کتاب شناسي تاريخي مناقب نگاري اهل بيت(ع) از آغاز تا پايان قرن سوم
چکيده:
کليدواژه ها: مناقب، فضائل، اهل بيت، مناقب نگاري، کتاب شناسي تاريخي.
مقدمه
و فضيلت اهل بيت(ع) و جايگاه منحصر به فرد ايشان شور و انگيزشي در جان برخي محبان و ارادتمندان آنان برپا کرد تا در کشاکش فراز و نشيب هاي سياسي و اجتماعي تاريخ اسلام، به نگارش کتاب ها و رساله هايي در گردآوري و گاه تحليل اين دسته روايات همت گمارند.
نگاهي به عناوين و محتواي کتاب هايي که طي قرن هاي مختلف، در يک موضوع، به رشته تحرير درآمده، ما را با شيوه و گونه هاي مختلف نگارشي در آن موضوع آشنا مي سازد. همچنين از آن جا که در هر برهه يک يا چند شيوه خاص نگارشي از سوي نگارندگان مد نظر قرار گرفته، با اين نگاه مي توان به ميزان رويکرد عالمان، در يک برهه، به يک يا چند شيوه نگارشي در آن موضوع دست يافت. در زمينه مناقب نگاري اهل بيت (ع)نيز همچون ديگر عرصه ها با تنوع سبک يا موضوع تأليف رو به رو هستيم. پس از مطالعه و بررسي آثار نگاشته شده در اين زمينه، بدين نتيجه رسيديم که عناوين و موضوعات اين کتاب ها از هشت دسته يا عنوان کلي خارج نيست:
1. کتاب هايي با عنوان کلي «مناقب، فضائل، تفضيل، فضل و خصائص»؛
2. تک نگاري در يک فضيلت خاص؛
3. اربعين نگاري؛
4. بيان تفسير يا تأويل آيات قرآن در زمينه مناقب اهل بيت(ع)؛
5. توجه به اسناد روايات مناقب و مستندسازي آن ها؛
6. اختصاص باب يا ابواب مناقب در کتب حديثي؛
7. اشاره به مناقب نياکان، خاندان و نزديکان پيامبر و اهل بيت(ع)؛
8. تک نگاري هاي خاص.
هدف ما در اين مقاله آن است که ضمن اشاره به پاره اي از ويژگي هاي کلي نگارش هاي اين حوزه، در پنج قرن نخست اسلامي، آثار نگاشته شده تا پايان قرن سوم هجري را با رعايت سير تاريخي(به تفکيک قرن و براساس زمان درگذشت مؤلفان) ياد کرده، براي آشنايي بيشتر علاقه مندان با اثر و مؤلف آن، به ارائه توضيحاتي چند در اين باره بپردازيم.
1- ويژگي هاي کلي کتب و رسائل مناقب و فضائل اهل بيت(ع)
رسائل نگاشته شده، سخن از شاخصه ها و ويژگي هاي کلي آثار ضروري به نظر مي رسد با بررسي موضوع و محتواي تأليفات انجام گرفته در زمينه ي مناقب و فضائل اهل بيت (ع)در پنج قرن نخست(آغاز قرن اول تا پايان قرن پنجم هجري) نکات زير به دست مي آيد:
1- در اين دوره زماني، در قالب هشت گونه ي تأليفي، بيش از 230 عنوان کتاب يا رساله(بدون در نظر گرفتن تکرار) در زمينه مناقب و فضائل اهل بيت (ع)به رشته تحرير درآمده است.(1)
2- نگارندگان کتب مناقب، با انگيزه هاي مختلفي در اين عرصه گام نهاده اند. دفاع از حقوق مسلم اهل بيت(ع)، اظهار لطف و ارادت به بارگاه آنان، رويارويي با انديشه هاي نادرست مخالفان، پاسخگويي به شبهات موجود و احساس تکليف شرعي در بيان حقايق به عنوان بخشي از انگيزه هاي نگارندگان اين دسته کتاب ها ياد شده است.
3- در تأليف کتب مناقب گاه از مناقب يک امام و گاه دو يا چند امام و گاه همه ائمه(اهل بيت(ع)) سخن گفته شده است؛ به عنوان نمونه مي توان از کتاب هاي مناقب أميرالمؤمنين (ع)نوشته اعمش،(2) تفضيل الحسن و الحسين(ع) نوشته ابويوسف سدوسي(3)، مناقب أهل البيت نوشته ي رواجني(4) و فضائل أهل البيت نوشته ي ابن ابي حاتم رازي(5) نام برد.
4- نگاشته ها در اين زمينه گاه در قالب يک رساله کوتاه و گاه به صورت چندين
مجلد مفصل تدوين شده است؛ به عنوان نمونه رسالةٌ في تفضيل أميرالمومنين علي جميع الانبياء غير محمد(ع) از شيخ مفيد(6) و رسالةٌ في تفضيل اميرالمومنين از کراجکي(7) دو اثر نسبتاً مختصر و کتاب هاي شواهد التنزيل لقواعد التفضيل حسکاني(8) و مناقب الامام اميرالمومنين علي بن أبي طالب کوفي(9) دو اثر نسبتاً مفصل در اين زمينه به شمار مي روند.
5- مجموعه کتاب هاي تأليف شده در اين زمينه گاه به صورت جامع به همه ابعاد مناقب و فضائل اهل بيت(ع) اشاره مي کنند و گاه در قالب رساله ها و تکنگاري ها، تنها به يک يا چند جنبه از جنبه هاي مختلف منقبت اهل بيت(ع) اشاره دارند، از جمله کتاب هاي جامع نگاشته شده در مناقب اهل بيت مي توان از کتاب المن-اقبُ و المثالب قاضي نعمان ابن محمد مغربي(10) يا مناقبُ أهل البيت ابن المغازلي(11) نام برد. از جمله رساله ها و کتاب هايي که تنها به يک جنبه خاص از مناقب اهل بيت (ع)اشاره دارند، عبارت اند از: طرقُ قسيم النار، اثر ابن انباري(12) و بيان ردّ الشمس علي أميرالمومنين اثر ابن شاذان قمي(13).
6- در زمينه ي مذهب يا گرايش مذهبي يا گرايش مذهبي نگارندگان کتب مناقب اهل بيت (ع)نيز بايد گفت از هر دو مذهب مهم و شناخته شده ي اسلامي، يعني تشيع و تسنن، مؤلفان بي شماري در اين زمينه قلم زده اند. در توضيح بيشتر بايد
گفت در ميان فرقه هاي متعدد مذهب تسنن نگارندگاني با گرايش هاي شافعي (به خصوص)، مالکي، حنبلي و معتزلي و در ميان شيعه نيز برخي با گرايش زيدي، به چشم مي خورند؛ براي نمونه حاکم نيشابوري که چندين اثر در زمينه ي مناقب اهل بيت (ع)از خود بر جاي نهاد، شافعي مذهب بوده است. ابن المغازلي مالکي،(14) احمد بن حنبل مؤسس مذهب حنبلي(از مذاهب چهارگانه اهل سنت) و اسکافي معتزلي نيز آثار ارزشمندي در اين باره نگاشته اند. محمد بن سليمان کوفي نيز شيعه ي زيدي بوده است.
7- از آن جا که هويت نويسندگان پاره اي از کتاب هاي فضائل و مناقب مشخص نيست و در متن اين کتاب ها نيز هيچ گونه اطلاعاتي در اين زمينه در دست نيست؛ از اين رو نمي توان درباره مذهب نگارنده يا زمان و مکان تأليف آن آثار داوري نمود. جزءٌ في فضائل اهل البيت اثر ابوالحسن علي بن معروف بزاز(15) و رسالةٌ في فضائل أهل البيت(16)، دو نمونه از اين دسته کتاب ها هستند.
8- برخي از مؤلفان کتب مناقب، به نگارش چندين اثر با عناوين مختلف در اين زمينه دست زده اند. حاکم نيشابوري و شيخ مفيد از جمله اين مؤلفان به شمار مي روند. حديثُ الطير(17)، فضائل فاطمة(18) و مناقب الرضا(ع)(19) از سوي حاکم نيشابوري(20) و کتاب هاي تفضيلُ أميرالمومنين علي سائر أصحابه أو (علي سائر البشر)(21)، تفضيل الائمة علي الملائکة(22)، تفسير الآيات المُنزلة في أميرالمومنين(ع)(23)، الارشاد في معرفة
حُجج الله علي العباد(24)، رسالة في تفضيل أميرالمومنين علي جميع الانبياء غير محمد(ع)(25)، طرق حديث النبي«أنت منّي بمنزلة هارون من موسي»(26)، و کتاب في تأويل قوله «فسألوا أهل الذّکر(27)...» توسط شيخ مفيد به رشته ي تحرير درآمده اند.
9- بخش قابل توجهي از تأليفات در اين زمينه، به صورت خطي باقي مانده و هنوز چاپ نشده اند. بخش ديگري نيز در کتابخانه هاي ساير کشورهاي اسلامي همچون عراق، ترکيه، سوريه و هند قرار دارند. از سرنوشت بخش ديگري از کتاب ها نيز اطلاعي در دست نيست.
10- بيشتر کتاب هاي تأليف شده در اين زمينه با بهره گيري از روايات، به تشريح مناقب اهل بيت پرداخته اند؛ به عنوان نمونه ابن المغازلي در مناقب اهل البيت، محمد بن سليمان کوفي در مناقب أميرالمومنين عليّ بن أبي طالب(ع)، ابن مردويه اصفهاني در مناقبُ عليّ بن ابي طالب، همگي از روايات براي بيان مناقب اهل بيت(ع) بهره گرفته اند.
11- در پاره اي از تأليفات، به هنگام يادکرد مناقب اهل بيت(ع)، به مثالب دشمنان آنان نيز اشاره شده است؛ به عنوان نمونه مي توان از کتاب المعرفة (في المناقب و المثالب) اثر ابراهيم بن هلال ثقفي(28) نام برد. نجاشي اين کتاب را در بردارنده مناقب و مثالب دانسته است. يکي از کامل ترين و شناخته شده ترين کتاب ها در اين باره، کتاب المناقبُ و المثالب قاضي نعمان بن محمد مغربي است که در هر دوره ي تاريخي ضمن اشاره به مناقب اهل بيت (ع)از مثالب دشمنان هم عصر با آنان نيز سخن مي گويد.
12- برخي از کتاب ها نيز به انگيزه ي پاسخ به يک انديشه نادرست يا موضعگيري مخالف درباره اهل بيت (ع)نگارش يافته اند. از نمونه کتاب هاي تأليف شده بدين انگيزه، مي توان به المعيار و الموازنة(في تفضيل علي(ع))
اسکافي(29) و شواهد التنزيل لقواعد التفضيل حاکم حسکاني اشاره کرد.
13- از آن جا که برخي از مؤلفان کتب مناقب در سال هاي پاياني يک قرن و سال هاي آغازين قرن بعدي مي زيسته اند؛ از اين رو تشخيص حدود زماني نگارش آثار آن ها در پاره اي موارد دشوار و گاه غيرممکن است؛ براي مثال اخطب خوارزمي مؤلف کتاب الاربعين في فضائل أميرالمومنين(ع)(30)، در سال 484ه به دنيا آمده و در سال 568 هـ زندگي را بدرود گفته است. از آن جا که کتاب وي به دست ما نرسيده؛ از اين رو نمي توانيم داوري درستي درباره زمان دقيق تأليف اين اثر، در قرن پنجم يا ششم داشته باشيم. هرچند احتمال نگارش کتاب در قرن ششم به مراتب بيشتر است.
همچنين ابوعبدالله بلخي صاحب کتاب مناقب اهل البيت و کلام الأئمة(31) در 522 يا 523 يا 526 هـ از دنيا رفته و به دليل در دست نداشتن کتابش، نمي توان تاريخ نگارش آن را در يکي از دو قرن پنجم يا ششم تعيين نمود.
14- منظور ما از کتب فضائل و مناقب در اين مقاله، کتاب ها يا رساله هايي هستند که تنها بدين موضوع اختصاص دارند؛ از اين رو کتاب هايي که با عناوين و موضوعات ديگر، به صورت استطرادي (حاشيه اي) و به فراخور مطلب از فضائل و مناقب اهل بيت(ع) نيز سخن گفته اند از محدوده بحث ما خارج هستند. البته پيشتر اشاره شد که اين گونه کتاب ها نيز در قالب يک شيوه تأليفي (اختصاص باب يا ابواب مناقب در کتب حديثي ) جاي خواهند گرفت.
15- در سده ي نخست تاريخ اسلام، هر چند اهل بيت (ع)و بسياري از شيفتگان آنان، در برهه هاي مختلف به بيان و نشر مناقب و فضائل اهل بيت (ع)پرداخته اند، اما بر پايه گزارش هاي تاريخي، در اين دوره به دليل رخداد برخي موانع سياسي
و اجتماعي(32)، کتاب يا رساله اي در اين زمينه نگاشته نشده است. به ديگر سخن بايد گفت در اين دوره، احاديث منقبت و فضيلت اهل بيت(ع) سينه به سينه و به صورت مخفيانه به سده هاي بعدي انتقال يافت، تا با بهبود شرايط سياسي و اجتماعي، عرصه نگارش در اين حوزه براي نگارندگان بعدي فراهم آيد.
2. فهرستگان کتب مناقب نگاشته شده در قرن دوم
2. کتاب الفضائل: ابن بن تغلب بن رباح ابوسعيد البکري(141هـ) : از اصحاب امام سجاد، امام باقر و امام صادق (ع)بوده، از آنان روايت کرده و نزد ايشان از جايگاه والايي برخوردار بوده است. امام باقر (ع)به ابان گفت: «در مسجد مدينه بنشين و براي مردم فتوا بده، به راستي که دوست دارم در ميان پيروانم چون تو[ بسيار] ببينم.»
ابان در دانش هايي چون قرآن، فقه، حديث، ادبيات و لغت، پيشگام [ ديگران] بود.(35) کتاب هاي تفسير غريب القرآن و کتاب الفضائل دو نمونه از آثار او به شمار مي روند.(36)
3- مناقب أميرالمؤمنين(ع)، اعمش ابومحمد سليمان بن مهران الاسدي (138 هـ)(37): آقا بزرگ تهراني از اين کتاب با نام مناقب الامير(کرّم الله وجهه) ياد کرده است.(38)
4- کتاب الفضائل، ابومنذر زهير بن محمد الخراساني(162هـ)(39): شيخ او را در
شمار اصحاب امام صادق(ع) ياد کرده است.(40)
5- جزء في خطبة النبي(ع) في يوم الغدير، برواية الخليل بن احمد النحويّ [ الفراهيدي](170هـ): ابوغالب زراري اين رساله را از مشايخ خود سماع کرده است.(41)
6- کتاب الفضائل، زکّار بن الحسن الدينوري العلوي(42): براساس گفته نجاشي، والد شيخ صدوق(علي بن حسين بن بابويه) با يک واسطه از زکّار روايت کرده است.(43) سيد محسن امين، احتمال يکي بودن زکار بن حسن با زکار ابن يحيي را مطرح کرده است. ايشان يکي بودن سند شيخ طوسي در الفهرست به کتاب زکار ابن يحيي واسطي با سند نجاشي به کتاب زکّار بن حسن علوي را دليل سخن خود ذکر کرده است(44). آية الله خوئي در معجم رجال الحديث، با ارائه ي دلايلي چند زکار بن حسن را همان زکار ابن يحيي الواسطي(نفر بعدي) دانسته است.(45)
7- کتاب الفضائل، زکار بن يحيي الواسطي(46): ابن نديم در الفهرست، ذيل نام سليم بن قيس هلالي، او را در زمره ي صاحبان يکي از نخستين مجموعه هاي حديثي شيعه(اصول اربع مائة) بر شمرده است.(47) آقا بزرگ تهراني با توجه به برخي نسخه هاي رجال شيخ طوسي او را در شمار اصحاب امام صادق(ع) ذکرکرده است.(48)
جمع بندي
1- از ميان هشت گونه ي(سبک) تأليفي ياد شده، تنها دو گونه مورد توجه قرار گرفته است. توضيح اين که در اين قرن پنج يا شش کتاب(49) (85% نگاشته ها) با
عنوان کلي مناقب يا فضائل نگاشته شده و يک عنوان رساله (15% نگاشته ها) نيز در قالب تک نگاري در يک فضيلت خاص، به رشته ي تحرير درآمده است.
2- جابر بن يزيد جعفي نخستين کسي است که به نگارش کتابي در فضائل اهل بيت(ع) همت گماشته است.
3- نخستين آثار تأليفي در اين قرن، با عنوان «کتاب الفضائل» نگاشته شده است.
4- نخستين بار اعمش(سليمان بن مهران اسدي) از عنوان کلي «مناقب» در تأليف بهره گرفته است.
5- خليل بن احمد فراهيدي، لغت شناس شهير، نخستين کسي است که تک نگاري در يک فضيلت خاص را در اثر خود در زمينه فضائل اهل بيت(ع)، مورد توجه قرار داده است.
3- فهرستگان کتب مناقب نگاشته شده در قرن سوم
2- ما نزل في القرآن في علي(ع)(ما نزل من القرآن في أميرالمؤمنين(ع)، ابوموسي هارون بن عمر بن عبدالعزيز بن محمد المجاشعي(54): نجاشي او را از اصحاب امام رضا(ع) دانسته است.(55)
3- کتاب المناقب، ابوالمفضل(56) نصر ابن مزاحم بن يسار المنقري العطار
الکوفيّ(212 هـ)(57): نجاشي تمامي کتاب هاي او را «حسان» توصيف کرده است. شيخ طوسي در الفهرست، با پنج واسطه از او نقل روايت کرده است.(58) همو در کتاب رجال، نصر بن مزاحم را از اصحاب امام باقر(ع) مي انگارد(59)، حال آن که مرحوم آية الله خوئي، بنا به دلايلي چند، اين باور را نادرست مي داند.(60)
4- ما نزل في القرآن في أميرالمومنين(ع)، ابوجعفر محمد بن أورمة القميّ(61): آن گونه که نجاشي گويد وي از اصحاب امام رضا (ع) بوده و توقيعي از جانب امام هادي (ع)خطاب به اهل قم، مبني بر برائت او از اتهام غلو صادر شده است. نجاشي با چهار واسطه از ابن اورمه حديث نقل کرده است.(62) شيخ طوسي او را يک بار از اصحاب امام رضا (ع)و ديگر بار در شمار راوياني دانسته است که از ائمه (ع)روايت نکرده اند.(63) نجاشي کتاب هاي او را صحيح مي شمارد.(64)
5- کتاب المناقب، ابوجعفر محمد بن اورمة القميّ(65).
6- کتاب المناقب، ابوزکريا يحيي بن عبدالحميد بن عبدالرحمان الحماني(66): شيخ طوسي نام او را در باب «من لم يرو عنهم(ع)» ذکر کرده است.(67) کحاله تاريخ وفات او را (228 هـ) ذکر کرده است.(68)
7- المعيار و الموازنة (في تفضيل علي(ع)، ابوجعفر الاسکافي محمد بن عبدالله المعتزلي البغدادي(240هـ)(69): ابن نديم اين کتاب را از آن ابن الاسکافي (ابوالقاسم جعفر بن محمد الاسکافي)
دانسته است.(70) سيد عبدالعزيز طباطبايي نيز درباره ي نسبت اين کتاب به فرزند اسکافي سخن گفته، اما با ارائه ي پاره اي دلائل اين احتمال را رد کرده است.(71)
8- المقامات في تفضيل علي(ع)، ابوجعفر الاسکافي محمد بن عبدالله المعتزلي البغدادي(240 هـ)(72): ابن نديم از اين کتاب او نام برده و در ياد کرد او گويد: بلخي درباره او گفته: اسکافي از اهالي سمرقند بود. او در دانش، زيرکي، معرفت، خويشتنداري، بلندهمتي و پاکي از آلودگي ها بي همتا بود. در ميان هم عصران خود بيش از همه عمر کرد. معتصم[ عباسي] سخت شيفته ي او شده بود؛ از اين رو او را منزلت و اختيار بخشيد و شنيده ام هنگامي که اسکافي سخن مي گفت، معتصم با دقت گوش فرا مي داد و همه حاضران در مجلس لب فرو مي بستند. آن گاه که سخنش به پايان مي رسيد، معتصم رو به سوي حاضران کرده، مي گفت: چه کسي از اين گفتار و بيان دامن فرو چيند؟
همچنين خطاب به اسکافي مي گفت: اي محمد! اين روش(اعتقاد) را به کارگزاران بياموز، هرکس از آن ها روي برتافت، مرا آگاه ساز تا با او [ چنان] کنم و به گفته خود عمل مي کرد.
سيد عبدالعزيز طباطبايي به نقل از ابن ابي الحديد، از کتاب ديگري با عنوان تفضيل عليٍّ منسوب به اسکافي ياد کرده که به نظر مي رسد با اين کتاب يکي باشد.(73) ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه، اين کتاب را التفضيل نام نهاده است.(74) طباطبايي به عبارتي از ابن ابي الحديد در ذکر نام کتابي از اسکافي با نام کتاب التفضيل اشاره کرده و اين احتمال را که اين کتاب، کتاب سومي غير از المقامات و المعيار و الموازنه باشد منتفي نمي داند.(75)
9- فضائل علي(ع)، ابوجعفر الاسکافي محمد بن عبدالله المعتزلي
البغدادي(240 هـ)(76): ابن نديم از اين کتاب او نيز نام برده است.(77)
10- کتاب المناقب، ابومحمد بکر بن احمد بن ابراهيم بن زياد بن موسي بن مالک بن يزيد الاشج(78): نجاشي او را از راويان امام جواد(ع) برشمرده است.(79) آقا بزرگ تهراني او را در شمار شيخ برخي مشايخ نجاشي ذکر کرده است.(80)
11- مناقب علي، ابوعبدالله احمد ابن محمد بن حنبل بن هلالي الشيباني (164-241هـ)(81): ابن نديم او را صاحب کتاب الفضائل دانسته که به نظر مي رسد با کتاب مناقب عليٍّ يکي باشد.(82) شيخ طوسي او را در شمار اصحاب امام رضا (ع)ياد کرده است.(83) به احتمال زياد، اين کتاب با کتاب فضائل علي، که سيد عبدالعزيز طباطبايي در جاي ديگر کتاب خود بدان اشاره کرده،(84) يکي باشد.
12- مناقب أميرالمؤمنين(ع)، محمد ابن اسلم الطوسيّ(242هـ)(85): شيخ طوسي او را در شمار اصحاب و راويان امام رضا(ع) ذکر کرده است.(86) سيد محسن امين او را جزء عالمان اهل تسنن ساکن در طوس به هنگام سفر امام رضا (ع)به آن ديار دانسته و بر آن است که وي در نيشابور با امام ديدار نموده و حديث مشهور «سلسلة الذهب» را از آن حضرت نقل کرده است.(87)
13- کتاب المناقب، ابوالحسن علي ابن الحسن بن محمد الطائي الجُرمي الطاطريّ:(88) طاطري استاد حسن بن محمد ابن سماعه(263هـ)(89) است. نجاشي با سه واسطه از او حديث نقل کرده است.(90) شيخ طوسي او را در شمار
اصحاب امام کاظم (ع)ياد کرده است.(91)
14- کتاب الولاية، ابوالحسن علي ابن الحسن بن محمد الطائي الجرميّ الطاطريّ(92).
15- کتاب الفضائل، ابوالحسن علي ابن مهزيار الأهوازيّ(93): از امام رضا و امام جواد (ع)روايت کرده و وکالت امام جواد و امام هادي (ع)را عهده دار بوده است.(94) نجاشي با چهار واسطه از او حديث نقل کرده است(95). با توجه به روايت محمد بن علي بن يحيي الأنصاري از ابن مهزيار در سال 299 هـ(96)، او تا اين سال زنده بوده است و بنا بر استظهار برخي، حدود سال 250هـ از دنيا رفته است.(97)
16- کتاب الفضائل، ابوعبدالله يحيي بن زکريا بن شيبان الکنديّ(98): نجاشي با دو واسطه از او نقل روايت مي کند.(99) کحّاله معتقد است که کندي تا سال 267هـ زنده بوده است.(100)
17- کتاب فضائل أميرالمؤمنين (ع)ابوالحسن معلّي بن محمد البصريّ(101): نجاشي با سه واسطه از او نقل روايت کرده است.(102) او محتواي کتب معلي را به حق نزديک مي داند.(103) شيخ طوسي او را در باب «من لم يرو عنهم(ع)»، کتاب رجال خود جاي داده است.(104) او در الفهرست، نامي از اين کتاب نبرده است.(105)
18- مناقب أهل البيت، ابوسعيد عبّاد ابن يعقوب الرواجني العصفري (250هـ)(106): نجاشي به نقل از ابن غضائري
مي نويسد: ابوسعيد عباد العُصفري با عباد بن يعقوب رواجني يکي است، اما در اثر تدليس ابوسمينه، جدا از او به نظر مي رسد(107).
در گذشت او را يکي از سال هاي 250 يا 271 هـ ذکر کرده اند(108). نجاشي و شيخ طوسي با چهار واسطه از او نقل روايت کرده اند.(109) شيخ طوسي او را «عامّيّ المذهب » خوانده است.(110) شيخ طوسي و ابن شهرآشوب با وجود يادکرد عباد بن يعقوب، از اين کتاب او سخني به ميان نياورده اند.(111)
19- تفضيل بني هاشم علي من سواهم، جاحظ ابوعثمان عمرو بن بحر البصري المعتزلي(255هـ)(112) علي بن عيسي اربلي(693هـ) در جاي جاي کتاب کشف الغمّه، از اين اثر حاحظ با عنوان «رسالة في الترجيح و التفضيل» ياد و گاه مطالبي از آن گزارش کرده است.(113)
20- فضائل سلالة النبي(ع)(جزء في...)، جاحظ ابوعثمان عمرو بن بحر البصري المعتزلي(255هـ)(114): سيد عبدالعزيز طباطبايي درباره اين کتاب گويد:«لعلّة فضل هاشم علي عبدالشمس»(115)
21- فضل هاشم علي عبد شمس، جاحظ ابوعثمان عمرو بن بحر البصري المعتزلي(255هـ)(116): سيد عبدالعزيز طباطبايي در جاي ديگر کتاب خود را از اين کتاب با نام مفاخرة هاشم و عبد
شمس ياد کرده است.(117)
22- کتاب فضل أميرالمومنين(ع)، أبومحمد الفضل بن شاذان بن الخليل الأزدي النيشابوري(النيسابوري)(260هـ)(118): شيخ طوسي او را از اصحاب امام جواد (ع)برشمرده است(119). نجاشي گويد او از امام جواد(ع) و به قولي از امام رضا(ع) روايت کرده است.(120)
23- تفضيل الحسن و الحسين(ع)، ابو يوسف السدوسي يعقوب بن شيبة بن الصلت بن عصفور(182-262هـ)(121): شيخ طوسي به عامي مذهب بودن وي اشاره داشته و با سه واسطه از او روايت نقل کرده است.(122)
24- فضائل علي و تسمية من رَوي عنه من أصحابه، ابويوسف السدوسي يعقوب بن شيبة بن الصلت بن عصفور (182-262هـ): شيخ طوسي و ابن شهرآشوب از اين کتاب با نام «مُسند أميرالمومنين(ع) و أخباره في الجمل و الصفين و النهروان و فضائُله و تسميةُ من روي عنه من أصحابه» ياد کرده اند.(123) سيد عبدالعزيز طباطبايي بر اين باور است که چند کتاب با حرف واو به هم عطف شده اند و کتاب فضائل او به احتمال زياد يکي از آن چند کتاب است.(124)
25- کتاب الفضائل، ابوالقاسم هارون ابن مسلم بن سعدان الکاتب السُّر من رائي(125): شيخ طوسي نام او را در شمار اصحاب امام حسن عسکري (ع)ذکر کرده و گويد:«هارون بن مسلم بن سعدان، الاصل کوفي تحول إلي البصرة ثم تحول إلي بغداد و مات بها...»(126) همو در فهرست مي نويسد:«له رواياتٌ عن رجال الصادق(ع)»(127). نجاشي به ديدار او با امام هادي و امام حسن عسکري(ع)
تصريح و با سه واسطه از او نقل کرده است.(128) روايت او از بُريد بن معاويه، در سلسله سند برخي احاديث، سبب گشته تا آية الله خوئي مدت عمر هارون را حدود 130 سال تخمين زند.(129)
26- کتاب الفضائل، ابراهيم بن رجاء الجحدري(130): شيخ طوسي نام او را در باب «من لم يرو عنهم(ع)» ذکر کرده است(131). نجاشي و شيخ طوسي با چهار واسطه از او روايت کرده اند و بر پايه گزارش اين دو، ابراهيم بن هاشم، بي واسطه از او نقل روايت مي کند.(132) ابن داوود حلي درباره او گويد:«له مجلسٌ يصفُ فيه أبا محمد العسکري(ع)»(133). برخي درگذشت او را در قرن سوم هجري دانسته اند.(134)
27- ما نزل من القرآن في الحسين ابن علي(ع)، ابوجعفر محمد بن احمد ابن يحيي بن عمران الاشعري القمي: او صاحب کتاب نوادر الحکمه است. ابن نديم درباره ي او گويد:«من علماء الشيعة و الروايات و الفقه و له من الکتب... و کتاب ما نزل من القرآن في الحسين بن علي(ع)، رواه ابوعلي بن همام الإسکافي.»(135)
28- مناقب الرّجال، ابوجعفر محمد ابن احمد بن يحيي بن عمران الاشعري القمي(136): شيخ طوسي ضمن اشاره به نام اين کتاب در الفهرست، سه طريق خود به مؤلف آن را ذکر کرده که در هر سه طريق، با سه واسطه از او نقل روايت کرده است.(137) ابن شهرآشوب نيز، در ميان آثار اشعري، از اين کتاب ياد کرده است.(138)
29- فضائل علي، ابن ابي الدنيا
ابوبکر عبدالله بن محمد بن عبيد(281هـ): شيخ طوسي با سه واسطه از او نقل روايت کرده است.(139)همو و ابن شهرآشوب او را «عامّيّ المذهب» خوانده اند. ذهبي در سير أعلام النبلاء، اين کتاب را در شمار تأليف ابن ابي الدنيا ذکر کرده است.(140) ابن نديم(141)، شيخ طوسي(142) و ابن شهرآشوب(143) از او و برخي کتاب هايش ياد کرده اند، اما از اين اثر سخن نگفته اند.
30- الحجة في فضل المکرمين، ابواسحاق ابراهيم بن محمد بن سعيد بن هلال بن عاصم الثقفي(283هـ)(144): شيخ طوسي نام او را در بخش «من لم يرو عنهم(ع)» ذکر کرده است.(145) چنان که از عبارات نجاشي و شيخ برمي آيد، او نخست زيدي مذهب بوده و سپس به اماميه گرويده است.(146)
31- کتاب المعرفة(في المناقب و المثالب)، ابواسحاق ابراهيم بن محمد ابن سعيد بن هلال بن عاصم الثقفي(283هـ)(147): نجاشي اين کتاب را دربردارنده يمناقب و مثالب دانسته است.
32- ما نزل من القرآن في أميرالمؤمنين(ع)، ابوإسحاق ابراهيم بن محمد بن سعيد بن هلال بن عاصم الثقفي(283هـ)(148)، مؤلف کتاب مشهور الغارات. نجاشي طرق مختلف خود به او را ذکر کرده که در برخي از آن ها با سه و در برخي ديگر با چهار واسطه از او نقل روايت کرده است. شيخ طوسي نيز با سه واسطه از او نقل روايت کرده است.
33- کتاب المودة في ذوي القربي، ابوإسحاق ابراهيم بن محمد بن سعيد بن
هلال بن عاصم الثقفي(283هـ)(149).
34- ما نزل من القرآن في علي، حسين بن الحکم بن مسلم الحبري ابوعبدالله الکوفي(286هـ)(150): ابن شهرآشوب از اين کتاب با عنوان ما نزل من القرآن في أهل البيت ياد کرده است.(151) بنا بر گفته سيد عبدالعزيز طباطبايي، اين کتاب يک بار با نام ما نزل من القرآن في أهل البيت(ع)، تحقيق سيد احمد حسيني اشکوري، در قم و بار ديگر با نام تفسير الحبري، تحقيق محمدرضا حسيني جلالي، در بيروت به چاپ رسيده است.(152)
35- بصائر الدرجات في فضائل آل محمد، ابو جعفر محمد بن حسن بن فروخ الصفار الأعرج القمي(290هـ)(153): نجاشي با سه واسطه از او روايت کرده است.(154) شيخ طوسي او را در شمار اصحاب امام حسن عسکري (ع)ياد کرده(155) و در الفهرست، گاه با دو و گاه با سه واسطه از او نقل روايت کرده است.(156) ابن شهرآشوب از اين کتاب با نام بصائر الدرجات في علوم آل محمد(ع) نام برده است.(157) آقا بزرگ تهراني گزارشي از برخي اختلاف نسخه هاي اين کتاب ارائه داده است.(158)
36- کتاب المناقب، ابوجعفر محمد ابن حسن بن فروخ الصفار الأعرج القمي (290هـ)(159).
37- کتاب فضائل أميرالمومنين(ع)، الحسن بن علي بن ابي حمزة البطائني(160): بطائني از امام کاظم (ع)و ابوبصير حديث نقل کرده است.(161) نجاشي و شيخ با چهار
واسطه از او نقل روايت مي کنند.(162) نجاشي او را از ارکان واقفيه دانسته است.(163)
38- کتاب الفضائل، ابوسعيد عبيد ابن کثير بن محمد العامري الکلابي(عبيد ابن محمد بن کثير)(294هـ)(164): نجاشي درباره ي او نوشته:«طعن أصحابنا عليه و ذکروا أنّه يضع الحديث... و له کتاب الفضائل»(165).
ابن شهرآشوب از او ياد کرده، اما از اين اثر وي سخني به ميان نياورده است.(166)
39- فضل أبي طالب و عبدالمطلب و أبي النبي، ابوالقاسم سعد بن عبدالله بن أبي خلف الاشعري القمي(299 يا 301هـ)(167). شيخ طوسي او را معاصر امام حسن عسکري(ع) ذکر کرده، اما نسبت به نقل روايت وي از آن امام، اظهار بي اطلاعي نموده است.(168) شيخ با چهار واسطه از او نقل روايت کرده است.(169) نجاشي پس از اشاره به ديدار او با امام حسن عسکري (ع)گويد که برخي از اصحاب چنين ديداري را بعيد و ساختگي مي دانند.(170) او خود با سه واسطه از سعد نقل روايت کرده است.(171)
40- کتاب بصائر الدرجات(في مناقب السادات)، ابوالقاسم سعد بن عبدالله بن أبي خلف الاشعري القمي (299 يا 301هـ)(172). شيخ طوسي حجم اين کتاب را چهار جلد(يا بخش) ذکر کرده است.(173) ابن شهرآشوب در چندين جاي کتاب مناقب آل أبي طالب از اين کتاب نقل کرده است.(174) آقا بزرگ تهراني پس از يادکرد اين کتاب گويد: آن گونه که
گذشت، کتاب بصائر[ الدرجات] را حسن بن سليمان بن محمد بن خالد حلّي، شاگرد شيخ شهيد و صاحب کتاب إثبات الرجعه خلاصه کرده است.
جمع بندي
1- گستره تأليفات در اين قرن در مقايسه با قرن دوم، حدود شش برابر افزايش داشته است.
2- تنوع گونه هاي تأليفي در اين قرن نيز از دو گونه(سبک)، در قرن دوم، به پنج گونه (175) افزايش يافته است.
3- در قرن سوم هجري نيز همچون قرن دوم، توجه به عنوان کلي «مناقب، فضائل، فضل و تفضيل» در نگارش ها بيش از ديگر سبک هاي تأليفي مورد توجه قرار گرفته است، به گونه اي که بيست و پنج عنوان کتاب و رساله(62/5% کل آثار) از ميان آثار نگاشته شده در اين دوره با اين عنوان به رشته ي تحرير درآمده اند.
4- هفت اثر (17/5% کل آثار)از آثار نگارشي در اين قرن، به شرح و بررسي آيات نازل شده درباره اهل بيت(ع) اختصاص دارند.
5- در اين قرن نيز همچون قرن پيشين، تک نگاري در يک فضيلت خاص کمتر از سوي نگارندگان مورد توجه قرار گرفته است. توضيح اين که در قرن سوم هجري، تنها يک اثر به اين موضوع اختصاص يافته است.(176)
6- دو اثر(5% کل آثار) از آثار نگارشي قرن سوم نيز به فضائل و مناقب خاندان پيامبر (ع)اختصاص دارند.
7- در اين قرن، در قالب يک کتاب با عنوان کتاب المعرفة(في المناقب و المثالب) (177) به صورت کلي و عمومي به
بحث مناقب و فضائل پرداخته شده است.
8- نخستين نگاشته ها در اين قرن به نزول آيات قرآن در شأن اهل بيت(ع) اختصاص دارند. توضيح اين که احمد بن حسن اسفرائيني، هارون بن عمر مجاشعي و محمد بن اورمه قمي نخستين کساني هستند که نزول آيات قرآن درباره اهل بيت (ع)را به عنوان موضوعي براي نگارش اثري در منقبت آنان برگزيده اند.
9- در اين قرن نيز همچون قرن دوم هجري از برخي گونه هاي تأليفي اثري به چشم نمي خورد؛ «اربعين نگاري»، «توجه به اسناد روايات مناقب و مستندسازي آن ها» و «اختصاص باب يا ابواب مناقب در کتب حديثي» سه گونه تأليفي اند که تا پايان قرن سوم هجري مورد توجه مؤلفان کتب مناقب و فضائل قرار نگرفته اند.
10- بسياري از نگارندگان کتب و رسائل مناقب و فضائل اهل بيت(ع) در اين قرن، به نگارش چند اثر در اين زمينه همت گماشته اند؛ به عنوان نمونه مي توان از محمد بن اورمه قمي، علي بن حسن طاطري، ابويوسف يعقوب بن شيبه سدوسي، محمد بن احمد بن يحيي اشعري، محمد بن حسن بن صفار و سعد بن عبدالله اشعري، هريک با دو اثر و ابوجعفر اسکافي، عمرو بن بحر جاحظ هر يک با سه اثر و ابواسحاق ابراهيم بن محمد ثقفي با چهار اثر ياد کرد.
پي نوشت ها :
1.در پژوهش ها و بررسي هاي خود، در پنج قرن نخست اسلامي، به 237 عنوان کتاب و رساله ي نگاشته شده در زمينه مناقب اهل بيت(ع) دست يافتيم.
2. ابومحمد سليمان بن مهران اسدي(148هـ) از صغار تابعين به شمار مي رود که محضر برخي صحابه را درک کرده و از آنان روايت کرده است. همچنين از کبار تابعين روايات بي شماري درباره فضائل امام علي(ع) توسط او نقل شده است: اهل البيت في المکتبه العربية، ص 551، ش 713.
3. يعقوب بن شيبه بن صلت بن عصفور(182-262هـ)، اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 98، ش 187.
4. ابوسعيد عباد بن يعقوب(250هـ)، اهل البيت في المکتبه العربية، ص 598، ش 725.
5. ابومحمد عبدالرحمان بن ابي حاتم محمد ابن ادريس بن منذر(327هـ)، اهل البيت في المکتبه العربية، ص 354، ش 546.
6. محمد بن محمد بن نعمان(413هـ)، مجله تراثنا، «من انباء التراث»، ج28، ص 138.
7. ابوالفتح محمد بن علي بن عثمان(449هـ)، مجله تراثنا، ج49، ص 198.
8. ابوالقاسم عبيدالله بن عبدالله بن احمد النيسابوري(توفي بعد 470هـ).
9. ابوجعفر محمد بن سليمان کوفي قاضي صعده(از بزرگان قرن سوم هجري)، اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 569، ش 716.
10. ابوحنيفه نعمان بن محمد تميمي مغربي(363هـ).
11. ابوالحسن علي بن محمد جلابي واسطي مالکي(483هـ).
12. عبيدالله بن ابي زيد انباري(356هـ)، رجال النجاشي، ص 162.
13. ابوالحسن محمد بن احمد بن علي بن حسن بن شاذان قمي(حدود 415هـ)، مناقب آل ابي طالب، ج2، ص 143؛ کنز العمال، ج12، ص 350.
14.درباره مذهب ابن المغازلي اختلاف نظر وجود دارد. پاره اي او را شافعي مذهب و برخي ديگر مالکي مذهب مي دانند.
15. الذريعه، ج5، ص 102؛ صلة الخلف بموصول السلف، ص 207.
16. نسخه خطي اين کتاب در کتابخانه وزيري (مجموعه 5951، اوراق 30-33) وجود دارد.
17. مناقب آل ابي طالب، ج2، ص 114-115.
18. الذريعه، ج16، ص 258 و 261.
19. همان، ج22، ص 327.
20.ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد بن حمدويه بن نعيم بن الحکم الضبي الطهماني النيسابوري الشافعي المعروف بابن البيع(321-405هـ).
21- رجال النجاشي، ص 401.
22. همان.
23. الذريعه، ج12، ص 183.
24. رجال النجاشي، ص 399.
25. معجم المطبوعات النجفييه، ص 319.
26. رجال النجاشي، ص 401.
27. همان، ص 400.
28. ابواسحاق ابراهيم بن محمد بن سعيد بن هلال بن عاصم الثقفي(283هـ).
29.ابوجعفر الاسکافي محمد بن عبدالله المعتزلي البغدادي(240هـ).
30. ضياء الدين ابوالمؤيد موفق بن احمد مکي خوارزمي، الصراط المستقيم إلي مستحقي التقديم، ج1، ص 153؛ الاربعين في امامه الائمه الطاهرين، ص 33.
31. حسين بن محمد بن خسرو معتزلي، اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 603، ش 730.
32. در برهه اي از قرن اول هجري، مخالفان اهل بيت(ع) کوشيده اند تا از رهگذر منع نقل و تدوين روايات، از نقل، تدوين و گسترش فضائل و مناقب اهل بيت(ع) جلوگيري کنند.
33. رجال النجاشي، ص 128؛ الذريعه، ج16، ص 249.
34. الذريعه، ج2، ص 144.
35. رجال النجاشي، ص 10-11.
36. همان؛ الفهرست، ص 57 و 59.
37. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 551.
38. الذريعه، ج22، ص 321-322.
39. اعيان الشيعه، ج7، ص 72؛ الفهرست، ص 135.
40. رجال الطوسي، ص 210.
41. الذريعه، ج5، ص 101.
42. رجال النجاشي، ص 176.
43. همان.
44. اعيان الشيعه، ج7، ص 62.
45. معجم رجال الحديث، ج8، ص 276.
46. رجال الطوسي، ص 210؛ الفهرست، ص 134.
47. فهرست ابن النديم، ص 275.
48. الذريعه، ج2، ص 150.
49. از آن جا که در يکي بودن زکار بن حسن دينوري با زکار بن يحيي واسطي ترديد وجود دارد؛ از اين رو نمي توان از آمار دقيق نگاشته ها در قرن دوم سخن گفت.
50. رجال النجاشي، ص 93؛ معالم العلماء، ص 52.
51. رجال النجاشي، ص 93.
52. رجال الطوسي، ص 416.
53. الذريعه، ج21، ص 78.
54. رجال النجاشي، ص 439؛ الذريعه، ج19، ص 29.
55. رجال النجاشي، ص 439.
56. در کتاب فهرست ابن النديم، ص 106، لقب وي «ابوالفضل» ذکر کرده است.
57.رجال النجاشي، ص 428؛ الفهرست، ص 255 و 161؛ اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 567.
58. الفهرست، ص 255.
59. رجال الطوسي، ص 147.
60.معجم رجال الحديث، ج20، ص 158-160.
61. رجال النجاشي، ص 330؛ الفهرست، ص 220؛ الذريعه، ج2، ص 106.
62. رجال النجاشي، ص 330.
63. رجال الطوسي، ص 367 و 448.
64. رجال النجاشي، ص 330.
65. همان؛ الفهرست، ص 220؛ الذريعه، ج2، ص 106.
66. الفهرست، ص 261 و 336؛ معالم العلماء، ص 165 و 178.
67. رجال الطوسي، ص 450.
68. معجم المؤلفين، ج8، ص 152.
69. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 502.
70. فهرست ابن النديم، ص 213.
71. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 505 و 506.
72. همان، ص 522.
73. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 99.
74. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج4، ص 73.
75. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 523.
76.همان، ص 361.
77. فهرست ابن النديم، ص 213.
78. رجال النجاشي، ص 109؛ الذريعه، ج12، ص 41.
79. رجال النجاشي، ص 109.
80. الذريعه، ج12، ص 41.
81. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 605.
82. فهرست ابن النديم، ص 285.
83. رجال الطوسي، ص 351.
84. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 361.
85. همان، ص 568.
86. رجال الطوسي، ص 366.
87. اعيان الشيعه، ج1، ص 74.
88. رجال النجاشي، ص 254 و 255؛ الذريعه، ج22، ص 315.
89. رجال النجاشي، ص 254 و 255.
90. همان.
91. رجال الطوسي، ص 341.
92. رجال النجاشي، ص 254-255؛ الفهرست، ص 156؛ معالم العلماء، ص 99؛ الذريعه، ج25، ص 143.
93. رجال النجاشي، ص 253؛ الذريعه، ج4، ص 249.
94.رجال النجاشي، ص 253.
95. همان.
96. همان، ص 145.
97. الاعلام،ج 5، ص 25.
98. رجال النجاشي، ص 442.
99. همان.
100. معجم المؤلفين، ج13، ص 198.
101. رجال النجاشي، ص 418؛ الذريعه، ج2، ص 338 و ج12، ص 280.
102. رجال النجاشي، ص 418.
103. همان.
104. رجال الطوسي، ص 449.
105. الفهرست، ص 247.
106. رجال النجاشي، ص 293؛ سير اعلام النبلاء، ج7، ص 33؛ ج11، ص 536-538؛ اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 598. سيد عبدالعزيز طباطبايي، با توجه به گزارش هاي ذهبي از اين کتاب، به دسترسي وي بدان کتاب اشاره کرده است.
107. رجالا لنجاشي، ص 293.
108. الذريعه، ج1، ص 352؛ اعيان الشيعه، ج1، ص 150 و ج7، ص 410.
109. رجال النجاشي، ص 293؛ الفهرست، ص 192.
110. همان.
111. همان؛ معالم العلماء، ص 123.
112. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 97 به نقل از: بروکلمن، ج3، ص 115.
113. کشف الغمه، ج1، ص 29-30، 37، 41 و 147.
114. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 357؛ به نقل از: بروکلمن، ج3، ص 122.
115. همان.
116. فهرست ابن النديم، ص 209؛ اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 374.
117. همان، ص 511.
118. رجال النجاشي، ص 306-307؛ الفهرست، ص 197-198؛ الذريعه، ج16، ص 265.
119.رجال الطوسي، ص 376.
120. رجال النجاشي، ص 306-307.
121. الفهرست، ص 265؛ معالم العلماء، ص 167؛ اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 98.
122. الفهرست، ص 265.
123. همان، ص 265؛ معالم العلماء، ص 167.
124. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 368.
125. رجال النجاشي، ص 438؛ الذريعه، ج16، ص 251.
126. رجال الطوسي، ص 403.
127. الفهرست، ص 259.
128. رجال النجاشي، ص 438.
129. معجم رجال الحديث، ج20، ص 253.
130. رجال النجاشي، ص 16؛ الفهرست، ص 35؛ معالم العلماء، ص 41؛ الذريعه، ج16، ص 249؛ اعيان الشيعه، ج2، ص 138.
131. رجال الطوسي، 413.
132. رجال النجاشي، ص 16؛ الفهرست، ص 35.
133. رجال ابن داوود، ص 31.
134. موسوعة مؤلفي الاماميه، ج1، ص 229.
135. فهرست ابن النديم، ص 277.
136. الفهرست، ص 221؛ معالم العلماء، ص 138؛ الذريعه، ج22، ص 326 و 327 و ج24، ص 346.
137. الفهرست، ص 221.
138. معالم العلماء، ص 138.
139. الفهرست، ص 170.
140. سير أعلام النبلاء، ج3، ص 403؛ اهل البيت في المکتبه العربية، ص 362.
141. فهرست ابن النديم، ص 236.
142. الفهرست، ص 170.
143. معالم العلماء، ص 111.
144. رجال النجاشي، ص 16-17؛ الفهرست، ص 36-37.
145. رجال الطوسي، ص 414.
146. رجال النجاشي، ص 16-17؛ الفهرست، ص 36-37.
147. رجال النجاشي، ص 17؛ اعيان الشيعه، ج1، ص 143 و 195.
148. همان؛ الفهرست، ص 37؛ معالم العلماء، ص 39؛ الذريعه، ج19، ص 28؛ کشف الحجب و الاستار، ص 457؛ معجم رجال الحديث، ج1، ص 256.
149.رجال النجاشي، ص 17؛ الفهرست، ص 37؛ الذريعه، ج23، ص 254؛ هديه العارفين، ج1، ص 4.
150. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 446.
151. معالم العلماء، ص 178.
152. اهل البيت في المکتبه العربيه، ص 447.
153. رجال النجاشي، ص 354؛ الفهرست، ص 220-221؛ الذريعه، ج3، ص 125.
154.رجال النجاشي، ص 354.
155. رجال الطوسي، ص 402.
156. الفهرست، ص 220-221.
157. معالم العلماء، ص 137.
158. الذريعه، ج3، ص 125.
159. رجال النجاشي، ص 354؛ هديه العارفين، ج2، ص 24؛ الذريعه، ج22، ص 316.
160. رجال النجاشي، ص 36-37.
161. معجم رجال الحديث، ج6، ص 20.
162. رجال النجاشي، ص 36-37؛ الفهرست، ص 101-102.
163.رجال النجاشي، ص 36-37.
164. همان، ص 234.
165. همان.
166. رجال النجاشي، ص 177 -178؛ الفهرست، ص 135؛ معالم العلماء، ص 89.
167. رجال النجاشي، ص 177 -178؛ الفهرست، ص 135؛ معالم العلماء، ص 89.
168. رجال الطوسي، ص 399.
169. الفهرست، ص 135.
170. رجال النجاشي، ص 177-178.
171. همان.
172. همان؛ الفهرست، ص 135؛ معالم العلماء، ص 89.
173. الفهرست، ص 135.
174. مناقب آل ابي طالب، ج1، ص 315 و 332 و ج3، ص 115، 173، 281، 364 و 365.
175. الف) کتاب هايي با عنوان کلي «مناقب، فضائل، تفضيل، فضل و خصائص»؛
ب) تک نگاري در يک فضيلت خاص؛
ج) بيان تفسير يا تأويل آيات قرآن در زمينه مناقب اهل بيت(ع)؛
د) تک نگاري هاي خاص؛
ه) اشاره به مناقب نياکان، خاندان و نزديکان پيامبر و اهل بيت(ع).
176. کتاب الولايه، اثر ابوالحسن علي بن حسن طاطري.
177. اثر ابواسحاق ابراهيم بن محمد بن سعيد ابن هلال ثقفي(283هـ).
1- قمي شيرازي، محمدطاهر، الاربعين في أمامه الائمه الطاهرين، تحقيق مهدي رجائي، قم، المحقق، 1418ق.
2- زرکلي، خيرالدين، الأعلام، چاپ پنجم: بيروت، دارالعلم للملايين، 1980م.
3- امين، سيد محسن، أعيان الشيعه، تحقيق حسن امين، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1371ق.
4- طباطبايي، عبدالعزيز، سمعاني، عبدالکريم بن محمد سمعاني الانساب، تحقيق عبدالله عمر بارودي، بيروت، دارالجنان، 1408ق.
5- طباطبايي، عبدالعزيز، أهل البيت في المکتبة العربية، قم، مؤسسه آل البيت (ع)لإحياء التراث، 1417ق.
6- حلّي، ابومنصور حسن بن يوسف بن مطهر، ايضاح الاشتباه، تحقيق محمد الحسون، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، 1411ق.
7- مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمه الاطهار، تحقيق عبدالرحيم رباني شيرازي، چاپ دوم: بيروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
8- حسيني جلالي، محمدرضا، تدوين السنة الشريفه، چاپ دوم: قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1418ق.
9- مامقاني، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، تهران، جهان، 1352ش.
10- تهراني، آقا بزرگ، الذريعه إلي تصانيف الشيعه، چاپ سوم، بيروت، دارالاضواء، 1403ق.
11- غضائري، احمد بن حسين بن عبيدالله، رجال ابن الغضائري، محمدرضا حسيني جلالي، قم، دارالحديث، 1422ق.
12- حلي، حسن بن علي بن داوود، رجال ابن داوود، تحقيق محمد صادق بحرالعلوم، نجف، مطبعة الحيدريه، 1392ق.
13- طوسي، ابوجعفر محمد بن حسن، رجال الطوسي، تحقيق جواد قيومي، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، 1415ق.
14- ذهبي، شمس الدين محمد بن احمد، سير اعلام النبلاء، چاپ نهم، بيروت، مؤسسه الرساله، 1413ق.
15- عزّ الدين عبدالحميد بن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بي جا، دار إحياء الکتب العربيه، 1378ق.
16- عاملي، علي بن يونس، الصراط المستقيم إلي مستحقي التقديم، تحقيق محمدباقر بهبوديف قم، المکتبه المرتضوية لإحياء الآثار الجعفريه، 1384ق.
17- روداني، محمد بن سليمان، صلة الخلف بموصول السلف، تصحيح محمد حجي، بيروت، دارالغرب الاسلامي، 1988م.
18- فصلنامه علوم حديث، شماره 8، قم، دارالحديث، تابستان 77.
19- ابوالفرج محمد بن ابي يعقوب اسحاق بن نديم، فهرست ابن النديم، تحقيق رضا تجدد، بي جا، بي تا.
20- طوسي، ابوجعفر محمد بن حسن، الفهرست، تحقيق جواد قيومي، قم، مؤسسه نشر الفقاهه، 1417ق.
21- نجاشي، ابوالعباس احمد بن علي بن احمد ابن عباس، فهرست أسماء مصنفي الشيعه (رجال النجاشي)، تحقيق موسي شبيري زنجاني، چاپ پنجم: قم، مؤسسه النشر الاسلامي، 1416ق.
22- گلبرگ، اتان، کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ترجمه علي قرائي و رسول جعفريان، قم، کتابخانه عمومي آية الله العظمي مرعشي نجفي، 1371ق.
23- کنتوري، سيد اعجاز حسين، کشف الحجب و الاستار، چاپ دوم: قم، 1409ق.
24- الأربلي، ابوالحسن علي بن عيسي بن أبي الفتح، کشف الغمة في معرفة الأئمه، چاپ دوم: بيروت، دارالاضواء، 1405ق.
25- متقي هندي، کنز العمال، تحقيق بکري حياني و صفوة السقا، بيروت، مؤسسه الرساله، 1409ق.
26- الجزري، عز الدين ابن الاثير، اللباب في تهذيب الانساب، تحقيق احسان عباس، بيروت، دار صادر، بي تا.
27- طباطبايي، عبدالعزيز، مجله تراثنا، مقاله من انباء التراث، قم، 1408ق.
28- ابن شهرآشوب سروي مازندراني، ابو عبدالله محمد بن علي، معالم العلماء في فهرست کتب الشيعه و اسماء المصّنفين منهم قديماً و حديثاً، چاپ دوم: نجف، المطبعه الحيدريه، 1380ق.
29- ياقوت حموي، معجم البلدان، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1399ق.
30- کحاله، عمررضا، معجم المؤلفين، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي تا.
31- ـــــــ، معجم قبائل العرب، چاپ دوم: بيروت، دارالعلم للملايين، 1388ق.
32- موسوي خويي، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث، چاپ پنجم: بي جا، مرکز نشر الثقافه الاسلاميه، 1413ق.
33- ابن شهرآشوب، سروي مازندراني، ابوعبدالله محمد بن علي، مناقب آل ابي طالب، تحقيق لجنة من أساتذة النجف الاشرف، نجف، مطبعة الحيدريه، 1376ق.
34- ابن المغازلي، علي بن محمد، مناقب اهل البيت، تحقيق محمدکاظم محمودي، تهران، المجمع العالمي للتقريب بين المذاهب الاسلاميه، 1427ق.
35- مجمع الفکر الاسلامي، موسوعة مؤلفي الاماميه، قم، معاونت آموزشي پژوهشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1420ق.
36- بغدادي، اسماعيل پاشا، هدية العارفين، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي تا.
37- اميني، محمدهادي، معجم المطبوعات النجفيه، نجف، مطبعة الآداب، 1385ق.
منبع: نشريه مشکوة، شماره 102.