خلق يک فضاي ايده آل با ايجاد تعادل در آن
نويسنده: سارا ابراهيمي
کارشناس طراحي داخلي
کارشناس طراحي داخلي
طراحي داخلي با رويارويي و ترکيب بين تضادها مي کوشد يک ارتباط فيزيکي و معنايي، متناسب با ريتم و آهنگ وجودي درون خود انسان را در او پيدا کند. که اين حس در ذات تمامي انسان ها از ازل تا ابد وجود داشته و خواهد داشت و چيزي نيست جز حس زيبايي شناختي، يعني هر انساني بالفطره مي تواند زشتي را از زيبايي تشخيص دهد.
پس کافي است ضرب آهنگ هندسه فضاي شما با فطرت و ذات اصيل درونتان هم آهنگ باشد.
اين هماهنگي جز با تعادل بين تضادها حصول نمي يابد. اين تضادها هم مانند ضديت هاي دروني خود ما و دنياي اطراف ما تعريف شده اند. مانند گرمي و سردي، زنانگي و مردانگي، آرامش و خشم، قدرت و لطافت، پاکي و شهوت، کثرت و وحدت و ...
با ترکيب و تعديل اين تضادها مي توان در فضا غوغا کرد و به موجزترين شکل ممکن زيبايي را جلوه گر نمود. اين متعادل بودن جز با شناخت فن و هنر طراحي داخلي و عناصر متعلقه و مربوطه اش حصول نمي يابد.
يک مثال علمي را برايتان ذکر مي کنم تا اين تعادل را تا حدودي درک کنيد.
در طراحي داخلي به هر زاويه از خانه شما مانند يک صحنه نگاه مي شود. هر صحنه حرفي براي گفتن دارد. و اين طراح هست که تعيين مي کند که اين فضا يا صحنه چه بگويد و چه نگويد و چه احساسي را به بيننده القاء کند.
برخي از اين صحنه ها در مقايسه با سايرين نقش مهمتري را براي ما ايفا مي کنند. چون زمان بيشتري در آن فضا هستيم و بيش از ساير قسمت ها در معرض ديد است و يا مي خواهيم به هر دليلي به بيننده القاء کنيم که اين فضا براي ما اهميت بيشتري دارد. در طراحي داخلي به اين فضاها Focal point يا نقطه کليدي مي گويند.
مثلا فرض کنيد مي خواهيد اطاق يک مديرعامل در يک فضاي اداري را طراحي کنيد. اين اطاق خود شامل يک سري زيرفضا مانند فضاي کنفرانس، کتابخانه، فضاي مطالعه، نشيمن و... مي باشد.
اما Focal point اين اطاق، فضايي است که مدير آنجا مي نشيند، در واقع ديوار پشت سر مدير از ساير قسمت ها مهمتر است و بايد به محض ورود به آن فضا زودتر از بقيه جاها ديده شود.
در خانه شما نيز به همين منوال است. مثلا در اطاق خواب ديوار پشت تخت يک Focal point محسوب مي شود. پس بايد آن را به نوعي از ساير ديوارهاي اطاق متمايز نمود.
حالا يک نشيمن خانوادگي را تصور کنيد که داراي ديواري است که از هر زاويه از خانه شما ديده مي شود و براي شما بيشتر حائز اهميت است. اين فضا در ساعات بيشتري از شبانه روز مرکز توجه و گردهمايي اعضاي خانواده است. پس مي توانيم براي پراهميت جلوه دادن آن فضا و متمايز کردن آن، از يک رنگ خاص يا ديوارپوش زيبا براي آن ديوار استفاده کنيم.
معمولا نشيمن يک فضاي گپ و گفتمان است و محلي است که تمام اعضاي خانواده مي خواهند حس صميميت و روابط گرم خانوادگي را در آن تجربه نمايند. پس مي توانيم براي آن ديوار مثلا از يک کاغذ ديواري با رنگ ارغواني يا نارنجي استفاده کنيم تا حس صميميت آن فضا را افزايش دهد. اما اين تنها قدم اول کار شماست. حال با وجود تعادل را در اين فضا بررسي کنيم.
اگر فرض کنيد کفپوش نشيمن شما سنگ باشد، به خاطر سرد بودن ذاتي متريال سنگ در اين فضا تعادلي نسبي برقرار شده است. اما اگر مثلا کفپوش نشيمن پارکت باشد (که ماهيتي گرم دارد) يا خانه شما مملو از وسايل چوبي يا مبلماني با رنگ هاي گرم باشد، فضا بيش از حد رو به گرمي مي رود و مي تواند آزاردهنده باشد.
پس حال بايد چاره اي ديگر انديشيد. با هر کدام از راهکارهاي زير مي توان اين فضا را متعادل نمود:
1-مي توان به جاي ارغواني يا نارنجي از رنگي با گرماي کمتر مثل طلايي يا سبز مغزپسته اي استفاده کرد.
2-مي توان توناليته همان رنگ قبل را کمي کاهش داد. مثلا از نارنجي ملايم تري (نزديک به پرتقالي) استفاده نمود.
3-مي توان از همان رنگ آجري يا نارنجي دلخواه استفاده نمود اما جلوي آن ديوار از يک گياه سبز زيبا مانند بامبو استفاده کرد. چون رنگ سبز گياه شدت گرماي ديوار را کاهش مي دهد و تضاد بين دو رنگ نيز زيبايي ديوارپوش را بيشتر نمايان مي کند.
4-مي توان روي ديوار از يک تابلو با زمينه رنگ هاي سرد مثل آبي آسماني، سبز و سفيد استفاده کرد.
5-مي توان جلوي ديوار مورد نظر روي کفپوش پارکت يک قاليچه سبز يا آبي انداخت و ...
با کمي آناليز فضا و تفکر، هزاران راه حل ديگر به ذهن همه ما خطور خواهد کرد.
با ذکريک مثال ديگر اين مبحث را در شماره بعد ادامه خواهيم داد.
فرض کنيد آشپزخانه شما در قسمتي از خانه واقع شده که نور شمال را دارد (نور شمال ماهيتا سرد است). اصولا آشپزخانه هم فضاي کار و فعاليت است و خانم خانه ساعت نسبتا زيادي را در طول روز در آن طي مي کند. حتي ممکن است برخي از آشپزخانه به عنوان فضاي غذاخوري هم استفاده کنند.
تصور کنيد که کابينت هاي اين آشپزخانه سفيد و يا استيل نقره اي باشد و کاشي هاي ديوارپوش آن نيز آبي باشند. آن گاه است که خوابيدن در اين آشپزخانه خيلي آسان تر از غذا پختن خواهد بود. افراد خانواده هم به بي اشتهايي مزمن مبتلا خواهند شد. چون رنگ هاي سرد هم خواب آور هستند و هم موجب کم اشتهايي مي شوند.
پس اگر تعويض کابينت ها يا کاشي ها امکان پذير باشد که چه بهتر؛ اما اگر نيست باز مي توانيد راه حل ديگر را بيابيد. مثلا از پرده نارنجي تند استفاده کنيد و سرويس ظرف و ظروف و وسايل آشپزخانه تان را قرمز انتخاب کنيد، به اين ترتيب حتي کاشي هاي آبي هم جلوه زيبايي پيدا مي کنند.
در اين مثال با يک ترفند ساده و ايجاد تعادل بصري بين رنگ و نور آشپزخانه، مي توان آن را به فضايي مناسب تر تبديل کرد.
منبع:راه کمال شماره 29مجله روانشناسي خانواده
پس کافي است ضرب آهنگ هندسه فضاي شما با فطرت و ذات اصيل درونتان هم آهنگ باشد.
اين هماهنگي جز با تعادل بين تضادها حصول نمي يابد. اين تضادها هم مانند ضديت هاي دروني خود ما و دنياي اطراف ما تعريف شده اند. مانند گرمي و سردي، زنانگي و مردانگي، آرامش و خشم، قدرت و لطافت، پاکي و شهوت، کثرت و وحدت و ...
با ترکيب و تعديل اين تضادها مي توان در فضا غوغا کرد و به موجزترين شکل ممکن زيبايي را جلوه گر نمود. اين متعادل بودن جز با شناخت فن و هنر طراحي داخلي و عناصر متعلقه و مربوطه اش حصول نمي يابد.
يک مثال علمي را برايتان ذکر مي کنم تا اين تعادل را تا حدودي درک کنيد.
در طراحي داخلي به هر زاويه از خانه شما مانند يک صحنه نگاه مي شود. هر صحنه حرفي براي گفتن دارد. و اين طراح هست که تعيين مي کند که اين فضا يا صحنه چه بگويد و چه نگويد و چه احساسي را به بيننده القاء کند.
برخي از اين صحنه ها در مقايسه با سايرين نقش مهمتري را براي ما ايفا مي کنند. چون زمان بيشتري در آن فضا هستيم و بيش از ساير قسمت ها در معرض ديد است و يا مي خواهيم به هر دليلي به بيننده القاء کنيم که اين فضا براي ما اهميت بيشتري دارد. در طراحي داخلي به اين فضاها Focal point يا نقطه کليدي مي گويند.
مثلا فرض کنيد مي خواهيد اطاق يک مديرعامل در يک فضاي اداري را طراحي کنيد. اين اطاق خود شامل يک سري زيرفضا مانند فضاي کنفرانس، کتابخانه، فضاي مطالعه، نشيمن و... مي باشد.
اما Focal point اين اطاق، فضايي است که مدير آنجا مي نشيند، در واقع ديوار پشت سر مدير از ساير قسمت ها مهمتر است و بايد به محض ورود به آن فضا زودتر از بقيه جاها ديده شود.
در خانه شما نيز به همين منوال است. مثلا در اطاق خواب ديوار پشت تخت يک Focal point محسوب مي شود. پس بايد آن را به نوعي از ساير ديوارهاي اطاق متمايز نمود.
حالا يک نشيمن خانوادگي را تصور کنيد که داراي ديواري است که از هر زاويه از خانه شما ديده مي شود و براي شما بيشتر حائز اهميت است. اين فضا در ساعات بيشتري از شبانه روز مرکز توجه و گردهمايي اعضاي خانواده است. پس مي توانيم براي پراهميت جلوه دادن آن فضا و متمايز کردن آن، از يک رنگ خاص يا ديوارپوش زيبا براي آن ديوار استفاده کنيم.
و اما از چه رنگي بايد استفاده کنيم؟
معمولا نشيمن يک فضاي گپ و گفتمان است و محلي است که تمام اعضاي خانواده مي خواهند حس صميميت و روابط گرم خانوادگي را در آن تجربه نمايند. پس مي توانيم براي آن ديوار مثلا از يک کاغذ ديواري با رنگ ارغواني يا نارنجي استفاده کنيم تا حس صميميت آن فضا را افزايش دهد. اما اين تنها قدم اول کار شماست. حال با وجود تعادل را در اين فضا بررسي کنيم.
اگر فرض کنيد کفپوش نشيمن شما سنگ باشد، به خاطر سرد بودن ذاتي متريال سنگ در اين فضا تعادلي نسبي برقرار شده است. اما اگر مثلا کفپوش نشيمن پارکت باشد (که ماهيتي گرم دارد) يا خانه شما مملو از وسايل چوبي يا مبلماني با رنگ هاي گرم باشد، فضا بيش از حد رو به گرمي مي رود و مي تواند آزاردهنده باشد.
پس حال بايد چاره اي ديگر انديشيد. با هر کدام از راهکارهاي زير مي توان اين فضا را متعادل نمود:
1-مي توان به جاي ارغواني يا نارنجي از رنگي با گرماي کمتر مثل طلايي يا سبز مغزپسته اي استفاده کرد.
2-مي توان توناليته همان رنگ قبل را کمي کاهش داد. مثلا از نارنجي ملايم تري (نزديک به پرتقالي) استفاده نمود.
3-مي توان از همان رنگ آجري يا نارنجي دلخواه استفاده نمود اما جلوي آن ديوار از يک گياه سبز زيبا مانند بامبو استفاده کرد. چون رنگ سبز گياه شدت گرماي ديوار را کاهش مي دهد و تضاد بين دو رنگ نيز زيبايي ديوارپوش را بيشتر نمايان مي کند.
4-مي توان روي ديوار از يک تابلو با زمينه رنگ هاي سرد مثل آبي آسماني، سبز و سفيد استفاده کرد.
5-مي توان جلوي ديوار مورد نظر روي کفپوش پارکت يک قاليچه سبز يا آبي انداخت و ...
با کمي آناليز فضا و تفکر، هزاران راه حل ديگر به ذهن همه ما خطور خواهد کرد.
با ذکريک مثال ديگر اين مبحث را در شماره بعد ادامه خواهيم داد.
فرض کنيد آشپزخانه شما در قسمتي از خانه واقع شده که نور شمال را دارد (نور شمال ماهيتا سرد است). اصولا آشپزخانه هم فضاي کار و فعاليت است و خانم خانه ساعت نسبتا زيادي را در طول روز در آن طي مي کند. حتي ممکن است برخي از آشپزخانه به عنوان فضاي غذاخوري هم استفاده کنند.
تصور کنيد که کابينت هاي اين آشپزخانه سفيد و يا استيل نقره اي باشد و کاشي هاي ديوارپوش آن نيز آبي باشند. آن گاه است که خوابيدن در اين آشپزخانه خيلي آسان تر از غذا پختن خواهد بود. افراد خانواده هم به بي اشتهايي مزمن مبتلا خواهند شد. چون رنگ هاي سرد هم خواب آور هستند و هم موجب کم اشتهايي مي شوند.
پس اگر تعويض کابينت ها يا کاشي ها امکان پذير باشد که چه بهتر؛ اما اگر نيست باز مي توانيد راه حل ديگر را بيابيد. مثلا از پرده نارنجي تند استفاده کنيد و سرويس ظرف و ظروف و وسايل آشپزخانه تان را قرمز انتخاب کنيد، به اين ترتيب حتي کاشي هاي آبي هم جلوه زيبايي پيدا مي کنند.
در اين مثال با يک ترفند ساده و ايجاد تعادل بصري بين رنگ و نور آشپزخانه، مي توان آن را به فضايي مناسب تر تبديل کرد.
منبع:راه کمال شماره 29مجله روانشناسي خانواده