اساطیر یونان و روم باستان
هدف از این تحقیق نشان دادن نقش اسطوره در تمدن های باستانی روم و یونان بوده و نقشی که اسطوره در رسانیدن این جوامع به تمدن داشته است .
در این مبحث اسطوره های یونانی و رومی در دوران باستان مورد بررسی قرار می گیرند و مکان آن هم یونان و روم است . از جنبه های مجهول این موضوع می توان به اندیشه های مذهبی که در یونان و روم قابل مقایسه است اشاره کرد و تاثیرات آنها روی هم .

اساطیر یونان و روم باستان
تهیه کننده :سید عماد الدین شیرنگی
چکیده :
در این مبحث اسطوره های یونانی و رومی در دوران باستان مورد بررسی قرار می گیرند و مکان آن هم یونان و روم است . از جنبه های مجهول این موضوع می توان به اندیشه های مذهبی که در یونان و روم قابل مقایسه است اشاره کرد و تاثیرات آنها روی هم .
موضوع اصلی یا متغیر اصلی همان خدایان یونانی و رومی هستند و عوامل یا متغیر های وابسته خدایان دیگر کشورها و تاثیرات آنها روی اساطیر یونانی و رومی است .
روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و آرشیوی می باشد و ابزار کار هم به صورت فیش برداری مورد استفاده قرار گرفته است . نتیجه ی حاصل از این تحقیق تاثیر اسطوره ها در باورهای مردم باستان و الگوبرداری آنها از این اسطوره ها است و اینکه چگونه اسطوره ها در جوامع نقش داشته و تاثیرگذار بوده اند .
کلید واژه :
روم – یونان – اساطیر – خدایان – فرهنگ – تمدن
مقدمه :
اهداف تحقیق نشان دادن نقش اسطوره ها در رسانیدن جوامع به تمدن و نقش آنها در باورهای مردم و الگوپذیری آنها است .
سوالاتی که می توان ذکر کرد آیا اسطوره های یونانی و رومی با هم وجه تشابه دارند و اینکه آیا اسطوره های جوامع دیگر در اساطیر یونانی تاثیرگذار بوده اند و دیگر نقش اسطوره ها در فرهنگ و تمدن جوامع باستان قابل بحث است .
در جواب به این سوالات باید گفت که اولاً اسطوره های رومی به صورت نسبتاً کامل از روی اسطوره های یونانی برداشته شده است . ثانیاً جوامع مجاور یونان در اساطیر یونانی تاثیرگذار بوده اند – ثالثاً اسطوره ها در باور و رسانیدن جوامع به فرهنگ و تمدن تاثیرگذار بوده اند .
منابع مورد استفاده در این تحقیق می توان به کتاب فرهنگ اساطیر از پیر گریمال اشاره کرد و اساطیر جهان دونا روزنبرگ و منابع دیگر که این منابع ارتباط مستقیم در موضوع این تحقیق دارند .
روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بوده است از طریق فیش برداری .
موانع هم حجم دروس و کمبود زمان است .
واژه ی اسطوره :
درباره ی اسطوره واژه ی اروپایی برابر با آن myth در انگلیسی و mythe در فرانسه و myth- e در آلمان از واژه ی یونانی mythos به معنای شرح ، قصه ، خبر گرفته شده است .
پیشینه ی اسطوره در یونان :
نخستین خدای زن در تمدن یونان گایا[3] می باشد . GA به معنی زمین است ( در زبان یونانی ) و او مادر زمین بود . اورانوس خدای آلمان و پسر و همسر گایا بود که در ابتدا آسمان و زمین به هم پیوسته بودند و روی هم بودند اما بعد این دو از هم جدا می شوند و حاصل کار گایا و اورانوس کرونوس بود که با کشتن پدر و از خون حاصل از این قتل زمین بارور شد و خدایانی دیو مانند و غول پیکر به وجود آمدند که تیتان های نخستین را شکل می دهند . تیتان ها که اغلب آنها را خدایان بزرگ می خوانند در اعصار بسیار دور فرمانروایان و ابرقدرت های جهان هستی بودند . آنها کوه پیکر و از نیرویی گران و باور نکردنی برخوردار بودند . مهمترین خدای تیتان کرونوس نام داشت که به زبان لاتین ساتورن نامیده می شد .[4]
تیتان ها 13 تن بودند .
2- رئا : خواهر و همسر کرونوس و الهه ی بزرگ یا الهه ی مادر بود . مانند گایا .
3- هلیوس : خدای خورشید ، پیش از آنکه آپولو در اساطیر بعدی یونان و روم جایگزین او شود .
4- سلنه یاسلن : الهه ی ماه ، پیش از آنکه آرتمیس در اساطیر بعدی یونان جایگزین او شود .
5- تمیس : خدای پیشگویی یا پیامبری در معبد دلفی ، پیش از آنکه آپولو آن معبد را از دست او بگیرد .
6- اطلس : نیرومندترین تیتان که زئوس او را محکوم کرد که آسمان را تا ابد بر دوش خود حمل کند .
7- پرومتئوس : از خلاقه ترین و هوشمندترین تیتان ها به شمار می رفت که انسان فناپذیر را از گل آفرید .
8- اپیمتئوس : برادر پرومتئوس و شوهر پاندورا
9- اوسه آن یا اقیانوس : رودخانه ای که پنداشته می شد دنیا را دور می زند .
10- هیپریون : پدر خورشید ، ماه و سپیده دم
11- نیموزینه : یا منموزینه که حافظه معنی می دهد .
12- پاپتوس : که به خاطر پسرانش اطلس و پرومتئوس اهمیت یافته بود .
13- تتیس
اساطیر یونان :
این دوازده خدای یونانی که از اسطوره های معروف و اصلی یونان به حساب می آیند عبارتند از : 1- زئوس- 2- پوزیدون – 3- هادس – 4- هستیا – 5- هرا – 6- آرس – 7 – آتنا – 8- آپولو – 9- آفرودیت – 10- هرمس – 11- آرتمیس – 12- هفانستوس که شرح هر کدام از این خدایان در مطالب بعد ذکر خواهد شد .
زئوس :
هرا :
پوزیدون :
هادس :
آرس :
آتنا :
هرمس :
آپولو :
پرستشگاهش در معبد دلفی قرار گرفته است . نام پیتون را بدان خاطر به او نسبت داده اند که توانست اژدهایی به نام پیتون را بکشد . او را دلوسی هم نامیده اند چون زادگاهش در جزیره ی دلوس بود . درخت غار درخت مورد علاقه ی او بود و حیوانات مورد علاقه اش کلاغ و دلفین بود .
هفا استوس :
آرتمیس :
1- سلن یا سلنه در آلمان
2- آرتمیس در زمین
3- هکات یا هکاته در دنیای زیرین و در بالا هنگامی که در تاریکی فرو رفته باشد .
درخت سرو درخت مورد علاقه اش بود و گوزن حیوان مقدس او بود .
آفرودیت :
دیگر اساطیر یونان :
اساطیر روم :
ژوپیتر :
ژونو :
مینرو :
مارس :
رومی ها مارس را دوست می داشتند بیش از آنکه یونانی ها آرس را دوست می داشتند . آنها او را آن خدای پست و زوزه کش ترسو ایلیاد نمی دانستند بلکه خدایی که زرهی به تن داشت ، باجلال و جبروت بود و هراس انگیز و شکست ناپذیر .[18] رومی ها علاقه به کشورگشایی داشتند و این مستلزم جنگ با کشورهای دیگر بود و به همین لحاظ مارس از لحاظ روحی و روانی نقش بزرگی در این مقوله بازی می کند .
کوئیرنوس :
نپتون :
ترمینوس :
ژانوس :
ژانوس همانند سنگ های مقدس آتش زنه ی معبد ژوپیتر و هم از این دروازه بود که ژانوس بر همه ی دروازه ها فرمان می راند .[22] او پاسدار درب خانه های رم نیز بود . در بین اساطیر رومی این خدایان اهمیت کمتری پیدا می کنند .
کلوسینا :
دیانا :
مرکوری :
وولکان :
ونوس :
چهره ی دیگر اسطوره ها در اساطیر یونانی :
در راس آنها خدای آسمان قرار داشت که او را زئوس پاتر یعنی پدر آسمان می نامیدند و این مظهر همان الهی است که نزد هندوان باستان به دیوس پی تار موسوم بود هندوان ودایی در اصل خدایی داشتند به نام وارونا[26] که مظهر آسمان بود و نزد یونانیان این خدا همان اورانوس بود که جزو تیتان ها و خدایان اولیه یونانیان بود . این مشابهت ها شاید نشان تاثیرپذیری یونانیان از خدایان هندو باشد . اما درباره ی اقوام شرق مدیترانه که هلن ها جایگزین آنها شدند باید گفت که آنها عده ای خدای محلی داشتند که هلن ها در برخورد با این اساطیر آنها را جذب فرهنگ اساطیری خود کردند نمونه ی این خدایان به شرح زیر می باشد .[27]
1- هرا
2- آتنا
3- آرتمیس
4- آفرودیت
که شرح آنها در مطالب گذشته آمده است .
نقش متفاوت اساطیر در تمدن های یونانی و رومی :
در این باره باید رجوع شود به فرهنگ مردمان باستان در این تمدن ها . یونانیان مردمانی آرام و عمدتاً صلح جو بودند و به دنبال کسب و کار و پیشه بودند پس چنین مردمانی با این فرهنگ آرام می بایست چهره ی اساطیرشان نرمتر و متناسب با خلق و روحیات آنها باشد . همچنان که می بینیم آرس خدای جنگ یونانی اگر هست که باید باشد چرا که در دوران باستان دفاع و حمله برای حفظ بقا لازم بود اما چهره ی آرس چهره ی خدایی ترسو و بزدل می باشد که با برداشتن زخمی از میدان جنگ فرار می کند و از لحاظ اهمیت هم نزد یونانیان آنچنان که در روم بود مقبولیت نداشت . اما برعکس هفا ایستوس خدای صنعتگری و تمدن در یونان مورد توجه بود و او را تمدن ساز و پشتیبان شهر به همراه آتنا الهه ی خرد می دانستند اما در روم وضعیت به گونه ای دیگربود . رومیان علاقه ی وافری به فتح و کشورگشایی داشتند و به همین لحاظ خدای محبوب آنها مارس آن هم با چهره ای هراس انگیز و شجاع می باشد و وولکان خدای همتای هنا ایستوس یونانی را خدای آتش افروز می دانستند و آن را در بیرون از شهر زیارت می کردند .[28] پس تفاوت اساطیر در تمدن های یونانی و رومی را می بایست در فرهنگ و حالات مردمان آن که ارتباط مستقیمی بین آنها وجود دارد جستجو کرد .
اسطوره و فرهنگ :
اساطیر ، الگوهای تمدن باستان یونانی و رومی :
شفاف ترین و درخشان ترین کاربرد اسطوره ها نمونه و الگو بودن آنهاست .[30] اسطوره ها یادآور می شوند که در گذشته حوادث شکوهمند و خیره کننده ای روی داده است و آدمی می تواند با سرمشق قرار دادن اساطیر به عنوان الگو و نمونه ای برای زندگی اجتماعی خود حدود خود را اعتلا ببخشد و تاثیرات مثبتی در رابطه ی متقابل خود با دیگران قرار دهد . اسطوره ها به طور مستقیم یا غیرمستقیم موجب عروج و اعتلای انسان می شود . او می تواند با کمک اسطوره محیط طبیعی و رمزآلود اطراف خود را به محیط فرهنگی تبدیل کند و به تسخیر جهان بپردازد . مثلاً در اسطوره های دیمترو پرسفونه می بینیم که دزدیده شدن پرسفونه توسط هادس به نوعی این امر را بیان می کند که دختر سرانجام باید از خانواده ی خود جدا شود و به وظایف خود به عنوان یک همسر بپردازد و با پیوند دوباره اش با جامعه نقش خود را انجام دهد .[31]
رابطه ی دو سویه ی اسطوره و فرهنگ در رسانیدن جوامع باستان به تمدن :
این رابطه را این طور می توان تشریح کرد . انسان عصر باستان برای شناخت حوادث و اتفاقات پیرامون خود احساس نیاز می کند و این نیاز او را به تکاپو وا می دارد که در جهت شناخت پدیده های عجیب و خارق العاده ی اطراف خود تلاش کند . به این ترتیب اسطوره زاده می شود . یعنی همان باور اولیه انسان عصر باستان که به دلایلی از جمله ترس ، شناخت و ... می تواند شکل بگیرد . این اسطوره ها در ارتباط افراد با یکدیگر نقش بازی می کنند و افراد با الگوبرداری از باورهای خود که همان اسطوره ها باشد یک سری فرهنگ ها را به وجود می آورند . از جمله کار ، حکومت ، روابط متقابل اجتماعی و ... این فرهنگ ها کم کم روی هم جمع می شوند و با هم پیوندی معنادار می گیرند و زمینه ی ایجاد تمدن را در جامعه شکل می دهند . باید توجه داشت که جامعه ی بدون فرهنگ به هیچ عنوان نمی تواند به تمدن برسد اما جامعه ی نامتمدن می تواند تولید فرهنگ کند .
نتیجه :
منابع و مآخذ :
1- پرون ، استیوارد : اساطیر رم : ترجمه ی باجلان فرخی . ( اساطیر ، تهران ، 1381 )
2- جمعی از نویسندگان ؛ جهان اسطوره شناسی . ( مرکز ، تهران ، 1382 )
3- حکمت ، علی اصغر : تاریخ ادیان . ( بی نا ، تهران ، 1371 )
4- روزنبرگ ، دونا : اساطیر جهان ، داستان ها و حماسه ها ؛ جلد اول ؛ ترجمه ی عبدالحسین شریفیان . ( اساطیر ، تهران ، 1379 )
5- گریمال ، پیر : فرهنگ اساطیر یونان و رم ؛ ترجمه ی دکتر احمد بهمنش ( امیرکبیر ، تهران . بی تا )
6- واحد دوست ، مهوش : رویکردهای علمی به اسطوره شناسی . ( صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، تهران ، 1381 )
[1] ) واحد دوست ، مهوش : رویکردهای علمی به اسطوره شناسی . ( صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، تهران ، 1381 ) ص 23
[2] ) روزنبرگ ، دونا : اساطیر جهان ، داستان ها و حماسه ها ؛ جلد اول ؛ ترجمه ی عبدالحسین شریفیان . ( اساطیر ، تهران ، 1379 ) ص 33
[3] ) GAYA
[4] ) همیلتون ، ادیت : سیری در اساطیر یونان و رم ؛ ترجمه ی عبدالحسین شریفیان . ( اساطیر ، تهران 1376 ) ص 29
[5] ) همیلتون : سیری در اساطیر یونان و رم . ص 30
[6] ) همان . ص 32
[7] ) همان . صص 34 و 33
[8] ) همان . صص 42 و 41
[9] ) همان . ص 36
[10] ) اطلس
[11] ) همان . ص 36
[12] ) همان ص 38
[13] ) از شهرهای جنوب غربی رم
[14] ) پرون ، استیوارد : اساطیر رم : ترجمه ی باجلان فرخی . ( اساطیر ، تهران ، 1381 ) . صص 18 و 17
[15] ) همان ص 21
[16] ) Regia
[17] ) پرون ، اساطیر رم ، ص 25
[18] ) همیلتون ، سیری در اساطیر یونان و رم . ص 42
[19] ) همان ، ص 25
[20] ) پرون ، اساطیر رم . ص 28
[21] ) ژانویه
[22] ) پرون ، اساطیر رم . ص 27
[23] ) گریمال ، پیر : فرهنگ اساطیر یونان و رم ؛ ترجمه ی دکتر احمد بهمنش . جلد اول ( امیرکبیر ، تهران . بی تا ) ص 86
[24] ) در ساحل دریاچه ی memi نزدیک رم
[25] ) Diana nemorensis
[26] ) varana
[27] ) ر. کک : جمعی از نویسندگان ؛ جهان اسطوره شناسی . ( مرکز ، تهران ، 1382 ) حکمت ، علی اصغر : تاریخ ادیان . ( بی نا ، تهران ، 1371 )
[28] ) به سبب ویرانگری اش
[29] ) واحد دوست : رویکردهای علمی به اسطوره شناسی . ص 36
[30] ) همان . ص 59
[31] ) جمعی از نویسندگان : جهان اسطوره ها ؛ ترجمه ی عباس مخبر . ( مرکز ، تهران ، 1384 )
پرون ، استیوارد : اساطیر رم : ترجمه ی باجلان فرخی . ( اساطیر ، تهران ، 1381 )
2- جمعی از نویسندگان ؛ جهان اسطوره شناسی . ( مرکز ، تهران ، 1382 )
3- حکمت ، علی اصغر : تاریخ ادیان . ( بی نا ، تهران ، 1371 )
4- روزنبرگ ، دونا : اساطیر جهان ، داستان ها و حماسه ها ؛ جلد اول ؛ ترجمه ی عبدالحسین شریفیان . ( اساطیر ، تهران ، 1379 )
5- گریمال ، پیر : فرهنگ اساطیر یونان و رم ؛ ترجمه ی دکتر احمد بهمنش ( امیرکبیر ، تهران . بی تا )
6- واحد دوست ، مهوش : رویکردهای علمی به اسطوره شناسی . ( صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، تهران ،
ارسال توسط کاربر محترم سایت : good20
/ج