مهاجران زمين

ماجراي پيدايش انسان در متون مذهبي بسيار ذكر شده است اما نكته اي كه معمولا غير متخصصان علوم مذهبي به آن دقت نمي كنند، بحث خلقت آني و خلقت تدريجي است. متون اسلامي اصلا مشكلي با موضوع خلقت تدريجي ندارد. معمولا قسمت هاي بسيار قديمي و به نظر دست نخورده كتاب مقدس (سفر پيدايش) است كه با اين موضوع مشكل دارند. زمان پيدايش انسان امروزي در كره زمين دقيقا معلوم نيست. آنچه حدودا مشخص است زمان خروج انسان از آفريقا و
سه‌شنبه، 9 اسفند 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مهاجران زمين

مهاجران زمين
مهاجران زمين


 

نويسنده: علي رنجبران




 
رديابي مسير كوچ هاي ما قبل تاريخ با استفاده از ژن ها
ماجراي پيدايش انسان در متون مذهبي بسيار ذكر شده است اما نكته اي كه معمولا غير متخصصان علوم مذهبي به آن دقت نمي كنند، بحث خلقت آني و خلقت تدريجي است. متون اسلامي اصلا مشكلي با موضوع خلقت تدريجي ندارد.
معمولا قسمت هاي بسيار قديمي و به نظر دست نخورده كتاب مقدس (سفر پيدايش) است كه با اين موضوع مشكل دارند. زمان پيدايش انسان امروزي در كره زمين دقيقا معلوم نيست. آنچه حدودا مشخص است زمان خروج انسان از آفريقا و پراكندگي آن در سراسر جهان است. زماني خيلي دور- يعني حدود 60 هزار سال پيش - انسان دانا پايش را از زادگاهش بيرون گذاشت و با دنياي بيرون از قاره آفريقا آشناشد. شايد به نظر برسد كه با گذشت اين همه سال اثري از آن مهاجرت به جا مانده باشد اما اين طور نيست. انسان در طول سفرش در كره خاكي همه جا اثر انگشتش را گذاشته است. آن هم يك اثر انگشت ژنتيك. حالا به وسيله نگاشت نشانه هاي ظاهري و ژنتيكي ما مي توانيم تصويري به دست بياوريم از اينكه اجداد باستاني ما كي و كجا در اين جهان پهناور سفر كرده اند و داستان آن را بفهميم. اين داستان مهاجرت بزرگ گروه كوچكي از مردمان آفريقاست كه از آن قاره بيرون آمدند و نوادگان آنها سرانجام همه زمين را اشغال كردند. البته شواهد ديرينه شناسي و ژنتيكي نشان مي دهد كه 200 هزار سال قبل گونه هاي ديگري از انسان هاي اوليه براي اولين بار پاشان را از آفريقا بيرون گذاشتند اما ما حالا بعد از گذشت سالين دراز چطور مي توانيم بفهميم كه اجداد ما قبل تاريخي از كجا به كجا رفته اند؟ بهترين روش براي اين دنبال كردن تاريخچه قسمت خاصي از بدن ماست. خوشبختانه در بدن انسان چنين قسمتي هايي وجود دارد: ميتوكندريال DNA و كروموزم Y.

مهاجران زمين

DNA ميتوكندري
 

از آنجايي كه جهش هاي ژنتيكي در ژن هاي هسته سلول به كندي اتفاق مي افتد، تعقيب توالي آنها به شدت كار دشواري است. تازه اين ژن ها از هر دو والدين به ارث مي رسند و بنابراين دنبال كردن روند تكاملي آنها كاري بيهوده است چون ممكن است تركيب ژن هاي مخلوطي از هر دو والد باشد DNA ميتوكندريايي با سرعتي بين 10 تا 15 برابر DNA هسته سلول دچار جهش هاي ژنتيكي مي شود؛ بنابراين مي شود توالي آن را تعقيب كرد و حالت هاي قبلي آن را حدس زد. نكته بعدي اين است كه اين DNA فقط از مادر به ارث مي سد و از اين رو ژن هاي آن در توليد مثل جنسي دچار نوتركيبي قرار نمي گيرند. پس مي شود به سادگي جهش ژنتيكي اين DNA را دريابي كرد. البته از آنجايي كه بيشتر جهش ها مضر هستند، فردي كه چنين جهشي در او رخ داده است به صورت طبيعي از چرخه تكامل حذف مي شود. خوشبختانه در DNA ميتوكندريايي نواحي خاصي وجود دارند كه هيچ پروتئيني را رمز نمي كنند در نتيجه جهش در اين قسمت ها هيچ تأثيري در سرنوشت فرد بازي نمي كند و همه جهش ها يكي پس از ديگري در اين قسمتها بدون حذف شدن روي هم انباشته مي شوند. ميزان جهش هاي انباشته شده، معيار خوبي براي محاسبه زماني است كه از انباشته اين جهش ها مي گذرد. در حقيقت DNA ميتوكوندريايي مي تواند در حكم يك مورخ براي دوران ما قبل تاريخ به حساب بيايد. به اين گونه محاسبات كه براساس نرخ جهش انجام مي شوند،«ساعت هاي مولكولي» گفته مي شود.
DNA ميتوكندري فقط از مادر به ارث مي رسد و از اين رو ژن هاي آن در توليد مثل جنسي دچار نوتركيبي قرار نمي گيرند. پس مي شود به سادگي جهش اين DNA را رديابي كرد.

مهاجران زمين

كروموزوم Y
 

كروموزومي كه كار تعيين جنسيت پسر را برعهده دارد و از پدر به پسر مي رسد. بنابراين با دنبال كردن آن درست برخلافDNA ميتوكندري مسير مهاجرت را از طريق جنس نر گونه ها دنبال خواهيم كرد. با محاسبه سرعت جهش و زمان طي شده روي كروموزم Y انسان هاي امروزي، مي توان به خوبي گذشته اين كروموزوم و جريان تكامل آن را حدس زد. بر اساس محاسبات ساعت ملكولي روي اين كروموزوم، چيزي ميان 60 تا 90 هزار سال پيش، يك كروموزوم Y وجود داشته كه از آن زمان تا كنون به تمام مردان سراسر نقاط جهان به ارث رسيده است. در ادامه مي توايندبا تعقيب شماره روي نقشه و متن ببينيد كه مهمترين شواهد تكميلي مهاجرت انسان كي، كجا و چطور به دست آمده اند. اين نقشه نماي متوسطي است كه شواهد كشف شده به ما درباره مهاجرت انسان ارائه مي كنند. براي اطلاعات بيشتر مي توانيد به سايت مجله نشنال جئوگرافيك مراجعه كنيد. در قسمت آخر مطلب هم نزديك ترين گمانه زني ها درباره قيافه انسان ريخت هاست.
1-شواهد پيش از پيدايش انسان
استرالوپيته كوس(Australopithecus) يا«ميمون جنوبي» زماني بين 5/3 تا 1/6 ميليون سال قبل در شرق آفريقا و در اتيوپي زندگي مي كرد. اولين بار در سال 1924 مشخص شد كه جايگاه تكاملي اين حيوان چيزي است بين ميمون و انسان. ابتدا تصور مي شد كه اين حيوان حلقه گم شده بين شامپانزه و انسان است. اما امروزه مي دانيم استرالوپيته كوس تنها «يكي» از اين حلقه هاست. مشهورترين نمونه استرالوپيته كوس، موسوم به لوسي، در سال 1974 در شرق اتيوپي كشف شد. آنها مي توانستند روي دو پا راه بروند و بدوند و حجم مغزشان تقريبا يك سوم حجم مغز انسان امروزي بوده است. استرالوپيته سين در بازه زماني محدودي در اواخر دوران حضورشان روي زمين، با گونه اي از جنس هومو نيز يعني هومواركتوس (Homo erectus) همزمان شده بودند. پاران تروپوس (paranthropus) نامي است كه اخيرا به گونه بزرگ تر و درشت تر استرالوپيته سين ها داده شده است
. زيرا دانشمندان دريافته اند پارن تروپوس، بيش از آنكه به استرالوپيته سين كوچك شبيه باشد، با انسان ها نزديك تر است.
2-انسان مدرن
اومو1 و 2 قديمي ترين فسيل هاي انسان هاي مدرن هستند كه اينجا در شرق اتيوپي كشف شده اند. آنها 195 هزار سال قبل از ما اينجا مي زيستند. اين دو در دره رودخانه امو توسط ديرينه شناسي به نام ريچاردليكي حدود 40 سال قبل كشف شدند و همين نام روي آنها باقي ماند. ابتدا تصور مي شد كه آنها مربوط به 130 هزار سال قبل هستند اما آزمايش هاي جديد ثابت كرده اند كه آنها متعلق به اجداد 195 هزار ساله ما هستند. تا به امروز اين قديمي ترين و قطعي ترين نشانه از انسان مدرن بوده است. كشف اين فسيل ها باعث تقويت نظريه اي شد كه مي گفت انسان در آفريقا پايه هستي گذارده و ازآنجا به ديگر نقاط جهان مهاجرت كرده است. با اين همه، سال ها طول كشيد تا انسان از نظر فرهنگي به موجودي تبديل شود كه امروزه مي شناسيم. زماني بين 50 تا 60 هزار سال قبل، اولين آثار هنري، ابزار پيشرفته و رفتار مدرن ظهور پيدا كردند.
3-اولين مهاجرت بشر
در اين مكان در غار رودخانه كلاسيس قديمي ترين نشانه هاي فعاليت انسان مدرن 60 تا 130 هزار سال پيش بر مي گردد. در اينجا انسان براي اولين بار ماهيگيري كرده و حتي از پنگوئن ها هم به عنوان منبع غذا و شايد پوشاك گرم سود برده است. از آنجا كه اينها قديمي ترين نشانه هاي يافت شده در اين منطقه هستند، احتمالا اجداد ما از دشت هاي اتيوپي به اينجا كوچيده اند؛ كاري كه احتمالا مهاجرات واقعي بشر بوده است.
4-دروازه صحرا
براساس شواهد ژنتيكي و ديرينه شناسي اجداد مشترك همه ما تقريبا از 200 تا 60 هزار سال پيش جايي در گرم دشت هاي در شرق آفريقا زندگي مي كردند. اين موضوع به آن معني است كه انسان تا آن زمان فقط در آفريقا زندگي كرده است. 60 هزار سال پيش اجداد ما از دروازه صحار گذشتند اما نه به قصد مهاجرت، تغييرات آب و هوايي آنها را به سمت شمال آفريقا و خاورميانه سوق داد و خشك شدن ساواناها دروازه صحرا را روي آنها بست. بسته شدن دروازه صحرا در حقيقت مهاجران بيرون آفريقا را ايزوله و تنها رها كرد.
5-غار كفظه
اسكلت انسان مدرن مربوط به 60 هزار سال قبل كه در اين منطقه كشف شده، اولين نشانه حضور انسان مدرن در اين منطقه است.
6-اولين انسان هاي اقيانوسيه
زماني بين 60 تا 55 هزار سال قبل اولين گروه از مهاجران وارد اين سرزمين يعني ارنهم لند شدند. از آنها دست ساخته هايي بر جا مانده است و همين طور نقاشي هايي كه نشان مي دهد اين گروه از مهاجران با شكار و جمع آوري غذا روزگار مي گذرانند.
7-استپ هاي اروآسيا و ايران
دشت هاي بزرگ فلات ايران و اورآسيا سرزمين هايي بود پوشيده از علف، جايي شبيه گرم دشت هاي آفريقا. اين استپ ها در دوران يخبندان چيزي حدود 45 هزار سال قبل جانوران بزرگي مثل آنتولوپ ها را به خودشان ديده اند. به اين ترتيب اين دشت ها تبديل به شاهراه هاي بزرگي در مهاجرت انسان شدند؛ شاهراه هايي كه غذاي كافي را براي انسان در حال مهاجرت فراهم مي كردند.
8-پامير
فلات پامير جايي است كه امروزه بام دنيا خوانده مي شود. وجود رشته كوه هاي بلند و سر به فلك كشيده بر سر راه مهاجرت انسان ها در اين فلات باعث شده كه انسان مسير مهاجرتش را تغيير بدهد. جايي در افغانستان امروزي و در زماني نزديك به 40 هزار سال قبل مسير مهاجرت به دو شاخه اصلي تقسيم شد. گروهي از آنها به سمت شمال و آسياي ميانه رفتند چون رشته كوه هاي تيان چان راه آنها را به سوي چين غربي بسته بودند. سپس بيابان هاي گسترده باعث شد به خاورميانه برگردند و به دليل شرايط جغرافيايي براي هزاران سال تنها ماندند. اما گروه ديگر از جنوب هندوكوش به سوي پاكستان و هند رفتند، گروهي كه امروزه به اسم قبايل هندي شناخته مي شوند.
9-سرنوشت هومواركتوس ها
در تاريخ تكامل بشر يك شك مهم وجود دارد؛ ويژگي هاي منطقه اي مي گويد كه انسان شرقي بايد از روي گونه اي به نام هوموار كتوس (انسان راست قامت) تكامل يافته باشد. اما هومواركتوس هاي كه براي ميليون ها سال در اين منطقه مي زيستند، حتي خيلي قبل تر از اينكه مهاجران دور دست از راه برسند. آنها آخرين نشانه ها را 100 هزار قبل از خودشان برجاي گذاشتند. بين اين زمان و زمان رسيدن انسان دانا به اين منطقه در 40 هزار سال قبل كه شكاف 60 هزار ساله وجود دارد، چه اتفاقي براي هومواركتوس ها افتاده است؟ كسي نمي داند اما مطالعات ژنتيكي اخير روي 12 هزار انسان اين ناحيه نشان مي دهد. كه آنها را زماني بين 50 هزار سال قبل از آفريقا آمده اند. هومواركتوس ها گونه اي ديگر بودند كه تكامل پايان نافر جامي را براي آنها رقم زد.
10-انسان كرومانيون
كرومانيون ها يك گونه متمايز به حساب نمي آيند اما يك گروه غير معمول هم نژاد با انسان ها امروزي بودند كه در اروپا مي زيستند. آنها زماني بين 35 تا 10 هزار سال قبل در جنوب فرانسه و در غار كرومانيون زندگي مي كردند؛ غاري كه بعدها نامش را به مردم خودش داد. آنها به شكلي واضح از نئاندرتال ها متمايز بودند در حاليكه در يك محدوده زماني با هم همجوار بودند. قدي بلند تر، بدني لاغرتر و ساير نشانه هاي آنها مربوط به انسان مدرن بوده است. قد آنها به 1/9 هم مي رسيده است؛ درحالي كه نئاندرتال ها ممكن بود به 1/6 متر برسند. بدن لاغر آنها به ما يادآوري مي كند كه آنها در اصل در يك سرزمين گرم تكامل يافته بودند. آنها سرپناه و لباس داشتند و نقاشي هاي رنگي از آنها به جاي مانده است. در كمال شگفتي بايد گفت كرومانيون فرهنگ پيشرفته تري داشتند. از آنها نشانه هايي در جوار محل زندگي نئاندرتال هاي آسيايي هم پيدا شده است.
11-انسان هاي اروپايي
ما نمي دانيم كه انسان هاي امروزي واقعا كمي وارد اروپا شدند اما حدس ها حاكي از اين هستند كه آنها زماني بين 30 تا 20 هزار سال قبل قدم روي خاك اين منطقه گذاشتند. البته بررسي بقاياي يك كودك هشت ساله كه در غار پونت دارك در جنوب فرانسه كشف شد حاوي نكات جالبي است. اين كشف باعث شد قديمي ترين شواهد از حضور انسان مدرن در اروپا قديمي تر شود. در اين غار نقاشي هاي از خرس و گرگ ديده مي شود. تخمين زده مي شود كه اين كودك زماني بين 26 هزار سال پيش مرده باشد.
12-پل باستاني و قاره
زماني بين 25 تا 30 هزار سال قبل پلي از يخ ارتباط دو قاره آسيا و آمريكاي شمالي را برقرار كرد؛ برينگيا. شواهد تاريخي نشان مي دهد كه در اين زمان انسان براي اولين بار از كنار گاو هاي بزرگ و ماموت هاي سيبري گذشت و از روي اين پل يخ به قاره آمريكا قدم گذاشت. به همين دليل هنوز و بعد از 30 هزار سال شواهد ژنتيكي زيادي بين ساكنان بومي آمريكا و نواحي شمالي چين و سيبري ديده مي شود.
13-هنر عصر يخ
در اين منطقه در شمال استراليا هزاران مورد از هنر دوران يخبندان ديده مي شود. صخره باراك شاويك بوم نقاشي 17 هزار ساله به حساب مي آيد. اين موضوع نشان مي دهد كه انسان مدرن در اين زمان جزء ساكنان دائمي اين منطقه بوده است؛ هر چند كه گروهي از اين مردم به مهاجرتشان در اين جزيره بزرگ ادامه دادند.
14-پناهگاه سنگي ميدوكرافت
اين پناهگاه سنگي در نزديكي ميدزبور و پنسيلوانيا يك سايت مسكنوي باستاني است. شواهد اينجا ياد آوري مي كنند كه انسان از 20 هزار سال قبل ساكن قاره آمريكا بوده است. اين زمان خيلي طولاني تر از آن چيزي است كه قبلا تصور مي شد. در حفاري هاي اين منطقه صد ها ابزار شكار و مصرف غذا پيدا شده است. همين طور آثاري كه نشان مي داد مردم اين منطقه از جمع آوري گياهان و دانه ها روغني به عنوان منابع غذايي استفاده مي كردند.
15-بوكيرا دپدروفرادا
حفاري اين پناهگاه سنگي در شمال برزيل باعث حيرت ديرينه شناسان شد. سنگ هاي نقاشي شده مربوط به 17 هزار سال قبل و نشانه هاي از زندگي انساني در 45 هزار سال قبل دلايل اين شگفتي بودند. با اين همه بسياري از دانشمندان نشانه هاي يافت شده را نپذيرفته و آنها را غير واقعي مي دانند. اگر صحت نشانه هاي يافت شده تأييد شود آن وقت بايد در بسياري از تئوري هاي رايج در زمينه مهاجرت و پخش شدن انسان هاي امروزي و شايد تكامل شان تجديد نظر كرد.
16-فرهنگ يامانا
وقتي اولين اروپايي ها در سال 1500 ميلادي به آمريكاي جنوبي آمدند با فرهنگي مواجه شدند كه براي 8 هزار سال دراين منطقه ساكن بود. آنها زندگي شان را از طريق ماهيگيري و شكار پستانداران دريايي مي گذراندند. اما جالب اينجاست كه مردم يامانا كوته قامت بودند و قامت متوسط شان به 1/6 متر مي رسيد، با اين همه آنها هم به گونه انسان امروزي متعلق بودند. آنها اولين بار 8000 سال قبل وارد اين سرزمين شدند.
17-مونته ردي
حفاري هاي 1976 ميلادي باعث كشف سايتي شد كه قدمت زندگي انسان در آن به 13 هزار سال قبل مي رسيد. قبل از اين تصور مي شد كه انسان ها اولين بار 12 هزار سال قبل از آلاسكا و آمريكاي شمالي به اينجا آمده اند. اما كشف اين سايت اين نظر را باطل كرد و باعث شد تا اين تخمين قديمي تر شود.
18-اولين شهرهاي جهان
اينجا در بين النهرين جايي است كه اولين تمدن هاي يك جانشين، كشاورز و بعدتر شهرهاي بزرگ پديد آمدند. تاريخ اين تمدن به زماني نزدكي به 7 هزار سال قبل بر مي گردد. شهرهايي مثل اريحا، در غرب رشته كوه هاي زاگرس و بعدتر در شرق آن در سرزمين فعلي پارس به آن دوران بر مي گردند. اينها اولين شهرهاي جهان بودند.
19-انسان ابزار ساز
تصور مي شود چيزي نزديك به 2 ميليون سال قبل يكي از گونه هاي استرالوپيته كوس در يك جهش ژنتيكي تبديل به اولين گونه از جنس هوموشدند؛ هومو هابيليس. گونه اي نسبتا نزديك به انسان امروزي كه 2/3 تا 1/4ميليون سال قبل در شرق آفريقا مي زيست. هومو هابيليس يا همان انسان ابزار ساز 1/3متر بلندي داشته روي دو پا راه مي رفته و حجم مغزش 50 درصد بزرگ تر از مغز استرالوپيته كوس ها بوده است. آنها مدت هاست كه منقرض شده اند و البته هيچ نشانه شناخته شده اي از ارتباط خوني مستقيم ميان گونه هوموهابيليس و انسان مدرن امروزي پيدا شد نشده است.
20-پسر عموهاي نئاندرتال
دره نئاندر در آلمان جايي است كه اولين اسكلت گونه نئاندرتال در آنجا كشف شده است. اين گونه در اروپا و غرب آسياي دوران يخبندان زندگي مي كرد. قديم ترين نشانه هاي آنها به زماني بين 350 تا 600 هزار سال قبل بر مي گردد.
با اين همه كامل ترين نشانه هاي اين گونه اولين بار در 130 هزار سال قبل از ظهور كرد. آنها در آسيا آخرين بار 50 هزار قبل و در اروپا 30 هزار سال قبل ديده شدند. اين موضوع نشان مي دهد كه ما زماني با پسرعموهاي نئاندرتالمان در يك سرزمين مي زيسته ايم.
21-انسان پكن
انسان راست قامت يا هومواركتوس زماني بين 1/8 يا 1/3 ميليون سال قبل در آفريقا تكامل پيدا كرد و سپس تا جاوه و چين پراكنده شد. اينجا در يك روستاي قديمي در نزديكي پكن قديمي ترين فسيل جنس هوموي آسيايي كشف شده است. يك هومواركتوس كه زماني بين 460 تا 220 هزار سال قبل اينجا مي زيسته است.
22-برخورد شهاب سنگ
نزديك به 49 هزار سال قبل يك سنگ آسماني اين نقطه در آريزوناي آمريكا را هدف قرار داد. بر اثر اين برخورد چاله اي به عمق 175 متر در زمين ايجاد شد. هيچ انساني شاهد اين برخورد نبود چون اين اتفاق قبل از رسيدن انسان به اين منطقه رخ داده بود. نشانه هايي از مرگ جانوران در شعاع پنج كيلومتري محل برخورد ديده شده است اما هيچ نشانه انساني پيدا نشده است چون انسان ها در آن جا حاضر نبودند.
منبع: نشريه دانستنيها شماره 31



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط