آن دست‌ها

از جنس كدام حرف است، آن پينه‌ها روي دستان تو دست‌هايي كه زماني آب را و بابا را و نان را خوب نوشت؟ از جنس كدام كتاب است آن دست‌ها كه برگ‌هاي كاهي‌اش تُردتر از برگ درختان است ولي در پاييز هم‌چنان سبز مي‌ماند؟
شنبه، 29 بهمن 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آن دست‌ها

آن دست‌ها
آن دست‌ها


 

نویسنده : محدثه رضايي




 

از جنس كدام حرف است، آن پينه‌ها روي دستان تو دست‌هايي كه زماني آب را و بابا را و نان را خوب نوشت؟

از جنس كدام كتاب است آن دست‌ها

كه برگ‌هاي كاهي‌اش

تُردتر از برگ درختان است

ولي در پاييز

هم‌چنان سبز مي‌ماند؟

از جنس كدام خستگي است

آن دست‌ها

كه هنوز مي‌شود به آنها تكيه د اد

و نهراسيد از آن همه درد؟

آن دست‌ها را مي‌شناسم

آن دست‌ها انگار

دست‌هاي من است

دست‌هاي آسمان است

و دست‌هاي خدا

آن دست‌ها جايي ميان روزها

شب را پاك مي‌كند

آن دست‌ها

كه با كرم‌هاي خوش‌بو بيگانه است

آن دست‌هاي سحرخيز

آن دست‌هاي بدون دستكش

دست‌هاي بي‌هراس

دست‌هاي زبردست

دست‌هاي داستان‌هاي دوست‌داشتني

دست‌هاي...

دست‌ها بالا مي‌روند

بالا و بالاتر

دست‌هايي پر از تاروپود پينه‌ها

دست‌هايي پر از روزهاي خط خورده

دست‌هايي پر از صداي سكه‌هاي پايان كار

دست‌هايي پر از صداي آينه

وقتي آخرين اشعه‌هاي خود را

به تصور غروب مي‌بخشد

و دست‌ها مي‌كارند و مي‌كارند و مي‌كارند

پينه‌ها رشد مي‌كنند و رشد مي‌كنند و رشد مي‌كنند

باغچه‌اي پر از پينه سرمايه‌هاي آن دست‌هاست

و من اما باور نمي‌كنم

باور نمي‌كنم

آن دست‌ها

آن دست‌هاي ناشناس

دست‌هاي پدر من است

دست‌هاي پدر من اين شكلي نبود

آنجا كه دستان مادر را گرفته بود

و رو به دوربين مي‌خنديد

منبع ماهنامه قاصدک شماره 52



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط