استراتژي هاي جديد شيطان بزرگ در تقابل با ايران

در پي برگزاري اجلاس شوراي حکام و سپس وزراي خارجه گروه 1+5 قطعنامه چهارم از سوي شوراي امنيت در تاريخ 87/7/6 ، عليه فعاليت هاي هسته اي ايران صادر شد . در اين قطعنامه ( به شماره 1835 ) هر چند تحريم هاي جديد مطرح نگرديده است ، لکن از ايران خواسته شده است که به قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت در خصوص لزوم تعليق جريان غني سازي اورانيوم پايبند و همچنين پاسخگوي پرسش هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي باشد .
يکشنبه، 9 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استراتژي هاي جديد شيطان بزرگ در تقابل با ايران

استراتژي هاي جديد شيطان بزرگ در تقابل با ايران
استراتژي هاي جديد شيطان بزرگ در تقابل با ايران


 

نويسنده: دکتر حسين قريب




 

نگاهي به قطعنامه چهارم شوراي امنيت عليه ايران از ديدگاه الگوهاي تقابل استراتژيک در روابط بين الملل
 

مقدمه
 

در پي برگزاري اجلاس شوراي حکام و سپس وزراي خارجه گروه 1+5 قطعنامه چهارم از سوي شوراي امنيت در تاريخ 87/7/6 ، عليه فعاليت هاي هسته اي ايران صادر شد . در اين قطعنامه ( به شماره 1835 ) هر چند تحريم هاي جديد مطرح نگرديده است ، لکن از ايران خواسته شده است که به قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت در خصوص لزوم تعليق جريان غني سازي اورانيوم پايبند و همچنين پاسخگوي پرسش هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي باشد .
با توجه به محورهاي مذکور ، بايد اذعان کرد که قطعنامه جديد شوراي امنيت متضمن بار حقوقي در خور توجهي براي ايران است و از هم اکنون مي توان پيش بيني کرد که بر اساس محتواي قطعنامه مزبور ، در آينده نيز مطالبات جديدي ازسوي شوراي امنيت عليه ايران دامن زده خواهد شد . از اين رو ، نبايد به فقدان تحريم هاي جديد در قطعنامه مزبور دل خوش کرد يا دچار ساده انديشي گرديد .
اما از آنجا که تمامي کارشناسان بين المللي مي دانند که ساز و کارهاي تصويب قطعنامه ها عليه ايران عمدتا توسط امريکا مديريت و اعمال مي گردد و قاعده بازي را اين کشور تعريف مي کند ، لذا در اين مقاله در نظر است نسبت به استراتژي و الگوهاي تقابل امريکا با ايران ـ که از طريق قواعد و ساز و کارهاي شوراي امنيت اعمال مي شود ـ بررسي تحميل به عمل آيد .
بر اساس اصول کلاسيک روابط بين الملل ، شاخص هاي اساسي رفتار استراتژيک بازيگران منطقه اي و جهاني ( اعم از دولتي و غير دولتي ) ، بر اساس مؤلفه هاي متنوع و پيچيده « قدرت » صورت مي پذيرد . قدرت سازي ( در عرصه هاي مختلف سياسي ، نظامي و اقتصادي ) همواره اقدامي تعيين کننده براي بقا و توسعه همه جانبه هر بازيگر محسوب مي شود . در پي تحولات بين المللي که از دهه 1990 رخ داده ، ابعاد و مؤلفه هاي « قدرت سازي » نيز دچار تغييرات اساسي گرديده و در عرصه هاي سخت افزاري تبلور جدي پيدا کرده و حوزه هاي آن را وسعت و پيچيدگي خاصي بخشيده است . (1)
جابه جايي در سلطه مراتب قدرت ، همواره منوط به تغيير در منابع قدرت است . هر گاه منابع قدرت دچار تغييرات اساسي گردد ، بايد انتظار جابه جايي در سلسله مراتب قدرت را داشت . بديهي است در قالب مفاهيم استراتژيک مزبور ، تهديدات و فرصت ها نيز معني دار مي شوند و ابعاد و دامنه هاي گسترده تري مي يابند . بدين معني که کشورها و يا هر بازيگر جهاني ، تنها در صورت برخورداري از قدرت ( اعم از نرم افزاري و سخت افزاري ) مي تواند از فرصت هاي محيطي استفاده کند و در صورت ضعف ( اعم از نرم افزاري و سخت افزاري ) در تقابل با تهديدات آسيب پذير خواهد بود . (2)
حال بايد ديد که آمريکا جهت بسط قدرت خود ، چرا از ساز و کارهاي سازمان ملل و نهادهاي بين المللي ( آژانس بين المللي اتمي ) براي مقابله با ايران استفاده مي کند ؟ الگوي امريکا براي مقابله با ايران چيست ؟ ضعف و قدرت هاي طرفين ، تهديدات و فرصت هاي متقابل چگونه است ؟

الگوهاي تقابل
 

در عرصه روابط بين الملل ، الگوها و مدل هاي تقابل استراتژيک ، به صورت زير تعريف مي شود :
* الگوهاي متقارن
* الگوهاي نامتقارن
هر يک از الگوهاي مذکور داراي ويژگي هاي خاص خود هستند که به رئوس بعضي از آنها اشاره مي شود :

1 . الگوي متقارن
 

الگوي متقارن تقابل ، داراي ويژگي ها و شاخص هاي ذيل است :
*آشکار
*منظم
*متمرکز
*سريع
*غافلگيرانه
*ضربات مستقيم
*اثربخش

2 . الگوي نامتقارن
 

الگوي نامتقارن تقابل ، داراي ويژگي ها و شاخص هاي ذيل مي باشد :
*غير آشکار
*نامنظم
*غير متمرکز و پراکنده
*بطئي
*ضربات غير مستقيم
*فرسايشي
عمليات نظامي کشورها عليه يکديگر ، نمادي از الگوي متقارن تقابل است که داراي سابقه تاريخي طولاني در عرصه روابط بين الملل مي باشد . معمولا کشورهاي با قدرت بالا در مواجهه و تقابل با کشورهاي ديگر ، از الگوهاي متقارن بهره گيري مي نمايند ، اما کشورهاي ضعيف و يا نهضت هاي آزاد يبخش ، عليه ساير کشورهاي قوي تر و يا حاکميت هاي داخلي خود ، معمولا از الگوهاي نامتقارن بهره مي گيرند .
در پي تحولات دهه هاي اخير که در عرصه روابط بين الملل رخ داده است ، الگوهاي نامتقارن تقابل از اهميت بيشتري برخوردار شده است . الگوي مزبور مي تواند از سوي کشورهاي با قدرت پايين ، متوسط و بالا عليه قدرت هاي بالا به کار گرفته شود و متقابلا حتي از سوي کشورهاي با قدرت بالا نيز پيگيري و اجرا نيز مي شود . اما اين نکته بسيار مهم را بايد در نظر داشت که در ازاي تهديدات « نامنظم » نمي توان صرفا از الگوي تقابل « متقارن » استفاده کرد . براي مواجهه و غلبه بر تهديدات ، توجه به «ماهيت » تهديدات و رعايت اصل « سنخيت » براي مقابله با آنها ضروري است .

الگوهاي مرکب و منعطف تقابل
 

به اقتضاي تحولات بين المللي ، کشورهاي قدرتمند براي پيشبرد اهداف استراتژيک خود ، صرفا از يک الگوي تقابل بهره گيري نمي کنند و از الگوهاي متقارن و نامتقارن به صورت ترکيبي استفاده مي کنند . هر کشور ، متناسب با قدرت و توانايي هاي خود و در جهت بهره گيري از فرصت ها و مقابله با تهديدات و همچنين رعايت اصل « سنخيت » ، داراي سياست هاي استراتژيک « منعطف » و « مرکب » است و به فراخور شرايط محيطي و ... داراي الگوهاي متقارن ، نامتقارن و يا ترکيبي از آن دو ، براي پيشبرد اهداف استراتژيک مي باشد .
امريکا بعد از ماجراي 11 سپتامبر ، بيش از پيش به اهميت و حساسيت الگوهاي نامتقارن توجه پيدا کرده است و در تلاش است همواره ضريب آسيب پذيري خود را نسبت به الگوهاي نامتقارن تقابل کاهش بخشد ( نکته اي که قبلا مورد توجه جدي مقامات امريکايي نبوده است ) و از سوي ديگر براي مقابله با تهديدات خود نيز از الگوي مزبور بهره گيري همه جانبه اي ( اعم از استراتژيکي يا تاکتيکي ) به عمل مي آورد .
امريکا بعد از تجربه و ارزيابي عملياتي خود در کشورهاي افغانستان و عراق که صرفا با بهانه هاي واهي و همچنين در لواي برنامه مبارزه با تروريسم آنها را صورت داد ، به تنوع بخشي در استراتژي ها و مدل هاي تقابل خود با تهديدات منطقه اي تن داده است . امريکا ، در کاربرد مطلق به کارگيري الگوهاي متقارن ، تجديد نظر کرده است و سعي در به کارگيري الگوهاي مرکب تقابل دارد .
اتخاذ استراتژي انقلاب هاي مخملي و رنگين در منطقه آسياي مرکزي و يا تشديد تبليغات و تهاجم فرهنگي و همچنين ساماندهي گروه هاي فشار در کشورهاي هدف ، از جمله مصاديق بارز و آشکار الگوي نامتقارن تقابل امريکا نسبت به کشورهاي مورد نظر محسوب مي شود . دلايل انتخاب الگوي نامتقارن تقابل ، بسيار گسترده و گوناگون است که ذکر آنها در حوصله مباحث اين مقاله نيست ، لکن رعايت اصل اساسي توازن قدرت و همچنين انطباق با تحولات محيطي ، يکي از اصلي ترين دلايل تغيير در الگوهاي تقابل است .
از آنجا که ايران ، به عنوان بازيگر مهم منطقه اي ، داراي شرايط ويژه داخلي و خارجي مي باشد و همچنين قدرت استراتژيک خود را در تحولات منطقه اي و خصوصا وقايع افغانستان و عراق نشان داد و در بحران هاي مذکور نيز رفتارهاي عقلاني را نمايان ساخت ، لذا امريکا براي تقابل با تهديد ايران فاقد توانايي کاربرد « مطلق » الگوي متقارن تقابل است و از الگوي متقارن ، به سوي الگوي جديد « نا متقارن مرکب » روي آورده است و اين موضوع کماکان نيز ادامه دارد .

الگوي نامتقارن مرکب
 

همان طور که ذکر شد ، کشورهايي که داراي قدرت همه جانبه هستند ، از سياست ها ، استراتژي ها و الگوهاي تقابل« مرکب » و «منعطف » استفاده مي کنند . امريکا در مواجهه و تقابل با ايران به سوي بهره گيري از الگوي « نامتقارن مرکب » روي آورده است . دليل اصلي بهره گيري از الگوي مزبور چيست ؟
الگوي نامتقارن مرکب ، الگويي است که با بهره گيري «ترکيبي » از شاخص هاي الگوهاي متقارن و نا متقارن ، در صدد افزايش هزينه ، فشار ،انزوا و ايجاد وضعيت فرسايشي براي کشور هدف مي باشد . در الگوي « نامتقارن مرکب » از ابزارهاي الگوي متقارن ، در جهت تحقق اهداف الگوي نامتقارن بهره گيري مي شود . امريکا با بهره گيري از ابزار شوراي امنيت ، که يکي از گونه هاي مدل متقارن تقابل در عرصه هاي سياسي ، اقتصادي و نظامي است ، اهداف الگوي نامتقارن را جستجو مي کند . به کارگيري « ابزار » هاي الگوي متقارن و پيگيري « اهداف » الگوي ديگر تقابل ، از الزامات الگوي مرکب و منعطف تقابل محسوب مي شود .
از آنجا که ايران :
*داراي حکومت مردمي است ،
*داراي ظرفيت هاي قابل توجه اقتصادي است ،
*داراي قابليت هاي بالقوه و بالفعل نظامي در عرصه صنايع استراتژيک است .
*داراي قدرت تأثير گذار در سطح منطقه است ،
*داراي قدرت تأثير گذار نسبت به افکار عمومي مسلمانان و جامعه جهاني است .
امريکا به سوي تغيير الگوي تقابل از وضعيت نامتقارن به « نامتقارن مرکب »روي آورده است . امريکا براي خنثي سازي نقاط قوت ايران ، نمي تواند صرفا به عمليات نامتقارن بسنده کند و اميدوار به تأثير گذاري به کارگيري انحصاري الگوي نامتقارن نسبت به کارکردهاي استراتژيک جمهوري اسلامي ايران نيز باشد . لذا همواره در پي هزينه سازي هاي متنوع براي کاهش توانايي هاي ايران ، از طريق به کارگيري الگوهاي مختلف تقابل بوده است .
امريکا سعي دارد با به کارگيري الگوي عمليات نامتقارن مرکب ، حوزه هاي قدرت ايران را خدشه دار سازد و هزينه سازي منفي عليه ايران را به صورت همه جانبه پيگيري و عملياتي نمايد .
از آنجا که ايران همسو با قدرت سخت افزاري خود ، داراي قدرت نرم افزاري در خور توجه نيز مي باشد ، لذا امريکا با به کار گيري الگوي مرکب تقابل ، که مشتمل بر عمليات متقارن و نامتقارن با اولويت عمليات نامتقارن ، مي باشد ، عليه ايران اقدامات گسترده اي را آغاز کرده است .
با به کارگيري عمليات « نامتقارن مرکب » از سوي امريکا ، اين کشور اهداف ذيل را جستجو مي نمايد :
*اجماع جهاني عليه ايران
*به کارگيري آراي منفي نهادهاي بين المللي خصوصا سازمان ملل و شوراي امنيت عليه ايران
*نفوذ و همراه ساختن کشورهاي مهم غير متعهد همچون هند و اندونزي عليه ايران
*همراه ساختن چين و روسيه عليه ايران
*تشديد تحريم ها و افزايش هزينه هاي اقتصادي براي ايران
*در پي اهداف مذکور، اهداف مهم ديگري نيز از سوي امريکا دنبال مي شود : (3)
*بزرگنمايي تهديد ايران عليه نظم و نظام بين الملل
*کاهش قدرت مقاومت ايران در پي تحريم هاي اقتصادي
*از دست دادن مشروعيت ايران در نزد ساير بازيگران منطقه اي و جهاني
قطعنامه هاي شوراي امنيت که عليه فعاليت هاي هسته اي ايران تدوين و تصويب مي شود ، تماما در راستاي اهداف مذکور معنا و مفهوم پيدا مي کند ، تا از يک سو ايران را مخالف نظم جهاني و نهادهاي بين المللي قلمداد کند و از سوي ديگر ، شوراي فرسايشي و انفعالي را بر سياست خارجي ايران تحميل نمايد .
محصول تلاش هاي نامتقارن امريکا ، چيزي جز آماده سازي جامعه جهاني و همچنين تضعيف استراتژيک ايران ، براي تحقق ساير اهداف ميان مدت و بلند مدت خود نيست که تدابير و چاره انديشي هاي فعالانه تري را طلب مي نمايد .
هدف و نتيجه اصلي به کارگيري الگوي «نامتقارن مرکب » تقابل امريکا با ايران ، تبديل نمودن ايران به « تهديد » جهاني است . از آنجا که مدل مزبور ، بر « فريب » همه جانبه استوار است ، قطعنامه هاي شوراي امنيت بهترين پوشش براي نهادينه ساختن « فريب افکار عمومي » و همچنين ساير قدرت هاي منطقه اي ، در خصوص تشديد نگراني نسبت به تهديد زايي ايران محسوب مي شود . کاركرد دوگانه الگوي مزبور ـ که مبني بر ارائه چهره « تهديد زا » از ايران و همچنين « فريب سازي » افکار عمومي و جامعه جهاني عليه ايران است ـ ريشه در وضعيت مرکب الگوي تقابل دارد که شرايط جهاني را شکننده تر مي سازد .
بديهي است تصويب هر قطعنامه ، عرصه تحريکات بين المللي ايران را محدوتر مي سازد و دشمن را در جهت بستر سازي تشديد تقابل ، يک گام نزديک تر مي کند .
در الگو و عمليات نامتقارن مرکب ، از آنجا که کارکردها غير آشکار ، بطئي ، غير متمرکز ، غير مستقيم و فرسايشي است . ممکن است در طرف مقابل نوعي «غفلت » نيز ايجاد کند . بنابراين ، وضعيت « مرکب » در الگو از ، يک سو ايجاد « فريب » در افکار عمومي و جامعه جهاني را در نظر دارد و از سوي ديگر ، به « غفلت سازي » در نخبگان سياسي کشور هدف مي پردازد .
پيدايش « غفلت » در نخبگان سياسي ، « ساده انديشي » نسبت به تدابير دشمن را به دست مي دهد که از آفات اساسي و استراتژيک محسوب مي شود . شکل گيري فريب در افکار عمومي شرايط ديپلماسي برکل کشور را کاهش مي دهد که توان مضاعفي را طلب مي کند .به هر حال ، کارکرد دو گانه الگوي « نامتقارن مرکب » تقابل ، ايجاد « غفلت » در حوزه نخبگان سياسي کشور هدف و همچنين بستر سازي « فريب افکار عمومي » در محيط پيرامون است .
عمليات نامتقارن مرکب ، با حصول و کسب دستاوردهاي مذکور ، در نهايت ، در پي کاهش اعتبار کشور هدف است و از طريق زمينه ها ، بسترهاي مختلف براي تحقق ساير اهداف استراتژيک را جستجو مي نمايد . از اين رو ، بايد اذعان کرد که تصويب قطعنامه چهارم ، گام اساسي ديگري به سمت تثبيت تهديد ايران براي جامه جهاني محسوب مي شود و نبايد نخبگان سياسي کشور نسبت به اين امر مهم دچار غفلت گردند . همان طور که ذکر شد ، غفلت نخبگان ، مقدمات ساده انديشي نسبت به تحولات محيطي و تدابير استراتژيک دشمن را در بر دارد و اکتفا به راهکارهاي انفعالي را فراهم مي سازد که تماما خواسته دشمن و از اهداف اصلي به کارگيري الگوي تقابل مرکب است

پي نوشت ها :
 

1 . joseph. NYE , Soft Power,2004 , p22-29.
2 . 1bid , p 32 .
3. a New startegic Direction for U.S Public Diplomacy in the Arab & Muslim World
http : // www . uscpublicdiplomacy . org / index .php/about/whatis- pd-Improving U.S Public diplomacy Toward the Middle East
-www . heritage . org / Research / Nationalsecurity/ hi 838 . cfm
 

منبع: نشريه 15 خرداد شماره 17



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط