مردي از سرزمين پرواززندگي و شهادت سرهنگ خلبان شهيد جواد اميني

تنکابن با دامنه هاي سرسبز و نسيم هاي ملايم درياي مازندران از سال 1333 خورشيدي- زمان تولدش- به جواد طراوت و شادابي مي بخشيد و روزهاي کودکي اش را به سال هاي تجربه و کسب علم پيوند مي زد. دانش در کنار کسب تجربه هاي روزانه در لايه هاي انديشه ي او انباشته مي شد و بر حجم تعقل و تفکرش مي افزود و دست او را در برگزيدن روش ها و رفتارهاي درست فردي و اجتماعي مي گرفت، تا اين که انباشت علم و تجربه اش به پايه ديپلم رسيد.
چهارشنبه، 19 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مردي از سرزمين پرواززندگي و شهادت سرهنگ خلبان شهيد جواد اميني

مردي از سرزمين پرواززندگي و شهادت سرهنگ خلبان شهيد جواد اميني
مردي از سرزمين پرواززندگي و شهادت سرهنگ خلبان شهيد جواد اميني


 

نویسنده: مسعود آب آذری




 
مردي از سرزمين پرواز
زندگي و شهادت
سرهنگ خلبان شهيد
جواد اميني
مردي از سرزمين پرواز
زندگي و شهادت سرهنگ خلبان شهيد جواد اميني
در شهر پرواز چشم به جهان گشود. شهري که زادگاه پرنده هاي سبک بالي چون: معصومي، شيرودي، جهاندار، بيگي و خود او بود.
تنکابن با دامنه هاي سرسبز و نسيم هاي ملايم درياي مازندران از سال 1333 خورشيدي- زمان تولدش- به جواد طراوت و شادابي مي بخشيد و روزهاي کودکي اش را به سال هاي تجربه و کسب علم پيوند مي زد.
دانش در کنار کسب تجربه هاي روزانه در لايه هاي انديشه ي او انباشته مي شد و بر حجم تعقل و تفکرش مي افزود و دست او را در برگزيدن روش ها و رفتارهاي درست فردي و اجتماعي مي گرفت، تا اين که انباشت علم و تجربه اش به پايه ديپلم رسيد.
آن قدر ذهن او وسيع و روح او تشنه ي علم و دانش بود که پايان دبيرستان را دروازه ي ورود به وادي ديگري جهت فراگيري مي ديد. از اين رو دري جديد از کسب مهارت و تخصص در زندگي اش باز شد و در دي ماه 1354 به استخدام هوانيروز درآمد.
گفتن از مهارت هاي پروازي خلبان جواد اميني و خاطرات کوتاه و بلند او بهتر از شرح سير مدارج و مراحل خلباني اوست. به هرحال او هم مثل دانش آموختگان خلباني هوانيروز دوره هاي مختلف آموزشي را با پشت کار، موفقيت و سربلندي سپري کرد و به مرحله ي عملي کار خودش يعني به پرواز در آوردن بالگردهاي مختلف به ويژه 214 (ترابري) و اجراي مانورهاي پروازي در شرايط خاص و يا معمولي رسيده بود.
از آن جايي که انساني دقيق، منضبط، باهوش و خوش استعداد بود، آموزش هاي کلاسيک و تجربه هاي پروازهاي آموزشي را با خلاقيت، ابتکارعمل و شجاعت خودش توامان مي کرد و پروازهايي را به نمايش مي گذاشت که همه ي استادان آموزش دهنده و دوستان همکلاس را متحير مي نمود. خلباني ورزيده، آماده، چابک و با مهارت فوق العاده که نخسيتن گزينه براي پروازها در شرايط سخت و بحراني بود.
به روايت دوستان همکارش در کرمانشاه- طي سال هاي جنگ بيشترين مأموريت را انجام مي داد.
وقتي درايلام خدمت مي کرد يک بار چندين فروند هوايپماي دشمن به محل استقرار هوانيروزحمله کردند. هدف دشمن انهدام انبار مهمات و بالگردهاي موجود در منطقه بود. از طرف فرماندهي عمليات اعلام شد که بالگردهاي منطقه هر چه سريع تر بايد تخليه شوند. خلبان اميني بدون معطلي به طرف يکي از بالگردهاي 214 رفت و آن را از زمين بلند کرد.
هواپيماهاي دشمن او را تعقيب کردند، اما جواد با خون سردي تمام پرواز مي کرد و گاهي هم مانوري مي داد که مورد هدف راکت هاي هواپيماهاي عراقي قرار نگيرد. در همين حين ناگهان موتور بالگرد او کمپرسوراستال کرد. يعني يک لحظه موتور متوقف شد. اما خلبان اميني بدون آن که دست و پايش را گم کند و يا از هواپيماهاي تعقيب کننده عراقي بترسد، به هر طريق ممکن بالگردش را کنترل کرد و توانست از تنگ قوچعلي ايلام بگذرد و در منطقه ي امن تري فرود
بيايد و اين وسيله ي گران قيمت را در آن روزرهاي سخت جنگ فقط حفظ نمايد.
بالگرد جواد در طول جنگ بارها دچار سانحه هوايي شد و حتي تير هم خورد، اما او توانست از مهلکه هاي مختلف خودش را نجات دهد.
اکثر فرماندهان هوانيروز معتقد بودند که اي کاش مي شد خلبان هايي مثل جواد اميني و رجبعلي محمدي دو دوره 30 ساله خدمت کنند تا از آن ها بيشترين استفاده و بهره برداري به عمل آيد و مهارت و تخصص آن ها در اختيار نسل هاي بعدي قرار گيرد.
خلبان جواد اميني بيش از دو هزار و پانصد ساعت پرواز داشت. اين يک رکورد پروازي است. آن هم در زمان جنگ و شرايط بحراني خاص آن دوره.
مشهور است که در خطرناک ترين مأموريت ها وارد عمل مي شد. وقتي بالگرد شيرودي مورد اصابت گلوله ي دشمن قرار گرفت و سقوط کرد جواد سراسيمه خودش را به او رساند و با چشماني اشک بار پيکر شهيد شيرودي را از منطقه خارج کرد.
جواد از نخستين خلبانان پايگاه هوانيروز شهيد کشوري کرمانشاه بود، چه قبل از جنگ با حضور در درگيري هاي داخلي کوهستان هاي غرب و چه در دوران جنگ.
حضور داوطلبانه براي کمک رساني به آسيب ديدگان حوادث طبيعي از فعاليت هاي هميشگي و معمول او به شمار مي رفت. به ويژه در جريان کمک رساني به آسيب ديدگان زلزله ي رودبار خيلي پرواز کرد.
خلبان بالگرد214، جواد اميني، به همراه تيمسار دادبين، بارها در کردستان جهت شناسايي مناطق پرواز کرد. چه روزها وشب هايي که تيمسار دادبين را لابه لاي کوه هاي بلند کردستان پياده مي کرد و چند ساعت يا چند روز بعد دوباره به نقطه اي معين مي رفت و او را سوار مي کرد و به پايگاه برمي گرداند. حاصل اين پروازها و پياده وسوار شدن هاي تيمسار دادبين به همراه خلبان تيزپرواز214، ارائه طرح جامع پاک سازي غرب از گروهاي تجزيه طلب بود که با موفقيت اجرا شد. البته جواد همين پروازها را با سپهبد شهيد صياد شيرازي هم در نقاط ديگري انجام داد.
حضور تأثيرگذاري سرهنگ خلبان جواد اميني در عمليات هاي فتح المبين و بيت المقدس بر هيچ کس پوشيده نيست و پروازهاي مهمي که در منطقه ي غرب کشور انجام داد.
مردان بزرگ، خدمت گزار و مسئوليت شناس در بستر خواب نمي ميرند بلکه در حال انجام خدمت صادقانه به مردم جان به جان آفرين تسليم مي کنند.
سرهنگ خلبان جواد اميني پس از 29 سال خدمت صادقانه در تاريخ 9 خرداد 1383 هنگام انجام وظيفه، وقتي استاندار وقت قزوين و چند تن از همراهان را با بالگرد 214 براي بازديد از خسارات زلزله ي منطقه ي کوهستاني شمال قزوين مي برد، به خاطر جدا شدن مست(MAST)-نگهدارنده ي ملخ- از ترانس ميشن بالگرد، در ارتفاعات کارند چال البرز سقوط مي کند و به همراه همه ي سرنشينان خدمت گذار به شهادت مي رسد. جسم پاک او را در شهر تنکابن به خاک مي سپارند، اما ياد و خاطره ي او براي هميشه در دل هاي مردم ايران به ويژه هم شهريانش خانه مي کند.
مردي که از شهر پرواز به پرواز در آمده بود، در بلندي هاي البرز خانه مي گيرد و براي خود سکوي معراج مي سازد و براي هميشه راه آسمان را در پروازي جاودانه در پيش مي گيرد.
منبع: آب آذری .مسعود / عبور از نهایت / انتشارات سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش / تهران :چاپ اول .1386




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.