه هاي اشتراوس فاصله گرفته است. فيلسوف مهاجر يهودي آلماني كه پس از جنگ جهاني دوم شخصيت مهم علمي در دانشگاه شيكاگو بود. (67)
البته تنها انديشه اشتراوس نيست كه توسط شاديا دروري تحريف شده است. وي با كمال تعجب انديشه فضيلت مدارانه توماس آكويناس را نيز تحريف كرده و مدعي است: آكويناس نيز همانند خودش مدافع باورهاي غيراخلاقي همچون «همجنس گرايي» و «سقط جنين» است. «بنامين يانان» در مقاله «شاديا بي. دروري: دقيقاً ليبرال ديگري كه تصوير غلطي از انديشه هاي توماس آكويناس ارائه داد» نشان مي دهد كه چگونه شاديا دروري انديشه هاي توماس آكويناس را تحريف مي كند. (68) به نظر يانان، شاديا دروري چگونه مي تواند منتقد و محقق معتبر و قابل اعتمادي باشد زماني كه او به خاطر منافع خودخواهانه خويش تمايل دارد تصوير غلطي از انديشه هاي توماس آكويناس ارائه دهد. همچنين ديدگاه هاي توجيه ناپذيري را درباره مسائل اخلاقي بنيادين دنبال مي كند. به نظر يانان، خانم دروري طرفدار «سقط جنين» است. اما اين مسئله كه چندان مايه تعجب نيست؛ زيرا با توجه به ماهيت سكولاريستي غرب بسياري از انسان ها نه تنها معتقد به اين امر مي باشند، بلكه عامل آن نيز هستند. آنچه موجب تعجب است آنكه دروري در تلاش است تا اثبات كند قديس توماس آكويناس نيز از حاميان «سقط جنين» بوده است! به اعتقاد خانم دروري، «سقط جنين» امري فردي است كه در حوزه خصوصي قرار دارد. بنابراين، دولت حق ندارد در آن دخالت كند. مهمتر از اين، شاديا دروري به روابط جنسي همجنس گرايانه نيز تمايل دارد. خانم دروري در اين مسئله نيز معتد است ديدگاهش درباره «عشق» و «همجنس گرايي» به هر معنا با آموزه هاي سنت توماس سازگاري دارد. در حالي كه، آكويناس در كتاب «كليات الهيات» بيان مي كند كه «در ميان گناهان، گناهي كه بر خلاف طبيعت صورت بپذيرد بدترين گناه است.» و سپس در ادامه عباراتي از كتاب «اعترافات قديس آگوستين» نقل مي كند كه در مذمت و عاقبت شوم گناهاني همچون همجنس گرايي (لواط) است. (69) يانان، پس از بيان باورهاي عجيب دروري مي گويد: «آيا بيش از اين نيازي هست تا اضافه كنم كه خانم دروري محقق مطلوب من نيست؟» (70) وي در پايان با توجه به تحريفات صورت گرفته توسط شاديا دروري، اضافه مي كند كه حتي براي فهم انديشه اشتراوس نيز نوشته هاي خانم دروري مطمئن نيست. از اين رو، براي مطالعه مطمئن تر درباره رابطه اشتراوس و نوكان ها كتاب خانم آن نورتون تحت عنوان لئو اشتراوس و سياست امپراطوري آمريكا (71) و همچنين مطالعه جالبي كه توسط خانم سوزان اور صورت گرفته با نام اورشليم و آتن: عقل و وحي در آثار لئو اشتراوس (72) را پيشنهاد مي كند.
«ديويد مك برايد»، كه خود مطالعات زيادي درباره ي انديشه اشتراوس و زندگي علمي او انجام داده است، در واكنش به مقاله «شاديا دروري، لئو اشتراوس، عوام گرايي» نوشته ي «گري ساور تاپسن»، ضرورت فهم دقيق اصطلاحات اشتراوس را يادآور مي سازد و با تعجب مي پرسد: چرا گفته هاي شاديا دروري را عيناً همان بيانات اشتراوس مي گيرند؟ چرا تمايلات غيراخلاقي و مجرمانه او را با همنشيني شيوه هاي او برآورد مي كنيد؟ اشتراوس نومحافظه گرا نبود و شايسته است با او با اصطلاحات خودش برخورد شود. مك برايد در ادامه مي افزايد: «چندي قبل كتاب دوم دروري درباره اشتراوس را خواندم. اتهامات وحشيانه، پاورقي عجيب و غريب كه متاسفانه به هيچ وجه مسئله او را تاييد نمي كند.» (73)
«كثرين ايچ و مايلك زوكرت» در كتاب حقيقت درباره اشتراوس: فلسفه سياسي و دموكراسي آمريكايي، به بيان تلقي رايج از اشتراوس و تصحيح آن مي پردازند. ايشان كتاب خود را با اين پرسش آغاز مي كنند كه آيا لئو اشتراوس به راستي پدر فكري نومحافظه گرايي و قدرت قوي در شكل دهي سياست خارجي دولت بوش مي باشد؟ نويسندگان اين كتاب براي نخستين بار آشكار مي كنند كه چگونه رسانه هاي عمومي به چنين ديدگاه بيش از حد ساده لوحانه از چنين فيلسوف پيچيده و همه جانبه دامن زدند و آن را تداوم بخشيدند. اين كتاب، با فراهم كردن بهترين مقدمه قابل استفاده درباره ي انديشه سياسي لئو اشتراوس، تلقي و سوء برداشت ما را نسبت به انديشه ايشان تصحيح مي كند. كثرين و مايكل زوكرت، كه هر دو از شاگردان پيشين اشتراوس مي باشند، خوانندگان را به اين امر راهنمايي مي كنند چگونه انديشه سياسي اشتراوس با فلسفه بلند و عميق ايشان سازگاري دارد. اينان در چالش با نسبت هايي مبني بر اينكه اشتراوس محافظه گراي غيرقابل انعطافي بود كه از نيچه، هيدگر و كارل اشميت پيروي مي كرد، معتقدند كه انديشه مهم اشتراوس ضرورت بازگشت به دوران كلاسيك و پيشامدرن بود. اين انديشه از اين اعتقاد اشتراوس ناشي مي شود كه انديشه مدرن، با اعتقاد به نسبي گرايي و نهيليسم، سياست درست و حتي امكان فلسفه واقعي را متزلزل ساخت. (74)
«فرانسيس فوكوياما» در كتاب اخيرش آمريكا بر سر دوراهي: دموكراسي، قدرت و ميراث نومحافظه گرايانه، اين پندار را كه نومحافظه گرايان ايده هاي خود را از لئو اشتراوس به عاريت گرفته اند، مورد نقد قرار مي دهد. به نظر فوكوياما، درست است كه ولفوويتس مدت كوتاهي نزد اشتراوس و شاگردش «آلن بلوم» درس خوانده، اما ولفوويتس هرگز خود را متاثر از مكتب اشتراوس ندانسته است. فوكوياما اغلب آثار اشتراوس را نه رساله هاي تجويزي، بلكه جستارهايي طولاني و فشرده درباره ي افلاطون، توسيدد، فارابي، ابن ميمون، ماكياولي، هابز و ديگر فلاسفه مي داند كه به نظر وي فوق العاده دشوار است تا محتواي آن چيزي را بيرون كشيد كه شباهتي با تحليل سياسي روز داشته باشد. «هري جافا» و «آلن بلوم» بودند كه انديشه هاي اشتراوس را با نسخه هاي سياسي روز درآميختند. (75)
«جني اشتراوس» دخترخوانده اشتراوس و استاد علوم سياسي در امريكا، در مقام دفاع از انديشه هاي پدرش و ردّ هرگونه تاثير فلسفه ي سياسي پدرش در سياست خارجي آمريكا، با اندوه و تعجب مطالبي مي نويسد كه چكيده آن، اين است:
مقالاتي كه اين روزها در مطبوعات و رسانه هاي امريكا درباره ي پدرم چاپ مي كنند، او را از گوري كه حدود سي سال است در آن خفته است، بيرون مي كشند تا بتوانند سياست هاي دولت ضد سامي بوش را كه توسط نخبگان خشن اداره مي شود، توجيه كنند. اما من لئو اشتراوس را در ميان اين مقالات نمي يابم. پدرم يك سياستمدار نبود. او به تدريس سياسي مشغول بود. دشمن هر رژيمي بود كه خواهان سلطه جهاني بود. از ويژگي هاي او به بطالت نگذراندن عمر و نداشتن خود بزرگ بيني بود. هيچ علاقه اي به مدراج آكادميك نداشت و كاملاً مخالف جاه طلبي و كسب مقام سياسي بود. به جوانان كمك مي كرد و مي آموخت تا دنيا را آنگونه كه هست، مشاهده كنند و بدبختي ها را در كنار خوشبختي هايش ببينند. مدام دانشجويانش را با طرح پرسش «زندگي خوب» مواجه مي ساخت. در نظر او زندي مطلوب در پيروي توام از وحي و عقل خلاصه مي شد. در حالي كه، زندگي بر اساس سنت غربي مبتني بر نزاع ميان عقل و وحي قرار دارد. پدرم مطالعه را عملي منفعلانه نمي دانست، بلكه آن را مشاركت در گفت و گويي فعّال با افكار بزرگ گذشته تلقي مي كرد. همه بايد با دقت هر چه تمام بخوانند و سعي كنند «نويسنده را طوري بفهمند كه او خودش را مي فهميد». (76) ميراث جاودانه ايشان، كشف هنر نگارش براي انواع مختلف خوانندگان بود. آنچه در كلاسش مطرح بود، موجي از پرسش ها درباره بهترين شكل حكومت بود. (77)
دروري در واكنش به نقدهاي متعدد از مطالب وي، همه نقدها را بدون توضيحي غير فلسفي دانسته و صرفاً برداشت خود را بيان روشن و بدون آشفته از انديشه هاي اشتراوس مي داند. وي، به نوع هدايت خويش، كه خروج از ظلمت تفسير فضيلت گرايانه به نور تفسير توتاليتريستي است اشاره كرده و مي گويد: «من مي خواستم پيروان اشتراوس را از درون غارشان بيرون بكشم و در درون روشنايي فلسفي قرار دهم. اما آنها به جاي پرداختن به بحث فلسفي، با من انكار كردند كه اشتراوس طرفدار هرگونه انديشه اي باشد كه من به او نسبت دادم». (78) اين جمله به راستي يادآور مطالب كتاب خواندني و عبرت آموز رابرت ايچ. بورك تحت عنوان «در سراشيبي به سوي گومورا: ليبراليسم مدرن و افول آمريكا» است كه هر زمان فمنيست ها ببينند حقايق و طرز تفكر معقولانه موجب ناكامي آنان مي گردد، فوراً به فلسفه ي قديمي خود باز مي گردند و هر گونه حقيقتي را زائيده «ساختارهاي مردسالارانه» مي خوانند. (79)

نتيجه گيري
 

همواره تصور مي شد چگونه ممكن است جامعه يونان سقراط حكيم و خردمند را محاكمه و جام شوكران بنوشاند. اما امروزه اين امر با رويكردهاي مطرح شده توسط برخي از نويسندگان پايبند به عقلانيت مدرن، كه البته يكي از آنان شاديا دروري است، كاملاً قابل فهم است. اگر زمان سقراط و افلاطون انديشه هاي آنان در حاشيه قرار داشت، امروز نيز تصويري از آن مبتني بر فكر و ذهن مدرنيته ارائه مي شود كه مخالف آن بايد در حاشيه باشد. تصور اشتراوس تفسيري فضيلت مدارانه از افلاطون است كه برآمده از متون فيلسوفان اسلامي، به ويژه فارابي است. در حالي كه، تصوير دروري تفسيري توتاليتري از افلاطون است كه مبتني بر انديشه هاي كارل پوپر است. تفسير كارل پوپر، آنقدر براي دروري مورد پذيرش است كه اساساً آن را پاياني بر ديگر تفاسير مي داند، بدون آنكه دليلي براي آن بيان كند. در واقع، دلايل آن به اموري‌ بر مي گردد كه امروزه براي انسان مدرن فارغ از دين و فضيلت امري بديهي است. افلاطون و اشتراوس از آن رو مورد نقد و نكوهش كارل پوپر و شاديا دروري هستند، عقلانيت مورد پذيرش كه آنان را نقد و انكار مي كنند؛ عقلانيتي كه به خاطر ريشه دار شدن در جريان مدرنيته، ديگر امري بديهي براي انسان هايي مانند شاديا دروري است. «همجنس گرايي» و «آزادي سقط جنين»، كه ريشه در فمنيسم راديكال دارد، آن قدر براي شاديا دروري بديهي و داراي اهميت است كه هر مخالفي، محكوم به «توتاليتاريسم» و «ضد آزادي بشر» و در نتيجه، «ناقض حقوق بشر» شمرده مي شود.
بسيار مايه تاسف است كه عمده آثاري كه درباره ي تاثير انديشه اشتراوس بر نومحافظه گرايي منتشر شدند، آگاهانه يا ناآگاهانه متاثر از «تحليل فمنيستي» شاديا دروري است. البته، برخي آثار به صراحت برداشت هاي شاديا دروري را نقل مي كند و برخي ديگر با نسخه برداري از آن، بدون ارجاع به خاستگاه اصلي به تحليل مسئله مي پردازند. در صورتي كه، محتواي همه مطالب يكسان است. اما اينكه آيا فهم شاديا دروري از اشتراوس فهمي درست است يا خير، همواره به فراموشي سپرده مي شود. در كشور، ما تقريباً همه جريان هاي سياسي با همه اختلافات و حتي تعارضات فكري و سياسي، بر سر اين مسئله توافق دارند و همواره مطالبي از اين قبيل در روزنامه ها و مجلات خويش به صورت تاليف يا ترجمه منتشر مي كنند. گويا براي اينان هم فرقي ندارد كه چه كسي پدر فكري چه جرياني باشد، آنچه مهم است به تصور خود توانستند با استناد به محافل ژورناليستي غربي، براي مردم اين كشور وانمود كنند كه پدر نومحافظه گرايي را يافتند، غافل از آنكه، كمترين مطالعه و پژوهشي در اين زمينه داشته باشند و يا احيانا پذيرش اين مسئله چه تبعات اخلاقي و سياسي را به دنبال خواهد داشت. از اين رو، همواره بايد ريشه هاي مسائل را شناخت، از نسبت سنجي هاي عجولانه پرهيز نمود و مستندات دست اول و معتبر را مورد استناد و استفاده قرار داد، امري كه ريشه در متون ديني، به ويژه قرآن و روايات اسلامي دارد.

پي نوشت ها :
 

* استاديار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (قدس ره).
1. shdina B. Drury, The political Ideas of Leo strauss, St. Martins press , 1988, (Revised Edition. 2005).
2. shdina B. Drury, Alexandre Kojeve: The Roots of postmodern politics, palgrave Macmillan, 1994.
3. shdina B. Drury, Leo strauss and the American Right, palgrave Macmillan, 1999.
4. shdina B. Drury, Terror and Civilization: chiristianity, politics, and the Western psyche, palgrave Macmillan, 2004.
5. براي اطلاعات بيشتر از كتاب ها و فعاليت هاي ايشان نگاه كنيد به وبسايت شاديا دروري:
http:// www uregina. ca/ arts/ cRc/
6. shdina B. Drury, "saving America", op cit.
7. seymour M. Hersh, "selective Intelligence, May 5 , 2003.
http:// www. newyorker. com/ printables/ fact/030512 fa_fact? fact/030512 fa_fact.
8. shdina B. Drury, "saving America", op cit.
9. Ibid.
10. seymour M. Hersh, op cit.
11. shdina B. Drury, "saving America", op cit.
12. shdina B. Drury, "Noble lies and perpetual war,op cit.
13. Roger scruton, conservative Texts, An Anthology, Edited with an Introduction by Roger scruton , New york, st, Matrins press, 1999.
14. steven Lenzner, "Leo strauss and the Conservatives, policy Review , April & May 2003.
http://www. hoover. org/ publications/ policyreview/3449651. html.
15. Ibid.
16. Ibid.
17. Leo strauss, Liberalism , Ancient and Modern, foreword by allan Bloom, chicago: University of chichgo press, 1995 , preface vii.
18. Ibid, preface ix.
19. Ibid.
20. Ibid, preface ix.
21. David Biale, "Leo stauss: The philosopher as Weimar Jew" Leo strauss Thought, Edited by Alan Uloff, Lynne Rienner, 1991, PP. 31-40.
22. Esotericism.
23. shdina B. Drury, "Noble lies and perpetual war,op cit.
24. shdina B. Drury, "saving America", op cit.
25. shdina B. Drury, "Noble lies and perpetual war,op cit.
26. Ibid.
27. Ibid.
28. shdina B. Drury, "Leo strauss and the Grand Inquisitor", Free Inquiry magazine, Volume 24, Number 4, http:// www. secularhumanism. org/ library/fi/drury_24_. htm
29.برا‌ي آشنايي با پيروان اشتراوس، كه امروزه از استادان برجسته در دانشگاه هاي اروپا و آمريكا هستند به اين سايت مراجعه كنيد: http://www. straussian. net/
30. Esotericism
31. secrecy.
32. ابونصر فارابي، «تلخيص النواميس»، افلاطون في الاسلام، تحقيق عبدالرحمن بدوي، بيروت، دارالاندلس، الطبعه الثالثه، 1982/1402، ص36.
33. Leo strauss, "How to Begin to study Medieval philosophy", The Rebirth of classical political Rationalism: an nitoduction to the thought of Leo strauss: essays and lectures, selected and intoduced by Thomas l. pangle, chicago: University of chicago press, 1989, pp. 224-226.
34. shdina B. Drury, "Noble lies and perpetual war,op cit.
35. Leo strauss, persecution and the Art of Writing, Chicago: University of chicago press, 1988, p. 23.
36. Ibid, pp. 35-36.
37. ابونصر فارابي، «تلخيص النواميس»، پيشين.
38. كارل پوپر، جامعه باز و دشمنان آن، عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمي، 1377.
39. shdina B. Drury, "Noble lies and perpetual war,op cit.
40. shdina B. Drury, "saving America", op cit.
41. Wise
42. Gentleman.
43. Valgar.
44. shdina B. Drury, "Noble lies and perpetual war,op cit.
45. Ibid.
46. Ibid.
47. Ibid.
48. Ibid.
49. Ibid.
50. shdina B. Drury, "saving America", op cit.
51. Ibid.
52. ابونصر فارابي، «فلسفه افلاطون»، افلاطون في الاسلام، تحقيق عبدالرحمن بدوي، بيروت، دارالاندلس، الطبعه الثالثه، 1982/1402، ص26.
53. Leo strauss, persecution and the Art of writing, op. cit. pp. 15-17.
54. shdina B. Drury, "Noble lies and perpetual war,op cit.
55. shdina B. Drury, "saving America", op cit.
56. Ibid.
57. shdina B. Drury, "Noble lies and perpetual war,op cit/ shdina B. Drury, "saving America", op cit.
58. Ibid.
59. Ibid.
60. shdina B. Drury, "saving America", op cit.
61. Ibid.
62. Ibid..
63. Ibid.
64. دكتر رضا داوري اردكاني و دكتر حسين كچوئيان به دفاع از انديشه هاي اشتراوس برآمدند و تاثيرپذيري نومحافظه گرايي از انديشه اشتراوس را با مباني فكري و فلسفي اشتراوس ناسازگار دانستند: رضا داوري اردكاني؛ «عالمان در برابر فيلسوفان يا در كنار آنان؟»، فلسفه معاصر ايران، نشر ساقي، 1384. / حسين كچوييان، كج راهه: در باب بدفهمي و سوء تفسير از لئو اشتراوس فيلسوف سياسي معاصر، روزنامه همشهري، (19 و 20 ارديبهشت 1383).
65. Norman Madarasz, "Behind the Neocon Curtain: plato, Leo strauss and Allan Bloom", counterpunch, June 2, 2003. http://evatt. org. au/ publications/ papers/90. html.
66. Thomas G. west, "Leo strauss and American Foreign policy", The claremont Institrte, April 25, 2005. http://www. claremont. org/ writings/ crb/ summer2004/west. html.
67. Anne Norton, Leo strauss and the politics of American Empire,"Yale University prss, 2004.
68. Benjamin Yonan, "sahdia B. Drury: Just another liberal misrepresenting the ideas of Thomas Aquinas:, philosophy Notes, http:// www. philosophynotes.com/
69. saint Augustinus, confessions, III,8.
70. Benjamin Yonan,op cit.
71.Anne Norton,op cit
72.susan Orr, Jerulalem and Athens: Reason and Revelation in the work of Leo strauss , Rowman& littlefield, 1995.
73. David McBryde, "sadia Drury, Leo strauss , populism", comments , February 12, 2005.
http://www. sauer-thompson. com/archives/philosophy/2005/02/shdia_drury_le. html.
74. catherine H. Zuckert, Michael Zuckert, The Truth about Leo strauss: political philosophy and American Democracy, University Of chicago press (september 25,2006.
75. Francis Fukuyama, "After Neoconservatism", America at the crossroads: Democracy, power and the Neoconservative Legacy, Yale University press, 2006.
76. "understand the author as he understood himself".
77. Jenny strauss clay, "The Real Leo strauss", The New York Times via online souces, june 7,2003.
78. shdina B. Drury, "Noble lies and perpetual war,op cit.
79. رابرت ايچ. بورك، در سراشيبي به سوي گومورا، ليبراليسم مدرن و افول آمريكا، ترجمه الهه هاشمي حائري، تهران، حكمت، 1379، ص455-456.
 

منابع:
بورك، رابرت ايچ.، در سراشيبي به سوي گومورا، ليبراليسم مدرن و افول آمريكا، ترجمه الهه هاشمي حائري، تهران، حكمت، 1379.
پوپر، كارل، جامعه باز و دشمنان آن، عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمي، 1377.
داوري اردكاني، رضا، «عالمان در برابر فيلسوفان يا در كنار آنان؟»، فلسفه معاصر ايران، نشر ساقي، 1384.
رضواني، محسن، لئو اشتراوس و فلسفه سياسي اسلامي، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (قدس ره)، 1385.
ابونصر فارابي، «تلخيص النواميس»، افلاطون في الاسلام، تحقيق عبدالرحمن بدوي، بيروت، دارالاندلس، الطبعه الثالثه، 1982/1402.
ابونصر فارابي، «تلخيص النواميس»، افلاطون في الاسلام، تحقيق عبدالرحمن بدوي، بيروت، دارالاندلس، الطبعه الثالثه، 1982/1402.
Biale, David , "Leo stauss: The philosopher as Weimar Jew" Leo strauss Thought Edited by Alan Uloff, Lynne Rienner, 1991.
Drury, shadia B. , "Leo strauss and the Grand Inquisitor", Free Inquiry magazine Volume 24, Number 4,june2004.
Drury, shdia B."Noble lies and perpetual wa: Leo strauss, the neo- cons, and Iraq, information clearinghouse, 18/10/2003.
Drury, shdia B. , "saving America, Leo strauss and the American Right", on point Radio show , May 15,2003, (Evatt Foundation, september 11,2004.)
Drury, shdia B. , Alexandre Kojeve: The Roots of postmodern politics, palgrave Macmillan, 1994.
Drury, shdia B., Leo strauss and the American Right, palgrave Macmillan, 1999.
Drury, shdia B., Terror and Civilization: chiristianity, politics, and the Western psyche, palgrave Macmillan, 2004.
Drury, shdia B., The political Ideas of Leo strauss, St. Martins press , 1988, (Revised Edition. 2005).
Fukuyama francies, "After Neoconservatism", America at the crossroads: Democracy power and the Neoconservative Legacy, Yale University press, 2006.
Lenzner, steven, "Leo strauss and the Conservatives, policy Review , April & May 2003.
Madarasz, Norman, "Behind the Neocon Curtain: plato, Leo strauss and Allan Bloomcounterpunch, June 2, 2003.
Norton, Anne, Leo strauss and the politics of American Empire,"Yale University prss2004.
Orr, susan, Jerulalem and Athens: Reason and Revelation in the work of Leo strauss Rowman& littlefield, 1995.
scruton,Roger, conservative Texts, An Anthology, Edited with an Introduction by Roger scruton , New york, st, Matrins press, 1999.
strauss clay, Jenny " The Real Leo straus", The new york Times via online sources, June 7, 2003.
strauss, Leo, "How to Begin to study Medieval philosophy", The Rebirth of classical political Rationalism: an nitoduction to the thought of Leo strauss: essays and lectures, selected and intoduced by Thomas l. pangle, chicago: University of chicago press, 1989.
pangle, chicago:university of chicago press, 1989.
strauss,Leo, Liberalism , Ancient and Modern, foreword by allan Bloom, chicago: University of chichgo press, 1995.
strauss,Leo , persecution and the Art of Writing, Chicago: University of chicago press, 1988.
west, Thomas,G., "Leo strauss and American Foreign policy", The claremont Institrte April 25, 2005.
Yurica, Katherine,Toward a New political Humanism, prometheus Books, 2004.
Zuckert, Catherine H. & Zuckert, Micael, The Truth ahout Leo strauss: political philosophy and American Democracy, University Of Chicago press, 2006.
منبع: دو فصلنامه علمي - تخصصي معرفت سياسي (3)



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.