بررسی اوصاف و فلسفه قیامت در قرآن کریم
رستاخیز و قیامت از اصول دین شرایع وحیانی و الهی است. بی گمان محوری ترین اصول آموزه های وحیانی، سه اصل توحید، نبوت و معاد است. قیامت یکی از مسائل مرتبط با معاد است، چنان که اصول دیگر چون عدل مرتبط با توحید و امامت مرتبط با نبوت می باشد. بنابراین، شناخت مهمترین اصول دینی، از طریق آموزه های وحیانی بهترین نوع شناخت است که انسان می تواند کسب کند.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا تحلیل قرآن را از مسأله قیامت و اوصاف آن ارایه دهد و خوانندگان را با مهمترین و تأثیرگذارترین مسائل در زندگی انسان، آشنا سازد.
قیامت که در زبان عربی در اصل به معنای برپایی و قیام دفعی انسان است، در فرهنگ قرآنی به معنای زمان و روز برپایی مردم در پیشگاه خداوند به کار رفته است. (مفردات الفاظ القرآن الکریم، ص 691، ذیل واژه قوم)
قرآن به قیامت از ابعاد و جهات مختلف توجه داده است و در ذیل واژگانی چون القیامة، الساعة، یوم، امر الله، واقعة، حاقة و مانند آن، موضوعات و مسائل و مطالب چندی را مطرح و تبیین و تحلیل نموده است. از جمله مطالبی که درباره قیامت می توان در آموزه های قرآنی یافت، موضوعاتی چون آخرت، حسابرسی، حشر، میزان، معاد، بهشت، دوزخ، عذاب ها و پاداش های اخروی و مانند آن است.
خداوند در آیه 9 سوره آل عمران و 43 سوره روم و نیز 47 سوره شوری و 1 و 2 سوره واقعه، به صراحت بر حتمی بودن وقوع آن اشاره و تأکید می کند و آن را امری برگشت ناپذیر برمی شمارد. در تحلیل قرآنی، گردآوردن انسان ها در قیامت وعده حتمی خداوند است و هرگز نمی توان آن را منکر کرد و به تکذیب وقوع آن پرداخت. (نساء آیه 87، هود، آیه 103 و دخان، آیه 40 و تغابن، آیه 9 و مرسلات، آیات 13 و 16 و 17 و 38)
هرچند که علم درباره زمان وقوع آن، امری در انحصار خداوند است (لقمان، آیه 34 و احزاب، آیه 63 و فصلت، آیه 47 و آیات دیگر) ولی این امر محتوم و قطعی در زمان خود اتفاق می افتد و از نظر زمانی بر اساس آموزه های قرآنی، در زمانی نزدیک است و به زودی رستاخیز برپا خواهد شد، هرچند که برای بسیاری از مردم امری بعید به نظر می رسد که می تواند بعید از نظر اتفاق تحققی آن باشد، چنان که کافران و تکذیب کنندگان قیامت بر این باورند، یا می تواند بعید از نظر زمانی باشد که باور بسیاری از توده های مردم است. (طه، آیه 15 و احزاب، آیه 63 و شوری، آیه 17 و قمر، آیه 1 و نیز معارج، آیه 6)
قیامت و معاد دغدغه همگانی بشریت است؛ زیرا از زمانی که با مرگ آشنا شد، از ماهیت آن پرسش هایی مطرح کرد و تلاش نمود تا با شناخت ماهیت مرگ از ادامه زندگی آگاهی یابد. لذا با مسأله معاد و بازگشت ارواح و جان ها و حتی انسان ها همراه با کالبد جسمانی، آشنا می شود.
مهمترین سوالی که انسان ها از پیامبران داشتند مسأله معاد و چگونگی تحقق و وقوع آن بود. همین مسأله حتی برای پیامبران اولوالعزمی چون حضرت ابراهیم (ع) مطرح بوده و وی با آن که از وقوع آن علم حصولی داشت، خواهان آگاهی شهودی نسبت به این واقعه می شود که در داستان پرندگان قرآن به آن اشاره شده است. آن حضرت (ع) پس از امکان تحققی قیامت با شهود عینی و ملموس، به این اطمینان رسید که رستاخیز امری محتوم و قطعی است و اتفاق خواهد افتاد و کیفیت و چگونگی آن را نیز به چشم عیان دید. (بقره، آیه 260)
خداوند در آیاتی چند از جمله 187 سوره اعراف و 63 سوره احزاب و 12 سوره ذاریات و 1 و 2 سوره نبأ و نیز 42 سوره نازعات، گزارش می کند که یکی از پرسش های مکرر مردم از پیامبر گرامی (ص) درباره زمان وقوع قیامت بوده است. به این معنا که توده های مردم به واسطه آموزه های وحیانی با اصل قیامت آشنا شدند، ولی همواره مسائل و مطالب پیرامونی آن، دغدغه ذهنی و فکری آنان بوده است.
خداوند در قرآن برای برپایی قیامت، اهدافی چند برشمرده است که عبارتند از: رحمت، حساب و کتاب، پاداش به صالحان، کیفر طالحان، جداسازی میان صفوف حق و باطل، جزاء و کیفر بندگان و برپایی عدالت کامل و اجرای آن در حق بندگان.
خداوند در آیه 12 سوره انعام، برخورداری مردم از رحمت خداوندی را از فلسفه های برپایی و تحقق قیامت برمی شمارد. در حقیقت، قیامت، نوعی تکریم و اکمال و اتمام رحمت الهی برمردم است، زیرا در قیامت است که انسان ها، می توانند از زندگی جاودانه بهره مند شوند و از آرامش و آسایش ابدی سود برند؛ هرچند که شماری از انسان ها، با انتخاب نادرست و غلط خویش، خود را در شقاوت ابدی و جاودانه گرفتار می کنند. ولی اصل قیامت و فلسفه وجودی آن، رحمت الهی به بندگان و آفریده های خود است.
بی گمان، شرایط دنیا نمی تواند زمینه های احقاق حق و اجرای عدالت کامل و تمام خداوند نسبت به بندگان مکلف و عاقلی باشد که با انتخاب آزاد و اراده مختار خویش، رفتارهای دوگانه و متضادی را در پیش گرفته اند. از این رو خداوند از اهداف برپایی قیامت را قیام و اجرای عدالت و برخورداری هر فرد از نتایج اعمال مختار خویش برمی شمارد. (احقاف، آیه 19)
در حقیقت با حسابرسی اعمال بندگان بر مبنای قسط و عدل در قیامت است که هر کسی به حق عادلانه خویش می رسد. از این رو حسابرسی نیز به عنوان فلسفه برپایی قیامت در آیه 47 سوره انبیاء و 26 سوره معارج مطرح می شود.
خداوند در آیات 3 و 4 سوره سبا پاداش دادن به مؤمنان دارای عمل صالح را از علل برپایی رستاخیر برمی شمارد و در آیه 5 همان سوره نیز کیفر نمودن تلاشگران علیه آیات خدا و آموزه های وحیانی را از جمله این علل معرفی می کند. در حقیقت جزا و کیفر و پاداش بندگان، از اصلی ترین و اساسی ترین علل و فلسفه وجودی قیامت و هدف از برپایی آن است که در آیات 26 و 28 سوره ص و 26 سوره معارج بیان و بر آن تأکید شده است.
قرآن در آیه 26 سوره سبا و 17 سوره نبأ، جداشدن و شفاف گردیدن صفوف حق مداران از باطل گرایان را فلسفه تحقق رستاخیز معرفی می کند.
بنابراین می توان گفت که از آن جایی که دنیا قابلیت و شأنیت این امور را ندارد و شرایط برای تحقق آن کافی نیست، قیامت به عنوان مکمل دنیا برپا می شود و رستاخیز تحقق می یابد تا به این امور به طور کامل رسیدگی شده و حق مطلب چنان که شایسته و بایسته است ادا شد.
این روز از جهات دیگر نیز بزرگ و عظیم است، زیرا روزی طولانی است که گویی برای آن پایانی نیست، چرا که هر روز قیامتی به اندازه پنجاه هزار سال دنیوی است. (معارج، آیه 4) البته در آیه 5 سوره سجده، از نظر زمانی، طول هر روز آن به اندازه هزار سال گفته شده است که به نظر می رسد روزهای آن همانند روزهای کوتاه و بلند تابستان متفاوت باشد.
اما آنچه به نظر درست تر می آید، ارتباط کوتاهی و بلندی روز قیامت با موضوعات و متعلقات آن باشد؛ زیرا در آیه 4 سوره معارج از مسأله عروج فرشتگان و روح سخن به میان آمده که این عروج در مدت زمانی اتفاق می افتد که پنجاه هزار سال دنیوی است ولی عروج امر الهی، در مدت زمان کوتاه تری اتفاق می افتد. این تفاوت همانند تفاوت سرعت حرکتی نور با سرعت صوت می باشد. چنان که سرعت نور بیشتر است و در زمانی کمتر به مقصد می رسد و زمانی را که صوت می پیماید تا به مقصد برسد بلندتر و طولانی تر است، همچنین، عروج امر از نظر زمانی برای بازگشت، کوتاه تر از زمان بازگشت روح و فرشتگان است. براین اساس، مراد آن نیست که روزهای قیامت از نظر کوتاهی و بلندی متفاوت است، بلکه به معنای آن است که سرعت عروج امر الهی بیشتر از سرعت عروج فرشتگان و روح است؛ زیرا سرعت بازگشت یک روزه امر الهی، به اندازه ای است که معادل هزار سال دنیوی است ولی سرعت بازگشت یک روزه فرشتگان و روح به اندازه پنجاه هزار سال دنیوی می باشد.
با این همه، نباید فراموش کرد که روزهای قیامت بلند و طولانی است، زیرا مفهوم عظیم (انعام، آیه 15) و کبیر (هود، آیه 3) می تواند افزون بر بزرگی و عظمت وجودی آن رخداد، اشاره ای نیز به بلندی و طولانی بودن روز بزرگ داشته باشد.
خداوند در آیه 46 سوره قمر، از قیامت به عنوان روزی هولناک و وحشت زا یاد می کند که خود بر عظمت و بزرگی آن می افزاید. همچنین توصیف قیامت به روزی سخت و مشقت بار (هود، آیه 26 و حج، آیات 1 و 2 و انسان، آیه 10 و 27 و آیات دیگر) خود بیانگر بزرگی و عظمت آن روز از جهات دیگر است.
خداوند در آیه 7 سوره انسان، قیامت را روزی فراگیر و گسترده از شر و عذاب بر می شمارد و به انسان ها نسبت به آن روز هشدار شدید می دهد.
همچنین در سوره مطففین، از قیامت به عنوان «یوم عظیم» یاد می کند و ضمن هشدار به کم فروشان می فرماید: «آیا آنان گمان نمی کنند که برانگیخته می شوند در روزی بزرگ؟! روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می ایستند!» (مطففین/6)
آیه فوق یکی از صریحترین آیات در بیان احوالات قیامت است که تصویرسازی دقیق و زیبائی از آن روز ارائه می دهد به طوری که برای هیچ انسان عاقل غیر غافلی کوچکترین تردیدی باقی نمی ماند که برپایی قیامت همراه با وحشت و سختی و هول و هراس برای مردم خواهد بود و لذا حواس خود را جمع کرده و از هم اکنون که فرصت چند روزه عمر را در اختیار دارد برای مواجه شدن با آن روز وحشت زا خود را آماده می کند و در اندیشه تدارک و جبران مافات برمی آید و سعی می کند توشه کافی را برای آن روز - که به تعبیر قرآن هیچ مال و فرزندی برای او سودمند نخواهد بود- فراهم نماید.
از ویژگی های این روز آن است که روزی تلخ برای کافران و مجرمان (قمر، آیات 43 و 46 و 47) و روزی امن، نور، آرامش و آسایش برای مؤمنان (تحریم، آیه 8) و محسنان (یونس، آیه 26) است و چهره های مؤمنان و محسنان در آن زمان شادان به خداوند می نگرد و لذت معنوی می برد.
از دیگر اوصاف و ویژگی های قیامت آن است که امری ناگهانی و غیر قابل پیش بینی برای انسان هاست و ناگهان واقع می شود بی آن که انسان متوجه آن شود. (انعام، آیه 31 و یوسف، آیه 107 و حج، آیه 55 و زخزف، آیه 66 و آیات دیگر)
خداوند در آیاتی از جمله آیه 103 سوره هود و 3 سوره هود، این روز را روزی آشکار و قابل مشاهده برای همگان معرفی می کند؛ زیرا در این روز آنچه برای توده های مردم غیب بوده است به امر مشهود تبدیل می شود و همگان شاهد آن روز خواهند بود و خود جزئی از آن درمی آیند و شاهد و مشهود یکی می شود؛ چنان که انسان های اهل بصیر که کشف الغطا برای آنان تحقق یافته و قیامت آنان بروز و ظهور کرده است، هم اکنون قیامت برای آنان مشهود می باشد.
در حقیقت این آیه می گوید همان گونه که اهل شهود در دنیا قیامتشان قیام کرده و مشهود آنان است، در قیامت همگان از این قدرت و توان بهره مند خواهند شد و پرده های حجاب از جلوی چشمشان برداشته می شود و حقیقت قیامت برای آنان مشهود می شود. بنابراین، قیامت در حال حاضر برای مؤمنان خاص مشهود است و دیگران به سبب پرده نمی توانند آن را ببینند ولی پس از قیامت و فرو افکنده شدن پرده ها آنان نیز با این واقعیت مواجه خواهند شد.
خداوند در آیه 75 سوره قصص، از بصیرت و آگاهی کامل انسان ها به احوال و اعمال خود در قیامت سخن به میان می آورد که چگونه ایشان در آن زمان خود را مشهود می بینند و شاهد و مشهود یکی می شود. بنابراین هر انسانی در قیامت، خود را چنان که در دنیا ساخته و پرداخته می بیند و همه پرده های غفلت دنیوی از میان برداشته می شود و حجاب تن از جان کنار می رود و حقیقت و شاکله وجودی خود ساخته انسان برایش آشکار می گردد. (سجده، آیه 12 و نیز سوره ق، آیه 22 و قیامت، آیات 13 و 14)
از دیگر ویژگی های قیامت، داشتن مواقف معین و ایستگاه ها و به اصطلاح امروزی پست های ایست بازرسی است که در آیاتی از جمله آیه 27 و 30 سوره انعام و آیه 31 سوره سبا و 24 سوره صافات به آن اشاره شده است. این بدان معناست که در آن روز، انسان ها در هر ایستگاهی می بایست پاسخگوی موضوعی باشند. گفته شده توقف در هر ایستگاهی برای پاسخگوئی، 50 هزار سال طول خواهد کشید.
از این نام ها می توان به برخی از ویژگی ها و صفات قیامت و رستاخیز پی برد و آن را روزی بزرگ و عظیم دانست که سرنوشت جاودانگی بشر در آن روز رقم خواهد خورد.
البته آنچه در این مقاله کوتاه بیان شد گوشه ای از اوصاف قیامت در قرآن است که صرفا برای یادآوری بیان شد، حال آن که سخن گفتن درباره این واقعه بزرگ، حد و اندازه یک کتاب و چند کتاب را می طلبد نه یک مقاله.
منبع:http://www.kayhannews.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
نویسنده در این مطلب بر آن است تا تحلیل قرآن را از مسأله قیامت و اوصاف آن ارایه دهد و خوانندگان را با مهمترین و تأثیرگذارترین مسائل در زندگی انسان، آشنا سازد.
قیامت که در زبان عربی در اصل به معنای برپایی و قیام دفعی انسان است، در فرهنگ قرآنی به معنای زمان و روز برپایی مردم در پیشگاه خداوند به کار رفته است. (مفردات الفاظ القرآن الکریم، ص 691، ذیل واژه قوم)
قرآن به قیامت از ابعاد و جهات مختلف توجه داده است و در ذیل واژگانی چون القیامة، الساعة، یوم، امر الله، واقعة، حاقة و مانند آن، موضوعات و مسائل و مطالب چندی را مطرح و تبیین و تحلیل نموده است. از جمله مطالبی که درباره قیامت می توان در آموزه های قرآنی یافت، موضوعاتی چون آخرت، حسابرسی، حشر، میزان، معاد، بهشت، دوزخ، عذاب ها و پاداش های اخروی و مانند آن است.
خداوند در آیه 9 سوره آل عمران و 43 سوره روم و نیز 47 سوره شوری و 1 و 2 سوره واقعه، به صراحت بر حتمی بودن وقوع آن اشاره و تأکید می کند و آن را امری برگشت ناپذیر برمی شمارد. در تحلیل قرآنی، گردآوردن انسان ها در قیامت وعده حتمی خداوند است و هرگز نمی توان آن را منکر کرد و به تکذیب وقوع آن پرداخت. (نساء آیه 87، هود، آیه 103 و دخان، آیه 40 و تغابن، آیه 9 و مرسلات، آیات 13 و 16 و 17 و 38)
حتمیت قیامت
هرچند که علم درباره زمان وقوع آن، امری در انحصار خداوند است (لقمان، آیه 34 و احزاب، آیه 63 و فصلت، آیه 47 و آیات دیگر) ولی این امر محتوم و قطعی در زمان خود اتفاق می افتد و از نظر زمانی بر اساس آموزه های قرآنی، در زمانی نزدیک است و به زودی رستاخیز برپا خواهد شد، هرچند که برای بسیاری از مردم امری بعید به نظر می رسد که می تواند بعید از نظر اتفاق تحققی آن باشد، چنان که کافران و تکذیب کنندگان قیامت بر این باورند، یا می تواند بعید از نظر زمانی باشد که باور بسیاری از توده های مردم است. (طه، آیه 15 و احزاب، آیه 63 و شوری، آیه 17 و قمر، آیه 1 و نیز معارج، آیه 6)
قیامت و معاد دغدغه همگانی بشریت است؛ زیرا از زمانی که با مرگ آشنا شد، از ماهیت آن پرسش هایی مطرح کرد و تلاش نمود تا با شناخت ماهیت مرگ از ادامه زندگی آگاهی یابد. لذا با مسأله معاد و بازگشت ارواح و جان ها و حتی انسان ها همراه با کالبد جسمانی، آشنا می شود.
مهمترین سوالی که انسان ها از پیامبران داشتند مسأله معاد و چگونگی تحقق و وقوع آن بود. همین مسأله حتی برای پیامبران اولوالعزمی چون حضرت ابراهیم (ع) مطرح بوده و وی با آن که از وقوع آن علم حصولی داشت، خواهان آگاهی شهودی نسبت به این واقعه می شود که در داستان پرندگان قرآن به آن اشاره شده است. آن حضرت (ع) پس از امکان تحققی قیامت با شهود عینی و ملموس، به این اطمینان رسید که رستاخیز امری محتوم و قطعی است و اتفاق خواهد افتاد و کیفیت و چگونگی آن را نیز به چشم عیان دید. (بقره، آیه 260)
خداوند در آیاتی چند از جمله 187 سوره اعراف و 63 سوره احزاب و 12 سوره ذاریات و 1 و 2 سوره نبأ و نیز 42 سوره نازعات، گزارش می کند که یکی از پرسش های مکرر مردم از پیامبر گرامی (ص) درباره زمان وقوع قیامت بوده است. به این معنا که توده های مردم به واسطه آموزه های وحیانی با اصل قیامت آشنا شدند، ولی همواره مسائل و مطالب پیرامونی آن، دغدغه ذهنی و فکری آنان بوده است.
اهداف و فلسفه قیامت
خداوند در قرآن برای برپایی قیامت، اهدافی چند برشمرده است که عبارتند از: رحمت، حساب و کتاب، پاداش به صالحان، کیفر طالحان، جداسازی میان صفوف حق و باطل، جزاء و کیفر بندگان و برپایی عدالت کامل و اجرای آن در حق بندگان.
خداوند در آیه 12 سوره انعام، برخورداری مردم از رحمت خداوندی را از فلسفه های برپایی و تحقق قیامت برمی شمارد. در حقیقت، قیامت، نوعی تکریم و اکمال و اتمام رحمت الهی برمردم است، زیرا در قیامت است که انسان ها، می توانند از زندگی جاودانه بهره مند شوند و از آرامش و آسایش ابدی سود برند؛ هرچند که شماری از انسان ها، با انتخاب نادرست و غلط خویش، خود را در شقاوت ابدی و جاودانه گرفتار می کنند. ولی اصل قیامت و فلسفه وجودی آن، رحمت الهی به بندگان و آفریده های خود است.
بی گمان، شرایط دنیا نمی تواند زمینه های احقاق حق و اجرای عدالت کامل و تمام خداوند نسبت به بندگان مکلف و عاقلی باشد که با انتخاب آزاد و اراده مختار خویش، رفتارهای دوگانه و متضادی را در پیش گرفته اند. از این رو خداوند از اهداف برپایی قیامت را قیام و اجرای عدالت و برخورداری هر فرد از نتایج اعمال مختار خویش برمی شمارد. (احقاف، آیه 19)
در حقیقت با حسابرسی اعمال بندگان بر مبنای قسط و عدل در قیامت است که هر کسی به حق عادلانه خویش می رسد. از این رو حسابرسی نیز به عنوان فلسفه برپایی قیامت در آیه 47 سوره انبیاء و 26 سوره معارج مطرح می شود.
خداوند در آیات 3 و 4 سوره سبا پاداش دادن به مؤمنان دارای عمل صالح را از علل برپایی رستاخیر برمی شمارد و در آیه 5 همان سوره نیز کیفر نمودن تلاشگران علیه آیات خدا و آموزه های وحیانی را از جمله این علل معرفی می کند. در حقیقت جزا و کیفر و پاداش بندگان، از اصلی ترین و اساسی ترین علل و فلسفه وجودی قیامت و هدف از برپایی آن است که در آیات 26 و 28 سوره ص و 26 سوره معارج بیان و بر آن تأکید شده است.
قرآن در آیه 26 سوره سبا و 17 سوره نبأ، جداشدن و شفاف گردیدن صفوف حق مداران از باطل گرایان را فلسفه تحقق رستاخیز معرفی می کند.
بنابراین می توان گفت که از آن جایی که دنیا قابلیت و شأنیت این امور را ندارد و شرایط برای تحقق آن کافی نیست، قیامت به عنوان مکمل دنیا برپا می شود و رستاخیز تحقق می یابد تا به این امور به طور کامل رسیدگی شده و حق مطلب چنان که شایسته و بایسته است ادا شد.
اوصاف و ویژگی های قیامت
این روز از جهات دیگر نیز بزرگ و عظیم است، زیرا روزی طولانی است که گویی برای آن پایانی نیست، چرا که هر روز قیامتی به اندازه پنجاه هزار سال دنیوی است. (معارج، آیه 4) البته در آیه 5 سوره سجده، از نظر زمانی، طول هر روز آن به اندازه هزار سال گفته شده است که به نظر می رسد روزهای آن همانند روزهای کوتاه و بلند تابستان متفاوت باشد.
اما آنچه به نظر درست تر می آید، ارتباط کوتاهی و بلندی روز قیامت با موضوعات و متعلقات آن باشد؛ زیرا در آیه 4 سوره معارج از مسأله عروج فرشتگان و روح سخن به میان آمده که این عروج در مدت زمانی اتفاق می افتد که پنجاه هزار سال دنیوی است ولی عروج امر الهی، در مدت زمان کوتاه تری اتفاق می افتد. این تفاوت همانند تفاوت سرعت حرکتی نور با سرعت صوت می باشد. چنان که سرعت نور بیشتر است و در زمانی کمتر به مقصد می رسد و زمانی را که صوت می پیماید تا به مقصد برسد بلندتر و طولانی تر است، همچنین، عروج امر از نظر زمانی برای بازگشت، کوتاه تر از زمان بازگشت روح و فرشتگان است. براین اساس، مراد آن نیست که روزهای قیامت از نظر کوتاهی و بلندی متفاوت است، بلکه به معنای آن است که سرعت عروج امر الهی بیشتر از سرعت عروج فرشتگان و روح است؛ زیرا سرعت بازگشت یک روزه امر الهی، به اندازه ای است که معادل هزار سال دنیوی است ولی سرعت بازگشت یک روزه فرشتگان و روح به اندازه پنجاه هزار سال دنیوی می باشد.
با این همه، نباید فراموش کرد که روزهای قیامت بلند و طولانی است، زیرا مفهوم عظیم (انعام، آیه 15) و کبیر (هود، آیه 3) می تواند افزون بر بزرگی و عظمت وجودی آن رخداد، اشاره ای نیز به بلندی و طولانی بودن روز بزرگ داشته باشد.
خداوند در آیه 46 سوره قمر، از قیامت به عنوان روزی هولناک و وحشت زا یاد می کند که خود بر عظمت و بزرگی آن می افزاید. همچنین توصیف قیامت به روزی سخت و مشقت بار (هود، آیه 26 و حج، آیات 1 و 2 و انسان، آیه 10 و 27 و آیات دیگر) خود بیانگر بزرگی و عظمت آن روز از جهات دیگر است.
خداوند در آیه 7 سوره انسان، قیامت را روزی فراگیر و گسترده از شر و عذاب بر می شمارد و به انسان ها نسبت به آن روز هشدار شدید می دهد.
همچنین در سوره مطففین، از قیامت به عنوان «یوم عظیم» یاد می کند و ضمن هشدار به کم فروشان می فرماید: «آیا آنان گمان نمی کنند که برانگیخته می شوند در روزی بزرگ؟! روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می ایستند!» (مطففین/6)
مستان غیر مست
آیه فوق یکی از صریحترین آیات در بیان احوالات قیامت است که تصویرسازی دقیق و زیبائی از آن روز ارائه می دهد به طوری که برای هیچ انسان عاقل غیر غافلی کوچکترین تردیدی باقی نمی ماند که برپایی قیامت همراه با وحشت و سختی و هول و هراس برای مردم خواهد بود و لذا حواس خود را جمع کرده و از هم اکنون که فرصت چند روزه عمر را در اختیار دارد برای مواجه شدن با آن روز وحشت زا خود را آماده می کند و در اندیشه تدارک و جبران مافات برمی آید و سعی می کند توشه کافی را برای آن روز - که به تعبیر قرآن هیچ مال و فرزندی برای او سودمند نخواهد بود- فراهم نماید.
از ویژگی های این روز آن است که روزی تلخ برای کافران و مجرمان (قمر، آیات 43 و 46 و 47) و روزی امن، نور، آرامش و آسایش برای مؤمنان (تحریم، آیه 8) و محسنان (یونس، آیه 26) است و چهره های مؤمنان و محسنان در آن زمان شادان به خداوند می نگرد و لذت معنوی می برد.
از دیگر اوصاف و ویژگی های قیامت آن است که امری ناگهانی و غیر قابل پیش بینی برای انسان هاست و ناگهان واقع می شود بی آن که انسان متوجه آن شود. (انعام، آیه 31 و یوسف، آیه 107 و حج، آیه 55 و زخزف، آیه 66 و آیات دیگر)
خداوند در آیاتی از جمله آیه 103 سوره هود و 3 سوره هود، این روز را روزی آشکار و قابل مشاهده برای همگان معرفی می کند؛ زیرا در این روز آنچه برای توده های مردم غیب بوده است به امر مشهود تبدیل می شود و همگان شاهد آن روز خواهند بود و خود جزئی از آن درمی آیند و شاهد و مشهود یکی می شود؛ چنان که انسان های اهل بصیر که کشف الغطا برای آنان تحقق یافته و قیامت آنان بروز و ظهور کرده است، هم اکنون قیامت برای آنان مشهود می باشد.
در حقیقت این آیه می گوید همان گونه که اهل شهود در دنیا قیامتشان قیام کرده و مشهود آنان است، در قیامت همگان از این قدرت و توان بهره مند خواهند شد و پرده های حجاب از جلوی چشمشان برداشته می شود و حقیقت قیامت برای آنان مشهود می شود. بنابراین، قیامت در حال حاضر برای مؤمنان خاص مشهود است و دیگران به سبب پرده نمی توانند آن را ببینند ولی پس از قیامت و فرو افکنده شدن پرده ها آنان نیز با این واقعیت مواجه خواهند شد.
خداوند در آیه 75 سوره قصص، از بصیرت و آگاهی کامل انسان ها به احوال و اعمال خود در قیامت سخن به میان می آورد که چگونه ایشان در آن زمان خود را مشهود می بینند و شاهد و مشهود یکی می شود. بنابراین هر انسانی در قیامت، خود را چنان که در دنیا ساخته و پرداخته می بیند و همه پرده های غفلت دنیوی از میان برداشته می شود و حجاب تن از جان کنار می رود و حقیقت و شاکله وجودی خود ساخته انسان برایش آشکار می گردد. (سجده، آیه 12 و نیز سوره ق، آیه 22 و قیامت، آیات 13 و 14)
از دیگر ویژگی های قیامت، داشتن مواقف معین و ایستگاه ها و به اصطلاح امروزی پست های ایست بازرسی است که در آیاتی از جمله آیه 27 و 30 سوره انعام و آیه 31 سوره سبا و 24 سوره صافات به آن اشاره شده است. این بدان معناست که در آن روز، انسان ها در هر ایستگاهی می بایست پاسخگوی موضوعی باشند. گفته شده توقف در هر ایستگاهی برای پاسخگوئی، 50 هزار سال طول خواهد کشید.
نام های قیامت
از این نام ها می توان به برخی از ویژگی ها و صفات قیامت و رستاخیز پی برد و آن را روزی بزرگ و عظیم دانست که سرنوشت جاودانگی بشر در آن روز رقم خواهد خورد.
البته آنچه در این مقاله کوتاه بیان شد گوشه ای از اوصاف قیامت در قرآن است که صرفا برای یادآوری بیان شد، حال آن که سخن گفتن درباره این واقعه بزرگ، حد و اندازه یک کتاب و چند کتاب را می طلبد نه یک مقاله.
منبع:http://www.kayhannews.ir
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb
/ج