تأثيرات تنظيم خانواده در سلامت جوامع بشري
نويسنده: آرزو پورنادر
امروزه تنظيم خانواده به عنوان يک اصل در زندگي افراد بشري در نظر گرفته مي شود. در جوامعي که ميزان باروري بالاست زنان ناگزير حاملگي هاي مکرر و با فواصل کوتاهي دارند. در چنين وضعيتي، ميزان ضايعات حاملگي بالا، ميزان مرگ ومير نوزادان زياد، فقر غذايي شايع و رشد عقلي و جسمي کودکان اغلب غير عادي است. مادران نه تنها از عوارض و بيماريهاي دوران بارداري و زايمان در رنج هستند، بلکه در مقابل عوارض و حوادث عمومي نيز مقاومت کمتري دارند. بدليل درگيري دايم آنها در مراقبت از اطفال متعدد، آنهم در شرايط نامناسب، کمتر فرصتي بدست مي آورند که از خدمات بهداشتي، اگر هم وجود داشته باشد، استفاده نمايند.
معمولاً مادراني که کمتر از 20 سال و يا بيش از 35 سال داشته باشند، بهنگام بارداري، بيشتر در معرض مرگ هستند. حاملگي هاي مکرر به فواصل کوتاه، خطر سقط و نارس بودن طفل را افزايش مي دهند. علاوه براين وقتي شير مادر تنها غذاي طفل باشد وقوع بارداري مجدد با فاصله ي کوتاه از زايمان پيشين، مانع استفاده ي طفل از شير مادر شده و وي را مستعد ابتلا به بيماريهاي سوء هاضمه مي سازد. براساس تحقيقات سازمان جهاني بهداشت، سالانه قريب سيصد هزار نفر بر اثر سقط هاي غير قانوني جان خود را از دست داده و سلامتي عده بيشماري نيز مورد تهديد قرار مي گيرد که هرگاه زوجها برنامه هاي تنظيم خانواده را رعايت نموده و به وسايل مؤثر پيشگيري از حاملگي دسترس داشته باشند، شايد ديگر نيازي به سقط جنين هاي پنهاني نباشد.
بررسيها نشان داده اند که با افزايش بعد خانواده، هزينه ي سرانه ي مواد غذايي کمتر شده و در نتيجه کمبودهاي غذايي و سوء تغذيه شايع خواهد بود. سوء تغذيه اگر چه مستقيماً موجب مرگ و مير نمي شود، ليکن باعث ابتلاي اطفال به بيماريهاي عفوني گرديده و مرگ و مير ناشي از آنها را افزايش مي دهد. از سوي ديگر در جوامع با باروري و رشد زياد جمعيت که تعداد افراد کمتر از 15 سال در آنها چشمگير و قابل ملاحظه است، بيشترين نياز بهداشتي، مراقبت هاي مادران و کودکان آنهاست و حجم درمان و مراقبت مورد نياز اطفال و کودکان به مراتب بيش از حجم مورد نياز در افراد جوان و ميانسال مي باشد. چرا که کودکان و اطفال بيشتر درمعرض بيماري و مرگ و مير قرار مي گيرند تا افراد جوان و ميانسال. از اين رو نسبت بالاتري از جمعيت به پزشک، تخت بيمارستاني و ديگر خدمات درماني نياز خواهند داشت بر اساس تحقيقات انجام گرفته در کشورهاي رو به توسعه حدود نيمي از زنان در زايش هاي خود از امکانات، تکنولوژي و تسهيلات پزشکي و بهداشتي استفاده مي کنند در حالي که در جوامع صنعتي اين شاخص حدوداً 100 درصد است. اين جريان براي جوامع رو به توسعه نسبت بالايي از مرگ و مير اعم از مرگ و مير اطفال و مادران حين زايمان را بر جاي مي گذارد. در حالي که کشورهاي پيشرفته و صنعتي حداقل نسبت مرگ و مير را دارا مي مي باشند. برآوردها نشان مي دهند که گروه هاي در سن باروري به طور متوسط در غرب افريقا 3 درصد از ابزار پيشگيري استفاده مي کنند. اين در حالي است که در گوشه ي ديگري از کشورهاي در حال توسعه يعني جايي نظير هنگ کنگ 64 درصد از افراد در سنين باروري از ابزار کنترل مواليد استفاده مي کنند. اطلاعات و آمار نشان مي دهند که هنوز در بسياري از جوامع در حال توسعه زندگي مي کنند و نصف جمعيت اين کشورها زير 25 سال قرار دارند که در سال هاي آينده والدين جامعه را تشکيل خواهند داد از هم اکنون بايد آنها را آموزش داد که چگونه با رعايت برنامه هاي تنظيم خانواده و فاصله گذاري مناسب بين تولد فرزندان خود بتوانند سلامت يکايک اعضاي خانواده را تأمين نمايند. بايد به اين افراد ضمن بيان حقايقي درباره اثرات مثبت تنظيم خانواده در سلامت و بهداشت افراد به خطرات ناشي از عدم توجه به اين مهم نيز هشدار داد، تا در سايه کسب آگاهي هاي لازم، مشارت فعال در جهت اعمال سياست هاي جمعيتي مبتني بر کنترل مواليد در جامعه خود به عمل آورند.
با توجه به مطالب گفته شده، تأثيرات مثبت تنظيم خانواده و فاصله گذاري مناسب، در سلامت و بقاي مادران و کودکان آنان به روشني مشخص است زيرا والدين مي توانند وقت کافي براي فرزندان خود صرف نمايند و کودکان آنها مي توانند از غذا، لباس، آسايش، رفاه و مراقبتهاي کافي برخوردار باشند.
داشتن فرزند کمتر در خانواده باعث رسيدن مواد غذايي بيشتر به آنها و در نتيجه موجب تأمين سلامتي بهتر اعضاي خانواده خواهد شد. به دليل وضع مالي مناسب تر، تحصيل آموزش در خانواده بهتر خواهد بود. کودکاني که بين آنها فاصله مناسب رعايت شده باشد، در مدرسه نيز موفق ترند، چون قويتر و سالمتر مي باشند و نهايتاً اين امر به سلامت بودن انسان هاي نسل فردا منجر خواهد شد.
منابع: کتاب راهکارهاي تنظيم خانواده تاليف مهندس اسماعيل دل پيشه
منبع: نشريه پيام پزشک، شماره 60.
معمولاً مادراني که کمتر از 20 سال و يا بيش از 35 سال داشته باشند، بهنگام بارداري، بيشتر در معرض مرگ هستند. حاملگي هاي مکرر به فواصل کوتاه، خطر سقط و نارس بودن طفل را افزايش مي دهند. علاوه براين وقتي شير مادر تنها غذاي طفل باشد وقوع بارداري مجدد با فاصله ي کوتاه از زايمان پيشين، مانع استفاده ي طفل از شير مادر شده و وي را مستعد ابتلا به بيماريهاي سوء هاضمه مي سازد. براساس تحقيقات سازمان جهاني بهداشت، سالانه قريب سيصد هزار نفر بر اثر سقط هاي غير قانوني جان خود را از دست داده و سلامتي عده بيشماري نيز مورد تهديد قرار مي گيرد که هرگاه زوجها برنامه هاي تنظيم خانواده را رعايت نموده و به وسايل مؤثر پيشگيري از حاملگي دسترس داشته باشند، شايد ديگر نيازي به سقط جنين هاي پنهاني نباشد.
بررسيها نشان داده اند که با افزايش بعد خانواده، هزينه ي سرانه ي مواد غذايي کمتر شده و در نتيجه کمبودهاي غذايي و سوء تغذيه شايع خواهد بود. سوء تغذيه اگر چه مستقيماً موجب مرگ و مير نمي شود، ليکن باعث ابتلاي اطفال به بيماريهاي عفوني گرديده و مرگ و مير ناشي از آنها را افزايش مي دهد. از سوي ديگر در جوامع با باروري و رشد زياد جمعيت که تعداد افراد کمتر از 15 سال در آنها چشمگير و قابل ملاحظه است، بيشترين نياز بهداشتي، مراقبت هاي مادران و کودکان آنهاست و حجم درمان و مراقبت مورد نياز اطفال و کودکان به مراتب بيش از حجم مورد نياز در افراد جوان و ميانسال مي باشد. چرا که کودکان و اطفال بيشتر درمعرض بيماري و مرگ و مير قرار مي گيرند تا افراد جوان و ميانسال. از اين رو نسبت بالاتري از جمعيت به پزشک، تخت بيمارستاني و ديگر خدمات درماني نياز خواهند داشت بر اساس تحقيقات انجام گرفته در کشورهاي رو به توسعه حدود نيمي از زنان در زايش هاي خود از امکانات، تکنولوژي و تسهيلات پزشکي و بهداشتي استفاده مي کنند در حالي که در جوامع صنعتي اين شاخص حدوداً 100 درصد است. اين جريان براي جوامع رو به توسعه نسبت بالايي از مرگ و مير اعم از مرگ و مير اطفال و مادران حين زايمان را بر جاي مي گذارد. در حالي که کشورهاي پيشرفته و صنعتي حداقل نسبت مرگ و مير را دارا مي مي باشند. برآوردها نشان مي دهند که گروه هاي در سن باروري به طور متوسط در غرب افريقا 3 درصد از ابزار پيشگيري استفاده مي کنند. اين در حالي است که در گوشه ي ديگري از کشورهاي در حال توسعه يعني جايي نظير هنگ کنگ 64 درصد از افراد در سنين باروري از ابزار کنترل مواليد استفاده مي کنند. اطلاعات و آمار نشان مي دهند که هنوز در بسياري از جوامع در حال توسعه زندگي مي کنند و نصف جمعيت اين کشورها زير 25 سال قرار دارند که در سال هاي آينده والدين جامعه را تشکيل خواهند داد از هم اکنون بايد آنها را آموزش داد که چگونه با رعايت برنامه هاي تنظيم خانواده و فاصله گذاري مناسب بين تولد فرزندان خود بتوانند سلامت يکايک اعضاي خانواده را تأمين نمايند. بايد به اين افراد ضمن بيان حقايقي درباره اثرات مثبت تنظيم خانواده در سلامت و بهداشت افراد به خطرات ناشي از عدم توجه به اين مهم نيز هشدار داد، تا در سايه کسب آگاهي هاي لازم، مشارت فعال در جهت اعمال سياست هاي جمعيتي مبتني بر کنترل مواليد در جامعه خود به عمل آورند.
با توجه به مطالب گفته شده، تأثيرات مثبت تنظيم خانواده و فاصله گذاري مناسب، در سلامت و بقاي مادران و کودکان آنان به روشني مشخص است زيرا والدين مي توانند وقت کافي براي فرزندان خود صرف نمايند و کودکان آنها مي توانند از غذا، لباس، آسايش، رفاه و مراقبتهاي کافي برخوردار باشند.
داشتن فرزند کمتر در خانواده باعث رسيدن مواد غذايي بيشتر به آنها و در نتيجه موجب تأمين سلامتي بهتر اعضاي خانواده خواهد شد. به دليل وضع مالي مناسب تر، تحصيل آموزش در خانواده بهتر خواهد بود. کودکاني که بين آنها فاصله مناسب رعايت شده باشد، در مدرسه نيز موفق ترند، چون قويتر و سالمتر مي باشند و نهايتاً اين امر به سلامت بودن انسان هاي نسل فردا منجر خواهد شد.
منابع: کتاب راهکارهاي تنظيم خانواده تاليف مهندس اسماعيل دل پيشه
منبع: نشريه پيام پزشک، شماره 60.