یک رابطه عاشقانه چگونه دوام می آورد؟
واقعیت تلخ است. در جامعه ما کمتر زوجی راه خوشبختی را درست یاد گرفته. خیلی عجیب است؟ باور کنید نیست. نه این که هیچ زوج خوشبختی وجود ندارد؛چرا اتفاقا کم هم نیستند، اگرچه خیلی زیاد هم نیستند؛ ولی اجازه بدهید در تعریف خوشبختی هم به توافق برسیم. همه زوج هایی که زیر یک سقف زندگی می کنند و صدای دعواهای شان را تا به حال هیچ همسایه ای نشنیده، لزوما خوشبخت نیستند. نه تنها خوشبخت نیستند که حتی ممکن است طلاق گرفته باشند. عجیب است؟ باور کنید نیست. طلاق، از نظر مشاوران خانواده، فقط با امضا کردن یک برگه اتفاق نمی افتد. خیلی زوج ها سال هاست طلاق گرفته اند و کنار هم دارند زندگی می کنند. شاید شما هم فقط اگر کمی چشم های تان را باز کنید و گول لبخندهای زورکی آدم ها به یکدیگر را نخورید، متوجه حضور این زوج های «طلاق عاطفی» گرفته، می شوید.
سوال این است: چه کسی به آن ها یاد داده چطور خوشبخت باشند؟ فقط قضا و قدر بوده یا کسی رمز خوشبختی را به آن ها آموخته؟ یا خودشان توانسته اند کیمیای سعادت در زندگی مشترک را کشف کنند؟ موفقیت در زندگی مشترک، مثل موفقیت در هر زمینه دیگری، کمی نیاز به شانس دارد اما بسیار بسیار بسیار بیشتر، به آگاهی و اراده آدم ها بستگی دارد. موفقیت را هیچ جا به آدم ها آموزش نمی دهند اما اصولی که با آن می شود به موفقیت رسید را چرا. در زمینه ازدواج هم اصولی هست که باید مردان و زنان یاد بگیرند تا بتوانند به خوبی در کنار هم زندگی کنند؛ اصولی که گاهی پدر و مادرهای آگاه، آن ها را به فرزندان شان می آموزند، گاهی آدم ها با مطالعه و تجربه های خودشان یاد می گیرند و البته در بسیاری از موارد آدم ها یاد نمی گیرند و گاهی تا آخر عمر عذاب می کشند؛ اصولی که یکی از مهم ترین آن ها «کنترل» است.
درست برعکس، وقتی مردان احساس کنند که با وجود همه تلاش ها، نمی توانند همسرشان را خوشحال کنند، وقتی احساس بی کفایتی کنند، وقتی مدام در معرض انتقادات همسرشان باشند بدون آن که بابت همه تلاش هایی که می کنند تحسین شوند، افسرده می شوند؛ بی انگیزه می شوند و در نتیجه، وضعیت از آنچه هست بدتر و بدتر می شود. مردان به رغم ظاهر خشن شان، خیلی هم تی تیش مامانی هستند. پس، بدترین اشتباه یک زن می تواند این باشد که همسرش را زیر کوهی از انتقادات خفه کند.مردها پس از چنین موقعیتی، خیلی سخت به وضعیت عادی بر می گردند. شاید ظاهرا اتفاقی نیفتد ولی مردان در ناخودآگاه شان اعتماد به نفس شان را از دست می دهند و این ناامیدی و بی انگیزگی باعث فاصله بیشتر آن ها با همسرشان می شود. دقت کنید که هدف خانم محترم دقیقا برعکس بوده، او می خواسته به مرد بگوید که چقدر ناراحت است و چقدر می خواهد از همسرش تلاش بیشتری ببیند! در چنین وضعیت ناامید کننده ای، یکی از مکانیسم های دفاعی مردان، پناه بردن به فردی دیگر و تسکین دادن و پیدا کردن اعتماد به نفس مجدد در ارتباطی جدید است. چیزی که وضع را باز هم بدتر و بدتر می کند...
منبع:مجله سیب سبز
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
● خوشبختی را یاد می گیریم؟
سوال این است: چه کسی به آن ها یاد داده چطور خوشبخت باشند؟ فقط قضا و قدر بوده یا کسی رمز خوشبختی را به آن ها آموخته؟ یا خودشان توانسته اند کیمیای سعادت در زندگی مشترک را کشف کنند؟ موفقیت در زندگی مشترک، مثل موفقیت در هر زمینه دیگری، کمی نیاز به شانس دارد اما بسیار بسیار بسیار بیشتر، به آگاهی و اراده آدم ها بستگی دارد. موفقیت را هیچ جا به آدم ها آموزش نمی دهند اما اصولی که با آن می شود به موفقیت رسید را چرا. در زمینه ازدواج هم اصولی هست که باید مردان و زنان یاد بگیرند تا بتوانند به خوبی در کنار هم زندگی کنند؛ اصولی که گاهی پدر و مادرهای آگاه، آن ها را به فرزندان شان می آموزند، گاهی آدم ها با مطالعه و تجربه های خودشان یاد می گیرند و البته در بسیاری از موارد آدم ها یاد نمی گیرند و گاهی تا آخر عمر عذاب می کشند؛ اصولی که یکی از مهم ترین آن ها «کنترل» است.
● اصلی که مردان باید رعایت کنند؛ کنترل
● اصلی که زنان باید رعایت کنند؛ تحسین
درست برعکس، وقتی مردان احساس کنند که با وجود همه تلاش ها، نمی توانند همسرشان را خوشحال کنند، وقتی احساس بی کفایتی کنند، وقتی مدام در معرض انتقادات همسرشان باشند بدون آن که بابت همه تلاش هایی که می کنند تحسین شوند، افسرده می شوند؛ بی انگیزه می شوند و در نتیجه، وضعیت از آنچه هست بدتر و بدتر می شود. مردان به رغم ظاهر خشن شان، خیلی هم تی تیش مامانی هستند. پس، بدترین اشتباه یک زن می تواند این باشد که همسرش را زیر کوهی از انتقادات خفه کند.مردها پس از چنین موقعیتی، خیلی سخت به وضعیت عادی بر می گردند. شاید ظاهرا اتفاقی نیفتد ولی مردان در ناخودآگاه شان اعتماد به نفس شان را از دست می دهند و این ناامیدی و بی انگیزگی باعث فاصله بیشتر آن ها با همسرشان می شود. دقت کنید که هدف خانم محترم دقیقا برعکس بوده، او می خواسته به مرد بگوید که چقدر ناراحت است و چقدر می خواهد از همسرش تلاش بیشتری ببیند! در چنین وضعیت ناامید کننده ای، یکی از مکانیسم های دفاعی مردان، پناه بردن به فردی دیگر و تسکین دادن و پیدا کردن اعتماد به نفس مجدد در ارتباطی جدید است. چیزی که وضع را باز هم بدتر و بدتر می کند...
منبع:مجله سیب سبز
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb
/ج