نگاهي به انگيزه هاي ديني ـ اجتماعي وقف نامه ها (3)
نويسنده: دکتر محمد جواد شمس *
2) وقف نامه ديگري که تقريبا قديمي است،«وقف نامه کربلايي مير علي » است که در تاريخ 1201 ق نگاشته شده است. اين وقف نامه معروف به«موقوفه سيدالشهداء و حضرت حجت عليهماالسلام» است.
«الحمد الله علي الواقف الخيرات و الخفيات و الصلوه و السلام علي نبيه اشرف المخلوقات و وصيه و اخيه و صهره و الولادهما المعصومين المخصوصين بالکرامات مادامت الارضون و السموات. بسم الله و الحمد الله و اما بعد غرض اصلي و مقصد کلي از تحرير و تنميق اين کلمات و اضحه الدلالات که به دستياري قلم و زبان در معرض توضيح و بيان در مي آيد آنکه توفيقات يزداني و تأييدات سبحاني شامل حال حضرت گرامي منزلت توفيق و تأييد کربلايي ميرعلي ولد مرحوم رئيس کمال نيريزي گرديد وقف مؤيد و حبس مخلد نمود در حالت صحت نفس و کمال عقل و شعود آنچه مالک بالاستقلال بود و او عبارت است از تمامي و همگي ممر و مجاري موازي سي فين مياه از قنوات خبار از جمله کل ده هزار و هشتصد فين با جميع توابع و لواحق و ممر و مجاري و موازي سي و دو فين مياه از قنوات شاذا بخت از جمله کل هفت هزار و پانصد و شصت فين مع جميع توابع و لواحق شرعيه و عرفيه و لغويه و تمامي و جملگي موازي دوازده فيمان ارض مشهوره به چاه دمگاه بود و بخش به شراکت عاليحضرت شرافت و نجابت پناهان ميرزا ابوالحسن و غيرهما و پنج فيمان ارض مشهوره به چاه دمگاه به شراکت عاليحضرت خواجه مهدي و ملاغلامعلي و غيرهما و موازي بيک قبضه کارد فولادي بزرگ و يک عدد ديگ مسي به وزن دو من و نيم و يک عدد پيش سوز مسي به وزن يک من و يک چاوک و يک عدد طشت مسي به وزن يک من و يک چارک تمام و کمال بر جناب سيد الشهداء و خامس آل عبا اعني اباعبدالله الحسين عليه و علي جده و ابيه و امه و اخيه و علي شيعته من ذريته الطيبين الاطاهرين افضل الصلوات و اکمل التحف و التحيات توليت موقوفات مذکوره را عقارا و منقولا مادامي که خود در قيد حيات باقي است مفوض به نفس خود نمود و بعد از آنکه امر واجب الاذعان رب حقيقي خود را اجابت نمود مفوض به عاليحضرت رفيع مرتبت منيع منزلت سيادت و نجابت و منقبت فضائل و کمالات دستگاه سيد نعيم الحسيني و حضرت گرامي منزلت ستوده اطوار ملاعسکر ولد مرحوم ملامحمدرضا و بعد از ايشان به اعلم و اتقي از مترددين مسجد جامع صغير نيريز المشهور به مسجد بازار و طريقه متولي در هر عصر کما نص عليه الواقف آنکه متولي از موقوفات از کارد و سرسوز و طشت هر ساله در دهه عاشورا حاضر سازند. در سر محله گيها که محل تعزيه سيد الشهداء است و در آن محله ديگ را هر کس سفره جناب سيدالشهداء عليه السلام داشته باشد يا آش از براي سرکار آن حضرت بپزند بدهند و منافع موقوفات از مياه و املاک يعني اراضي آنچه جناب فياض علي الاطلاق هر ساله افاضه فيض فرمايد بعد از اخراجات و متوجهات دينواني يک خمس او را حق التوليد دهند و ما بقي از اربعه اجناس به مصرف تعزيه سر کوچه برسانند و ايضا وقف نمود بر جناب قائم آل محمد (ص) تمامي و همگي يک دانگ کامل مشاع از کل شش دانگ از مزرعه به اين چوپان آباد واقعه در سمت غربي قصبه نيريز مع اراضي و کافه متعلقات و دو فيمان و نيم ارض مشهوره به ارض کبريتي و موازي دو فيمان ارض مهتابي واقعشان در نيريز و جعل نفرليثها کالاول و ايضا متولي در هر عصر آنکه منافع ارض کبريتي و مهتابي و چوپان آباد آنچه به عمل آيد يک خمس تعلق به متولي دارد و ما بقي از براي سرکار حضرت قائم عليه السلام آنچه صلاح دانند آب يا زميني بخرند و به موقوفات آن جناب ملحق سازند و ملحق به موقوفات نموده باشند و مطلقاً از نقض واقف در هيچ عصري از اعصار انحراف نورزند فمن بدله بعد ماسمعه فانما اثمه علي الذين بيدلونه و عليه لعنه الله و الملائکه و الناس اجمعين و اميدواري از برکت آن بزرگواران و اجداد گرام ايشان سلم الله عليهم اجمعين ذخيره باشد از براي او و والدين او در دنيا و آخرت و صيغه وقف ر ا به طريقه ي شريعه مقدسه جاري نمود به وقف مؤبد مخلد مکان تحرير ذلک و وقوعه في ثاني و العشرين شهر ربيع الثاني سنه 1201.»
در اين وقف نامه، انگيزه و هدف وقف، برکت دنيا و آخرت و ذخيره اي معنوي براي دنيا و آخرت برشمرده شده و واقف آن را نه تنها برکت و ذخيره اي معنوي و دنيوي براي خود بلکه براي والدينش نيز در نظر گرفته است.
3 ـ «وقف نامه حاج محمد مهدي خلف صدق مرحمت پناه حاج محمد معصوم جعفري رحمه اله عليه » اين وقف نامه نيز با خطبه شروع شده و پس از آن آمده است:
«و بعد چون پرتوي از نور هدايت بر ساحت روزگار سعادت آثار عاليشان معلي مکان سعادت و رشادت توأمان... کهف الحاج و المعتموين و زائر مدينه رسول رب العالمين اعني ذوالخلق الشحي و الحسن البهي حاجي محمد مدي خلف صدق مرحمت و غفران مآب الحاج محمد معصوم خيري المسکن و الموطن تابان و درخشان گرديد فوزابدي و فلاح سرمدي شامل حال و قرين احوال معظم له گرديد از رشحات سحاب مکرمت بي غايت فيض ياب و بهره مند و از قطران امطار رحمتش مثمر گل هاي مراد گرديد تحصيل توشه اخروي در يوم لا ينفع مال و لا بنون اهم مطالب فضواي خود دانسته فريب ابليس پرتلبيس را از خود دور و رضاي خالق و خشنودي رسول خلايق را منظور و دامن همت را در ميان جان ايمان استوار و حاضر محضر شرع انور مطاع گرديد خالصا لوجه الله و طالبا لمرضاته و رجاء لنيل ثوابه و خوفا من شده عقابه در معرض وقف صحيح شرعي و حبس صريح ملي الي الابد آلاباد گردانيد. عبارت خالصا لوجه الله در عبارات بعد نيز تکرار شده و در اين عبارات مشخص شده، انگيزه و هدف از واقف آمده است که همان رضاي خداوند، خشنودي حضرت رسول اکرم (ص) و به اميد نيل به ثواب و پاداش اخروي و نيز ترس از شدت عذاب و عقاب اخروي است.
4 ـ «وقف نامه مرحوم ملا موسي»: در اين وقف نامه نيز مطالبي شبيه وقف نامه قبلي (شماره 3) آمده است.«... و بعد غرض از تحرير و نگارش اين کلمات واضحه الدلالات اينکه چون توفيقات رباني و تأييدات نامنتهاي حضرت الله جل و علا شامل حال سعادت اشتمال عاليشان عزت توأمان خيبرالحاج بيت الله الحرام و طايف الرکن و المقام حاجي موسي خلف صدق مرحمت و غفران نشان حاجي زين الدين گرديده وقف مؤيد صحيح شرعي و حبس مخلد ملي نمود بر حسينيه و تکيه خانه خامس آل عبا روحي و روح العالمين غداه و مسجد جديد البناء خود که در قلعه محمود خان در سمت شرقي واقع است....». اين وقف نامه در 1262 ق تحرير شده است و در پايان آن درباره سبب و انگيزه وقف آمده است: «ثواب آن ذخيره و وسيله يوم لا ينفع مال و لا بنون واقف مرقوم شود.»
5 ـ وقف نامه مرحوم محمدرضا خان خلف مرحوم امير محمد حسين خان رحمه الله عليه (مربوط به قسمتي از املاک وزيره). اين وقف نامه بعد از وقف نامه مدرسه غياثيه يکي از طولاني ترين وقف نامه ها است.
در اين سند نيز خطبه اي به عربي و فارسي به صورتي مفصل آمده و بعد از آن هدف از نگارش سند انگيزه وقف ذکر شده است: «و بعد غرض از احداث جدول تسويد ارض بياض اين صفحه و افشاندن تخم نقاط و شياد و شخم عبارات سرزمين اين ورقه که به نيروي ناطور قلم و آبياري دوات شاداب دم آنکه به مضمون صدق مشحون الدنيا مزرعه الاخره آناني که طالب تحصيل حاصل مثوبات اخروي و جويا و جاهد اداراک فوز و انجاح سرمدي آمده همواره شش دانگه مزرعه حيات واقف تحصيل حزمن نيل سعادات آن جهاني نموده و از افشاندن هر دانه حاصل کشته مزرعه از ملک عقبي دروده«طوبي لمن صنع و خسر لمن منع».
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
کاي نور چشم من بجز از کشته ندروي
و چون پرتوي از نور سعادت و هدايت رباني و قلبي از قلبان و اشراقات عنايت بي غايت و کرامت بي نهايت حضرت سبحاني جلت عظمته بر جبلت و فطرت خجسته طويت و بر ساحت احوال سعادت مآل سرکار و الاثبار فيض آثار شوکت مدار عاليجاه رفيع جايگاه عزت و سعادت اکتناه جلالت و نبالت انتباه زبده الاعاظم و الاماجد و الامائل و الاشباه... به توفيق الله تعالي المشرف به شرف زيارت روضه الرضويه البهيه علي بن موسي الرضا عليه آلاف التحيه و الثناء الجامع بين الاسم و المسما و الصوره و المعني نتيجه الاخيار و الاعيان و الخوانين المستوثق بعنايات الله الملک المنان محمد رضا خان خلف الصدق عاليجاه جنت و فردوس آرامگاه طوبي آشيان رضوان جايگاه المستغرق به بحار رحمه اله الملک المنان المرحوم المغفور المبرور محمد حسين خان اسکنه الله تعالي في مجابيح الجنان تافته و به ديده بصيرت چشم از زخارف فاسد اين دار ناپايدار و عبرت سراي بي اعتبار... پوشيده و به ذخاير مثوبات اخروي پرداخته و همت بر گردآوري خرمت سعادت... گماشته تا روز جزا محفوظ و بهره مند گرديده صورت اين معني از اشراق عنايت کامله سبحاني و از قلبات مکرمت رباني در آينه ضمير منير مقيم صفه سعادت و سداد و حطيم کعبه فتوت و رشاد سرکان خان سابق البيان جلوه ظهور يافته و به راهنمايي قايد توفيق و به جرعه نوشي رحيق تحقيق زمام مسارعت به استکثار ذخاير اجر و ثواب اخروي معطوف داشته و حاصل رستگاري و سعادت سرمدي را از خرمن ناپايدار دار فاني و اين سپنج سراي سست مباني بهتر دانسته شوقا لنيل الثواب و خوفا عن العقاب سرپنجه خواطرش گريبان گير و نيروي سعادتش دست گير و شوق اين تمنا آغشته ضمير وي گرديده از روي رضا و رغبت تمام و شوق و همت مالاکلام بدون ترغيب و تحريض خاص يا عالم بلاشائبه اکراه و اجبار در کمال اعتدال مشاعر و صحت مزاج که مناط صحت عقود و ايقاعات و آثارير و معاملات و معاوضات و نوافل شرعيه مي باد قربه الي الله و طلبا لمرضاته وقف صحيح شرعي و حبس مؤبد معتبر ملي نمو...». در اين وقف نامه که در 1272 ق ننگارش يافته انگيزه واقف با تفصيل بيشتري آمده است. نخست آنکه واقف به ناپايداري اين سراي عبرت واقف شده و توجهش بيشتر براي ذخيره آخرت معطوف است و ذخاير اخروي را از خرس ناپايدار دار فاني بهتر دانسته و لذا به شوق دستيابي به ثواب و ترس از عقاب و عذاب اخروي و از روي رضا و رغبت و قبه الي الله و طلبا لمرضاته اقدام به چنين وقفي کرده است. نکته جالب آنکه در اين سه وقف نامه اخير، عمل وقف هم زمان با آغاز سفر واقف به عتبات عاليات يا زيارت خانه خدا و نيز زيارت به مشهد مقدس صورت پذيرفته است. اين نکته به ويژه از نظر پديدار شناسي و جامعه شناسي ديني حايز اهميت است. مواجه شدن با امر قدسي و يا آماده شدن براي چنين مواجهه اي سبب شده است که برخي توجه بيشتري به امور معنوي و ثواب اخروي معطوف دارند. در چند وقف نامه اخير جنبه ديني و مذهبي انگيزه هاي وقف از نمود بيشتري برخوردار است. هر چند منعفت و سود عوايد آنها به عامه مي رسد، اما هدف از وقف کردن بيشتر ديني و مذهبي است.
6) وقف نامه مرحومه مغفوره مشهدي بي بي ولد مرحوم مغفور خلد آشيان ملاعبدالله غورائي (موقوفه بالاشهر)، که در 1278 ق تحرير يافته است.
«باعث بر تحرير اين سطور خالي از نقص و قصور و اين حروف شريعت موصوف حقيقت مألوف که در حديقه و ارض بياض صفحه صحيفه نگاشته خامه شريعت ختامه مي گردد که صافي مشربان صفوت نژاد و رهروان شريعت مقدمه قوي بنياد از رحيق مختوم کلماتش باده ي تحقيق چشيده اند... دست همت عليا حضرت عصمت مآب عفت قباب زبده المستورات و قدوه الصالحات عمده المخدرات مشهدي بي بي بنت مرحوم مغفور جنت مکان خلد آشيان ملا عبدالله غورئي گشاده مي داشت و سرزمين شوره زار را با آب شيرين رياحين با اثمار اشک گلزار جنات تجري من تحتها الانهار مي ساخت و تخم نيکنامي در مزرعه دنيا مي کاشت تا در نشأت آخرت از نشانه شراب ظهور کوثر الطاف ايزد متعال سرخوش... گرديده... سعادت ابدي را از حصول حاصل و منافع آن ادراک نمايند و اين نيک نامي را ذخيره و وسيله يوم لا ينفع مال و لا بنون خود گذارد و از موارد گوناگون اين سعادت ابدي در«يوم لا يجزي والد عن ولده و لا مولود هو جاز عن والده شيئا » لذات کام بخشي به کام خويش چشاند و به عنايت الله تعالي باب ابواب مغفرت را به جهت خود گشوده اند انديشه روز حساب را بنمايد که کل نفس بما کسبت و هينه لهذا وقف صريح شرعي و حبس صحيح ملي نمود.
هدف و مقصود از وقف، در اين مورد نيز مانند مورد پيشين ذکر شده و بسياري از عبارات آنها نيز مشابه است.
«الحمد الله علي الواقف الخيرات و الخفيات و الصلوه و السلام علي نبيه اشرف المخلوقات و وصيه و اخيه و صهره و الولادهما المعصومين المخصوصين بالکرامات مادامت الارضون و السموات. بسم الله و الحمد الله و اما بعد غرض اصلي و مقصد کلي از تحرير و تنميق اين کلمات و اضحه الدلالات که به دستياري قلم و زبان در معرض توضيح و بيان در مي آيد آنکه توفيقات يزداني و تأييدات سبحاني شامل حال حضرت گرامي منزلت توفيق و تأييد کربلايي ميرعلي ولد مرحوم رئيس کمال نيريزي گرديد وقف مؤيد و حبس مخلد نمود در حالت صحت نفس و کمال عقل و شعود آنچه مالک بالاستقلال بود و او عبارت است از تمامي و همگي ممر و مجاري موازي سي فين مياه از قنوات خبار از جمله کل ده هزار و هشتصد فين با جميع توابع و لواحق و ممر و مجاري و موازي سي و دو فين مياه از قنوات شاذا بخت از جمله کل هفت هزار و پانصد و شصت فين مع جميع توابع و لواحق شرعيه و عرفيه و لغويه و تمامي و جملگي موازي دوازده فيمان ارض مشهوره به چاه دمگاه بود و بخش به شراکت عاليحضرت شرافت و نجابت پناهان ميرزا ابوالحسن و غيرهما و پنج فيمان ارض مشهوره به چاه دمگاه به شراکت عاليحضرت خواجه مهدي و ملاغلامعلي و غيرهما و موازي بيک قبضه کارد فولادي بزرگ و يک عدد ديگ مسي به وزن دو من و نيم و يک عدد پيش سوز مسي به وزن يک من و يک چاوک و يک عدد طشت مسي به وزن يک من و يک چارک تمام و کمال بر جناب سيد الشهداء و خامس آل عبا اعني اباعبدالله الحسين عليه و علي جده و ابيه و امه و اخيه و علي شيعته من ذريته الطيبين الاطاهرين افضل الصلوات و اکمل التحف و التحيات توليت موقوفات مذکوره را عقارا و منقولا مادامي که خود در قيد حيات باقي است مفوض به نفس خود نمود و بعد از آنکه امر واجب الاذعان رب حقيقي خود را اجابت نمود مفوض به عاليحضرت رفيع مرتبت منيع منزلت سيادت و نجابت و منقبت فضائل و کمالات دستگاه سيد نعيم الحسيني و حضرت گرامي منزلت ستوده اطوار ملاعسکر ولد مرحوم ملامحمدرضا و بعد از ايشان به اعلم و اتقي از مترددين مسجد جامع صغير نيريز المشهور به مسجد بازار و طريقه متولي در هر عصر کما نص عليه الواقف آنکه متولي از موقوفات از کارد و سرسوز و طشت هر ساله در دهه عاشورا حاضر سازند. در سر محله گيها که محل تعزيه سيد الشهداء است و در آن محله ديگ را هر کس سفره جناب سيدالشهداء عليه السلام داشته باشد يا آش از براي سرکار آن حضرت بپزند بدهند و منافع موقوفات از مياه و املاک يعني اراضي آنچه جناب فياض علي الاطلاق هر ساله افاضه فيض فرمايد بعد از اخراجات و متوجهات دينواني يک خمس او را حق التوليد دهند و ما بقي از اربعه اجناس به مصرف تعزيه سر کوچه برسانند و ايضا وقف نمود بر جناب قائم آل محمد (ص) تمامي و همگي يک دانگ کامل مشاع از کل شش دانگ از مزرعه به اين چوپان آباد واقعه در سمت غربي قصبه نيريز مع اراضي و کافه متعلقات و دو فيمان و نيم ارض مشهوره به ارض کبريتي و موازي دو فيمان ارض مهتابي واقعشان در نيريز و جعل نفرليثها کالاول و ايضا متولي در هر عصر آنکه منافع ارض کبريتي و مهتابي و چوپان آباد آنچه به عمل آيد يک خمس تعلق به متولي دارد و ما بقي از براي سرکار حضرت قائم عليه السلام آنچه صلاح دانند آب يا زميني بخرند و به موقوفات آن جناب ملحق سازند و ملحق به موقوفات نموده باشند و مطلقاً از نقض واقف در هيچ عصري از اعصار انحراف نورزند فمن بدله بعد ماسمعه فانما اثمه علي الذين بيدلونه و عليه لعنه الله و الملائکه و الناس اجمعين و اميدواري از برکت آن بزرگواران و اجداد گرام ايشان سلم الله عليهم اجمعين ذخيره باشد از براي او و والدين او در دنيا و آخرت و صيغه وقف ر ا به طريقه ي شريعه مقدسه جاري نمود به وقف مؤبد مخلد مکان تحرير ذلک و وقوعه في ثاني و العشرين شهر ربيع الثاني سنه 1201.»
در اين وقف نامه، انگيزه و هدف وقف، برکت دنيا و آخرت و ذخيره اي معنوي براي دنيا و آخرت برشمرده شده و واقف آن را نه تنها برکت و ذخيره اي معنوي و دنيوي براي خود بلکه براي والدينش نيز در نظر گرفته است.
3 ـ «وقف نامه حاج محمد مهدي خلف صدق مرحمت پناه حاج محمد معصوم جعفري رحمه اله عليه » اين وقف نامه نيز با خطبه شروع شده و پس از آن آمده است:
«و بعد چون پرتوي از نور هدايت بر ساحت روزگار سعادت آثار عاليشان معلي مکان سعادت و رشادت توأمان... کهف الحاج و المعتموين و زائر مدينه رسول رب العالمين اعني ذوالخلق الشحي و الحسن البهي حاجي محمد مدي خلف صدق مرحمت و غفران مآب الحاج محمد معصوم خيري المسکن و الموطن تابان و درخشان گرديد فوزابدي و فلاح سرمدي شامل حال و قرين احوال معظم له گرديد از رشحات سحاب مکرمت بي غايت فيض ياب و بهره مند و از قطران امطار رحمتش مثمر گل هاي مراد گرديد تحصيل توشه اخروي در يوم لا ينفع مال و لا بنون اهم مطالب فضواي خود دانسته فريب ابليس پرتلبيس را از خود دور و رضاي خالق و خشنودي رسول خلايق را منظور و دامن همت را در ميان جان ايمان استوار و حاضر محضر شرع انور مطاع گرديد خالصا لوجه الله و طالبا لمرضاته و رجاء لنيل ثوابه و خوفا من شده عقابه در معرض وقف صحيح شرعي و حبس صريح ملي الي الابد آلاباد گردانيد. عبارت خالصا لوجه الله در عبارات بعد نيز تکرار شده و در اين عبارات مشخص شده، انگيزه و هدف از واقف آمده است که همان رضاي خداوند، خشنودي حضرت رسول اکرم (ص) و به اميد نيل به ثواب و پاداش اخروي و نيز ترس از شدت عذاب و عقاب اخروي است.
4 ـ «وقف نامه مرحوم ملا موسي»: در اين وقف نامه نيز مطالبي شبيه وقف نامه قبلي (شماره 3) آمده است.«... و بعد غرض از تحرير و نگارش اين کلمات واضحه الدلالات اينکه چون توفيقات رباني و تأييدات نامنتهاي حضرت الله جل و علا شامل حال سعادت اشتمال عاليشان عزت توأمان خيبرالحاج بيت الله الحرام و طايف الرکن و المقام حاجي موسي خلف صدق مرحمت و غفران نشان حاجي زين الدين گرديده وقف مؤيد صحيح شرعي و حبس مخلد ملي نمود بر حسينيه و تکيه خانه خامس آل عبا روحي و روح العالمين غداه و مسجد جديد البناء خود که در قلعه محمود خان در سمت شرقي واقع است....». اين وقف نامه در 1262 ق تحرير شده است و در پايان آن درباره سبب و انگيزه وقف آمده است: «ثواب آن ذخيره و وسيله يوم لا ينفع مال و لا بنون واقف مرقوم شود.»
5 ـ وقف نامه مرحوم محمدرضا خان خلف مرحوم امير محمد حسين خان رحمه الله عليه (مربوط به قسمتي از املاک وزيره). اين وقف نامه بعد از وقف نامه مدرسه غياثيه يکي از طولاني ترين وقف نامه ها است.
در اين سند نيز خطبه اي به عربي و فارسي به صورتي مفصل آمده و بعد از آن هدف از نگارش سند انگيزه وقف ذکر شده است: «و بعد غرض از احداث جدول تسويد ارض بياض اين صفحه و افشاندن تخم نقاط و شياد و شخم عبارات سرزمين اين ورقه که به نيروي ناطور قلم و آبياري دوات شاداب دم آنکه به مضمون صدق مشحون الدنيا مزرعه الاخره آناني که طالب تحصيل حاصل مثوبات اخروي و جويا و جاهد اداراک فوز و انجاح سرمدي آمده همواره شش دانگه مزرعه حيات واقف تحصيل حزمن نيل سعادات آن جهاني نموده و از افشاندن هر دانه حاصل کشته مزرعه از ملک عقبي دروده«طوبي لمن صنع و خسر لمن منع».
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
کاي نور چشم من بجز از کشته ندروي
و چون پرتوي از نور سعادت و هدايت رباني و قلبي از قلبان و اشراقات عنايت بي غايت و کرامت بي نهايت حضرت سبحاني جلت عظمته بر جبلت و فطرت خجسته طويت و بر ساحت احوال سعادت مآل سرکار و الاثبار فيض آثار شوکت مدار عاليجاه رفيع جايگاه عزت و سعادت اکتناه جلالت و نبالت انتباه زبده الاعاظم و الاماجد و الامائل و الاشباه... به توفيق الله تعالي المشرف به شرف زيارت روضه الرضويه البهيه علي بن موسي الرضا عليه آلاف التحيه و الثناء الجامع بين الاسم و المسما و الصوره و المعني نتيجه الاخيار و الاعيان و الخوانين المستوثق بعنايات الله الملک المنان محمد رضا خان خلف الصدق عاليجاه جنت و فردوس آرامگاه طوبي آشيان رضوان جايگاه المستغرق به بحار رحمه اله الملک المنان المرحوم المغفور المبرور محمد حسين خان اسکنه الله تعالي في مجابيح الجنان تافته و به ديده بصيرت چشم از زخارف فاسد اين دار ناپايدار و عبرت سراي بي اعتبار... پوشيده و به ذخاير مثوبات اخروي پرداخته و همت بر گردآوري خرمت سعادت... گماشته تا روز جزا محفوظ و بهره مند گرديده صورت اين معني از اشراق عنايت کامله سبحاني و از قلبات مکرمت رباني در آينه ضمير منير مقيم صفه سعادت و سداد و حطيم کعبه فتوت و رشاد سرکان خان سابق البيان جلوه ظهور يافته و به راهنمايي قايد توفيق و به جرعه نوشي رحيق تحقيق زمام مسارعت به استکثار ذخاير اجر و ثواب اخروي معطوف داشته و حاصل رستگاري و سعادت سرمدي را از خرمن ناپايدار دار فاني و اين سپنج سراي سست مباني بهتر دانسته شوقا لنيل الثواب و خوفا عن العقاب سرپنجه خواطرش گريبان گير و نيروي سعادتش دست گير و شوق اين تمنا آغشته ضمير وي گرديده از روي رضا و رغبت تمام و شوق و همت مالاکلام بدون ترغيب و تحريض خاص يا عالم بلاشائبه اکراه و اجبار در کمال اعتدال مشاعر و صحت مزاج که مناط صحت عقود و ايقاعات و آثارير و معاملات و معاوضات و نوافل شرعيه مي باد قربه الي الله و طلبا لمرضاته وقف صحيح شرعي و حبس مؤبد معتبر ملي نمو...». در اين وقف نامه که در 1272 ق ننگارش يافته انگيزه واقف با تفصيل بيشتري آمده است. نخست آنکه واقف به ناپايداري اين سراي عبرت واقف شده و توجهش بيشتر براي ذخيره آخرت معطوف است و ذخاير اخروي را از خرس ناپايدار دار فاني بهتر دانسته و لذا به شوق دستيابي به ثواب و ترس از عقاب و عذاب اخروي و از روي رضا و رغبت و قبه الي الله و طلبا لمرضاته اقدام به چنين وقفي کرده است. نکته جالب آنکه در اين سه وقف نامه اخير، عمل وقف هم زمان با آغاز سفر واقف به عتبات عاليات يا زيارت خانه خدا و نيز زيارت به مشهد مقدس صورت پذيرفته است. اين نکته به ويژه از نظر پديدار شناسي و جامعه شناسي ديني حايز اهميت است. مواجه شدن با امر قدسي و يا آماده شدن براي چنين مواجهه اي سبب شده است که برخي توجه بيشتري به امور معنوي و ثواب اخروي معطوف دارند. در چند وقف نامه اخير جنبه ديني و مذهبي انگيزه هاي وقف از نمود بيشتري برخوردار است. هر چند منعفت و سود عوايد آنها به عامه مي رسد، اما هدف از وقف کردن بيشتر ديني و مذهبي است.
6) وقف نامه مرحومه مغفوره مشهدي بي بي ولد مرحوم مغفور خلد آشيان ملاعبدالله غورائي (موقوفه بالاشهر)، که در 1278 ق تحرير يافته است.
«باعث بر تحرير اين سطور خالي از نقص و قصور و اين حروف شريعت موصوف حقيقت مألوف که در حديقه و ارض بياض صفحه صحيفه نگاشته خامه شريعت ختامه مي گردد که صافي مشربان صفوت نژاد و رهروان شريعت مقدمه قوي بنياد از رحيق مختوم کلماتش باده ي تحقيق چشيده اند... دست همت عليا حضرت عصمت مآب عفت قباب زبده المستورات و قدوه الصالحات عمده المخدرات مشهدي بي بي بنت مرحوم مغفور جنت مکان خلد آشيان ملا عبدالله غورئي گشاده مي داشت و سرزمين شوره زار را با آب شيرين رياحين با اثمار اشک گلزار جنات تجري من تحتها الانهار مي ساخت و تخم نيکنامي در مزرعه دنيا مي کاشت تا در نشأت آخرت از نشانه شراب ظهور کوثر الطاف ايزد متعال سرخوش... گرديده... سعادت ابدي را از حصول حاصل و منافع آن ادراک نمايند و اين نيک نامي را ذخيره و وسيله يوم لا ينفع مال و لا بنون خود گذارد و از موارد گوناگون اين سعادت ابدي در«يوم لا يجزي والد عن ولده و لا مولود هو جاز عن والده شيئا » لذات کام بخشي به کام خويش چشاند و به عنايت الله تعالي باب ابواب مغفرت را به جهت خود گشوده اند انديشه روز حساب را بنمايد که کل نفس بما کسبت و هينه لهذا وقف صريح شرعي و حبس صحيح ملي نمود.
هدف و مقصود از وقف، در اين مورد نيز مانند مورد پيشين ذکر شده و بسياري از عبارات آنها نيز مشابه است.
پي نوشت ها :
* استاديار دانشگاه آزاد اسلامي ـ واحد اسلامشهر